بسر بن ابی‌بسر مازنی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
خط ۱: خط ۱:
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[بسر بن ابی‌بسر مازنی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}
{{مدخل مرتبط | موضوع مرتبط = | عنوان مدخل  = | مداخل مرتبط = [[بسر بن ابی‌بسر مازنی در تاریخ اسلامی]] | پرسش مرتبط  = }}


==مقدمه==
== مقدمه ==
صحابه‌نگاران به مناسبت [[حدیثی]] که [[عبدالله بن بسر]] [[صحابی]]<ref>درباره صحابی بودن عبدالله ر.ک: ابن سعد، ج۷، ص۲۸۹؛ ابن حجر، ج۴، ص۲۱ و مدخل مربوط.</ref> از پدرش نقل کرده است، به شرح حال وی پرداخته‌اند. بنابراین گزارش مستقلی به شرح حال بسر نمی‌پردازد و مدخل‌هایی که [[صحابه‌نگاران]] به آن اختصاص داده‌اند، [[روایت]] فرزندش عبدالله از اوست. [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۴۷.</ref> از بُسر با عنوان سُلمی یاد می‌کند و می‌گوید: جز فرزندش عبدالله، کسی از او روایت نکرده است. این در حالی است که دیگر صحابه نگاران، بُسر یا بُشر [[سلمی]] را [[شخصیت]] دیگری دانسته‌اند که به بُسر مازنی [[ارتباط]] ندارد<ref>به ترتیب ر.ک: ابن اثیر، ج۱، ص۳۷۷؛ ابن قانع، ج۱، ص۹۴.</ref>. روایت بُسر یا بُشر سلمی را هم فرزندش [[رافع]] نقل کرده و به همین دلیل [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۹۴.</ref> [[کنیه]] او را [[ابو رافع]] ثبت نموده است. به نظر می‌رسد ابن عبدالبر در شلمی دانستن شخص مورد نظر ما به [[خطا]] رفته است؛ زیرا دیگران از سلمی بودن او سخنی نگفته و سلمی را همان بشر [[پدر]] رافع می‌دانند. [[خلیفة بن خیاط]]<ref>خلیفه بن خیاط، ص۱۰۳.</ref> نام عبدالله و پدرش را ذیل صحابه ساکن [[شام]] آورده است. [[بغوی]]<ref>بغوی، ج۱، ص۳۴۶.</ref> «[[ابوعبدالله]]» را کنیه بُسر مازنی می‌داند و از عبدالله بن بُسر نقل می‌کند که پدرش گفت: [[رسول خدا]]{{صل}} به [[خانه]] ما آمد. [[غذا]] و نوشیدنی آوردیم. آن [[حضرت]] خرماها را میل می‌فرمود و هسته‌اش را پشت انگشت خود می‌گذاشت و پرتاب می‌کرد! هنگامی که خواست بر مرکبش - که استری سپید بود. سوار شود، عرض کردم: برای ما [[دعا]] کن. عرضه داشت: «خدایا، به آنچه روزی اینان کرده‌ای، [[برکت]] ده و آنان را ببخش و با ایشان [[مهربانی]] کن»<ref>همچنین: أحمد بن حنبل، ج۴، ص۱۸۸.</ref>.
صحابه‌نگاران به مناسبت [[حدیثی]] که [[عبدالله بن بسر]] [[صحابی]]<ref>درباره صحابی بودن عبدالله ر. ک: ابن سعد، ج۷، ص۲۸۹؛ ابن حجر، ج۴، ص۲۱ و مدخل مربوط.</ref> از پدرش نقل کرده است، به شرح حال وی پرداخته‌اند. بنابراین گزارش مستقلی به شرح حال بسر نمی‌پردازد و مدخل‌هایی که [[صحابه‌نگاران]] به آن اختصاص داده‌اند، [[روایت]] فرزندش عبدالله از اوست. [[ابن عبدالبر]]<ref>ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۴۷.</ref> از بُسر با عنوان سُلمی یاد می‌کند و می‌گوید: جز فرزندش عبدالله، کسی از او روایت نکرده است. این در حالی است که دیگر صحابه نگاران، بُسر یا بُشر [[سلمی]] را [[شخصیت]] دیگری دانسته‌اند که به بُسر مازنی [[ارتباط]] ندارد<ref>به ترتیب ر. ک: ابن اثیر، ج۱، ص۳۷۷؛ ابن قانع، ج۱، ص۹۴.</ref>. روایت بُسر یا بُشر سلمی را هم فرزندش [[رافع]] نقل کرده و به همین دلیل [[ابونعیم]]<ref>ابونعیم، ج۱، ص۳۹۴.</ref> [[کنیه]] او را [[ابو رافع]] ثبت نموده است. به نظر می‌رسد ابن عبدالبر در شلمی دانستن شخص مورد نظر ما به [[خطا]] رفته است؛ زیرا دیگران از سلمی بودن او سخنی نگفته و سلمی را همان بشر [[پدر]] رافع می‌دانند. [[خلیفة بن خیاط]]<ref>خلیفه بن خیاط، ص۱۰۳.</ref> نام عبدالله و پدرش را ذیل صحابه ساکن [[شام]] آورده است. [[بغوی]]<ref>بغوی، ج۱، ص۳۴۶.</ref> «[[ابوعبدالله]]» را کنیه بُسر مازنی می‌داند و از عبدالله بن بُسر نقل می‌کند که پدرش گفت: [[رسول خدا]] {{صل}} به [[خانه]] ما آمد. [[غذا]] و نوشیدنی آوردیم. آن [[حضرت]] خرماها را میل می‌فرمود و هسته‌اش را پشت انگشت خود می‌گذاشت و پرتاب می‌کرد! هنگامی که خواست بر مرکبش - که استری سپید بود. سوار شود، عرض کردم: برای ما [[دعا]] کن. عرضه داشت: «خدایا، به آنچه روزی اینان کرده‌ای، [[برکت]] ده و آنان را ببخش و با ایشان [[مهربانی]] کن»<ref>همچنین: أحمد بن حنبل، ج۴، ص۱۸۸.</ref>.


بغوی<ref>بغوی، ج۱، ص۳۴۶.</ref> پس از نقل این خبر، روایت دیگری آورده که نشان می‌دهد این رویداد برای [[ابوبکر]] اتفاق افتاده است. [[ابن ابی شیبه]]<ref>ابن ابی شبیه، ج۷، ص۱۴۳.</ref> و [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۲۱، ص۱۱۰.</ref> نیز شخصی را که [[پیامبر]] به [[خانه]] او رفته است، مردی ناشناخته یا «معبد» نام دانسته‌اند. دیگر صحابه‌نگاران هم داستان [[پذیرایی]] [[پدر]] عبدالله و [[دیدار]] [[خانواده]] وی را با [[رسول خدا]]{{صل}} از قول عبدالله تکرار کرده‌اند<ref>برای نمونه ر.ک: ابن اثیر، ج۱، ص۳۷۵؛ ابن حجر، ج۱، ص۴۲۲.</ref>. به رغم ابهامی که [[روایت]] [[ابن ابی شیبه]] و [[ابن حبان]] و بخش دوم گزارش [[بغوی]] ایجاد می‌کند، کثرت و [[شهرت]] این داستان در منابع متعدد، دلیلی برای تردید در آن بر جای نمی‌گذارد. البته ممکن است سخن بغوی را فضیلت‌سازی درباره [[ابوبکر]] بدانیم؛ زیرا در منبع یا روایت دیگری به آن اشاره نشده است. افزون بر این [[حدیث]]، [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۲۲.</ref> به نقل از [[نسائی]]، روایتی درباره [[نهی]] رسول خدا{{صل}} از [[روزه]] گرفتن شنبه‌ها را به [[عبدالله بن بسر]] نسبت می‌دهد که از پدرش روایت کرده است، ولی این مطلب درسنن نسائی یافت نشد و [[راوی]] این حدیث، صماء، [[خواهر]] عبدالله است<ref>خلیفة بن خیاط، ص۶۳۰؛ احمدبن حنبل، ج۶، ص۳۶۸.</ref>. به نظر می‌رسد عبارت {{عربی|"عبدالله بن بسر عن اخته"}} که در کتاب‌های [[روایی]] مشهور است، با {{عربی|"عن ابیه"}} [[اشتباه]] و تصحیف شده باشد.<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «بسر بن ابی‌بسر مازنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۲۶.</ref>
بغوی<ref>بغوی، ج۱، ص۳۴۶.</ref> پس از نقل این خبر، روایت دیگری آورده که نشان می‌دهد این رویداد برای [[ابوبکر]] اتفاق افتاده است. [[ابن ابی شیبه]]<ref>ابن ابی شبیه، ج۷، ص۱۴۳.</ref> و [[ابن حبان]]<ref>ابن حبان، ج۲۱، ص۱۱۰.</ref> نیز شخصی را که [[پیامبر]] به [[خانه]] او رفته است، مردی ناشناخته یا «معبد» نام دانسته‌اند. دیگر صحابه‌نگاران هم داستان [[پذیرایی]] [[پدر]] عبدالله و [[دیدار]] [[خانواده]] وی را با [[رسول خدا]] {{صل}} از قول عبدالله تکرار کرده‌اند<ref>برای نمونه ر. ک: ابن اثیر، ج۱، ص۳۷۵؛ ابن حجر، ج۱، ص۴۲۲.</ref>. به رغم ابهامی که [[روایت]] [[ابن ابی شیبه]] و [[ابن حبان]] و بخش دوم گزارش [[بغوی]] ایجاد می‌کند، کثرت و [[شهرت]] این داستان در منابع متعدد، دلیلی برای تردید در آن بر جای نمی‌گذارد. البته ممکن است سخن بغوی را فضیلت‌سازی درباره [[ابوبکر]] بدانیم؛ زیرا در منبع یا روایت دیگری به آن اشاره نشده است. افزون بر این [[حدیث]]، [[ابن حجر]]<ref>ابن حجر، ج۱، ص۴۲۲.</ref> به نقل از [[نسائی]]، روایتی درباره [[نهی]] رسول خدا {{صل}} از [[روزه]] گرفتن شنبه‌ها را به [[عبدالله بن بسر]] نسبت می‌دهد که از پدرش روایت کرده است، ولی این مطلب درسنن نسائی یافت نشد و [[راوی]] این حدیث، صماء، [[خواهر]] عبدالله است<ref>خلیفة بن خیاط، ص۶۳۰؛ احمدبن حنبل، ج۶، ص۳۶۸.</ref>. به نظر می‌رسد عبارت {{عربی|"عبدالله بن بسر عن اخته"}} که در کتاب‌های [[روایی]] مشهور است، با {{عربی|"عن ابیه"}} [[اشتباه]] و تصحیف شده باشد.<ref>[[مصطفی صادقی|صادقی، مصطفی]]، [[دانشنامه سیره نبوی ج۲ (کتاب)|مقاله «بسر بن ابی‌بسر مازنی»، دانشنامه سیره نبوی]] ج۲، ص:۲۲۶.</ref>


== جستارهای وابسته ==
== جستارهای وابسته ==

نسخهٔ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۵۱

مقدمه

صحابه‌نگاران به مناسبت حدیثی که عبدالله بن بسر صحابی[۱] از پدرش نقل کرده است، به شرح حال وی پرداخته‌اند. بنابراین گزارش مستقلی به شرح حال بسر نمی‌پردازد و مدخل‌هایی که صحابه‌نگاران به آن اختصاص داده‌اند، روایت فرزندش عبدالله از اوست. ابن عبدالبر[۲] از بُسر با عنوان سُلمی یاد می‌کند و می‌گوید: جز فرزندش عبدالله، کسی از او روایت نکرده است. این در حالی است که دیگر صحابه نگاران، بُسر یا بُشر سلمی را شخصیت دیگری دانسته‌اند که به بُسر مازنی ارتباط ندارد[۳]. روایت بُسر یا بُشر سلمی را هم فرزندش رافع نقل کرده و به همین دلیل ابونعیم[۴] کنیه او را ابو رافع ثبت نموده است. به نظر می‌رسد ابن عبدالبر در شلمی دانستن شخص مورد نظر ما به خطا رفته است؛ زیرا دیگران از سلمی بودن او سخنی نگفته و سلمی را همان بشر پدر رافع می‌دانند. خلیفة بن خیاط[۵] نام عبدالله و پدرش را ذیل صحابه ساکن شام آورده است. بغوی[۶] «ابوعبدالله» را کنیه بُسر مازنی می‌داند و از عبدالله بن بُسر نقل می‌کند که پدرش گفت: رسول خدا (ص) به خانه ما آمد. غذا و نوشیدنی آوردیم. آن حضرت خرماها را میل می‌فرمود و هسته‌اش را پشت انگشت خود می‌گذاشت و پرتاب می‌کرد! هنگامی که خواست بر مرکبش - که استری سپید بود. سوار شود، عرض کردم: برای ما دعا کن. عرضه داشت: «خدایا، به آنچه روزی اینان کرده‌ای، برکت ده و آنان را ببخش و با ایشان مهربانی کن»[۷].

بغوی[۸] پس از نقل این خبر، روایت دیگری آورده که نشان می‌دهد این رویداد برای ابوبکر اتفاق افتاده است. ابن ابی شیبه[۹] و ابن حبان[۱۰] نیز شخصی را که پیامبر به خانه او رفته است، مردی ناشناخته یا «معبد» نام دانسته‌اند. دیگر صحابه‌نگاران هم داستان پذیرایی پدر عبدالله و دیدار خانواده وی را با رسول خدا (ص) از قول عبدالله تکرار کرده‌اند[۱۱]. به رغم ابهامی که روایت ابن ابی شیبه و ابن حبان و بخش دوم گزارش بغوی ایجاد می‌کند، کثرت و شهرت این داستان در منابع متعدد، دلیلی برای تردید در آن بر جای نمی‌گذارد. البته ممکن است سخن بغوی را فضیلت‌سازی درباره ابوبکر بدانیم؛ زیرا در منبع یا روایت دیگری به آن اشاره نشده است. افزون بر این حدیث، ابن حجر[۱۲] به نقل از نسائی، روایتی درباره نهی رسول خدا (ص) از روزه گرفتن شنبه‌ها را به عبدالله بن بسر نسبت می‌دهد که از پدرش روایت کرده است، ولی این مطلب درسنن نسائی یافت نشد و راوی این حدیث، صماء، خواهر عبدالله است[۱۳]. به نظر می‌رسد عبارت "عبدالله بن بسر عن اخته" که در کتاب‌های روایی مشهور است، با "عن ابیه" اشتباه و تصحیف شده باشد.[۱۴]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. درباره صحابی بودن عبدالله ر. ک: ابن سعد، ج۷، ص۲۸۹؛ ابن حجر، ج۴، ص۲۱ و مدخل مربوط.
  2. ابن عبدالبر، ج۱، ص۲۴۷.
  3. به ترتیب ر. ک: ابن اثیر، ج۱، ص۳۷۷؛ ابن قانع، ج۱، ص۹۴.
  4. ابونعیم، ج۱، ص۳۹۴.
  5. خلیفه بن خیاط، ص۱۰۳.
  6. بغوی، ج۱، ص۳۴۶.
  7. همچنین: أحمد بن حنبل، ج۴، ص۱۸۸.
  8. بغوی، ج۱، ص۳۴۶.
  9. ابن ابی شبیه، ج۷، ص۱۴۳.
  10. ابن حبان، ج۲۱، ص۱۱۰.
  11. برای نمونه ر. ک: ابن اثیر، ج۱، ص۳۷۵؛ ابن حجر، ج۱، ص۴۲۲.
  12. ابن حجر، ج۱، ص۴۲۲.
  13. خلیفة بن خیاط، ص۶۳۰؛ احمدبن حنبل، ج۶، ص۳۶۸.
  14. صادقی، مصطفی، مقاله «بسر بن ابی‌بسر مازنی»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۲۲۶.