رقبة در فقه سیاسی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '\<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(252\,\s252\,\s233\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\'\'\'\[\[(.*)\]\]\'\'\'(.*)\"\'\'\'(.*)\'\'\'\"(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(255\,\s245\,\s227\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\snormal\;\"\>(.*)\<\/div\> \<div\sstyle\=\"background\-color\:\srgb\(206\,242\,\s299\)\;\stext\-align\:center\;\sfont\-size\:\s85\%\;\sfont\-weight\:\sn...)
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
{{مدخل مرتبط
{{مدخل مرتبط
| موضوع مرتبط = رقبة
| موضوع مرتبط = رقبة
خط ۱۰: خط ۹:
گردن (عضوی از [[بدن]])، [[انسان]] (از باب تسمیه کل به جزء)<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۶۱-۳۶۲.</ref> و برده و مملوک<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱، ص۴۲۸.</ref>.
گردن (عضوی از [[بدن]])، [[انسان]] (از باب تسمیه کل به جزء)<ref>حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۶۱-۳۶۲.</ref> و برده و مملوک<ref>ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱، ص۴۲۸.</ref>.


{{متن قرآن|وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ}}<ref>«هر که به خطا مؤمنی را بکشد آزاد کردن برده‌ای مؤمن و پرداخت خونبهایی به خانواده‌اش بر عهده کشنده است » سوره نساء، آیه ۹۲.</ref>.
{{متن قرآن|وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ}}<ref>«هر که به خطا مؤمنی را بکشد آزاد کردن برده‌ای مؤمن و پرداخت خونبهایی به خانواده‌اش بر عهده کشنده است» سوره نساء، آیه ۹۲.</ref>.


در عصر [[تنزیل]]، [[جهان]] تحت [[سلطه]] دو [[قطب]] قدرتمند [[ایران]] و [[روم]] قرار داشت. این دو امپراتوری بزرگ در نقاط مرزی که معمولاً کشورهای مستعمره بودند، همواره در حال [[جنگ]] و [[ستیزه]] بودند و در این میان جنگ‌های بزرگی رخ داده بود؛ مردان و [[زنان]] بسیاری به [[اسارت]] درآمده بودند که به صورت [[غنیمت]] [[جنگی]] میان فاتحان تقسیم می‌شدند یا در [[اختیار]] [[دولت]] فاتح قرار می‌گرفتند. این [[اسیران]] که طبقه [[عظیم]] بردگان و [[بندگان]] را تشکیل می‌دادند، مانند کالا و [[مال]] تحت تملک افراد بودند و [[خرید و فروش]] می‌شدند. گرچه این طبقه‌بندی [[انسان‌ها]] به برده و [[آزاد]] در همه [[جهان]] به رسمیت شناخته شده، رایج و معمول بود، از [[تعالیم]] [[الهی]] و [[احکام اسلامی]] برمی‌آید که [[اسلام]] [[حیات]] [[انسان]] را در [[آزادی]] (مقابل [[بردگی]]) می‌داند و رقیّت و [[بندگی]] را نوعی [[مرگ]] تلقی می‌کند؛ لذا در [[احکام]] مختلف از جمله [[قتل]] غیرعمد، [[فرمان]] [[آزادی برده]] صادر می‌کند تا فردی به [[حیات اجتماعی]] افزوده گردد و خلأ [[جامعه]] از [[فرد]] مقتول را پر کند<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۴۰.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۳۱۳.</ref>
در عصر [[تنزیل]]، [[جهان]] تحت [[سلطه]] دو [[قطب]] قدرتمند [[ایران]] و [[روم]] قرار داشت. این دو امپراتوری بزرگ در نقاط مرزی که معمولاً کشورهای مستعمره بودند، همواره در حال [[جنگ]] و [[ستیزه]] بودند و در این میان جنگ‌های بزرگی رخ داده بود؛ مردان و [[زنان]] بسیاری به [[اسارت]] درآمده بودند که به صورت [[غنیمت]] [[جنگی]] میان فاتحان تقسیم می‌شدند یا در [[اختیار]] [[دولت]] فاتح قرار می‌گرفتند. این [[اسیران]] که طبقه [[عظیم]] بردگان و [[بندگان]] را تشکیل می‌دادند، مانند کالا و [[مال]] تحت تملک افراد بودند و [[خرید و فروش]] می‌شدند. گرچه این طبقه‌بندی [[انسان‌ها]] به برده و [[آزاد]] در همه [[جهان]] به رسمیت شناخته شده، رایج و معمول بود، از [[تعالیم]] [[الهی]] و [[احکام اسلامی]] برمی‌آید که [[اسلام]] [[حیات]] [[انسان]] را در [[آزادی]] (مقابل [[بردگی]]) می‌داند و رقیّت و [[بندگی]] را نوعی [[مرگ]] تلقی می‌کند؛ لذا در [[احکام]] مختلف از جمله [[قتل]] غیرعمد، [[فرمان]] [[آزادی برده]] صادر می‌کند تا فردی به [[حیات اجتماعی]] افزوده گردد و خلأ [[جامعه]] از [[فرد]] مقتول را پر کند<ref>سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۴۰.</ref>.<ref>[[عبدالله نظرزاده|نظرزاده، عبدالله]]، [[فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم (کتاب)|فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم]]، ص: ۳۱۳.</ref>

نسخهٔ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۵

مقدمه

گردن (عضوی از بدنانسان (از باب تسمیه کل به جزء)[۱] و برده و مملوک[۲].

﴿وَمَنْ قَتَلَ مُؤْمِنًا خَطَأً فَتَحْرِيرُ رَقَبَةٍ مُؤْمِنَةٍ وَدِيَةٌ مُسَلَّمَةٌ[۳].

در عصر تنزیل، جهان تحت سلطه دو قطب قدرتمند ایران و روم قرار داشت. این دو امپراتوری بزرگ در نقاط مرزی که معمولاً کشورهای مستعمره بودند، همواره در حال جنگ و ستیزه بودند و در این میان جنگ‌های بزرگی رخ داده بود؛ مردان و زنان بسیاری به اسارت درآمده بودند که به صورت غنیمت جنگی میان فاتحان تقسیم می‌شدند یا در اختیار دولت فاتح قرار می‌گرفتند. این اسیران که طبقه عظیم بردگان و بندگان را تشکیل می‌دادند، مانند کالا و مال تحت تملک افراد بودند و خرید و فروش می‌شدند. گرچه این طبقه‌بندی انسان‌ها به برده و آزاد در همه جهان به رسمیت شناخته شده، رایج و معمول بود، از تعالیم الهی و احکام اسلامی برمی‌آید که اسلام حیات انسان را در آزادی (مقابل بردگی) می‌داند و رقیّت و بندگی را نوعی مرگ تلقی می‌کند؛ لذا در احکام مختلف از جمله قتل غیرعمد، فرمان آزادی برده صادر می‌کند تا فردی به حیات اجتماعی افزوده گردد و خلأ جامعه از فرد مقتول را پر کند[۴].[۵]

منابع

پانویس

  1. حسین راغب اصفهانی، مفردات الفاظ القرآن، ص۳۶۱-۳۶۲.
  2. ابن‌منظور، لسان العرب، ج۱، ص۴۲۸.
  3. «هر که به خطا مؤمنی را بکشد آزاد کردن برده‌ای مؤمن و پرداخت خونبهایی به خانواده‌اش بر عهده کشنده است» سوره نساء، آیه ۹۲.
  4. سید محمد حسین طباطبایی، المیزان، ج۵، ص۴۰.
  5. نظرزاده، عبدالله، فرهنگ اصطلاحات و مفاهیم سیاسی قرآن کریم، ص: ۳۱۳.