گستره ولایت تکوینی اهل بیت چیست؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (جایگزینی متن - 'رده:(اا): پرسش‌هایی با ۱ پاسخ' به '')
 
خط ۱: خط ۱:
{{جعبه اطلاعات پرسش
{{جعبه اطلاعات پرسش
| موضوع اصلی = [[امامت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ امامت]]
| موضوع اصلی = [[امامت (پرسش)|بانک جامع پرسش و پاسخ امامت]]
| موضوع فرعی = گستره ولایت تکوینی اهل بیت چیست؟
| تصویر = 110066.jpg
| تصویر = 110066.jpg
| اندازه تصویر = 200px
| نمایه وابسته = [[کلیاتی از امامت (نمایه)|کلیاتی از امامت]]
| نمایه وابسته = [[کلیاتی از امامت (نمایه)|کلیاتی از امامت]]
| مدخل اصلی = [[ولایت تکوینی در کلام اسلامی]]
| مدخل اصلی = [[ولایت تکوینی در کلام اسلامی]]
خط ۱۵: خط ۱۳:
آقای '''[[حسن علی‌پور وحید]]''' در کتاب ''«[[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:
آقای '''[[حسن علی‌پور وحید]]''' در کتاب ''«[[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]»'' در این‌باره گفته‌ است:


«دامنه [[ولایت باطنی]] وسیع است و طیفی گسترده از قابلیت‌ها را [[پوشش]] می‌دهد. مهمترین عرصه‌های ولایت باطنی و [[تکوینی]] [[ائمه]]{{عم}} که در [[متون دینی]] منعکس شده، عبارتند از:
«دامنه [[ولایت باطنی]] وسیع است و طیفی گسترده از قابلیت‌ها را [[پوشش]] می‌دهد. مهمترین عرصه‌های ولایت باطنی و [[تکوینی]] [[ائمه]] {{عم}} که در [[متون دینی]] منعکس شده، عبارتند از:
* '''[[تصرف در عالم]]''': [[اقتدار]] نفس بر [[تصرف]] در کائنات و [[تسخیر]] کون و مکان و تأثیر در آنها، وابسته به [[قوّت]] [[ولایت تکوینی]] است. [[معجزات فعلی]] و خوارق عادات و [[کرامات]] [[انبیاء]] و [[اولیاء]]، مولود همین [[ولایت]] است. شکافتن دریا، شکافتن ماه، کندن در قلعه [[خیبر]] و جز آن، ثمره [[تصرف تکوینی]] است که [[صاحب ولایت]] در عالم دست برده و تأثیراتی چنین شگرف بر جای نهاده<ref>ر.ک: أنیس الموحدین، ص۱۳۰، پاورقی؛ انسان کامل از دیدگاه نهج‌البلاغه، ص۵۷.</ref>. [[معجزات]] و کراماتی که [[تاریخ]] و [[منابع دینی]] برای اهالی [[عصمت]] [[روایت]] می‌کنند، جوینده را با انبوهی از این امور مواجه می‌کند. چند نمونه:
* '''[[تصرف در عالم]]''': [[اقتدار]] نفس بر [[تصرف]] در کائنات و [[تسخیر]] کون و مکان و تأثیر در آنها، وابسته به [[قوّت]] [[ولایت تکوینی]] است. [[معجزات فعلی]] و خوارق عادات و [[کرامات]] [[انبیاء]] و [[اولیاء]]، مولود همین [[ولایت]] است. شکافتن دریا، شکافتن ماه، کندن در قلعه [[خیبر]] و جز آن، ثمره [[تصرف تکوینی]] است که [[صاحب ولایت]] در عالم دست برده و تأثیراتی چنین شگرف بر جای نهاده<ref>ر.ک: أنیس الموحدین، ص۱۳۰، پاورقی؛ انسان کامل از دیدگاه نهج‌البلاغه، ص۵۷.</ref>. [[معجزات]] و کراماتی که [[تاریخ]] و [[منابع دینی]] برای اهالی [[عصمت]] [[روایت]] می‌کنند، جوینده را با انبوهی از این امور مواجه می‌کند. چند نمونه:
# برخی از [[معجزات امام علی]]{{ع}} میان [[عامه]] و [[امامیه]] [[مقبولیت]] دارد؛ مانند: کندن در قلعهی خیبر، کندن صخره بزرگ و جوشیدن آب از زیر آن، ردّ الشمس و... که [[خواجه نصیرالدین طوسی]] نیز در تجرید، از آن به عنوان [[ادله امامت]] و [[حقانیت علی]]{{ع}} یاد می‌کند<ref>تجرید الاعتقاد، ص۲۳۱-۲۳۶.</ref>. معجزات [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} کثرت و شهرتی دارد که [[حسین بن عبدالوهاب]]، [[محدث]] [[قرن پنجم]]، کتاب«[[عیون]] المعجزات» را برای بیان و بررسی آنها نگاشت<ref>عیون المعجزات، حسین بن عبدالوهاب، مکتبة الداوری، قم، بی‌تا.</ref>.
# برخی از [[معجزات امام علی]] {{ع}} میان [[عامه]] و [[امامیه]] [[مقبولیت]] دارد؛ مانند: کندن در قلعهی خیبر، کندن صخره بزرگ و جوشیدن آب از زیر آن، ردّ الشمس و... که [[خواجه نصیرالدین طوسی]] نیز در تجرید، از آن به عنوان [[ادله امامت]] و [[حقانیت علی]] {{ع}} یاد می‌کند<ref>تجرید الاعتقاد، ص۲۳۱-۲۳۶.</ref>. معجزات [[امیرالمؤمنین]] {{ع}} کثرت و شهرتی دارد که [[حسین بن عبدالوهاب]]، [[محدث]] [[قرن پنجم]]، کتاب«[[عیون]] المعجزات» را برای بیان و بررسی آنها نگاشت<ref>عیون المعجزات، حسین بن عبدالوهاب، مکتبة الداوری، قم، بی‌تا.</ref>.
# گروهی از [[مردم]] [[قم]] و [[جبل]] به [[سامرا]] رسیدند. با خبر شدند که [[امام عسکری]]{{ع}} [[رحلت]] کرده است. چون اموالی را با خود برای آن [[حضرت]] آورده بودند، مطابق معمول [[تصمیم]] گرفتند با [[جانشین]] [[امام]] [[دیدار]] کرده، [[اموال]] را به او [[تسلیم]] نمایند. آنان را به نزد [[جعفر کذاب]]، [[برادر]] امام عسکری و [[مدعی امامت]] بردند. [[جعفر]] گفت: اموال را تحویل دهید. گفتند: ما مطابق رسم معمول خود، اموال را بدون [[حجت]] نمی‌دهیم و باید از جنس، نوع، مقدار و اوصاف اموالی که همراه ما است خبر دهید. جعفر گفت: آنچه شما می‌خواهید، [[علم غیب]] است و من علم غیب ندارم. [[قمی‌ها]] از روی [[مأیوس]] شدند. سپس فرستاده [[امام زمان]]{{ع}} آنان را به حضور آن [[حضرت]] [[راهنمایی]] کرد. [[امام عصر]]{{ع}} ریزترین مشخصات [[اموال]] را [[اعلان]] کرد و آنان اموال را تحویل دادند<ref>کمال‌الدین، ج۲، ص۴۷۶ - ۴۷۹؛ الخرائج والجرائح، ج۳، ص۱۱۰۴- ۱۱۰۷؛ السلطان المفرج، ص۶۵.</ref>.
# گروهی از [[مردم]] [[قم]] و [[جبل]] به [[سامرا]] رسیدند. با خبر شدند که [[امام عسکری]] {{ع}} [[رحلت]] کرده است. چون اموالی را با خود برای آن [[حضرت]] آورده بودند، مطابق معمول [[تصمیم]] گرفتند با [[جانشین]] [[امام]] [[دیدار]] کرده، [[اموال]] را به او [[تسلیم]] نمایند. آنان را به نزد [[جعفر کذاب]]، [[برادر]] امام عسکری و [[مدعی امامت]] بردند. [[جعفر]] گفت: اموال را تحویل دهید. گفتند: ما مطابق رسم معمول خود، اموال را بدون [[حجت]] نمی‌دهیم و باید از جنس، نوع، مقدار و اوصاف اموالی که همراه ما است خبر دهید. جعفر گفت: آنچه شما می‌خواهید، [[علم غیب]] است و من علم غیب ندارم. [[قمی‌ها]] از روی [[مأیوس]] شدند. سپس فرستاده [[امام زمان]] {{ع}} آنان را به حضور آن [[حضرت]] [[راهنمایی]] کرد. [[امام عصر]] {{ع}} ریزترین مشخصات [[اموال]] را [[اعلان]] کرد و آنان اموال را تحویل دادند<ref>کمال‌الدین، ج۲، ص۴۷۶ - ۴۷۹؛ الخرائج والجرائح، ج۳، ص۱۱۰۴- ۱۱۰۷؛ السلطان المفرج، ص۶۵.</ref>.
# [[عبدالرحمان بن حجاج]] می‌گوید: بین راه [[مکه]] و [[مدینه]] با [[امام صادق]]{{ع}} بودم. آن حضرت بر استر و من بر الاغ سوار بودم. پرسیدم: سرورم! نشان [[امام]] چیست؟ فرمود: ای [[عبدالرحمان]]! اگر به [[کوه]] بگوید حرکت کن، حرکت می‌کند. عبدالرحمان گوید: به [[خدا]] [[سوگند]] به کوه نگاه کردم و دیدم در حال حرکت است. حضرت به آن نظری افکند و فرمود: [آرام باش] تو را قصد نکردم<ref>الخرائج والجرائح، ج۲، ص۶۲۱؛ الثاقب فی المناقب، ص۱۵۶.</ref>.
# [[عبدالرحمان بن حجاج]] می‌گوید: بین راه [[مکه]] و [[مدینه]] با [[امام صادق]] {{ع}} بودم. آن حضرت بر استر و من بر الاغ سوار بودم. پرسیدم: سرورم! نشان [[امام]] چیست؟ فرمود: ای [[عبدالرحمان]]! اگر به [[کوه]] بگوید حرکت کن، حرکت می‌کند. عبدالرحمان گوید: به [[خدا]] [[سوگند]] به کوه نگاه کردم و دیدم در حال حرکت است. حضرت به آن نظری افکند و فرمود: [آرام باش] تو را قصد نکردم<ref>الخرائج والجرائح، ج۲، ص۶۲۱؛ الثاقب فی المناقب، ص۱۵۶.</ref>.
# فراگیری و فراوانی [[معجزات]] [[اهل بیت]] برخی از [[علما]] را بر آن داشت تا دست به کار [[نگارش]] اثری تک‌نگار در آن باره شوند. برای مثال، [[سید هاشم بحرانی]]، کتاب«مدینة المعاجز» را به معجزات [[ائمه]]{{عم}} اختصاص داد و در [[دوازده]] باب تنظیم کرد که هر باب، معجزات یکی از ائمه را [[روایت]] می‌کند. مجموع معجزاتی که [[بحرانی]] موفق به گردآوری آنها شد، از مرز دو هزار عدد می‌گذرد. شگفت آن‌که بسیاری از آنها از منابع تسنّن جمع آمده<ref>ر.ک: مدینة المعاجز، ج۱، ص۲۰.</ref> که [[پیام]] خاص خود را دارد. قطب‌الدین راوندی از علمای [[قرن ششم هجری]] نیز [[کتابی]] مستقل با نام «الخرائج والجرائح» تألیف کرد و شماری از معجزات و [[کرامات]] [[پیشوایان]] را جمع آورد. این کتاب که در سه جلد به چاپ رسیده<ref>الخرائج و الجرائح، مؤسسه امام مهدی{{ع}}، قم، ۱۴۰۹ق.</ref>، همه معجزات را [[پوشش]] نمی‌دهد و بیشتر از آن را باید در آثار دیگر نویسندگان سراغ گرفت. همچنین [[علامه مجلسی]] در باب ۱۵ از جلد ۵۱ بحار، هفتاد مورد از معجزات امام عصر{{ع}} را گرد آورده<ref>بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۹۳-۳۴۳.</ref>.
# فراگیری و فراوانی [[معجزات]] [[اهل بیت]] برخی از [[علما]] را بر آن داشت تا دست به کار [[نگارش]] اثری تک‌نگار در آن باره شوند. برای مثال، [[سید هاشم بحرانی]]، کتاب«مدینة المعاجز» را به معجزات [[ائمه]] {{عم}} اختصاص داد و در [[دوازده]] باب تنظیم کرد که هر باب، معجزات یکی از ائمه را [[روایت]] می‌کند. مجموع معجزاتی که [[بحرانی]] موفق به گردآوری آنها شد، از مرز دو هزار عدد می‌گذرد. شگفت آن‌که بسیاری از آنها از منابع تسنّن جمع آمده<ref>ر.ک: مدینة المعاجز، ج۱، ص۲۰.</ref> که [[پیام]] خاص خود را دارد. قطب‌الدین راوندی از علمای [[قرن ششم هجری]] نیز [[کتابی]] مستقل با نام «الخرائج والجرائح» تألیف کرد و شماری از معجزات و [[کرامات]] [[پیشوایان]] را جمع آورد. این کتاب که در سه جلد به چاپ رسیده<ref>الخرائج و الجرائح، مؤسسه امام مهدی {{ع}}، قم، ۱۴۰۹ق.</ref>، همه معجزات را [[پوشش]] نمی‌دهد و بیشتر از آن را باید در آثار دیگر نویسندگان سراغ گرفت. همچنین [[علامه مجلسی]] در باب ۱۵ از جلد ۵۱ بحار، هفتاد مورد از معجزات امام عصر {{ع}} را گرد آورده<ref>بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۹۳-۳۴۳.</ref>.
* '''[[هدایت باطنی]]''': [[ولایت]] و [[امامت]]، افزون بر [[نظام]] [[تشریع]] و ظاهر [[نظام هستی]]، [[باطن]] آن را نیز [[پوشش]] می‌دهد. [[ولیّ]] اعظم [[الهی]] علاوه بر [[هدایت]] در گستره بیرون، درون و [[نهان]] [[نظام آفرینش]] را نیز به مقصد می‌رساند. [[قرآن کریم]] [[امامت]] را همانند [[نبوت]] و [[رسالت]] منصبی الهی می‌داند و در میان [[شئون]] [[ولایت باطنی]]، بر [[هدایت باطنی]] [[امام]] تأکید می‌ورزد. [[قرآن]] هرجا از امامت سخن می‌گوید، هدایت را در [[تفسیر]] آن می‌آورد: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا...}}<ref>«برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.</ref>. [[مفسران]] این هدایت را «[[هدایت به امر]]» نام نهاده‌اند. امر [[خدا]] که گاهی از آن به [[ملکوت]] نیز تعبیر می‌شود، عبارت است از جنبه تجرد و [[ثبات]] موجودات که به خدا نسبت داده می‌شود. هدایت در اینجا به معنای رساندن به مقصد است نه فقط [[ارائه طریق]] که کار [[پیامبر]] و هر مؤمنی است<ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۲.</ref>. رساندن به مقصد، فراتر از حوزه تشریع و [[اختیار]] [[انسانی]] است و [[تکوین]] و باطن و ملکوت عالم را فرا می‌گیرد.
* '''[[هدایت باطنی]]''': [[ولایت]] و [[امامت]]، افزون بر [[نظام]] [[تشریع]] و ظاهر [[نظام هستی]]، [[باطن]] آن را نیز [[پوشش]] می‌دهد. [[ولیّ]] اعظم [[الهی]] علاوه بر [[هدایت]] در گستره بیرون، درون و [[نهان]] [[نظام آفرینش]] را نیز به مقصد می‌رساند. [[قرآن کریم]] [[امامت]] را همانند [[نبوت]] و [[رسالت]] منصبی الهی می‌داند و در میان [[شئون]] [[ولایت باطنی]]، بر [[هدایت باطنی]] [[امام]] تأکید می‌ورزد. [[قرآن]] هرجا از امامت سخن می‌گوید، هدایت را در [[تفسیر]] آن می‌آورد: {{متن قرآن|وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا...}}<ref>«برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.</ref>. [[مفسران]] این هدایت را «[[هدایت به امر]]» نام نهاده‌اند. امر [[خدا]] که گاهی از آن به [[ملکوت]] نیز تعبیر می‌شود، عبارت است از جنبه تجرد و [[ثبات]] موجودات که به خدا نسبت داده می‌شود. هدایت در اینجا به معنای رساندن به مقصد است نه فقط [[ارائه طریق]] که کار [[پیامبر]] و هر مؤمنی است<ref>المیزان، ج۱، ص۲۷۲.</ref>. رساندن به مقصد، فراتر از حوزه تشریع و [[اختیار]] [[انسانی]] است و [[تکوین]] و باطن و ملکوت عالم را فرا می‌گیرد.
* '''[[پیشوایی]] در [[جهان آخرت]]''': امام در جهان آخرت نیز پیشوای [[پیروان]] خود خواهد بود و در حوادث [[قیامت]] آنان را [[سرپرستی]] و سوی [[خداوند]] هدایت می‌کند: {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}<ref>«روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref>. مقصود از امام در این [[آیه]] هر کسی است که [[مردم]] پیشوایی او را پذیرفته‌اند، چه [[امام حق]] باشد چه [[باطل]]. و مقصود از ندعوا (خواندن به نام امام) این نیست که هر امتی را به نام پیشوایش صدا بزنند و یاد کنند، مانند اینکه گفته شود [[امت]] [[ابراهیم]] یا [[آل فرعون]]؛ بلکه هر امتی را با پیشوایش حاضر و [[محشور]] می‌سازند<ref>تفسیر المیزان (ترجمه)، ج۱۳، ص۲۲۹.</ref>. طبق این آیه امام در [[روز قیامت]] مردم را به سوی خدا سوق می‌دهد؛ چنان‌که در ظاهر و باطن [[دنیا]] این‌گونه می‌کرد<ref>تفسیر المیزان (ترجمه)، ج۱، ص۴۱۳.</ref>.
* '''[[پیشوایی]] در [[جهان آخرت]]''': امام در جهان آخرت نیز پیشوای [[پیروان]] خود خواهد بود و در حوادث [[قیامت]] آنان را [[سرپرستی]] و سوی [[خداوند]] هدایت می‌کند: {{متن قرآن|يَوْمَ نَدْعُو كُلَّ أُنَاسٍ بِإِمَامِهِمْ}}<ref>«روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.</ref>. مقصود از امام در این [[آیه]] هر کسی است که [[مردم]] پیشوایی او را پذیرفته‌اند، چه [[امام حق]] باشد چه [[باطل]]. و مقصود از ندعوا (خواندن به نام امام) این نیست که هر امتی را به نام پیشوایش صدا بزنند و یاد کنند، مانند اینکه گفته شود [[امت]] [[ابراهیم]] یا [[آل فرعون]]؛ بلکه هر امتی را با پیشوایش حاضر و [[محشور]] می‌سازند<ref>تفسیر المیزان (ترجمه)، ج۱۳، ص۲۲۹.</ref>. طبق این آیه امام در [[روز قیامت]] مردم را به سوی خدا سوق می‌دهد؛ چنان‌که در ظاهر و باطن [[دنیا]] این‌گونه می‌کرد<ref>تفسیر المیزان (ترجمه)، ج۱، ص۴۱۳.</ref>.
* '''[[شهادت]] بر [[اعمال انسان‌ها]]''': از دیگر حوزه‌های [[ولایت باطنی]] [[امامان]]{{عم}}، [[عرضه اعمال]] [[بندگان]] به آنها و [[شاهد]] بودن بر [[رفتار]] آنان است. [[قرآن]] گوید: {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ}}<ref>«و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت» سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref>. پس [[خداوند]] و [[پیامبر]] و جمعی از [[مؤمنان]] در همین [[دنیا]] [[حقیقت]] [[اعمال]] [[مردم]] و [[اسرار]] و [[نهان]] هستی را می‌بینند. در [[روایات]] فراوانی آمده که مقصود از مؤمنون در این [[آیه]] [[ائمه اطهار]] هستند. [[عبدالله بن ابان]] [[زیات]] گوید به [[امام رضا]]{{ع}} عرض کردم: برای من و خانواده‌ام به درگاه [[خدا]] [[دعا]] بفرمایید. فرمود: آیا چنین نمی‌کنم؟ به خدا [[سوگند]] که اعمال شما هر [[روز]] و شب بر من عرضه می‌گردد. [[ابان]] گوید این [[سخن امام]] بر من گران آمد. [[حضرت]] فرمود: آیا [[کتاب خدا]] را نخوانده‌ای که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید» سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref> به خدا سوگند که آن [[مؤمن]] [[علی بن ابی طالب]]{{ع}} است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۲۰.</ref>. [[امام صادق]]{{ع}} هم می‌فرماید: مقصود از مؤمنون [[ائمه طاهرین]] هستند<ref>تفسیر القمی، ج۱، ص۳۰۴؛ بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۲۷؛ الکافی، ج۱، ص۲۱۹.</ref>. [[آیات]] دیگری نیز عرضه اعمال و شهادت [[ائمه]] برخلایق را بیان می‌کند؛ مانند آیه ۱۳۸ [[سوره بقره]].
* '''[[شهادت]] بر [[اعمال انسان‌ها]]''': از دیگر حوزه‌های [[ولایت باطنی]] [[امامان]] {{عم}}، [[عرضه اعمال]] [[بندگان]] به آنها و [[شاهد]] بودن بر [[رفتار]] آنان است. [[قرآن]] گوید: {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ وَسَتُرَدُّونَ إِلَى عَالِمِ الْغَيْبِ وَالشَّهَادَةِ}}<ref>«و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت» سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref>. پس [[خداوند]] و [[پیامبر]] و جمعی از [[مؤمنان]] در همین [[دنیا]] [[حقیقت]] [[اعمال]] [[مردم]] و [[اسرار]] و [[نهان]] هستی را می‌بینند. در [[روایات]] فراوانی آمده که مقصود از مؤمنون در این [[آیه]] [[ائمه اطهار]] هستند. [[عبدالله بن ابان]] [[زیات]] گوید به [[امام رضا]] {{ع}} عرض کردم: برای من و خانواده‌ام به درگاه [[خدا]] [[دعا]] بفرمایید. فرمود: آیا چنین نمی‌کنم؟ به خدا [[سوگند]] که اعمال شما هر [[روز]] و شب بر من عرضه می‌گردد. [[ابان]] گوید این [[سخن امام]] بر من گران آمد. [[حضرت]] فرمود: آیا [[کتاب خدا]] را نخوانده‌ای که می‌فرماید: {{متن قرآن|وَقُلِ اعْمَلُوا فَسَيَرَى اللَّهُ عَمَلَكُمْ وَرَسُولُهُ وَالْمُؤْمِنُونَ}}<ref>«و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید» سوره توبه، آیه ۱۰۵.</ref> به خدا سوگند که آن [[مؤمن]] [[علی بن ابی طالب]] {{ع}} است<ref>الکافی، ج۱، ص۲۲۰.</ref>. [[امام صادق]] {{ع}} هم می‌فرماید: مقصود از مؤمنون [[ائمه طاهرین]] هستند<ref>تفسیر القمی، ج۱، ص۳۰۴؛ بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۲۷؛ الکافی، ج۱، ص۲۱۹.</ref>. [[آیات]] دیگری نیز عرضه اعمال و شهادت [[ائمه]] برخلایق را بیان می‌کند؛ مانند آیه ۱۳۸ [[سوره بقره]].
* '''محل [[نزول]] تقدیرات [[الهی]]''': از باب نمونه، [[سوره قدر]] با انضمام روایات ذیل آن برانند که [[ملائکه]] و [[روح]] در [[شب قدر]] همه تقدیرات الهی و آنچه را که تا سال [[آینده]] رخ می‌دهد بر [[قلب]] [[امام]] نازل می‌کنند.
* '''محل [[نزول]] تقدیرات [[الهی]]''': از باب نمونه، [[سوره قدر]] با انضمام روایات ذیل آن برانند که [[ملائکه]] و [[روح]] در [[شب قدر]] همه تقدیرات الهی و آنچه را که تا سال [[آینده]] رخ می‌دهد بر [[قلب]] [[امام]] نازل می‌کنند.
* '''ارکان [[زمین]]''': [[خداوند متعال]] با [[وجود امام]] برکاتش را بر [[زمین]] و اهلش می‌گستراند و از بسیاری [[بلاها]] مصون می‌دارد. [[امام صادق]]{{ع}} فرمود: [[خداوند]] [[امامان]] را ستون‌های زمین قرار داد تا اهلش را نجنباند»<ref>بصائرالدرجات، ج۱، ص۲۰۰؛ الکافی، ج۱، ص۱۹۶.</ref>. [[ابوحمزه]] گوید از [[امام]] پرسیدم: آیا زمین بدون امام باقی می‌ماند؟ فرمود: «اگر زمین بدون امام باشد، فرو می‌رود»<ref>بصائرالدرجات، ج۱، ص۴۸۸؛ الکافی، ج۱، ص۱۷۹.</ref> و این جلوه‌ای از [[ولایت]] نهانی فرستاده و [[خلیفه]] خداست.
* '''ارکان [[زمین]]''': [[خداوند متعال]] با [[وجود امام]] برکاتش را بر [[زمین]] و اهلش می‌گستراند و از بسیاری [[بلاها]] مصون می‌دارد. [[امام صادق]] {{ع}} فرمود: [[خداوند]] [[امامان]] را ستون‌های زمین قرار داد تا اهلش را نجنباند»<ref>بصائرالدرجات، ج۱، ص۲۰۰؛ الکافی، ج۱، ص۱۹۶.</ref>. [[ابوحمزه]] گوید از [[امام]] پرسیدم: آیا زمین بدون امام باقی می‌ماند؟ فرمود: «اگر زمین بدون امام باشد، فرو می‌رود»<ref>بصائرالدرجات، ج۱، ص۴۸۸؛ الکافی، ج۱، ص۱۷۹.</ref> و این جلوه‌ای از [[ولایت]] نهانی فرستاده و [[خلیفه]] خداست.
* '''[[تحمّل]] [[اسم اعظم]]''': به [[دلالت روایات]]، اسم اعظم دارای مراتبی است که بالاترین مراتب آن نزد [[پیامبر اکرم]] و [[خاندان]] اوست<ref>الکافی، ج۱، ص۲۳۰.</ref>. [[شایستگی]] مظهریت و پذیرش این [[امانت]] بزرگ از ویژگی‌های [[باطنی]] [[امامت]] است و بسیاری از [[معجزات]] و [[کرامات]] آنان با تمسّک به [[اسمای الهی]] و [[توسل]] به اسم اعظم انجام می‌یابد.
* '''[[تحمّل]] [[اسم اعظم]]''': به [[دلالت روایات]]، اسم اعظم دارای مراتبی است که بالاترین مراتب آن نزد [[پیامبر اکرم]] و [[خاندان]] اوست<ref>الکافی، ج۱، ص۲۳۰.</ref>. [[شایستگی]] مظهریت و پذیرش این [[امانت]] بزرگ از ویژگی‌های [[باطنی]] [[امامت]] است و بسیاری از [[معجزات]] و [[کرامات]] آنان با تمسّک به [[اسمای الهی]] و [[توسل]] به اسم اعظم انجام می‌یابد.
* '''[[علم غیب]]''': علم غیب نیز از رهاوردهای [[ولایت باطنی امام]] است. [[علوم]] اختصاصی امام همانند تصرفات وی از ولایت کلیه الهیه نشأت می‌گیرد و با علوم دیگران فرق‌ها و فاصله‌ها دارد»<ref>[[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۷۹.</ref>
* '''[[علم غیب]]''': علم غیب نیز از رهاوردهای [[ولایت باطنی امام]] است. [[علوم]] اختصاصی امام همانند تصرفات وی از ولایت کلیه الهیه نشأت می‌گیرد و با علوم دیگران فرق‌ها و فاصله‌ها دارد»<ref>[[حسن علی‌پور وحید|علی‌پور وحید، حسن]]، [[مکتب در فرآیند نواندیشی (کتاب)|مکتب در فرآیند نواندیشی]]، ص ۷۹.</ref>

نسخهٔ کنونی تا ‏۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۵:۲۳

گستره ولایت تکوینی اهل بیت چیست؟
موضوع اصلیبانک جامع پرسش و پاسخ امامت
مدخل اصلیولایت تکوینی در کلام اسلامی
تعداد پاسخ۱ پاسخ

گستره ولایت تکوینی اهل بیت چیست؟ یکی از پرسش‌های مرتبط به بحث امامت است که می‌توان با عبارت‌های متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤال‌های مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.

پاسخ نخست

حسن علی‌پور وحید

آقای حسن علی‌پور وحید در کتاب «مکتب در فرآیند نواندیشی» در این‌باره گفته‌ است:

«دامنه ولایت باطنی وسیع است و طیفی گسترده از قابلیت‌ها را پوشش می‌دهد. مهمترین عرصه‌های ولایت باطنی و تکوینی ائمه (ع) که در متون دینی منعکس شده، عبارتند از:

  1. برخی از معجزات امام علی (ع) میان عامه و امامیه مقبولیت دارد؛ مانند: کندن در قلعهی خیبر، کندن صخره بزرگ و جوشیدن آب از زیر آن، ردّ الشمس و... که خواجه نصیرالدین طوسی نیز در تجرید، از آن به عنوان ادله امامت و حقانیت علی (ع) یاد می‌کند[۲]. معجزات امیرالمؤمنین (ع) کثرت و شهرتی دارد که حسین بن عبدالوهاب، محدث قرن پنجم، کتاب«عیون المعجزات» را برای بیان و بررسی آنها نگاشت[۳].
  2. گروهی از مردم قم و جبل به سامرا رسیدند. با خبر شدند که امام عسکری (ع) رحلت کرده است. چون اموالی را با خود برای آن حضرت آورده بودند، مطابق معمول تصمیم گرفتند با جانشین امام دیدار کرده، اموال را به او تسلیم نمایند. آنان را به نزد جعفر کذاب، برادر امام عسکری و مدعی امامت بردند. جعفر گفت: اموال را تحویل دهید. گفتند: ما مطابق رسم معمول خود، اموال را بدون حجت نمی‌دهیم و باید از جنس، نوع، مقدار و اوصاف اموالی که همراه ما است خبر دهید. جعفر گفت: آنچه شما می‌خواهید، علم غیب است و من علم غیب ندارم. قمی‌ها از روی مأیوس شدند. سپس فرستاده امام زمان (ع) آنان را به حضور آن حضرت راهنمایی کرد. امام عصر (ع) ریزترین مشخصات اموال را اعلان کرد و آنان اموال را تحویل دادند[۴].
  3. عبدالرحمان بن حجاج می‌گوید: بین راه مکه و مدینه با امام صادق (ع) بودم. آن حضرت بر استر و من بر الاغ سوار بودم. پرسیدم: سرورم! نشان امام چیست؟ فرمود: ای عبدالرحمان! اگر به کوه بگوید حرکت کن، حرکت می‌کند. عبدالرحمان گوید: به خدا سوگند به کوه نگاه کردم و دیدم در حال حرکت است. حضرت به آن نظری افکند و فرمود: [آرام باش] تو را قصد نکردم[۵].
  4. فراگیری و فراوانی معجزات اهل بیت برخی از علما را بر آن داشت تا دست به کار نگارش اثری تک‌نگار در آن باره شوند. برای مثال، سید هاشم بحرانی، کتاب«مدینة المعاجز» را به معجزات ائمه (ع) اختصاص داد و در دوازده باب تنظیم کرد که هر باب، معجزات یکی از ائمه را روایت می‌کند. مجموع معجزاتی که بحرانی موفق به گردآوری آنها شد، از مرز دو هزار عدد می‌گذرد. شگفت آن‌که بسیاری از آنها از منابع تسنّن جمع آمده[۶] که پیام خاص خود را دارد. قطب‌الدین راوندی از علمای قرن ششم هجری نیز کتابی مستقل با نام «الخرائج والجرائح» تألیف کرد و شماری از معجزات و کرامات پیشوایان را جمع آورد. این کتاب که در سه جلد به چاپ رسیده[۷]، همه معجزات را پوشش نمی‌دهد و بیشتر از آن را باید در آثار دیگر نویسندگان سراغ گرفت. همچنین علامه مجلسی در باب ۱۵ از جلد ۵۱ بحار، هفتاد مورد از معجزات امام عصر (ع) را گرد آورده[۸].

منبع‌شناسی جامع امامت

پانویس

  1. ر.ک: أنیس الموحدین، ص۱۳۰، پاورقی؛ انسان کامل از دیدگاه نهج‌البلاغه، ص۵۷.
  2. تجرید الاعتقاد، ص۲۳۱-۲۳۶.
  3. عیون المعجزات، حسین بن عبدالوهاب، مکتبة الداوری، قم، بی‌تا.
  4. کمال‌الدین، ج۲، ص۴۷۶ - ۴۷۹؛ الخرائج والجرائح، ج۳، ص۱۱۰۴- ۱۱۰۷؛ السلطان المفرج، ص۶۵.
  5. الخرائج والجرائح، ج۲، ص۶۲۱؛ الثاقب فی المناقب، ص۱۵۶.
  6. ر.ک: مدینة المعاجز، ج۱، ص۲۰.
  7. الخرائج و الجرائح، مؤسسه امام مهدی (ع)، قم، ۱۴۰۹ق.
  8. بحارالانوار، ج۱۵، ص۲۹۳-۳۴۳.
  9. «برخی از آنان را پیشوایانی گماردیم که به فرمان ما (مردم را) رهنمایی می‌کردند» سوره سجده، آیه ۲۴.
  10. المیزان، ج۱، ص۲۷۲.
  11. «روزی که هر دسته‌ای را با پیشوایشان فرا می‌خوانیم» سوره اسراء، آیه ۷۱.
  12. تفسیر المیزان (ترجمه)، ج۱۳، ص۲۲۹.
  13. تفسیر المیزان (ترجمه)، ج۱، ص۴۱۳.
  14. «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید و به سوی داننده پنهان و آشکار بازگردانده خواهید شد و او شما را از آنچه انجام می‌داده‌اید آگاه خواهد ساخت» سوره توبه، آیه ۱۰۵.
  15. «و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید» سوره توبه، آیه ۱۰۵.
  16. الکافی، ج۱، ص۲۲۰.
  17. تفسیر القمی، ج۱، ص۳۰۴؛ بصائر الدرجات، ج۱، ص۴۲۷؛ الکافی، ج۱، ص۲۱۹.
  18. بصائرالدرجات، ج۱، ص۲۰۰؛ الکافی، ج۱، ص۱۹۶.
  19. بصائرالدرجات، ج۱، ص۴۸۸؛ الکافی، ج۱، ص۱۷۹.
  20. الکافی، ج۱، ص۲۳۰.
  21. علی‌پور وحید، حسن، مکتب در فرآیند نواندیشی، ص ۷۹.