آیا فرشته علم غیب دارد؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - '(پرسش)]]↵{{پایان}}↵{{پایان}}' به '(پرسش)]] {{پایان پرسش وابسته}}')
خط ۱۰۱: خط ۱۰۱:
{{پایان پرسش وابسته}}
{{پایان پرسش وابسته}}


== [[:رده:آثار علم غیب معصوم|منبع‌شناسی جامع علم غیب معصوم]] ==
 
{{منبع جامع}}
* [[:رده:کتاب‌شناسی کتاب‌های علم غیب معصوم|کتاب‌شناسی علم غیب معصوم]]؛
* [[:رده:مقاله‌شناسی مقاله‌های علم غیب معصوم|مقاله‌شناسی علم غیب معصوم]]؛
* [[:رده:پایان‌نامه‌شناسی پایان‌نامه‌های علم غیب معصوم|پایان‌نامه‌شناسی علم غیب معصوم]].
{{پایان منبع جامع}}


== پانویس ==
== پانویس ==

نسخهٔ ‏۱۳ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۹:۴۸

آیا فرشته علم غیب دارد؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ علم غیب
مدخل اصلیعلم غیب

آیا فرشته علم غیب دارد؟ یکی از سؤال‌های مصداقی پرسشی تحت عنوان «آیا در میان مخلوقات فقط انسان عالم به غیب می‌شود؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.

پاسخ نخست

ناصر مکارم شیرازی

آیت‌الله ناصر مکارم شیرازی در کتاب «تفسیر نمونه» در این‌باره گفته‌ است:

«گاه گفته می‌شود خداوند قبلا آینده انسان را به‌طور اجمال برای آنها بیان فرموده بود، در حالی که بعضی احتمال داده‌اند ملائکه خودشان این مطلب را از کلمه "فی الارض" دریافته بودند، زیرا می‌دانستند انسان از خاک آفریده می‌شود و ماده بخاطر محدودیتی که دارد طبعا مرکز نزاع و تزاحم است، چه این که جهان محدود مادی، طبع زیاده طلب انسان‌ها را نمی‌تواند اشباع کند، حتی اگر همه دنیا را به یک فرد بدهند باز ممکن است سیر نشود، این وضع مخصوصا در صورتیکه توام با احساس مسئولیت کافی نباشد سبب فساد و خونریزی می‌شود. بعضی دیگر از مفسران معتقدند پیشگوئی فرشتگان بخاطر آن بوده که آدم نخستین مخلوق روی زمین نبود، بلکه پیش از او نیز مخلوقات دگری بودند که به نزاع و خونریزی پرداختند پرونده سوء پیشینه آنها سبب بدگمانی فرشتگان نسبت به نسل آدم شد! این تفسیرهای سه گانه چندان منافاتی با هم ندارند یعنی ممکن است همه این امور سبب توجه فرشتگان به این مطلب شده باشد، و اتفاقا این یک واقعیت بود که آنها بیان داشتند، و لذا خداوند هم در پاسخ هرگز آن را انکار نفرمود، بلکه اشاره کرد در کنار این واقعیت، واقعیت‌های مهم‌تری درباره انسان و مقام او وجود دارد که فرشتگان از آن آگاه نیستند! آنها فکر می‌کردند اگر هدف عبودیت و بندگی است که ما مصداق کامل آن هستیم، همواره غرق در عبادتیم و از همه کس سزاوارتر به خلافت! بیخبر از این که عبادت آنها با توجه به این که شهوت و غضب و خواسته‌ای گوناگون در وجودشان راه ندارد با عبادت و بندگی این انسان که امیال و شهوات او را احاطه کرده و شیطان از هر سو او را وسوسه می‌کند تفاوت فراوانی دارد، اطاعت و فرمان‌برداری این موجود طوفان زده کجا، و عبادت آن ساحل‌نشینان آرام و سبکبار کجا؟! آنها چه می‌دانستند که از نسل این آدم پیامبرانی همچون محمد (ص) و ابراهیم و نوح و موسی و عیسی (ع) و امامانی همچون ائمه اهل بیت (ع) و بندگان صالح و شهیدان جانباز و مردان و زنانی که همه هستی خود را عاشقانه در راه خدا می‌دهند قدم به عرصه وجود خواهند گذاشت، افرادی که گاه فقط یک ساعت تفکر آنها برابر با سال‌ها عبادت فرشتگان است»[۱].

پاسخ‌ها و دیدگاه‌های متفرقه

۱. خانم رابیل (پژوهشگر جامعة المصطفی العالمیة)؛
خانم سیده رابیل در مقاله «جستاری در مسئله علم غیب» این‌باره گفته‌ است: «مقدمتاً باید یادآور شد که مطابق با صریح آیات قرآن کریم، ملائکه الهی تا خداوند به آنها علمی نداده است،‌ از چیزی آگاهی ندارند: ملائکه گفتند: ﴿لَا عِلْم لَنَا إلَّا مَا عَلَّمْتنَا[۲]. از مطالب پیشین نیز به دست می‌آید که اساسا یکی از طرقی که پیامبران به وسیله آن،‌ از امور غیبی آگاه می‌شوند،‌ از راه فرشتگان است. بنابراین می‌توان مدعی شد که خداوند متعال ملائکه رسول را آگاه از محتوای پیام وحی کرده و آنها چنین پیامی را به پیامبران ابلاغ می‌کنند. روشن است که در این فرایند،‌ ملائکه نیز به طور طبیعی از امور غیبی آگاه می‌شوند. به این آیات توجه کنید: ﴿وَمَا كَانَ لِبَشَرٍ أَن يُكَلِّمَهُ اللَّهُ إِلاَّ وَحْيًا أَوْ مِن وَرَاء حِجَابٍ أَوْ يُرْسِلَ رَسُولا فَيُوحِيَ بِإِذْنِهِ مَا يَشَاء إِنَّهُ عَلِيٌّ حَكِيمٌ[۳] و ﴿نَزَلَ بِهِ الرُّوحُ الأَمِينُ عَلَى قَلْبِكَ[۴] با توجه به آنچه که گذشت،‌ فرشتگان نیز عالم به غیب هستند»[۵].
۲. پژوهشگران وبگاه پرسمان؛
پژوهشگران «وبگاه پرسمان» وابسته به «نهاد نمايندگى مقام معظم رهبرى در دانشگاه‌ها» در پاسخ به این پرسش آورده‌اند:

«درباره آيه ۳۰ سوره بقره و اعتراض فرشتگان دو نظريه هست:

  • نظريه اول: فرشتگان در پاسخ خداوند که فرمود: "می‌خواهم در زمین خلیفه‌ای قرار دهم" به خاطر سابقه ذهنی که از "موجودات زمینی" پیشین داشتند مسئله خونریزی و فساد و نابودی را مطرح کردند.
  • نظریه دوم: ملائک با ملاحظه خصایص وجودی انسان به‌ویژه اختیار و نفس اماره و نیز این که عالم ماده عالم تزاحمات است دریافتند که کار بشر روی زمین به خونریزی کشیده خواهد شد. این احتمال به دلایلی درست تر به نظر می رسد. اما خداوند با اشاره به مقام خلافت الهی آدم ابوالبشر و انسان‌های کامل از این نسل، فرشتگان را متوجه اشتباه و یکسونگری آنان کرد. از این رو اگرچه احتمال انقراض آدم‌هایی بدون استعداد مقام خلافت الهی وجود دارد اما نظریه اول که اعتراض فرشتگان با توجه به ویژگی موجودات زمینی بوده قابل توجه است. به ویژه در آیه شریفه نخست سخن از آدم به میان نیامده تنها سخن از آفرینش موجودی در روی زمین مطرح شده که فرشتگان تنها به این جنبه آن توجه داشتند و به مقام خلافت او ناآگاه بودند»[۶].
۳. پژوهشگران وبگاه گفتگوی دینی؛
پژوهشگران وبگاه گفتگوی دینی، در پاسخ به این پرسش آورده‌اند: «ابتدا باید مشخص شود که علم غیب چیست؟ غیب در برابر شهادت قرار می‌گیرد و به مجموعه اموری گفته می‌شود که هم اکنون روشن و معلوم نیستند، در مقابل شهادت که به معنای امور مشهود است. از این رو عالم غیب و عالم شهادت نیز به معنای عالمی که برای ما مخفی است و نیز عالمی که برای ما مشهود است می‌باشد. با توجه به این مقدمه، باید دانست که علم غیب، در واقعی علمی است که به عالم غیب تعلق دارد، به عالمی که از ما نهان است. اموری که از ما نهان است، مسائل زیادی هستند: عوالم بالاتر، اموری که در آینده محقق خواهند شد مانند ظهور امام زمان (ع)، رجعت، بهشت و جهنم و ... یکی از اموری که در دسترس مشاهده ما نیست، موجودات ماورائی مانند ملائکه است که ما نمی‌توانیم آنها را ببینیم. بنابراین ملائکه خود، بخشی از عالم غیب محسوب می‌شوند البته این بدان معنا نیست که آنها از تمام مسائل مخفی و غیبی خبر دارند، همچنان که در داستان خلقت آدم، به خداوند اعتراض کردند که موجودی می‌آفرینی که در زمین ظلم کند و کشتار کند، در جواب خداوند فرمود، من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید. بنابراین، اگرچه ملائکه خود متعلق به عالم غیب هستند و اموری از عالم غیب را می‌دانند ولی این چنین نیست که تمام مسائل را بدانند و بسیاری از مسائل بر آنها نیز پوشیده است. ﴿وَإِذْ قَالَ رَبُّكَ لِلْمَلاَئِكَةِ إِنِّي جَاعِلٌ فِي الأَرْضِ خَلِيفَةً قَالُواْ أَتَجْعَلُ فِيهَا مَن يُفْسِدُ فِيهَا وَيَسْفِكُ الدِّمَاء وَنَحْنُ نُسَبِّحُ بِحَمْدِكَ وَنُقَدِّسُ لَكَ قَالَ إِنِّي أَعْلَمُ مَا لاَ تَعْلَمُونَ[۷]»[۸].
۴. پژوهشگران وبگاه اسلام کوئست؛
پژوهشگران «وبگاه اسلام کوئست» در این‌باره گفته‌اند:

«علم به غیب ذاتاً از آن خدا است و غیر او کسی مستقلاً علم به غیب ندارد، امّا هر موجودی که خداوند به او اجازه داده باشد، می‌تواند علم غیب داشته باشد و افکار ما را بخواند. به عبارت دیگر، فقط خدا علم غیب دارد. هر گاه که بخواهد و صلاح بداند باب آن را برای پیامبران و فرشتگان خود می‌گشاید، و هر گاه بخواهد آن‌را بروی آنان می‌بندد و ایشان را از فهمیدن آن ممنوع می‌نماید. مطمئناً برخی از فرشتگان نگهبان، به پاره‌ای از افکار ما آگاهی دارند، اگرچه بر اساس برخی روایات، برخی افکار نیز از نگاه آنان مخفی بوده و تنها خدااست که آن‌را می‌داند.

امام علی(ع) در مناجات با خداوند می‌گوید: و تو آن فرشتگان را شاهدانی بر من قرار دادی که (فردای قیامت) همراه با اعضا و جوارحم اقامه شهادت کنند و تو خود نیز شاهد اموری هستی که از دید آنان مخفی مانده!

شیاطین نیز تا حدودی بر افکار ما احاطه دارند و به همین دلیل تلاش می‌کنند تا نیت‌های ما را در جهت شر ساماندهی کنند.
مطابق آیه شریفه ﴿وَ حِفْظاً مِنْ‏ كُلِ‏ شَيْطانٍ‏ مارِد، شیاطین با شیطنتشان به بالا می‌رفتند تا کلام فرشتگان را بشنوند وقتی به زمین می‌رسیدند ادعا می‌کردند ما علم غیب می‌دانیم؛ لذا پروردگار، آسمان را از شر شیاطین محفوظ داشت و هر وقت بخواهند بالا بروند آنان را با شهاب ثاقب دفع می‌کنند[۹].
۵. پژوهشگران مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر(ع).
پژوهشگران «مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر» در این‌باره گفته‌‌اند:

«رسول در آیه ﴿عَالِمُ الْغَيْبِ فَلا يُظْهِرُ عَلَى غَيْبِهِ أَحَدًا* إِلاَّ مَنِ ارْتَضَى عمومیت دارد و شامل فرستادگان ملکی و بشری می­‌باشد. مراد از رسول، همه فرستادگان الهی است

مطلب دوم این است که مراد از رسول تنها پیامبران نیست؛ بلکه شامل مطلق فرستادگان الهی می‌شود؛ چه این فرستاده بشر باشد یا فرشته. علمای اهل سنت این مطلب را ذیل ‌آیه بیان کرده­‌اند. ابن کثیر، از علمای اهل سنت، در شرح این آیه می‌­نویسد: کلمه­ رسول، شامل فرستادگان خداوند، اعم از بشر و فرشتگان می‌شود. هم چنین پیش از این گذشت که بقاعی نیز رسول را به فرشتگان و فرستادگان بشری تفسیر کرده است.

هم چنین زحیلی، از دیگر مفسرین، نیز می‌نویسد: رسول: همان فرشته یا صاحب شریعت ‌آسمانی است؛ یعنی شامل فرستاده از جنس فرشته و بشر می‌شود.

راغب اصفهانی از واژه شناسان قرآنی، پس از عبارت «إلا من ارتضی من رسول» می‌نویسد: در این آیه، اشاره به این است که خداوند علمی دارد که ویژه اولیای اوست.

باقلانی در کتاب تمهید الأوائل فی تلخیص الدلائل، پس از عبارت "من ارتضی من رسول"، سخنی دارد که نشان می‌دهد، خداوند متعال غیر خودش را نیز، از علم غیب با خبر می‌سازد و از دیدگاه او، این غیر خداوند منحصر در پیامبران نیست: در آیات همانند این آیات، آمده است که علم آن چه را که در عالم وجود دارد، جز دانای غیب­‌ها خداوند متعال یا کسی که او را خداوند آگاه ساخته، نمی‌داند.

سلمی یکی دیگر از مفسران اهل سنت، من ارتضی را به گونه‌ای معنا کرده است که شامل افراد دیگری غیر از پیامبران نیز می‌شود: من ارتضی کسی است که از اوصاف خود رهیده و به اوصاف حق آراسته شده است.

از مجموع نوشته­‌های مفسرین و علمای اهل سنت نتیجه گرفته می‌شود که واژه من، در من رسول، بیانیه است که تنها یک مصداق از من ارتضی را بیان می‌کند و واژه رسول نیز مطلق است و شامل رسول بشری و فرشتگان می‌شود»[۱۰].

پرسش‌های مصداقی همطراز

پرسش‌های وابسته


پانویس

  1. تفسیر نمونه ج۱، ص ۱۰۱.
  2. «علمی برای ما نیست،‌ مگر آنچه که خود به ما یاد داده‌ای»؛ سوره بقره، آیه ۳۲.
  3. «و هیچ بشری نسزد که خداوند با او سخن گوید مگر با وحی یا از فراسوی پرده‌ای یا فرستاده‌ای «3» فرستد که به اذن او آنچه می‌خواهد وحی کند؛ بی‌گمان او فرازمندی فرزانه است»؛ سوره شوری، آیه ۵۱.
  4. «روح الامین قرآن را بر قلب تو نازل کرد»؛ سوره الشعراء، آیه ۱۹۳.
  5. جستاری در مسئله علم غیب، منتشر شده در نشریه الکترونیکی قرآن‌پژوهی
  6. وبگاه پرسمان.
  7. و آنگاه را که پروردگارت به فرشتگان فرمود: می‌خواهم جانشینی در زمین بگمارم، گفتند: آیا کسی را در آن می‌گماری که در آن تباهی می‌کند و خون‌ها می‌ریزد در حالی که ما تو را با سپاس، به پاکی می‌ستاییم و تو را پاک می‌شمریم؛ فرمود: من چیزی می‌دانم که شما نمی‌دانید؛ سوره بقره، آیه ۳۰.
  8. وبگاه گفتگوی دینی
  9. وبگاه اسلام کوئست.
  10. مؤسسه تحقیقاتی حضرت ولی‌عصر