سوره کهف در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخهها
HeydariBot (بحث | مشارکتها) جز (وظیفهٔ شمارهٔ ۵) |
HeydariBot (بحث | مشارکتها) |
||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
==مقدمه== | == مقدمه == | ||
هجدهمین [[سوره]] [[قرآن]] و شصت و نهمین آن به [[ترتیب نزول]]، نازل شده در [[مکه]]، حاوی داستان [[اصحاب کهف]]، داستان باغستان دو نفر، داستان [[موسی و خضر]]{{عم}} و داستان [[ذوالقرنین]]. وجه تسمیه این سوره، اشاره به نام و بیان داستان اصحاب کهف است. [[سوره کهف]] بر اساس [[اجماع]] [[مفسرین]] [[قرآن کریم]] «مکی» است؛ مگر [[آیه]] {{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ}}<ref>«خویشتنداری کن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref> و دارای «صدو ده» آیه، ۱۵۸۹ کلمه و ۶۵۵۰ حرف است و در حدود نیم جزء قرآن را شامل میشود و دقیقاً در نیمه قرآن قرار دارد. از نظر حجم از سورههای متوسط است. | هجدهمین [[سوره]] [[قرآن]] و شصت و نهمین آن به [[ترتیب نزول]]، نازل شده در [[مکه]]، حاوی داستان [[اصحاب کهف]]، داستان باغستان دو نفر، داستان [[موسی و خضر]] {{عم}} و داستان [[ذوالقرنین]]. وجه تسمیه این سوره، اشاره به نام و بیان داستان اصحاب کهف است. [[سوره کهف]] بر اساس [[اجماع]] [[مفسرین]] [[قرآن کریم]] «مکی» است؛ مگر [[آیه]] {{متن قرآن|وَاصْبِرْ نَفْسَكَ}}<ref>«خویشتنداری کن» سوره کهف، آیه ۲۸.</ref> و دارای «صدو ده» آیه، ۱۵۸۹ کلمه و ۶۵۵۰ حرف است و در حدود نیم جزء قرآن را شامل میشود و دقیقاً در نیمه قرآن قرار دارد. از نظر حجم از سورههای متوسط است. | ||
بسیاری از [[مفسران]] از جمله مرحوم [[طبرسی]]، [[شأن نزول]] سوره کهف را چنین بیان داشتهاند: پس از آنکه [[پیامبر اکرم]]{{صل}}، [[اسلام]] را به [[مردم]] جزیرةالعرب عرضه نمود [[کفار]] [[قریش]] با هم [[مشورت]] کردند و گفتند: «نکند آنچه را [[محمد]] آورده [[واقعیت]] داشته باشد و فردا بلایی بر ما نازل گردد و بیچاره شویم. بنابراین، لازم است پیرامون ادعاهای او تحقیق کنیم». پرسیدند: از چه کسی؟ گفتند: «علمای [[یهود]] اطلاعات مذهبی خوبی دارند. دو نفر را به [[یثرب]] ([[مدینه]]) بفرستیم تا در مورد آنچه محمد آورده تحقیق کنند»، فرستادگان [[مشرکان قریش]] به نزد علمای یهود در یثرب رفته و از آنها در مورد [[دین جدید]] سؤال کردند. [[یهودیان]] گفتند: سه سؤال از او بپرسید، اگر به دو سؤال جواب مفصل و به سؤال سوم جواب سربسته بدهد، [[دعوت]] او [[حق]] است و چنانچه از عهده سؤالات برنیاید ادعایش [[حقیقت]] ندارد. سؤالات سهگانه به شرح زیر است: | بسیاری از [[مفسران]] از جمله مرحوم [[طبرسی]]، [[شأن نزول]] سوره کهف را چنین بیان داشتهاند: پس از آنکه [[پیامبر اکرم]] {{صل}}، [[اسلام]] را به [[مردم]] جزیرةالعرب عرضه نمود [[کفار]] [[قریش]] با هم [[مشورت]] کردند و گفتند: «نکند آنچه را [[محمد]] آورده [[واقعیت]] داشته باشد و فردا بلایی بر ما نازل گردد و بیچاره شویم. بنابراین، لازم است پیرامون ادعاهای او تحقیق کنیم». پرسیدند: از چه کسی؟ گفتند: «علمای [[یهود]] اطلاعات مذهبی خوبی دارند. دو نفر را به [[یثرب]] ([[مدینه]]) بفرستیم تا در مورد آنچه محمد آورده تحقیق کنند»، فرستادگان [[مشرکان قریش]] به نزد علمای یهود در یثرب رفته و از آنها در مورد [[دین جدید]] سؤال کردند. [[یهودیان]] گفتند: سه سؤال از او بپرسید، اگر به دو سؤال جواب مفصل و به سؤال سوم جواب سربسته بدهد، [[دعوت]] او [[حق]] است و چنانچه از عهده سؤالات برنیاید ادعایش [[حقیقت]] ندارد. سؤالات سهگانه به شرح زیر است: | ||
#چه کسانی [[شهر]] و [[قوم]] و [[قبیله]] خود را ترک کرده و به غاری در خارج از شهر [[پناه]] بردند؟ تعداد آنان چند نفر بود؟ و شرح حال آنها چیست؟ | # چه کسانی [[شهر]] و [[قوم]] و [[قبیله]] خود را ترک کرده و به غاری در خارج از شهر [[پناه]] بردند؟ تعداد آنان چند نفر بود؟ و شرح حال آنها چیست؟ | ||
#مردی که بر [[شرق]] و [[غرب]] عالم مسلط شد که بود و چه برنامهای داشت؟ | # مردی که بر [[شرق]] و [[غرب]] عالم مسلط شد که بود و چه برنامهای داشت؟ | ||
#حقیقت[[روح]] چیست؟ | # حقیقت[[روح]] چیست؟ | ||
[[نمایندگان]] مشرکان قریش به مکه بازگشته و گزارش [[سفر]] خود را دادند. | [[نمایندگان]] مشرکان قریش به مکه بازگشته و گزارش [[سفر]] خود را دادند. | ||
[[مشرکان]] نزد [[حضرت رسول]]{{صل}} آمدند و گفتند: ای [[محمد]]! سه سؤال داریم، اگر پاسخ آنها را بگویی، آیینات را میپذیریم. سپس سؤالهای خود را مطرح کردند. | [[مشرکان]] نزد [[حضرت رسول]] {{صل}} آمدند و گفتند: ای [[محمد]]! سه سؤال داریم، اگر پاسخ آنها را بگویی، آیینات را میپذیریم. سپس سؤالهای خود را مطرح کردند. | ||
[[پیامبر]]{{صل}} به [[کفار]] [[قریش]] [[وعده]] داد که [[روز]] بعد جواب سؤالاتشان را بدهد. | [[پیامبر]] {{صل}} به [[کفار]] [[قریش]] [[وعده]] داد که [[روز]] بعد جواب سؤالاتشان را بدهد. | ||
پاسخ دو سؤال اول آنها، به طور مفصل در [[سوره کهف]] به آن پرداخته شده است و پاسخ سؤال سوم را به طور سربسته بیان کرد که در [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«از تو درباره روح میپرسند بگو روح از امر پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی ندادهاند» سوره اسراء، آیه ۸۵.</ref> آمده است. | پاسخ دو سؤال اول آنها، به طور مفصل در [[سوره کهف]] به آن پرداخته شده است و پاسخ سؤال سوم را به طور سربسته بیان کرد که در [[آیه]] {{متن قرآن|وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا}}<ref>«از تو درباره روح میپرسند بگو روح از امر پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی ندادهاند» سوره اسراء، آیه ۸۵.</ref> آمده است. | ||
بر اساس رویکرد کل نگرانه (synoptically approach) و روش ساختارشناسی، سوره کهف دارای ده بخش و سه بلوک است. | بر اساس رویکرد کل نگرانه (synoptically approach) و روش ساختارشناسی، سوره کهف دارای ده بخش و سه بلوک است. | ||
[[آیات]] سوره کهف در برگیرنده [[دعوت]] به سوی «[[مبدأ و معاد]]»، «[[نبوت]] مصطفوی»، «[[قرآن]]»، «[[ایمان]] و [[عمل صالح]]»، «[[انذار]] و [[تبشیر]]» است که آیات اول: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجًا قَيِّمًا لِّيُنذِرَ بَأْسًا شَدِيدًا مِن لَّدُنْهُ وَيُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا مَاكِثِينَ فِيهِ أَبَدًا وَيُنذِرَ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلا لِآبَائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِن يَقُولُونَ إِلاَّ كَذِبًا فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الأَرْضِ زِينَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلا وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيدًا جُرُزًا }}<ref>«سپاس خداوندی را که بر بنده خود این کتاب را فرو فرستاد و در آن هیچ کژی ننهاد. (کتابی) استوار، تا از عذابی شدید از سوی او بیم دهد و به مؤمنانی که کارهای شایسته میکنند نوید بخشد که آنان پاداشی نیکو (در بهشت) دارند در حالی که در آن (بهشت) جاودانه ماندگارند. و تا به آن کسان که میگویند: «خداوند فرزندی گزیده است»، بیم دهد. نه خود و نه پدرانشان، آن (امر) را نمیدانند؛ بزرگ سخنی از دهانشان بیرون میآید؛ (آنان) جز دروغ نمیگویند. بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی. ما هر چه را بر زمین است، (در کار) آرایش آن کردهایم تا آنان را بیازماییم که کدام نیکوکردارترند. و ما هر آنچه را بر آن (زمین) است خاکی سترون خواهیم کرد» سوره کهف، آیه ۱-۸.</ref> و آیات آخر {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالأَخْسَرِينَ أَعْمَالا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا ذَلِكَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَرُسُلِي هُزُوًا إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلا خَالِدِينَ فِيهَا لا يَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلا | [[آیات]] سوره کهف در برگیرنده [[دعوت]] به سوی «[[مبدأ و معاد]]»، «[[نبوت]] مصطفوی»، «[[قرآن]]»، «[[ایمان]] و [[عمل صالح]]»، «[[انذار]] و [[تبشیر]]» است که آیات اول: {{متن قرآن|الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجًا قَيِّمًا لِّيُنذِرَ بَأْسًا شَدِيدًا مِن لَّدُنْهُ وَيُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا مَاكِثِينَ فِيهِ أَبَدًا وَيُنذِرَ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلا لِآبَائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِن يَقُولُونَ إِلاَّ كَذِبًا فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الأَرْضِ زِينَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلا وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيدًا جُرُزًا }}<ref>«سپاس خداوندی را که بر بنده خود این کتاب را فرو فرستاد و در آن هیچ کژی ننهاد. (کتابی) استوار، تا از عذابی شدید از سوی او بیم دهد و به مؤمنانی که کارهای شایسته میکنند نوید بخشد که آنان پاداشی نیکو (در بهشت) دارند در حالی که در آن (بهشت) جاودانه ماندگارند. و تا به آن کسان که میگویند: «خداوند فرزندی گزیده است»، بیم دهد. نه خود و نه پدرانشان، آن (امر) را نمیدانند؛ بزرگ سخنی از دهانشان بیرون میآید؛ (آنان) جز دروغ نمیگویند. بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی. ما هر چه را بر زمین است، (در کار) آرایش آن کردهایم تا آنان را بیازماییم که کدام نیکوکردارترند. و ما هر آنچه را بر آن (زمین) است خاکی سترون خواهیم کرد» سوره کهف، آیه ۱-۸.</ref> و آیات آخر {{متن قرآن|قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالأَخْسَرِينَ أَعْمَالا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا ذَلِكَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَرُسُلِي هُزُوًا إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلا خَالِدِينَ فِيهَا لا يَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلا قُل لَّوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلا صَالِحًا وَلا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا }}<ref>«بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ آنان که کوششهایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان میبرند که نیکوکارند. آنانند که آیات و لقای پروردگارشان را انکار کردند و کردارهایشان تباه گردید؛ از این رو روز رستخیز ترازویی برای آنان برپا نمیداریم. بدینگونه کیفر آنان برای کفری که ورزیدند و نشانهها و پیامبران مرا به ریشخند گرفتند دوزخ است. آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند باغهای بهشت (سرای) پذیرایی آنهاست. در آن جاودانند و در پی رفتن به جای دیگر نیستند. بگو: اگر برای (نوشتن) کلمات پروردگارم دریا مرکّب میبود پیش از آنکه کلمات پروردگارم به پایان رسد آن دریا پایان مییافت هر چند دریایی همچند آن را نیز به کمک میآوردیم. بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۱۰.</ref> [[سوره]] به روشنی مؤید این معنا است. | ||
چهار داستان که در این [[سوره]] بیان شده، عبارتند از: «[[قصه]] [[اصحاب کهف]]»، «دو مردی که دو باغستان داشتند»، «[[موسی]] و [[خضر]]» و «داستان [[ذوالقرنین]]». این داستانها برای [[اثبات]] مبانی کلی [[دینی]] مطرح شده در سورهاند که عبارتند از: [[توحید]]، [[نبوت]]، [[قیامت]]، [[ایمان]]، [[عمل صالح]]، [[تشویق]] بر [[تقوی]] و [[ترس]] از [[عاقبت]] [[اعمال زشت]] و اندیشههای [[باطل]]، [[حقیقت دنیا]] و فناپذیری [[دنیا]]. بنابراین سوره با این که مطالب متنوعی را بیان کرده اما با رویکرد کل نگرانه (synoptic) از [[همبستگی]] و [[انسجام]] [[استوار]] برخوردار است و آیات و مطالب متنوع سوره دارای [[ارتباط]] منطقی با یکدیگرند. | چهار داستان که در این [[سوره]] بیان شده، عبارتند از: «[[قصه]] [[اصحاب کهف]]»، «دو مردی که دو باغستان داشتند»، «[[موسی]] و [[خضر]]» و «داستان [[ذوالقرنین]]». این داستانها برای [[اثبات]] مبانی کلی [[دینی]] مطرح شده در سورهاند که عبارتند از: [[توحید]]، [[نبوت]]، [[قیامت]]، [[ایمان]]، [[عمل صالح]]، [[تشویق]] بر [[تقوی]] و [[ترس]] از [[عاقبت]] [[اعمال زشت]] و اندیشههای [[باطل]]، [[حقیقت دنیا]] و فناپذیری [[دنیا]]. بنابراین سوره با این که مطالب متنوعی را بیان کرده اما با رویکرد کل نگرانه (synoptic) از [[همبستگی]] و [[انسجام]] [[استوار]] برخوردار است و آیات و مطالب متنوع سوره دارای [[ارتباط]] منطقی با یکدیگرند. | ||
بخشهای دهگانه سوره: | بخشهای دهگانه سوره: | ||
#آیات ۱-۸: مبانی کلی دینی. | # آیات ۱-۸: مبانی کلی دینی. | ||
#آیات ۹- ۲۶: قصه [[اصحاب کهف]]. | # آیات ۹- ۲۶: قصه [[اصحاب کهف]]. | ||
#آیات ۲۷ - ۳۱: [[دنیا]] محل [[امتحان]] است | # آیات ۲۷ - ۳۱: [[دنیا]] محل [[امتحان]] است | ||
#آیات ۳۲ - ۴۶: داستان دو مردی که در باغستان داشتند | # آیات ۳۲ - ۴۶: داستان دو مردی که در باغستان داشتند | ||
#آیات ۴۷- ۵۹: [[اعمال انسان]]، [[کیفر]] و [[پاداش]]، [[قیامت]] | # آیات ۴۷- ۵۹: [[اعمال انسان]]، [[کیفر]] و [[پاداش]]، [[قیامت]] | ||
#آیات ۶۰-۸۲: داستان [[موسی]] و [[خضر]] | # آیات ۶۰-۸۲: داستان [[موسی]] و [[خضر]] | ||
#آیات ۸۳-۱۰۲: داستان [[ذی القرنین]] | # آیات ۸۳-۱۰۲: داستان [[ذی القرنین]] | ||
#آیات ۱۰۲-۱۰۸: دنیاپرستان، [[منکران]] [[لقای الهی]]، [[دوزخ]]، [[ایمان]] و [[عمل صالح]] | # آیات ۱۰۲-۱۰۸: دنیاپرستان، [[منکران]] [[لقای الهی]]، [[دوزخ]]، [[ایمان]] و [[عمل صالح]] | ||
#آیه ۱۰۹: وسعت کلمات [[خداوند]] | # آیه ۱۰۹: وسعت کلمات [[خداوند]] | ||
#آیه ۱۱۰: نبوت [[احمدی]]، [[توحید]]، [[معاد]]، [[ایمان]] و [[عمل صالح]] | # آیه ۱۱۰: نبوت [[احمدی]]، [[توحید]]، [[معاد]]، [[ایمان]] و [[عمل صالح]] | ||
تحلیل ساختار و [[روابط]] بخشهای سوره: | تحلیل ساختار و [[روابط]] بخشهای سوره: |
نسخهٔ ۲۵ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۵۶
مقدمه
هجدهمین سوره قرآن و شصت و نهمین آن به ترتیب نزول، نازل شده در مکه، حاوی داستان اصحاب کهف، داستان باغستان دو نفر، داستان موسی و خضر (ع) و داستان ذوالقرنین. وجه تسمیه این سوره، اشاره به نام و بیان داستان اصحاب کهف است. سوره کهف بر اساس اجماع مفسرین قرآن کریم «مکی» است؛ مگر آیه ﴿وَاصْبِرْ نَفْسَكَ﴾[۱] و دارای «صدو ده» آیه، ۱۵۸۹ کلمه و ۶۵۵۰ حرف است و در حدود نیم جزء قرآن را شامل میشود و دقیقاً در نیمه قرآن قرار دارد. از نظر حجم از سورههای متوسط است.
بسیاری از مفسران از جمله مرحوم طبرسی، شأن نزول سوره کهف را چنین بیان داشتهاند: پس از آنکه پیامبر اکرم (ص)، اسلام را به مردم جزیرةالعرب عرضه نمود کفار قریش با هم مشورت کردند و گفتند: «نکند آنچه را محمد آورده واقعیت داشته باشد و فردا بلایی بر ما نازل گردد و بیچاره شویم. بنابراین، لازم است پیرامون ادعاهای او تحقیق کنیم». پرسیدند: از چه کسی؟ گفتند: «علمای یهود اطلاعات مذهبی خوبی دارند. دو نفر را به یثرب (مدینه) بفرستیم تا در مورد آنچه محمد آورده تحقیق کنند»، فرستادگان مشرکان قریش به نزد علمای یهود در یثرب رفته و از آنها در مورد دین جدید سؤال کردند. یهودیان گفتند: سه سؤال از او بپرسید، اگر به دو سؤال جواب مفصل و به سؤال سوم جواب سربسته بدهد، دعوت او حق است و چنانچه از عهده سؤالات برنیاید ادعایش حقیقت ندارد. سؤالات سهگانه به شرح زیر است:
- چه کسانی شهر و قوم و قبیله خود را ترک کرده و به غاری در خارج از شهر پناه بردند؟ تعداد آنان چند نفر بود؟ و شرح حال آنها چیست؟
- مردی که بر شرق و غرب عالم مسلط شد که بود و چه برنامهای داشت؟
- حقیقتروح چیست؟
نمایندگان مشرکان قریش به مکه بازگشته و گزارش سفر خود را دادند. مشرکان نزد حضرت رسول (ص) آمدند و گفتند: ای محمد! سه سؤال داریم، اگر پاسخ آنها را بگویی، آیینات را میپذیریم. سپس سؤالهای خود را مطرح کردند.
پیامبر (ص) به کفار قریش وعده داد که روز بعد جواب سؤالاتشان را بدهد. پاسخ دو سؤال اول آنها، به طور مفصل در سوره کهف به آن پرداخته شده است و پاسخ سؤال سوم را به طور سربسته بیان کرد که در آیه ﴿وَيَسْأَلُونَكَ عَنِ الرُّوحِ قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي وَمَا أُوتِيتُمْ مِنَ الْعِلْمِ إِلَّا قَلِيلًا﴾[۲] آمده است.
بر اساس رویکرد کل نگرانه (synoptically approach) و روش ساختارشناسی، سوره کهف دارای ده بخش و سه بلوک است.
آیات سوره کهف در برگیرنده دعوت به سوی «مبدأ و معاد»، «نبوت مصطفوی»، «قرآن»، «ایمان و عمل صالح»، «انذار و تبشیر» است که آیات اول: ﴿الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِي أَنزَلَ عَلَى عَبْدِهِ الْكِتَابَ وَلَمْ يَجْعَل لَّهُ عِوَجًا قَيِّمًا لِّيُنذِرَ بَأْسًا شَدِيدًا مِن لَّدُنْهُ وَيُبَشِّرَ الْمُؤْمِنِينَ الَّذِينَ يَعْمَلُونَ الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ أَجْرًا حَسَنًا مَاكِثِينَ فِيهِ أَبَدًا وَيُنذِرَ الَّذِينَ قَالُوا اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا مَّا لَهُم بِهِ مِنْ عِلْمٍ وَلا لِآبَائِهِمْ كَبُرَتْ كَلِمَةً تَخْرُجُ مِنْ أَفْوَاهِهِمْ إِن يَقُولُونَ إِلاَّ كَذِبًا فَلَعَلَّكَ بَاخِعٌ نَّفْسَكَ عَلَى آثَارِهِمْ إِن لَّمْ يُؤْمِنُوا بِهَذَا الْحَدِيثِ أَسَفًا إِنَّا جَعَلْنَا مَا عَلَى الأَرْضِ زِينَةً لَّهَا لِنَبْلُوَهُمْ أَيُّهُمْ أَحْسَنُ عَمَلا وَإِنَّا لَجَاعِلُونَ مَا عَلَيْهَا صَعِيدًا جُرُزًا ﴾[۳] و آیات آخر ﴿قُلْ هَلْ نُنَبِّئُكُمْ بِالأَخْسَرِينَ أَعْمَالا الَّذِينَ ضَلَّ سَعْيُهُمْ فِي الْحَيَاةِ الدُّنْيَا وَهُمْ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ يُحْسِنُونَ صُنْعًا أُوْلَئِكَ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ رَبِّهِمْ وَلِقَائِهِ فَحَبِطَتْ أَعْمَالُهُمْ فَلا نُقِيمُ لَهُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَزْنًا ذَلِكَ جَزَاؤُهُمْ جَهَنَّمُ بِمَا كَفَرُوا وَاتَّخَذُوا آيَاتِي وَرُسُلِي هُزُوًا إِنَّ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ كَانَتْ لَهُمْ جَنَّاتُ الْفِرْدَوْسِ نُزُلا خَالِدِينَ فِيهَا لا يَبْغُونَ عَنْهَا حِوَلا قُل لَّوْ كَانَ الْبَحْرُ مِدَادًا لِّكَلِمَاتِ رَبِّي لَنَفِدَ الْبَحْرُ قَبْلَ أَن تَنفَدَ كَلِمَاتُ رَبِّي وَلَوْ جِئْنَا بِمِثْلِهِ مَدَدًا قُلْ إِنَّمَا أَنَا بَشَرٌ مِّثْلُكُمْ يُوحَى إِلَيَّ أَنَّمَا إِلَهُكُمْ إِلَهٌ وَاحِدٌ فَمَن كَانَ يَرْجُو لِقَاء رَبِّهِ فَلْيَعْمَلْ عَمَلا صَالِحًا وَلا يُشْرِكْ بِعِبَادَةِ رَبِّهِ أَحَدًا ﴾[۴] سوره به روشنی مؤید این معنا است.
چهار داستان که در این سوره بیان شده، عبارتند از: «قصه اصحاب کهف»، «دو مردی که دو باغستان داشتند»، «موسی و خضر» و «داستان ذوالقرنین». این داستانها برای اثبات مبانی کلی دینی مطرح شده در سورهاند که عبارتند از: توحید، نبوت، قیامت، ایمان، عمل صالح، تشویق بر تقوی و ترس از عاقبت اعمال زشت و اندیشههای باطل، حقیقت دنیا و فناپذیری دنیا. بنابراین سوره با این که مطالب متنوعی را بیان کرده اما با رویکرد کل نگرانه (synoptic) از همبستگی و انسجام استوار برخوردار است و آیات و مطالب متنوع سوره دارای ارتباط منطقی با یکدیگرند.
بخشهای دهگانه سوره:
- آیات ۱-۸: مبانی کلی دینی.
- آیات ۹- ۲۶: قصه اصحاب کهف.
- آیات ۲۷ - ۳۱: دنیا محل امتحان است
- آیات ۳۲ - ۴۶: داستان دو مردی که در باغستان داشتند
- آیات ۴۷- ۵۹: اعمال انسان، کیفر و پاداش، قیامت
- آیات ۶۰-۸۲: داستان موسی و خضر
- آیات ۸۳-۱۰۲: داستان ذی القرنین
- آیات ۱۰۲-۱۰۸: دنیاپرستان، منکران لقای الهی، دوزخ، ایمان و عمل صالح
- آیه ۱۰۹: وسعت کلمات خداوند
- آیه ۱۱۰: نبوت احمدی، توحید، معاد، ایمان و عمل صالح
تحلیل ساختار و روابط بخشهای سوره:
بخش ۱ با ۱۰ پارالل است.
بخش ۲ با ۹ و ۱ پارالل است.
بخش ۳ با ۸ و ۲ و ۸ و ۱۰ پاراللاند.
بخش ۴ با ۷ و ۱ از طریق آیه ۶ و ۷ پارالل است.
بخش ۵ با ۶ پارالل است.
سوره کهف به سه بلوک ۴ - ۳ و ۳ بخشی تقسیم میشود. در بلوک اول (بخشهای ۱-۴) و بلوک دوم (بخشهای ۵-۷) در آغاز مبانی کلی دینی مطرح میشود. سپس دو داستان در هر کدام برای اثبات مبانی کلی میآید. در بلوک سوم (بخشهای ۸-۱۰) مبانی کلی و نتیجهگیری سوره بیان میشود.
مسائل این سوره مورد بحث متکلمین، فلاسفه، عرفا و مبارزین قرار گرفته است. داستان اصحاب کهف، الهامبخش جنبش موحدین و مبارزین مسلمان بوده است. داستان موسی و خضر، بیانگر رابطه مرشد و مرید در ادبیات عرفانی نظیر مثنوی مولوی است. راجع به شخصیت ذوالقرنین برخی تاریخدانان و مفسرین معاصر نظیر ابوالکلام آزاد، متفکر هندوستانی در کتاب ذوالقرنین یا کوروش کبیر و مودودی، علامه طباطبایی در المیزان و آیت الله ناصر مکارم شیرازی و نورعلی تابنده گنابادی معتقدند مشخصاتی که از این فرد در قرآن و تاریخها و داستانها آمده است با منش تاریخی کوروش بزرگ همسویی دارد.[۵]
منابع
پانویس
- ↑ «خویشتنداری کن» سوره کهف، آیه ۲۸.
- ↑ «از تو درباره روح میپرسند بگو روح از امر پروردگار من است و به شما از دانش جز اندکی ندادهاند» سوره اسراء، آیه ۸۵.
- ↑ «سپاس خداوندی را که بر بنده خود این کتاب را فرو فرستاد و در آن هیچ کژی ننهاد. (کتابی) استوار، تا از عذابی شدید از سوی او بیم دهد و به مؤمنانی که کارهای شایسته میکنند نوید بخشد که آنان پاداشی نیکو (در بهشت) دارند در حالی که در آن (بهشت) جاودانه ماندگارند. و تا به آن کسان که میگویند: «خداوند فرزندی گزیده است»، بیم دهد. نه خود و نه پدرانشان، آن (امر) را نمیدانند؛ بزرگ سخنی از دهانشان بیرون میآید؛ (آنان) جز دروغ نمیگویند. بسا اگر به این سخن ایمان نیاورند تو، به دنبال ایشان از دریغ، جان خود بفرسایی. ما هر چه را بر زمین است، (در کار) آرایش آن کردهایم تا آنان را بیازماییم که کدام نیکوکردارترند. و ما هر آنچه را بر آن (زمین) است خاکی سترون خواهیم کرد» سوره کهف، آیه ۱-۸.
- ↑ «بگو: آیا شما را از کسان زیانکارتر آگاه کنیم؟ آنان که کوششهایشان در زندگانی دنیا تباه شده است ولی خود گمان میبرند که نیکوکارند. آنانند که آیات و لقای پروردگارشان را انکار کردند و کردارهایشان تباه گردید؛ از این رو روز رستخیز ترازویی برای آنان برپا نمیداریم. بدینگونه کیفر آنان برای کفری که ورزیدند و نشانهها و پیامبران مرا به ریشخند گرفتند دوزخ است. آنان که ایمان آوردهاند و کارهای شایسته کردهاند باغهای بهشت (سرای) پذیرایی آنهاست. در آن جاودانند و در پی رفتن به جای دیگر نیستند. بگو: اگر برای (نوشتن) کلمات پروردگارم دریا مرکّب میبود پیش از آنکه کلمات پروردگارم به پایان رسد آن دریا پایان مییافت هر چند دریایی همچند آن را نیز به کمک میآوردیم. بگو: جز این نیست که من هم بشری چون شمایم (جز اینکه) به من وحی میشود که خدای شما خدایی یگانه است؛ پس هر کس به لقای پروردگارش امید دارد باید کاری شایسته کند و در پرستش پروردگارش هیچ کس را شریک نسازد» سوره کهف، آیه ۱۰۳-۱۱۰.
- ↑ صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره کوثر»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.