تفاوت سیره و سنت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'پرسش)|بانک جمع' به 'پرسش)|بانک جامع')
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی       = [[امامت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ امامت]]
| موضوع اصلی = [[امامت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ امامت]]
| موضوع فرعی       = تفاوت [[سیره]] و [[سنت]] چیست؟
| موضوع فرعی = تفاوت [[سیره]] و [[سنت]] چیست؟
| تصویر             = 110050.jpg
| تصویر = 110050.jpg
| اندازه تصویر     = 200px
| اندازه تصویر = 200px
| نمایه وابسته     = [[کلیاتی از امامت (نمایه)|کلیاتی از امامت]]
| نمایه وابسته = [[کلیاتی از امامت (نمایه)|کلیاتی از امامت]]
| مدخل اصلی         = [[سیره]] - [[سنت]]
| مدخل اصلی = [[سیره]] - [[سنت]]
| موضوعات وابسته   =  
| موضوعات وابسته =  
| پاسخ‌دهنده         = ۱ پاسخ
| پاسخ‌دهنده = ۱ پاسخ
| پاسخ‌دهندگان       =  
| پاسخ‌دهندگان =  
}}
}}
'''تفاوت [[سیره]] و [[سنت]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[امامت (پرسش)|امامت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امامت]]''' مراجعه شود.
'''تفاوت [[سیره]] و [[سنت]] چیست؟''' یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث '''[[امامت (پرسش)|امامت]]''' است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی '''[[امامت]]''' مراجعه شود.

نسخهٔ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۳:۰۱

تفاوت سیره و سنت چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل اصلیسیره - سنت

تفاوت سیره و سنت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

پاسخ نخست

علی اکبر ذاکری

حجت الاسلام و المسلمین علی اکبر ذاکری در کتاب «درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه» در این‌باره گفته‌ است:

«اگر سیره را به معنای شرح حال افراد بگیریم، آن‌گونه که امروز مشهور است، معنایی گسترده‌تر از معنای سنت خواهد داشت؛ چون این نوع سیره سخنان و افعال و تأییدات ایشان را در بر می‌گیرد؛ ولی سمت و سوی بحث‌های اصلی آن، جنبه تاریخی دارد که در معنای اصطلاحی سنت مطرح نیست. اما اگر سیره را به معنای رفتار و فعل بدانیم، یعنی معنای نخست، می‌توان گفت بین سیره و سنت با توجه به روایات، عموم و خصوص مطلق است؛ زیرا سنت سیره عملی را شامل می‌شود، اما سیره گفتار پیامبر(ص) را در بر نمی‌گیرد؛ اما اگر در معنای سیره به قرآن توجه کنیم، بنا بر تعریفی که درباره سنت دارند که در برابر قرآن است، بین این دو عموم و خصوص من وجه می‌شود؛ زیرا گزارش‌هایی که در قرآن درباره رفتار و سیره پیامبر(ص) آمده است، سنت نامیده نمی‌شوند، اما سیره به آن اطلاق می‌گردد؛ ﴿وَإِنَّكَ لَعَلَى خُلُقٍ عَظِيمٍ[۱] حکایت از سیره اخلاقی پیامبر(ص) دارد، ولی به آن سنت گفته نمی‌شود. می‌توان گفت سیره پیامبر در قرآن، ولی نمی‌گویند سنت پیامبر در قرآن. بخش دوم کتاب را می‌توان بر اساس تعریف سوم از سیره دانست که شرح حال بزرگان است؛ ولی آنچه شاکله اصلی این اثر را تشکیل می‌دهد، سیره به معنای عمل و رفتار معصوم است. معنای اول که درضمن، تقریر معصومان را نیز در بر می‌گیرد. البته از نگاهی دیگر قول نیز نوعی عمل صادر از فرد است یا حکایت از باور و پایبندی گوینده به آن دارد و ایجاد سنت‌ها بر اساس این نوع دستورهاست و در مواردی می‌توان آن را نشانه‌ای بر سیره عملی دانست. یا ترک عملی نشانه‌ای دیگر از عمل است که شیخ طوسی آن را قسمی از افعال النبی می‌داند[۲]. برای مشخص و محدودشدن مباحث، به مواردی که حکایت از سیره عملی و رفتار معصوم دارد اشاره می‌کنیم.

اهل سنت از جمله حاکم نیشابوری[۳] و شاطبی سنت را به گفتار و کردار خلفا یا تمامی صحابه گسترش می‌دهند[۴]؛ علمای متأخر آنان نیز سنت را روش بزرگان دین دانسته‌اند و در نتیجه به ادعای آنان، شامل همه صحابه می‌شود[۵].

شیعه سنت را به گفتار و کردار و تقریر پیامبر(ص) و معصومان اطلاق می‌کند و منحصر در پیامبر نمی‌شمارد.

ناگفته نماند بسیاری از رفتار مسلمانان برگرفته از سنت قولی پیامبر(ص) است و در پاره‌ای روایات که به این‌گونه مسائل اشاره شده، از تعبیر «جَرَتِ السُّنَّةُ»[۶] استفاده گردیده؛ یعنی در موردی پیامبر(ص) دستور داد این‌گونه عمل شود و به مرور جزو سیره مسلمانان گردیده است. شهید مطهری در آغاز کتاب سیره نبوی، سیره را به معنای نوع و سبک رفتار گرفته[۷]؛ اما گزارش‌هایی که در این کتاب آمده، گسترده‌تر و عام است؛ زیرا هر رفتار سبکی دارد»[۸].

پانویس

  1. «و به راستی تو را خویی است سترگ» سوره قلم، آیه ۴.
  2. شیخ طوسی، العدة فی أصول الفقه، ج۲، ص۵۸۲.
  3. محمد بن عبدالله حاکم نیشابوری، المستدرک علی الصحیحین، ج۱، ص۵۱۰ و ج۴، ص۳۲۹: و قد أجمعوا على أن قول الصحابي سنة.
  4. ابو اسحاق ابراهیم لخمی شاطبی، الموافقات فی أصول الاحکام، ج۴، ص۲-۳.
  5. احمد نگری، جامع العلوم فی اصطلاحات العلوم، ج۲، ص۱۸۴.
  6. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۳، ص۱۹۸ و ۵۶۷؛ ج۴، ص۱۸۶، ۲۹۲و ۴۹۵؛ شیخ صدوق، من ‎لایحضره ‎الفقیه، ج۱، ص۳۰۵، ۳۲۸، ۵۰۸؛ ج۲، ص۵۲ و ۳۱۵؛ ج۳، ص۴۸۹؛ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۴۶؛ ج۴، ص۸۳؛ علامه محمدحسین طباطبایی، سنن النبی، ح۲۲۶،۲۲۷، ۲۳۰،۲۴۵، ۲۵۰ و ۲۹۲.
  7. مرتضی مطهری، «سیری در سیره نبوی»، مجموعه آثار، ج۱۶، ص۵۰.
  8. ذاکری، علی اکبر، درآمدی بر سیره معصومان در کتاب‌های چهارگانه شیعه، ص ۷۲.