سوره انسان در علوم قرآنی: تفاوت میان نسخهها
جزبدون خلاصۀ ویرایش |
جز (جایگزینی متن - 'وصف' به 'وصف') |
||
خط ۸: | خط ۸: | ||
== مقدمه == | == مقدمه == | ||
[[سوره انسان]] نود و ششمین یا نود و هشتمین [[سوره]] در [[ترتیب نزول]] است که پس از [[سوره الرحمن]] و پیش از [[سوره طلاق]] نازل شده است<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۱۳؛ الاتقان، ج ۱، ص۱۸ ـ ۱۹.</ref> و درباره [[خلقت]]، [[رفتار]]، [[ثواب و عقاب]] [[انسان]] است. این سوره دارای ۳۱ [[آیه]] و ۲۴۰ کلمه است<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۰۸؛ بصائر ذویالتمییز، ج ۱، ص۴۹۳.</ref>. وجه تسمیه این سوره به [[انسان]] برای آن است که کلمه انسان در [[آیات]] {{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا}}<ref>«آیا بر آدمی پارهای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟» سوره انسان، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«ما انسان را از نطفهای برآمیخته آفریدیم، او را میآزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیدهایم» سوره انسان، آیه ۲.</ref> آمده است و همچنین محتوای سوره درباره انسان است. نام دیگر این سوره {{متن قرآن|هَلْ أَتَى}} است چون با همین کلمه آغاز شده است. نام دیگر این سوره «دهر» است چون این کلمه در [[آیه]] اول آمده است. و چون بیشتر [[آیات]] آن به بیان | [[سوره انسان]] نود و ششمین یا نود و هشتمین [[سوره]] در [[ترتیب نزول]] است که پس از [[سوره الرحمن]] و پیش از [[سوره طلاق]] نازل شده است<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۱۳؛ الاتقان، ج ۱، ص۱۸ ـ ۱۹.</ref> و درباره [[خلقت]]، [[رفتار]]، [[ثواب و عقاب]] [[انسان]] است. این سوره دارای ۳۱ [[آیه]] و ۲۴۰ کلمه است<ref>مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۰۸؛ بصائر ذویالتمییز، ج ۱، ص۴۹۳.</ref>. وجه تسمیه این سوره به [[انسان]] برای آن است که کلمه انسان در [[آیات]] {{متن قرآن|هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا}}<ref>«آیا بر آدمی پارهای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟» سوره انسان، آیه ۱.</ref>، {{متن قرآن|إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا}}<ref>«ما انسان را از نطفهای برآمیخته آفریدیم، او را میآزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیدهایم» سوره انسان، آیه ۲.</ref> آمده است و همچنین محتوای سوره درباره انسان است. نام دیگر این سوره {{متن قرآن|هَلْ أَتَى}} است چون با همین کلمه آغاز شده است. نام دیگر این سوره «دهر» است چون این کلمه در [[آیه]] اول آمده است. و چون بیشتر [[آیات]] آن به بیان وصف [[ابرار]] اختصاص یافته به آن سوره «ابرار» نیز گفتهاند<ref>مجمعالبیان، ج۱۰، ص۶۰۸؛ التبیان، ج۱۰، ص۲۰۴.</ref>. برخی «امشاج» را نیز از نامهای این سوره دانستهاند که ظاهرا برگرفته از واژه «امشاج» در آیه دوم آن است<ref>التحریر والتنویر، ج ۲۹، ص۳۶۹.</ref>. | ||
درباره پیوند این سوره با سوره پیشین گفتهاند: [[خداوند]] [[سوره قیامت]] را با [[آفرینش انسان]] از نطفه به پایان برده و این سوره را نیز با [[خلقت انسان]] آغاز کرده است<ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص۶۰۸؛ اسرار ترتیب القرآن، ص۱۴۹.</ref>. فواصل آیات این سوره به «الف» است<ref>بصائر ذوی التمییز، ج ۱، ص۴۹۳.</ref>. [[مدنی]] یا مکّی بودن این سوره با [[عنایت]] به [[شأن]] نزولی که برای آن گفتهاند از اهمیتی فوق العاده برخوردار شده و بحثهای گستردهای را به خود اختصاص داده است<ref>اسباب النزول، ص۳۸۴؛ المحرر الوجیز، ج ۱۶، ص۱۸۲؛ زاد المسیر، ج ۸، ص۴۲۷.</ref>. [[شیعه]] و بسیاری از [[اهل سنت]] با ارائه شواهدی، مدنی بودن همه سوره یا دستکم ۲۲ آیه ابتدای آن را ثابت کردهاند<ref>زاد المسیر، ج ۸، ص۴۲۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص۷۷؛ تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص۴۱۹.</ref>. برخی از اهل سنت نیز همه سوره را مکی دانستهاند<ref>تفسیر مقاتل، ج ۴، ص۵۱۹؛ فی ظلال القرآن، ج ۶، ص۳۷۷۷.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[سوره انسان - خراسانی (مقاله)| مقاله «سوره انسان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]]؛ [[سید سلمان صفوی|صفوی، سید سلمان]]، [[سوره انسان (مقاله)|مقاله «سوره انسان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۶۹۲ ـ ۶۹۴.</ref> | درباره پیوند این سوره با سوره پیشین گفتهاند: [[خداوند]] [[سوره قیامت]] را با [[آفرینش انسان]] از نطفه به پایان برده و این سوره را نیز با [[خلقت انسان]] آغاز کرده است<ref>مجمعالبیان، ج ۱۰، ص۶۰۸؛ اسرار ترتیب القرآن، ص۱۴۹.</ref>. فواصل آیات این سوره به «الف» است<ref>بصائر ذوی التمییز، ج ۱، ص۴۹۳.</ref>. [[مدنی]] یا مکّی بودن این سوره با [[عنایت]] به [[شأن]] نزولی که برای آن گفتهاند از اهمیتی فوق العاده برخوردار شده و بحثهای گستردهای را به خود اختصاص داده است<ref>اسباب النزول، ص۳۸۴؛ المحرر الوجیز، ج ۱۶، ص۱۸۲؛ زاد المسیر، ج ۸، ص۴۲۷.</ref>. [[شیعه]] و بسیاری از [[اهل سنت]] با ارائه شواهدی، مدنی بودن همه سوره یا دستکم ۲۲ آیه ابتدای آن را ثابت کردهاند<ref>زاد المسیر، ج ۸، ص۴۲۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص۷۷؛ تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص۴۱۹.</ref>. برخی از اهل سنت نیز همه سوره را مکی دانستهاند<ref>تفسیر مقاتل، ج ۴، ص۵۱۹؛ فی ظلال القرآن، ج ۶، ص۳۷۷۷.</ref>.<ref>[[علی خراسانی|خراسانی، علی]]، [[سوره انسان - خراسانی (مقاله)| مقاله «سوره انسان»]]، [[دائرة المعارف قرآن کریم ج۴ (کتاب)| دائرة المعارف قرآن کریم ج۴]]؛ [[سید سلمان صفوی|صفوی، سید سلمان]]، [[سوره انسان (مقاله)|مقاله «سوره انسان»]]، [[دانشنامه معاصر قرآن کریم (کتاب)|دانشنامه معاصر قرآن کریم]]، ص۶۹۲ ـ ۶۹۴.</ref> | ||
خط ۳۹: | خط ۳۹: | ||
هر بلوک شامل چند بخش است که موضوع واحدی را در بردارند. در بلوک اول (آیات ۱۔۱۰) خلقت انسان، نشان دادن راه [[ثواب]] و [[خطا]] و [[آزاد]] گذاشتن [[انسان]] برای گزینش راه و سپس منقسم شدن [[انسانها]] به [[کافران]] و [[ابرار]] و [[عاقبت]] دردناک کافران و [[پاداش]] نکوکاران و بیان صفاتشان که عبارت است از [[بندگی]] خداوند، وفای به [[نذر]]، [[اطعام]] [[فقیر]]، [[یتیم]] و [[اسیر]] از روی [[محبت]] و [[دوست داشتن]] [[خدا]] و [[رضای الهی]] (زیرا [[مردم]] مخلوق خداوند هستند و اگر کسی خالق را [[دوست]] دارد باید مخلوق او را نیز دوست داشته باشد) و [[خوف]] [[الهی]] را به صورت مجمل و خلاصه بیان میکند. | هر بلوک شامل چند بخش است که موضوع واحدی را در بردارند. در بلوک اول (آیات ۱۔۱۰) خلقت انسان، نشان دادن راه [[ثواب]] و [[خطا]] و [[آزاد]] گذاشتن [[انسان]] برای گزینش راه و سپس منقسم شدن [[انسانها]] به [[کافران]] و [[ابرار]] و [[عاقبت]] دردناک کافران و [[پاداش]] نکوکاران و بیان صفاتشان که عبارت است از [[بندگی]] خداوند، وفای به [[نذر]]، [[اطعام]] [[فقیر]]، [[یتیم]] و [[اسیر]] از روی [[محبت]] و [[دوست داشتن]] [[خدا]] و [[رضای الهی]] (زیرا [[مردم]] مخلوق خداوند هستند و اگر کسی خالق را [[دوست]] دارد باید مخلوق او را نیز دوست داشته باشد) و [[خوف]] [[الهی]] را به صورت مجمل و خلاصه بیان میکند. | ||
بلوک دوم (آیات ۱۱-۲۲)، حاوی [[پیام]] مرکزی سوره است<ref>المیزان.</ref> که به تفصیل نعمتهای اختصاصی نیکوکاران را در [[روز جزا]] و در [[زندگی]] جاویدان به پاس [[صبر]] و [[پایداری]] آنها در [[اطاعت]] از [[اوامر الهی]] و اجتناب از [[نواهی الهی]] در زندگی کوتاه [[دنیا]] | بلوک دوم (آیات ۱۱-۲۲)، حاوی [[پیام]] مرکزی سوره است<ref>المیزان.</ref> که به تفصیل نعمتهای اختصاصی نیکوکاران را در [[روز جزا]] و در [[زندگی]] جاویدان به پاس [[صبر]] و [[پایداری]] آنها در [[اطاعت]] از [[اوامر الهی]] و اجتناب از [[نواهی الهی]] در زندگی کوتاه [[دنیا]] وصف میکند. خداوند در آیه آخر، پس از برشمردن [[نعمتهای بهشتی]] ویژه نکوکاران با به کار بردن کلمه «إنَّ» و جمله اسمیه تأکید میفرماید که این [[بهشت]] پرنعمت، در [[حقیقت]] حاصل و [[پاداش اعمال]] نکوکاران است و مرتبه بالاتری از [[قدردانی]] سعی و [[اشتیاق]] آنها در راه [[سلوک الی الله]] را با کلمه مشکور بیان میفرماید. | ||
در بلوک سوم (آیات ۲۳-۳۱) خداوند فروفرستادن [[قرآن]] را صراحتاً از سوی خود بر [[نبی اکرم]] {{صل}} با به کار بردن کلمه انا، نحن، علیک و جمله اسمیه تأکید شدید فرموده است. سپس یادآوری میکند که چون این کتاب از سوی [[خدا]] فرستاده شده است و [[خداوند حکیم]] است و امر باطلی در [[قرآن]] نیست و همه [[آیات]] آن [[حق]] و [[حقیقت]] است باید از آن به طور کامل [[اطاعت]] نمایید و در این راه [[پایداری]] ورزید و هیچگاه از بدکاران و [[کافران]]، [[تبعیت]] نکنید. با [[توسل]] به ذکر و [[تهجد]] از [[فحشاء]] و منکر دوری گزینید. سپس تأکید میکند که این [[فاسقان]] و کافران، این دنیای [[نقد]] اما فانی و زودگذر را [[دوست]] دارند. | در بلوک سوم (آیات ۲۳-۳۱) خداوند فروفرستادن [[قرآن]] را صراحتاً از سوی خود بر [[نبی اکرم]] {{صل}} با به کار بردن کلمه انا، نحن، علیک و جمله اسمیه تأکید شدید فرموده است. سپس یادآوری میکند که چون این کتاب از سوی [[خدا]] فرستاده شده است و [[خداوند حکیم]] است و امر باطلی در [[قرآن]] نیست و همه [[آیات]] آن [[حق]] و [[حقیقت]] است باید از آن به طور کامل [[اطاعت]] نمایید و در این راه [[پایداری]] ورزید و هیچگاه از بدکاران و [[کافران]]، [[تبعیت]] نکنید. با [[توسل]] به ذکر و [[تهجد]] از [[فحشاء]] و منکر دوری گزینید. سپس تأکید میکند که این [[فاسقان]] و کافران، این دنیای [[نقد]] اما فانی و زودگذر را [[دوست]] دارند. | ||
خط ۴۵: | خط ۴۵: | ||
رابطه ساختاری بخشها و بلوکها با یکدیگر از جهت محتوایی به شکل پارالل برقرار است. بخش ۱ و ۲ با بخش ۷ رابطه پارالل تکمیلی و تفصیلی دارند. بدین صورت که در بخش ۱ راجع به [[آزمایش]] [[انسان]] [[سخن]] میگوید و در بخش ۷ [[گزینش]] راه [[خداوند]] را به عنوان آزمایش مطرح میکند. بخش ۲ با بخش ۷ در پارالل است. بدین شکل که در بخش ۲ نشان دادن راه و منقسم شدن [[انسانها]] به کافران و نکوکاران و [[عقاب]] و [[پاداش]] آنها سخن میگوید و در بخش ۷ بیان میفرماید که قرآن نشانه راه خدایی است و مجدداً بر [[ثواب و عقاب]] انسان تأکید میکند. بخش ۳ و ۶ در رابطه پاراللی متضاد هستند. کلمه کلیدی [[حب]]، نقش مهمی در این پارالل ایفا میکند. بدین شکل که در بخش ۳ [[ابرار]] به خاطر [[حب الهی]] داراییهای دنیویشان را نسبت به [[درماندگان]] [[ایثار]] میکنند و به [[حضرت حق]] توجه دارند در حالی که در بخش ۶، کافران در تضاد با [[رفتار]] ابرار، [[دنیا]] را دوست دارند و از [[مبدأ و معاد]] غافلند. همچنین بخش ۳، دارای رابطه آشکار و وثیقی با بخش ۴ است. | رابطه ساختاری بخشها و بلوکها با یکدیگر از جهت محتوایی به شکل پارالل برقرار است. بخش ۱ و ۲ با بخش ۷ رابطه پارالل تکمیلی و تفصیلی دارند. بدین صورت که در بخش ۱ راجع به [[آزمایش]] [[انسان]] [[سخن]] میگوید و در بخش ۷ [[گزینش]] راه [[خداوند]] را به عنوان آزمایش مطرح میکند. بخش ۲ با بخش ۷ در پارالل است. بدین شکل که در بخش ۲ نشان دادن راه و منقسم شدن [[انسانها]] به کافران و نکوکاران و [[عقاب]] و [[پاداش]] آنها سخن میگوید و در بخش ۷ بیان میفرماید که قرآن نشانه راه خدایی است و مجدداً بر [[ثواب و عقاب]] انسان تأکید میکند. بخش ۳ و ۶ در رابطه پاراللی متضاد هستند. کلمه کلیدی [[حب]]، نقش مهمی در این پارالل ایفا میکند. بدین شکل که در بخش ۳ [[ابرار]] به خاطر [[حب الهی]] داراییهای دنیویشان را نسبت به [[درماندگان]] [[ایثار]] میکنند و به [[حضرت حق]] توجه دارند در حالی که در بخش ۶، کافران در تضاد با [[رفتار]] ابرار، [[دنیا]] را دوست دارند و از [[مبدأ و معاد]] غافلند. همچنین بخش ۳، دارای رابطه آشکار و وثیقی با بخش ۴ است. | ||
در بخش ۳ صفات و [[کردار]] [[پسندیده]] ابرار بیان شده است و در بخش ۴، نتیجه و حاصل کردار ابرار در [[دنیا]] به صورت نعمتهای [[پایدار]] و جاویدان بهشتی | در بخش ۳ صفات و [[کردار]] [[پسندیده]] ابرار بیان شده است و در بخش ۴، نتیجه و حاصل کردار ابرار در [[دنیا]] به صورت نعمتهای [[پایدار]] و جاویدان بهشتی وصف شده است. از ظرایف این دو بخش فوق، این است که [[ابرار]] از نعمتهای فانی [[دنیوی]] [[ایثار]] میکنند و در مقابل نعمتهای جاویدان [[الهی]] را به دست میآورند و از آن جهت که این عمل آنها صرفاً به خاطر [[حب]] و [[رضای الهی]] است که از جنس مجردات و ورای تاجرپیشگی است [[خداوند]] نیز علاوه بر [[خوردنیها]] و آشامیدنیهای بهشتی، [[مقام]] [[مقبولیت]] و مشکوریت را که مقامی متعالی است به آنان عطا میکند. | ||
بخش ۳ با بخش ۶ نیز رابطه پاراللی محتوایی دارد. بخش ۳ [[صفات]]ابرار را بیان میکند و در بخش ۶، خداوند [[دعوت]] به [[پایداری]] در راه [[حق]] و ذکر و [[تهجد]] میکند. با توجه به این که [[مفسران]] متفقاند که [[آیات]] ۷ تا ۱۰ در [[شأن علی]]، فاطمه و [[حسنین]] {{عم}} است آیات ۲۴ و ۲۵ نیز احوالات [[معنوی]] آنها که نمونههای اعلای ابرار هستند را به خصوص و ابرار دیگر را، به طور کلی بیان کرده است. | بخش ۳ با بخش ۶ نیز رابطه پاراللی محتوایی دارد. بخش ۳ [[صفات]]ابرار را بیان میکند و در بخش ۶، خداوند [[دعوت]] به [[پایداری]] در راه [[حق]] و ذکر و [[تهجد]] میکند. با توجه به این که [[مفسران]] متفقاند که [[آیات]] ۷ تا ۱۰ در [[شأن علی]]، فاطمه و [[حسنین]] {{عم}} است آیات ۲۴ و ۲۵ نیز احوالات [[معنوی]] آنها که نمونههای اعلای ابرار هستند را به خصوص و ابرار دیگر را، به طور کلی بیان کرده است. |
نسخهٔ ۱۱ سپتامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۰۳
سوره انسان که با نامهای سوره هل اتی، سوره دهر نیز شناخته میشود درپی نذر امام علی و حضرت فاطمه (ع) برای شفای دو فرزند بیمار خود نازل شد که هنگام افطار در سه روز پیاپی، مسکین و یتیم و اسیر به در خانۀ آنان آمد و ایشان افطار خود را به آنان ایثار کردند. این واقعه نهایت ایمان، ایثار و اخلاص علی (ع) را میرساند.
مقدمه
سوره انسان نود و ششمین یا نود و هشتمین سوره در ترتیب نزول است که پس از سوره الرحمن و پیش از سوره طلاق نازل شده است[۱] و درباره خلقت، رفتار، ثواب و عقاب انسان است. این سوره دارای ۳۱ آیه و ۲۴۰ کلمه است[۲]. وجه تسمیه این سوره به انسان برای آن است که کلمه انسان در آیات ﴿هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا﴾[۳]، ﴿إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا﴾[۴] آمده است و همچنین محتوای سوره درباره انسان است. نام دیگر این سوره ﴿هَلْ أَتَى﴾ است چون با همین کلمه آغاز شده است. نام دیگر این سوره «دهر» است چون این کلمه در آیه اول آمده است. و چون بیشتر آیات آن به بیان وصف ابرار اختصاص یافته به آن سوره «ابرار» نیز گفتهاند[۵]. برخی «امشاج» را نیز از نامهای این سوره دانستهاند که ظاهرا برگرفته از واژه «امشاج» در آیه دوم آن است[۶].
درباره پیوند این سوره با سوره پیشین گفتهاند: خداوند سوره قیامت را با آفرینش انسان از نطفه به پایان برده و این سوره را نیز با خلقت انسان آغاز کرده است[۷]. فواصل آیات این سوره به «الف» است[۸]. مدنی یا مکّی بودن این سوره با عنایت به شأن نزولی که برای آن گفتهاند از اهمیتی فوق العاده برخوردار شده و بحثهای گستردهای را به خود اختصاص داده است[۹]. شیعه و بسیاری از اهل سنت با ارائه شواهدی، مدنی بودن همه سوره یا دستکم ۲۲ آیه ابتدای آن را ثابت کردهاند[۱۰]. برخی از اهل سنت نیز همه سوره را مکی دانستهاند[۱۱].[۱۲]
شأن نزول
براساس روایات پرشماری که در منابع شیعه[۱۳] و سنی[۱۴] آمده این سوره در شأن اهل بیت (ع) نازل شده است. علامه امینی در الغدیر ۳۴ نفر از دانشمندان اهل سنت، از جمله اسکافی، ترمذی، طبری، ابن عبد ربّه، ابن مردویه، ثعلبی، واحدی، زمخشری و خوارزمی را نام برده که این شأن نزول را گزارش کردهاند[۱۵]. علی (ع) نیز در چند مورد به آیات این سوره بر فضیلت خود احتجاج کرده است[۱۶]، از همینرو سوره هل اتی همواره از فضایل اهل بیت (ع) به شمار آمده است.
در شأن نزول مشهور این سوره از ابنعباس آمده است: حسن و حسین (ع) بیمار شدند. پیامبر (ص) به همراه جمعی به عیادت آنان آمدند و به علی (ع) پیشنهاد کردند تا برای شفای فرزندان خود نذری بکند. علی (ع) و فاطمه (ع) و کنیزشان (فضّه) نذر کردند که اگر آنها شفا یابند سه روز روزه بگیرند. حسنین (ع) از بیماری شفا یافتند. [و آنان روزه گرفتند در حالی که] چیزی در خانه آنان نبود. علی (ع) از شمعون خیبری سه صاع جو به قرض گرفت. فاطمه (ع) یک صاع آن را آرد کرد و ۵ قرص نان پخت. هنگام افطار سائلی بر در خانه آمد و گفت: سلام بر شما ای خاندان محمد (ص)، بیتوانی مسلمان هستم، غذایی به من دهید، خداوند به شما از غذاهای بهشتی عطا کند. آنان مسکین را بر خود مقدم داشتند و در آن شب جز آب ننوشیدند. روز دوم را همچنان روزه گرفتند و به هنگام افطار یتیمی بر در خانه آمد و غذای خود را به وی دادند.
در سومین روز نیز به هنگام افطار اسیری بر در خانه آمد و آنان سهم غذای خود را به او بخشیدند. صبح هنگام علی (ع) دست حسنین (ع) را گرفته، به نزد پیامبر آورد. پیامبر (ص) آنها را مشاهده کرد که از شدت گرسنگی میلرزیدند. فرمود: مشاهده چنین حالی در شما برای من بسیار دشوار است. سپس برخاست و به همراهی آنان وارد خانه فاطمه (س) شد و دخترش را دید که در محراب ایستاده، در حالی که از شدت گرسنگی شکم او به پشت چسبیده و چشمهایش به گودی نشسته است پیامبر (ص) ناراحت شد. در همین هنگام جبرئیل فرود آمد و گفت: ای محمد این سوره را بگیر. خداوند با چنین خاندانی به تو تهنیت میگوید، آنگاه سوره هل اتی را بر او خواند[۱۷]. روشن است که این شأن نزول (نذر برای شفای حسنین (ع)) با مدنی بودن این سوره سازگار است؛ زیرا ولادت امام حسن و امام حسین (ع) در مدینه بوده است[۱۸].
براساس همین روایات، شیعه بر نزول همه این سوره یا حداقل بخش نخست آن تا آیه ﴿إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاءً وَكَانَ سَعْيُكُمْ مَشْكُورًا﴾[۱۹] در مدینه اتفاق دارد[۲۰]، چنانکه مشهور اهلسنت نیز آن را مدنی دانستهاند[۲۱]؛ ولی برخی از آنان با مکی دانستن این سوره درصدد انکار شأن نزول فوق بر آمدهاند[۲۲]. آلوسی با تردید در مکی بودن سوره مینویسد: احتمال نزول آیات درباره اهل بیت (ع) وجود دارد و نقل این روایت به وسیله ابن جوزی و عدم انکار آن تأییدی بر این معناست[۲۳].
مفسران برای اثبات مدنی بودن سوره انسان افزون بر روایات، به شواهد و قراین دیگری نیز استناد جستهاند. علامه طباطبایی از سیاق آیات آن به ویژه از آیات ﴿يُوفُونَ بِالنَّذْرِ﴾[۲۴] و ﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ﴾[۲۵] استفاده کرده است که این آیات از داستانی واقعی خبر میدهد و از بودن «اسیر» در میان کسانی که به دست آن ابرار اطعام شدهاند نتیجه میگیرد که این آیات مدنی است؛ زیرا مسلمانان در مکه اسیری در اختیار نداشتهاند[۲۶].
برخی از مفسران اهل سنت با استناد به سیاق آیات، مکّی بودن سوره را ترجیح دادهاند. آنان در تبیین این سیاق گفتهاند: این سوره از یک سو به تفصیل نعمتهای بهشتی را به تصویر کشیده و عذابهای غلیظ قیامت را شرح میدهد و پیامبر اکرم (ص) را به شکیبایی در برابر حکم پروردگار خود فرا میخواند و او را از اطاعت هر گناهکار و کفوری باز میدارد و از او میخواهد تا ثابت قدم بوده و با مشرکان مداهنه و سازش نکند. از سوی دیگر اینگونه دستورات در مکه به هنگام دشواریها و آزارهای مشرکان نازل میشده؛ نظیر اوامری که در سوره قلم، سوره مزمل و سوره مدثر نازل شده است[۲۷]؛ لکن استفاده مکّی بودن سوره از این سیاق بعید است؛ زیرا تفصیل نعمتها و عذابهای شدید، ویژه سورههای مکی نیست؛ از جمله سوره الرحمن و سوره حج با اینکه مدنی است در هر دو نعمتهای بهشتی و عذابهای غلیظ دوزخ به تفصیل آمده است و بخش دوم سوره ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنزِيلا فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلا وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلا طَوِيلا إِنَّ هَؤُلاء يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءهُمْ يَوْمًا ثَقِيلا نَحْنُ خَلَقْنَاهُمْ وَشَدَدْنَا أَسْرَهُمْ وَإِذَا شِئْنَا بَدَّلْنَا أَمْثَالَهُمْ تَبْدِيلا إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلا وَمَا تَشَاؤُونَ إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا يُدْخِلُ مَن يَشَاء فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمِينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴾[۲۸] که در آن فرمان بردباری و خودداری از پیروی «آثم» و «کفور» و سازش با آنان و امر به پایداری آمده است خود سیاقی مستقل دارد و احتمال مکی بودن آن بخش میرود و بر فرض پذیرش نزول یکباره این سوره، باز امر به صبر به سورههای مکی اختصاص ندارد، چنانکه همینگونه دستورات در سوره کهف که آن را مدنی برشمردهاند نیز آمده است. از سوی دیگر رنج و آزاری که رسول خدا (ص) در مدینه از منافقان و بیماردلان دید کمتر از اذیت مشرکان مکه نبود[۲۹].[۳۰]
ساختار سوره
ساختار سوره متشکل از ۷ بخش و سه بلوک است:
- آیات: ﴿هَلْ أَتَى عَلَى الْإِنْسَانِ حِينٌ مِنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُنْ شَيْئًا مَذْكُورًا﴾[۳۱]، ﴿إِنَّا خَلَقْنَا الْإِنْسَانَ مِنْ نُطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا﴾[۳۲]، نبودن انسان و سپس آفریده شدن و آزمایش او از سوی خداوند؛
- آیات: ﴿ إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلاسِلا وَأَغْلالا وَسَعِيرًا إِنَّ الأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا ﴾[۳۳]، نشان دادن راه، تقسیم شدن انسانها به کافران و نکوکاران و عقاب و پاداش آنها؛
- آیات: ﴿ يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا ﴾[۳۴]، مشخصات ابرار: وفای به نذر، ترس از عقاب، اطعام درماندگان به خاطر دوستی و رضای الهی و خداترسی؛
- آیات: ﴿ يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا ﴾[۳۵]، پاداش نیکوکاران و برشمردن نعمتهای بهشتی مخصوص آنها؛
- آیات: ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنزِيلا فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلا وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلا طَوِيلا ا﴾[۳۶]، نازل شدن قرآن بر نبی اکرم(ص)، اطاعت اوامر و نواهی الهی، ذکر و تهجد؛
- آیه: ﴿إِنَّ هَؤُلَاءِ يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءَهُمْ يَوْمًا ثَقِيلًا﴾[۳۷]، ﴿نَحْنُ خَلَقْنَاهُمْ وَشَدَدْنَا أَسْرَهُمْ وَإِذَا شِئْنَا بَدَّلْنَا أَمْثَالَهُمْ تَبْدِيلًا﴾[۳۸]، دنیا دوستی کافران و غفلت از آخرت، فناپذیری دنیا؛
- آیات: ﴿إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَنْ شَاءَ اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلًا﴾[۳۹]، ﴿وَمَا تَشَاءُونَ إِلَّا أَنْ يَشَاءَ اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا﴾[۴۰]، ﴿يُدْخِلُ مَنْ يَشَاءُ فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمِينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا﴾[۴۱]، آیات قرآن تذکر به انسان است، گزینش راه و پیامد گزینش رحمت و عذاب؛
ساختار سوره، متشکل از هفت بخش و سه بلوک است. هر بخش متشکل از چند آیه است که با همدیگر وحدت موضوعی دارند. مثلاً آیات بخش ۱ و ۲؛ توصیف چگونگی خلقت انسان از سوی خداوند را در حالی که قبلاً هیچ اثری از او نبوده است بیان میکند که برهانی است بر خالق و باری بودن حق تعالی.
هر بلوک شامل چند بخش است که موضوع واحدی را در بردارند. در بلوک اول (آیات ۱۔۱۰) خلقت انسان، نشان دادن راه ثواب و خطا و آزاد گذاشتن انسان برای گزینش راه و سپس منقسم شدن انسانها به کافران و ابرار و عاقبت دردناک کافران و پاداش نکوکاران و بیان صفاتشان که عبارت است از بندگی خداوند، وفای به نذر، اطعام فقیر، یتیم و اسیر از روی محبت و دوست داشتن خدا و رضای الهی (زیرا مردم مخلوق خداوند هستند و اگر کسی خالق را دوست دارد باید مخلوق او را نیز دوست داشته باشد) و خوف الهی را به صورت مجمل و خلاصه بیان میکند.
بلوک دوم (آیات ۱۱-۲۲)، حاوی پیام مرکزی سوره است[۴۲] که به تفصیل نعمتهای اختصاصی نیکوکاران را در روز جزا و در زندگی جاویدان به پاس صبر و پایداری آنها در اطاعت از اوامر الهی و اجتناب از نواهی الهی در زندگی کوتاه دنیا وصف میکند. خداوند در آیه آخر، پس از برشمردن نعمتهای بهشتی ویژه نکوکاران با به کار بردن کلمه «إنَّ» و جمله اسمیه تأکید میفرماید که این بهشت پرنعمت، در حقیقت حاصل و پاداش اعمال نکوکاران است و مرتبه بالاتری از قدردانی سعی و اشتیاق آنها در راه سلوک الی الله را با کلمه مشکور بیان میفرماید.
در بلوک سوم (آیات ۲۳-۳۱) خداوند فروفرستادن قرآن را صراحتاً از سوی خود بر نبی اکرم (ص) با به کار بردن کلمه انا، نحن، علیک و جمله اسمیه تأکید شدید فرموده است. سپس یادآوری میکند که چون این کتاب از سوی خدا فرستاده شده است و خداوند حکیم است و امر باطلی در قرآن نیست و همه آیات آن حق و حقیقت است باید از آن به طور کامل اطاعت نمایید و در این راه پایداری ورزید و هیچگاه از بدکاران و کافران، تبعیت نکنید. با توسل به ذکر و تهجد از فحشاء و منکر دوری گزینید. سپس تأکید میکند که این فاسقان و کافران، این دنیای نقد اما فانی و زودگذر را دوست دارند.
رابطه ساختاری بخشها و بلوکها با یکدیگر از جهت محتوایی به شکل پارالل برقرار است. بخش ۱ و ۲ با بخش ۷ رابطه پارالل تکمیلی و تفصیلی دارند. بدین صورت که در بخش ۱ راجع به آزمایش انسان سخن میگوید و در بخش ۷ گزینش راه خداوند را به عنوان آزمایش مطرح میکند. بخش ۲ با بخش ۷ در پارالل است. بدین شکل که در بخش ۲ نشان دادن راه و منقسم شدن انسانها به کافران و نکوکاران و عقاب و پاداش آنها سخن میگوید و در بخش ۷ بیان میفرماید که قرآن نشانه راه خدایی است و مجدداً بر ثواب و عقاب انسان تأکید میکند. بخش ۳ و ۶ در رابطه پاراللی متضاد هستند. کلمه کلیدی حب، نقش مهمی در این پارالل ایفا میکند. بدین شکل که در بخش ۳ ابرار به خاطر حب الهی داراییهای دنیویشان را نسبت به درماندگان ایثار میکنند و به حضرت حق توجه دارند در حالی که در بخش ۶، کافران در تضاد با رفتار ابرار، دنیا را دوست دارند و از مبدأ و معاد غافلند. همچنین بخش ۳، دارای رابطه آشکار و وثیقی با بخش ۴ است.
در بخش ۳ صفات و کردار پسندیده ابرار بیان شده است و در بخش ۴، نتیجه و حاصل کردار ابرار در دنیا به صورت نعمتهای پایدار و جاویدان بهشتی وصف شده است. از ظرایف این دو بخش فوق، این است که ابرار از نعمتهای فانی دنیوی ایثار میکنند و در مقابل نعمتهای جاویدان الهی را به دست میآورند و از آن جهت که این عمل آنها صرفاً به خاطر حب و رضای الهی است که از جنس مجردات و ورای تاجرپیشگی است خداوند نیز علاوه بر خوردنیها و آشامیدنیهای بهشتی، مقام مقبولیت و مشکوریت را که مقامی متعالی است به آنان عطا میکند.
بخش ۳ با بخش ۶ نیز رابطه پاراللی محتوایی دارد. بخش ۳ صفاتابرار را بیان میکند و در بخش ۶، خداوند دعوت به پایداری در راه حق و ذکر و تهجد میکند. با توجه به این که مفسران متفقاند که آیات ۷ تا ۱۰ در شأن علی، فاطمه و حسنین (ع) است آیات ۲۴ و ۲۵ نیز احوالات معنوی آنها که نمونههای اعلای ابرار هستند را به خصوص و ابرار دیگر را، به طور کلی بیان کرده است.
بلوک ۱ و ۳ رابطه پاراللی تکمیلی و تفصیلی با یکدیگر دارند. در حالی که در بلوک ۳ به طور کلی و خلاصه، آزمایش انسان، نشانه راه حق و ویژگیهای نکوکاران و کافران و عاقبت آنها توصیف شده است، در بخش ۳، همه آن مطالب به نحو روشن، صریح و تفصیلی بیان شده است که آزمایش انسان، بر اساس گزینش راه درست سلوک الهی است و نشانهها و ملاکهای راه حق، در قرآن است و اطاعت اوامر الهی و اجتناب از نواهی الهی و ذکر و تهجد راه سلوک به سوی خداوند است. بلوک دوم، از جهت شکلی و محتوایی در مرکز سوره قرار دارد که این هم یکی دیگر از علائم نظم و نسق اعجابانگیز قرآن کریم است. این بلوک در ارتباط محتوایی به شکل متوالی با دو بلوک ۱ و ۳ است.
سوره با آیه پرسشی نخستین شروع میگردد و آیات بعدی به پاسخگویی تفصیلی آن قدم به قدم به شکل هنری زیبایی پرداخته است. ساختار هر آیه به تنهایی دارای استحکام، زیبایی و معانی عمیق است. بسیاری از کلمات آیات این سوره دارای وجوه متعدد است نظیر هدی، کفر، وجه الله، ذکر، یوم، صبر، سعی.
غرض سوره بیان آن است که انسان در حالی که هیچ سابقه وجودی نداشته است به وسیله خداوند آفریده شده است و او راه حق را از طریق وحی به انبیاء و در دوره آخرالزمان از طریق قرآن به آنان نشان داده است، اما انسانها مختارند که راه حق یا ظلم و گمراهی را پی گیرند ولی به هر حال، سعادت ابدی نصیب «ابرار» میگردد که خداوند را دوست دارند و در مسیر رضای او سلوک میکنند. سلوک به سوی حق نیاز به پایداری، ذکر و تهجد دارد. بیشتر آیات سوره درباره جایگاه برجسته شخصیت ابرار نزد حضرت حق است. قرآن برنامه سیر و سلوک کامل به سوی حضرت حق است.
مفسران گفتهاند که مقصود از ابراری که در آیات ﴿وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا﴾[۴۳]، ﴿إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لَا نُرِيدُ مِنْكُمْ جَزَاءً وَلَا شُكُورًا﴾[۴۴] سوره بدانها اشاره شده است حضرت علی و فاطمه و حسنین (ع) است. ابن عربی وفای به نذر را، عهد بین انسان و خداوند در روز الست، یتیم را محروم از تربیت روحی از سوی روح القدس و اسیر را محبوس در قیود صفات نفس و... تأویل کرده است[۴۵].
در تقسیمی دیگر محتوای این سوره را میتوان به دو بخش تقسیم کرد:
در بخش نخست آیات ﴿هَلْ أَتَى عَلَى الإِنسَانِ حِينٌ مِّنَ الدَّهْرِ لَمْ يَكُن شَيْئًا مَّذْكُورًا إِنَّا خَلَقْنَا الإِنسَانَ مِن نُّطْفَةٍ أَمْشَاجٍ نَّبْتَلِيهِ فَجَعَلْنَاهُ سَمِيعًا بَصِيرًا إِنَّا هَدَيْنَاهُ السَّبِيلَ إِمَّا شَاكِرًا وَإِمَّا كَفُورًا إِنَّا أَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ سَلاسِلا وَأَغْلالا وَسَعِيرًا إِنَّ الأَبْرَارَ يَشْرَبُونَ مِن كَأْسٍ كَانَ مِزَاجُهَا كَافُورًا عَيْنًا يَشْرَبُ بِهَا عِبَادُ اللَّهِ يُفَجِّرُونَهَا تَفْجِيرًا يُوفُونَ بِالنَّذْرِ وَيَخَافُونَ يَوْمًا كَانَ شَرُّهُ مُسْتَطِيرًا وَيُطْعِمُونَ الطَّعَامَ عَلَى حُبِّهِ مِسْكِينًا وَيَتِيمًا وَأَسِيرًا إِنَّمَا نُطْعِمُكُمْ لِوَجْهِ اللَّهِ لا نُرِيدُ مِنكُمْ جَزَاء وَلا شُكُورًا إِنَّا نَخَافُ مِن رَّبِّنَا يَوْمًا عَبُوسًا قَمْطَرِيرًا فَوَقَاهُمُ اللَّهُ شَرَّ ذَلِكَ الْيَوْمِ وَلَقَّاهُمْ نَضْرَةً وَسُرُورًا وَجَزَاهُم بِمَا صَبَرُوا جَنَّةً وَحَرِيرًا مُتَّكِئِينَ فِيهَا عَلَى الأَرَائِكِ لا يَرَوْنَ فِيهَا شَمْسًا وَلا زَمْهَرِيرًا وَدَانِيَةً عَلَيْهِمْ ظِلالُهَا وَذُلِّلَتْ قُطُوفُهَا تَذْلِيلا وَيُطَافُ عَلَيْهِم بِآنِيَةٍ مِّن فِضَّةٍ وَأَكْوَابٍ كَانَتْ قَوَارِيرَا قَوَارِيرَ مِن فِضَّةٍ قَدَّرُوهَا تَقْدِيرًا وَيُسْقَوْنَ فِيهَا كَأْسًا كَانَ مِزَاجُهَا زَنجَبِيلا عَيْنًا فِيهَا تُسَمَّى سَلْسَبِيلا وَيَطُوفُ عَلَيْهِمْ وِلْدَانٌ مُّخَلَّدُونَ إِذَا رَأَيْتَهُمْ حَسِبْتَهُمْ لُؤْلُؤًا مَّنثُورًا وَإِذَا رَأَيْتَ ثَمَّ رَأَيْتَ نَعِيمًا وَمُلْكًا كَبِيرًا عَالِيَهُمْ ثِيَابُ سُندُسٍ خُضْرٌ وَإِسْتَبْرَقٌ وَحُلُّوا أَسَاوِرَ مِن فِضَّةٍ وَسَقَاهُمْ رَبُّهُمْ شَرَابًا طَهُورًا إِنَّ هَذَا كَانَ لَكُمْ جَزَاء وَكَانَ سَعْيُكُم مَّشْكُورًا﴾[۴۶] به آفرینش انسان از نطفه میپردازد. سپس میفرماید: خداوند انسان را به راهی که تنها راه اوست هدایت کرد و در برابر این هدایت یا آن را شاکرانه میپذیرد یا کفورانه نمیپذیرد، آنگاه به عذابهای گوناگون کسانی که در برابر هدایت الهی ایستادگی کرده، کفر میورزند اشاره میکند. سپس در ضمن ۱۸ آیه به ویژگیهای ابرار و نعمتهایی که بدانها در قیامت ارزانی خواهد شد میپردازد. به گفته علامه طباطبایی غرض این سوره نیز بیان نعمتهای گوناگونی است که به ابرار داده میشود[۴۷]. براساس این آیات ابرار از جامی مینوشند که آمیزهای از کافور (خوش رایحه و آرامبخش) دارد. چشمهای که بندگان خدا از آن مینوشند و به هرکجا که بخواهند جاریش میسازند[۴۸]. در ادامه، اوصاف ابرار را اینگونه بیان میکند:
- به نذر خویش وفا میکنند.
- از روزی که عذاب و گزند آن دامنگستر است میهراسند.
- با اینکه به غذای خود نیازمندند آنرا به بینوا و یتیم و اسیر میبخشند.
- این کار را تنها برای خشنودی خدا میکنند و توقع پاداش و سپاس از کسی ندارند.
- از روزی عبوس و سهمگین هراسناکاند و خداوند در برابر این همه استقامت و ایثار به ابرار بهشت و لباسها و فرشهایی از پرنیان میدهد. این در حالی است که بر تختهای آراسته تکیه زده و آفتاب و سرما در آنجا نمیبینند و در سایههای درختان به راحتی از میوههای رام آنها بهره میبرند. در بهشت ظروف سیمین و جامهای بلورین در اندازههای مناسب پیرامون ابرار گردانده میشود. آنان از جامهایی سیراب میشوند که لبریز از شراب طهور آمیخته با زنجبیل است و از چشمهای بهشتی به نام «سلسبیل» برگرفته شده؛ همچنین پسرانی جاودانی چون مرواریدهای پراکنده برای خدمت گرداگرد آنان میگردند و هرچه در بهشت بنگری نعمتهای فراوان است و پادشاهی بزرگ. بر اندام بهشتیان لباسهایی از پرنیان نازک سبزفام و از دیبای ستبر است و با دستبندهای سیمین زیور شدهاند و خداوند به آنان بادهای پاک مینوشاند و این بهشت پرنعمت پاداش اعمال بهشتیان است و کوشش آنان نزد پروردگار مشکور و مقبول افتاده است.
به گفته برخی مفسران از لطایف این سوره این است که خدای سبحان برای رعایت حرمت بتول و نور چشم رسول، حضرت فاطمه (ع) در شمار نعمتهای بهشتی از «حورالعین» سخن نگفته و به ذکر خدمتکاران جوان و جاویدان بسنده کرده است[۴۹]، با اینکه حورالعین از مهمترین نعمتهایی است که در سایر موارد در شمار نعمتهای بهشتی بیان میشود[۵۰]. از آنجا که پاداش ابرار بر اثر صبر در راه خداست
در بخش دوم آیات ﴿إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا عَلَيْكَ الْقُرْآنَ تَنزِيلا فَاصْبِرْ لِحُكْمِ رَبِّكَ وَلا تُطِعْ مِنْهُمْ آثِمًا أَوْ كَفُورًا وَاذْكُرِ اسْمَ رَبِّكَ بُكْرَةً وَأَصِيلا وَمِنَ اللَّيْلِ فَاسْجُدْ لَهُ وَسَبِّحْهُ لَيْلا طَوِيلا إِنَّ هَؤُلاء يُحِبُّونَ الْعَاجِلَةَ وَيَذَرُونَ وَرَاءهُمْ يَوْمًا ثَقِيلا نَحْنُ خَلَقْنَاهُمْ وَشَدَدْنَا أَسْرَهُمْ وَإِذَا شِئْنَا بَدَّلْنَا أَمْثَالَهُمْ تَبْدِيلا إِنَّ هَذِهِ تَذْكِرَةٌ فَمَن شَاء اتَّخَذَ إِلَى رَبِّهِ سَبِيلا وَمَا تَشَاؤُونَ إِلاَّ أَن يَشَاء اللَّهُ إِنَّ اللَّهَ كَانَ عَلِيمًا حَكِيمًا يُدْخِلُ مَن يَشَاء فِي رَحْمَتِهِ وَالظَّالِمِينَ أَعَدَّ لَهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا ﴾[۵۱] روی سخن را به پیامبر اکرم (ص) نموده و او را به شکیبایی دعوت کرده، میفرماید: قرآن از سوی خداوند فرود آمده و مایه تذکر بشر است، آنگاه ۵ دستور مهم به پیامبر اکرم میدهد:
- در تبلیغ و اجرای حکم پروردگار شکیبا باشد.
- از هوا و هوسهای گناهکاران و کافران پیروی نکند.
- برای فراهم آوردن نیروی لازم برای تحمل مشکلات بزرگ پروردگار خود را بامدادان و شامگاهان یاد کند.
- بخشی از شب را در پیشگاه خدا به سجده افتد.
- شبهای دراز، خدا را به پاکی ستاید.
در ادامه این نکته را یادآور میشود که کافران زندگی زودگذر دنیا را دوست دارند، در حالی که روزی گرانبار را که پیش رو دارند به غفلت به پشت سرمیافکنند. سپس به آنان هشدار میدهد که به نیروی خود مغرور نشوند؛ زیرا خداوند است که آنها را آفریده و پیوندهای وجودشان را محکم کرده و قوت و قدرت بخشیده و هر زمان که بخواهد آنان را نابود[۵۲] و گروه دیگری را جایگزین آنان میکند. سپس میگوید: این (آیات) نوعی یادآوری است که بدون هیچ اجباری هر کس بخواهد با استفاده از آن، راهی به سوی پروردگارش بر میگزیند. در آیه بعد برای نفی توهم تفویض میگوید: شما چیزی را نمیخواهید، مگر اینکه خدا بخواهد. هرکس را که بخواهد و شایسته ببیند در رحمت خود درمیآوَرَد و برای ستمگران عذابی پردرد فراهم ساخته است[۵۳].
فضیلت سوره
درباره فضیلت قرائت سوره انسان و خواص آن روایاتی رسیده است[۵۴]. براساس روایتی از امام باقر (ع) هرکس سوره هل اتی را در هر بامداد پنجشنبه بخواند خداوند حوریانی فراوان به همسری او درمیآورد و با پیامبر (ص) محشور میشود[۵۵]؛ همچنین براساس روایاتی تلاوت این سوره موجب تقویت نفس میشود[۵۶].[۵۷]
منابع
پانویس
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۱۳؛ الاتقان، ج ۱، ص۱۸ ـ ۱۹.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۰۸؛ بصائر ذویالتمییز، ج ۱، ص۴۹۳.
- ↑ «آیا بر آدمی پارهای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟» سوره انسان، آیه ۱.
- ↑ «ما انسان را از نطفهای برآمیخته آفریدیم، او را میآزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیدهایم» سوره انسان، آیه ۲.
- ↑ مجمعالبیان، ج۱۰، ص۶۰۸؛ التبیان، ج۱۰، ص۲۰۴.
- ↑ التحریر والتنویر، ج ۲۹، ص۳۶۹.
- ↑ مجمعالبیان، ج ۱۰، ص۶۰۸؛ اسرار ترتیب القرآن، ص۱۴۹.
- ↑ بصائر ذوی التمییز، ج ۱، ص۴۹۳.
- ↑ اسباب النزول، ص۳۸۴؛ المحرر الوجیز، ج ۱۶، ص۱۸۲؛ زاد المسیر، ج ۸، ص۴۲۷.
- ↑ زاد المسیر، ج ۸، ص۴۲۷؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص۷۷؛ تفسیر ثعالبی، ج ۳، ص۴۱۹.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج ۴، ص۵۱۹؛ فی ظلال القرآن، ج ۶، ص۳۷۷۷.
- ↑ خراسانی، علی، مقاله «سوره انسان»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴؛ صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره انسان»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۶۹۲ ـ ۶۹۴.
- ↑ مجمعالبیان، ج۱۰، ص۶۱۳؛ البرهان، ج۸، ص۱۷۷، ۱۸۵.
- ↑ تفسیر مقاتل، ج ۴، ص۵۲۵؛ المحرر الوجیز، ج ۱۶، ص۱۸۲؛ التفسیر الکبیر، ج ۳۰، ص۲۴۳ ـ ۲۴۴.
- ↑ الغدیر، ج ۳، ص۱۰۷ ـ ۱۱۱.
- ↑ الاحتجاج، ج ۱، ص۱۶۴ ـ ۱۶۵؛ المیزان، ج ۲۰، ص۱۳۴.
- ↑ الکشاف، ج ۴، ص۶۷۰؛ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۱۱ ـ ۶۱۴؛ روح المعانی، مج ۱۶، ج ۲۹، ص۲۶۹ ـ ۲۷۰.
- ↑ تاریخ طبری، ج۲، ص۲۱۳؛ ترجمة الامامالحسین علیه السلام، ص۲۳۰؛ العدد القویه، ص۲۸.
- ↑ «بیگمان این پاداش شماست و تلاشتان را سپاس مینهند» سوره انسان، آیه ۲۲.
- ↑ تفسیر قمی، ج۲، ص۳۹۰؛ التبیان، ج ۱۰، ص۲۱۱؛ المیزان، ج ۲۰، ص۱۲۱.
- ↑ کشفالاسرار، ج۱۰، ص۳۱۶؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۹، ص۷۷.
- ↑ بصائر ذوی التمییز، ج ۱، ص۴۹۳؛ فی ظلالالقرآن، ج ۶، ص۳۷۷۷.
- ↑ روح المعانی، مج ۱۶، ج ۲۹، ص۲۷۱.
- ↑ سوره انسان، آیه ۷.
- ↑ سوره انسان، آیه ۸.
- ↑ المیزان، ج ۲، ص۱۳۵.
- ↑ فی ظلال القرآن، ج ۶، ص۳۷۷۷.
- ↑ «به راستی ما این قرآن را بر تو خرده خرده فرو فرستادهایم. پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر. و نام پروردگارت را پگاه و دیرگاه عصر یاد کن! و پاسی از شب را برای او سجده بگزار و او را در بلندای شب به پاکی بستای. بیگمان اینان این جهان شتابان را دوست دارند و روزی سنگین را که در پیش روی خویش دارند وا مینهند. ما آنان را آفریدیم و آفرینش آنان را استوار کردیم و هرگاه بخواهیم همانندهایشان را به جای آنان میآوریم. بیگمان این یک پند است پس هر که خواهد، راهی به سوی پروردگارش در پیش گیرد. و جز آنچه خواست خداوند است، مخواهید که خداوند دانایی فرزانه است. هر که را بخواهد در بخشایش خویش درمیآورد و برای ستمگران عذابی دردناک آماده کرده است» سوره انسان، آیه ۲۳-۳۱.
- ↑ المیزان، ج ۲۰، ص۱۳۵ ـ ۱۳۶.
- ↑ خراسانی، علی، مقاله «سوره انسان»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴.
- ↑ «آیا بر آدمی پارهای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟» سوره انسان، آیه ۱.
- ↑ «ما انسان را از نطفهای برآمیخته آفریدیم، او را میآزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیدهایم» سوره انسان، آیه ۲.
- ↑ «ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس. بیگمان ما برای کافران، زنجیرها و بندها و آتشی سوزان را آماده کردهایم. نیکان از پیالهای مینوشند که آمیخته به بوی خوش است. از چشمهای که بندگان خداوند از آن میآشامند آن را به خواست خود روان میسازند» سوره انسان، آیه ۳-۶.
- ↑ «به پیمان خود وفا میکنند و از روزی میهراسند که شرّ آن همهگیر است. و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند. (با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی. بیگمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است میهراسیم» سوره انسان، آیه ۷-۱۰.
- ↑ «به پیمان خود وفا میکنند و از روزی میهراسند که شرّ آن همهگیر است. و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند. (با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی. بیگمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است میهراسیم» سوره انسان، آیه ۷-۱۰.
- ↑ «به راستی ما این قرآن را بر تو خرده خرده فرو فرستادهایم. پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر. و نام پروردگارت را پگاه و دیرگاه عصر یاد کن! و پاسی از شب را برای او سجده بگزار و او را در بلندای شب به پاکی بستای» سوره انسان، آیه ۲۳-۲۶.
- ↑ «بیگمان اینان این جهان شتابان را دوست دارند و روزی سنگین را که در پیش روی خویش دارند وا مینهند» سوره انسان، آیه ۲۷.
- ↑ «ما آنان را آفریدیم و آفرینش آنان را استوار کردیم و هرگاه بخواهیم همانندهایشان را به جای آنان میآوریم» سوره انسان، آیه ۲۸.
- ↑ «بیگمان این یک پند است و هر که خواهد راهی به سوی پروردگارش در پیش گیرد» سوره مزمل، آیه ۱۹.
- ↑ «و جز آنچه خواست خداوند است، مخواهید که خداوند دانایی فرزانه است» سوره انسان، آیه ۳۰.
- ↑ «هر که را بخواهد در بخشایش خویش درمیآورد و برای ستمگران عذابی دردناک آماده کرده است» سوره انسان، آیه ۳۱.
- ↑ المیزان.
- ↑ «و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند» سوره انسان، آیه ۸.
- ↑ «(با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی» سوره انسان، آیه ۹.
- ↑ صفوی، سید سلمان، مقاله «سوره انسان»، دانشنامه معاصر قرآن کریم، ص۶۹۲ ـ ۶۹۴.
- ↑ «آیا بر آدمی پارهای از روزگار گذشت که چیزی سزیده یادکرد نبود؟ ما انسان را از نطفهای برآمیخته آفریدیم، او را میآزماییم از این رو شنوا و بینایش گردانیدهایم. ما به او راه را نشان دادهایم خواه سپاسگزار باشد یا ناسپاس. بیگمان ما برای کافران، زنجیرها و بندها و آتشی سوزان را آماده کردهایم. نیکان از پیالهای مینوشند که آمیخته به بوی خوش است. از چشمهای که بندگان خداوند از آن میآشامند آن را به خواست خود روان میسازند. به پیمان خود وفا میکنند و از روزی میهراسند که شرّ آن همهگیر است. و خوراک را با دوست داشتنش به بینوا و یتیم و اسیر میدهند. (با خود میگویند:) شما را تنها برای خشنودی خداوند خوراک میدهیم، نه پاداشی از شما خواهانیم و نه سپاسی. بیگمان ما از پروردگارمان، روزی که تیره و بسیار سخت است میهراسیم. پس خدا آنان را از شرّ آن روز نگاه میدارد و به آنان شادابی و شادمانی مینمایاند. و به آنان برای شکیبی که ورزیدهاند بهشت و (پوشاک) پرنیان پاداش میدهد. در آن، بر تختها پشت میدهند، در آن نه (گرمای) خورشیدی میبینند و نه سرمایی. و سایهسارهای آن، نزدیک آنها و میوههای آن بسیار در دسترس است. و گرد آنان آوندهایی سیمین و جامهایی بلورین میچرخانند. بلورهایی سیمگون که آنها را (ساقیان) به اندازه پیمودهاند. و در آنجا به آنان پیالهای مینوشانند که آمیخته آن زنجبیل است. از چشمهای که آنجاست به نام سلسبیل. و خدمتگزارانی هماره جوان گرد آنان میگردند که چون بنگریشان، میپنداری که مرواریدهایی پراکندهاند. و چون بدان جا بنگری نعمت و پادشاهی بیکرانی میبینی. بر تن آنان جامههایی سبز از دیبای نازک و دیبای ستبر است و به دستبندهایی سیمین آراستهاند و پروردگارشان به آنان شرابی پاک مینوشاند. بیگمان این پاداش شماست و تلاشتان را سپاس مینهند» سوره انسان، آیه ۱-۲۲.
- ↑ المیزان، ج ۲۰، ص۱۲۰.
- ↑ الکشاف، ج ۴، ص۶۶۸.
- ↑ روحالمعانی، مج ۱۶، ج ۲۹، ص۲۷۱.
- ↑ المیزان، ج ۲۰، ص۱۳۱.
- ↑ «به راستی ما این قرآن را بر تو خرده خرده فرو فرستادهایم. پس برای فرمان پروردگارت شکیبا باش و از هیچ گناهکار یا ناسپاس آنان فرمان نبر. و نام پروردگارت را پگاه و دیرگاه عصر یاد کن! و پاسی از شب را برای او سجده بگزار و او را در بلندای شب به پاکی بستای. بیگمان اینان این جهان شتابان را دوست دارند و روزی سنگین را که در پیش روی خویش دارند وا مینهند. ما آنان را آفریدیم و آفرینش آنان را استوار کردیم و هرگاه بخواهیم همانندهایشان را به جای آنان میآوریم. بیگمان این یک پند است پس هر که خواهد، راهی به سوی پروردگارش در پیش گیرد. و جز آنچه خواست خداوند است، مخواهید که خداوند دانایی فرزانه است. هر که را بخواهد در بخشایش خویش درمیآورد و برای ستمگران عذابی دردناک آماده کرده است» سوره انسان، آیه ۲۳-۳۱.
- ↑ مجمع البیان، ج ۱۰، ص۶۲۶.
- ↑ خراسانی، علی، مقاله «سوره انسان»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴.
- ↑ الصافی، ج ۵، ص۲۶۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۴، ص۲۱۰؛ البصائر، ج ۵۱، ص۵.
- ↑ ثوابالاعمال، ص۲۶۰؛ مجمعالبیان، ج۱۰، ص۴۰۲.
- ↑ البصائر، ج ۵۱، ص۴.
- ↑ خراسانی، علی، مقاله «سوره انسان»، دائرة المعارف قرآن کریم ج۴.