عبدالرحمن بن غنم ازدی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
(صفحه‌ای تازه حاوی «{{امامت}} {{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = اصحاب امام علی | عنوان مدخل = عبدالرحمن بن غنم ازدی | مداخل مرتبط = عبدالرحمن بن غنم ازدی در تاریخ اسلامی | پرسش مرتبط = }} ==مقدمه== عبدالرحمان فرزند غنم اشعری در عصر پیامبر{{صل}} مسلمان شد، در این که [...» ایجاد کرد)
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
 
جز (جایگزینی متن - '== جستارهای وابسته ==↵↵==' به '==')
خط ۲۱: خط ۲۱:


آری، [[سفسطه‌کاری]]، [[معاویه]] و [[یاران]] او [[شرحبیل]] را از [[حقانیت]] [[حضرت علی]]{{ع}} جدا کرد و [[آخرت]] خود را به دنیای دیگران فروخت، و عبدالرحمان غنم این [[خیرخواه]] واقعی نتوانست کاری انجام دهد.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۳۲-۸۳۳.</ref>
آری، [[سفسطه‌کاری]]، [[معاویه]] و [[یاران]] او [[شرحبیل]] را از [[حقانیت]] [[حضرت علی]]{{ع}} جدا کرد و [[آخرت]] خود را به دنیای دیگران فروخت، و عبدالرحمان غنم این [[خیرخواه]] واقعی نتوانست کاری انجام دهد.<ref>[[سید اصغر ناظم‌زاده|ناظم‌زاده، سید اصغر]]، [[اصحاب امام علی ج۲ (کتاب)|اصحاب امام علی]]، ج۲، ص۸۳۲-۸۳۳.</ref>
== جستارهای وابسته ==


== منابع ==
== منابع ==

نسخهٔ ‏۲۷ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۲۱:۳۲

مقدمه

عبدالرحمان فرزند غنم اشعری در عصر پیامبر(ص) مسلمان شد، در این که حضرت رسول(ص) را درک کرده یا نه، اختلاف است، و برخی از مؤرخان این قول را تقویت کرده‌اند که او پیامبر اسلام(ص) را درک کرده است[۱].

او از فقیهان بزرگِ شام و دارای جلالت و مقامی والا بود. و تابعین شامی را درس فقه می‌داد. وی همواره در یمن ملازم معاذ بن جبل بود لذا به مصاحب معاذ معروف گردید، وی در قتل عثمان شرکت کرد و پس از عثمان به یاران مخلص امیرالمؤمنین علی(ع) پیوست و در سال ۷۸ هجری درگذشت [۲].

این سخن از او به یادگار مانده است: "هرکس بر خلافت حضرت علی(ع) راضی باشد، بهتر از آن کسی است که به خلافت آن حضرت کراهت داشته باشد و هر کس که با وی بیعت کند، بهتر از آن است که بیعت نکند"[۳].[۴]

تشویق حاکم حمس به بیعت با علی(ع)

نصر بن مزاحم نقل می‌کند: موقعی که معاویه برای شرحبیل نامه نوشت و او را برای یاری خود با جنگ با علی(ع) فراخواند، و از طرفی جمعی از سران قبایل قحطان و یمن که مورد تأیید شرحبیل بودند مانند بسر بن ارطاب و یزید بن اسد و دیگران از شام به نزد او آمدند و گفتند: علی بن ابی طالب عثمان را به قبل رساند و معاویه را در این امر یاری نما! با این که مردم یمن شرحبیل ا از مخالفت با امیرالمؤمنین(ع) منع کردند، اما او حاضر به همراهی با حضرت علی(ع) نشد، عبدالرحمان بن غنم که جزو دعوت شدگان آن مجلس بود، در میان آن جمع ازجا برخاست و گفت: " ای شرحبیل، از زمانی که به این سرزمین آمده‌ای، خداوند همواره بر خیر و نیکی تو افزوده است و قطعاً این خیر منقطع نمی‌شود مادامی که مردم شکرگزار تو باشند و نیز بدان: "خداوند، حال هیچ قومی را دگرگون نخواهد کرد تا زمانی که آن قوم خود حالشان را تغییر دهند" ﴿لَا يُغَيِّرُ مَا بِقَوْمٍ حَتَّى يُغَيِّرُوا مَا بِأَنْفُسِهِمْ[۵].

اکنون از جمع از طرف معاویه به تو گزارش داده‌اند که عثمان کشته شده و علی قاتل اوست! ای شرحبیل، اگر اینها راست بگویند و علی بن ابی طالب قاتل عثمان باشد! چون مهاجران و انصار که حاکمان مردمند با علی بیعت نموده‌اند، پس ما هم باید با علی بیعت کنیم و به نامه و گزارش معاویه اعتنا نکنیم و اگر دروغ می‌گویند و علی قاتل عثمان نیست، پس چرا معاویه این خبر دروغ را پذیرفته و آن را به علی(ع) نسبت می‌دهد. ای شرحبیل! خودت و قومت را به هلاکت نینداز، و بهتر است بروی و با آن حضرت بیعت کنی».

اما خیرخواهی عبدالرحمان در شرحبیل اثر نگذاشت و او نه تنها با امیرمؤمنان(ع) بیعت نکرد. بلکه با تشویق آنها که از شام آمده بودند، به شام رفت و مورد اکرام معاویه قرار گرفت و بین او و معاویه مطالبی ردّ و بدل شد، سرانجام او پا را فراتر گذاشت و به معاویه توصیه کرد: نباید با علی بیعت کنی و اگر با او بیعت کنی من خودم با تو می‌جنگم و تو را از شام بیرون می‌کنم و یا به قتل می‌رسانم»[۶].

آری، سفسطه‌کاری، معاویه و یاران او شرحبیل را از حقانیت حضرت علی(ع) جدا کرد و آخرت خود را به دنیای دیگران فروخت، و عبدالرحمان غنم این خیرخواه واقعی نتوانست کاری انجام دهد.[۷]

منابع

پانویس

  1. ر.ک: رجال طوسی، ص۱۵۷؛ الاصابه، ج۴، ص۳۵۰.
  2. ر.ک: اسدالغابه، ج۳، ص۳۱۸.
  3. ر.ک: اسدالغابه، ج۳، ص۳۱۸.
  4. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۸۳۱-۸۳۲.
  5. «بی‌گمان خداوند آنچه را که گروهی دارند دگرگون نمی‌کند (و از آنان نمی‌ستاند) مگر آنها آنچه را که در خویش دارند دگرگون سازند» سوره رعد، آیه ۱۱.
  6. ر.ک: وقعة صفین، ص۴۵-۴۷.
  7. ناظم‌زاده، سید اصغر، اصحاب امام علی، ج۲، ص۸۳۲-۸۳۳.