خانواده در معارف و سیره نبوی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←منابع) |
||
خط ۵۸: | خط ۵۸: | ||
# [[پرونده:1379753.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|'''کانون محبت''']] | # [[پرونده:1379753.jpg|22px]] [[سید حسین اسحاقی|اسحاقی، سید حسین]]، [[کانون محبت (کتاب)|'''کانون محبت''']] | ||
# [[پرونده:1379758.jpg|22px]] [[حسن اردشیری لاجیمی|اردشیری لاجیمی، حسن]]، [[سیره نبوی از نگاه استاد مطهری (کتاب)|'''سیره نبوی از نگاه استاد مطهری''']] | # [[پرونده:1379758.jpg|22px]] [[حسن اردشیری لاجیمی|اردشیری لاجیمی، حسن]]، [[سیره نبوی از نگاه استاد مطهری (کتاب)|'''سیره نبوی از نگاه استاد مطهری''']] | ||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
نسخهٔ ۲۴ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۱۱:۱۳
وظایف متقابل زن و شوهر
وظایف شوهر
- آموزش احکام الهی: «لِلْمَرْأَةِ عَلَى زَوْجِهَا أَنْ يُشْبِعَ بَطْنَهَا وَ يَكْسُوَ ظَهْرَهَا وَ يُعَلِّمَهَا الصَّلَاةَ وَ الصَّوْمَ وَ الزَّكَاةَ إِنْ كَانَ فِي مَالِهَا حَقٌّ وَ لَا تُخَالِفْهُ فِي ذَلِكَ»[۱].
- خوشاخلاقی: «أَحْسَنُ النَّاسِ إِيمَاناً أَحْسَنُهُمْ خُلُقاً وَ أَلْطَفُهُمْ بِأَهْلِهِ وَ أَنَا أَلْطَفُكُمْ بِأَهْلِي»[۲].
- مهربانی: «...فَأَشْفِقُوا عَلَيْهِنَّ وَ طَيِّبُوا قُلُوبَهُنَّ حَتَّى يَقِفْنَ مَعَكُمْ وَ لَا تَكْرَهُوا النِّسَاءَ وَ لَا تَسْخَطُوا بِهِنَّ»[۳].
- ترحم و نوازش: «خَيْرُ الرِّجَالِ مِنْ أُمَّتِي الَّذِينَ لَا يَتَطَاوَلُونَ عَلَى أَهْلِيهِمْ وَ يَحِنُّونَ عَلَيْهِمْ وَ لَا يَظْلِمُونَهُمْ»[۴].
- پرهیز از توهین: «أَخْبَرَنِي أَخِي جَبْرَئِيلُ وَ لَمْ يَزَلْ يُوصِينِي بِالنِّسَاءِ حَتَّى ظَنَنْتُ أَنْ لَا يَحِلَّ لِزَوْجِهَا أَنْ يَقُولَ لَهَا أُفٍّ»[۵].
- محبت: «كُلَّمَا ازْدَادَ الْعَبْدُ إِيمَاناً ازْدَادَ حُبّاً لِلنِّسَاءِ»[۶].
- اظهار محبت: «قَوْلُ الرَّجُلِ لِلْمَرْأَةِ: إِنِّي أُحِبُّكِ، لَا يَذْهَبُ مِنْ قَلْبِهَا أَبَداً»[۷].
- تحمل اخلاق ناپسند: هر مردی که بداخلاقی زنش را تحمل کند، خداوند به او همان پاداشی را میدهد که به حضرت داوود برای صبرش بر بلا عطا فرمود. و هر زنی که بداخلاقی مردش را تحمل کند، خداوند به او ثواب آسیه (دختر مزاحم و همسر فرعون) را عطا میفرماید[۸].
- خدمت به خانواده: «مَنْ لَمْ يَأْنَفْ مِنْ خِدْمَةِ الْعِيَالِ فَهُوَ كَفَّارَةٌ لِلْكَبَائِرِ وَ يُطْفِي غَضَبَ الرَّبِّ وَ مُهُورُ الْحُورِ الْعِينِ وَ تَزِيدُ فِي الْحَسَنَاتِ وَ الدَّرَجَاتِ»[۹].
- خریدن هدیه برای خانواده: هر کس به بازار رود و هدیهای برای خانوادهاش خریداری کند، پاداش او مانند کسی است که برای نیازمندان صدقه میبرد. وقتی که هدیه را به خانه برد، اول به دختران بدهد؛ زیرا کسی که دخترش را خوشحال کند، مانند کسی است که یک بنده از فرزندان اسماعیل را آزاد کرده است. هر کس با دادن هدیه، چشم پسری را روشن کند، گویا از ترس خدا گریه کرده است و هر کس از ترس خدا بگرید، خداوند، او را به بهشت پرنعمتش وارد میکند[۱۰].
- عفت: «عِفُّوا عَنْ نِسَاءِ غَيْرِكُمْ تَعِفَّ نِسَاؤُكُمْ»[۱۱].[۱۲]
وظایف زن
- هماهنگی با شوهر:
- «إِنَّ لِلرَّجُلِ حَقّاً عَلَى امْرَأَتِهِ إِذَا دَعَاهَا تُرْضِيهِ وَ إِذَا أَمَرَهَا لَا تَعْصِيهِ وَ لَا تُجَاوِبُهُ بِالْخِلَافِ وَ لَا تُخَالِفُهُ»[۱۳].
- «لَا يَنْبَغِي لِلْمَرْأَةِ أَنْ تَتَصَدَّقَ بِشَيْءٍ مِنْ بَيْتِ زَوْجِهَا إِلَّا بِإِذْنِهِ فَإِنْ فَعَلَتْ ذَلِكَ كَانَ لَهُ الْأَجْرُ وَ عَلَيْهَا الْوِزْرُ»[۱۴].
- «أَيُّهَا النَّاسُ إِنَّ لِنِسَائِكُمْ عَلَيْكُمْ حَقّاً وَ لَكُمْ عَلَيْهِنَّ حَقّاً حَقُّكُمْ عَلَيْهِنَّ... وَ [أَنْ] لَا يُدْخِلْنَ أَحَداً تَكْرَهُونَهُ بُيُوتَكُمْ إِلَّا بِإِذْنِكُمْ»[۱۵].
- مهر و محبت: «لِلرَّجُلِ عَلَى المَرْأَةِ أَنْ تَلْزَمَ بَيْتَهُ وَ تَوَدَّدَهُ وَ تُحِبَّهُ وَ تُشْفِقَهُ وَ تَجْتَنِبَ سَخَطَهُ وَ تَتَّبِعَ مَرْضَاتَهُ وَ تُوفِيَ بِعَهْدِهِ وَ وَعْدِهِ»[۱۶].
- خودداری از آزار همسر:
- «وَيْلٌ لِامْرَأَةٍ أَغْضَبَتْ زَوْجَهَا وَ طُوبَى لِامْرَأَةٍ رَضِيَ عَنْهَا زَوْجُهَا»[۱۷].
- زنی که شوهرش را آزار دهد، خداوند، نماز و کار نیک زن را قبول نمیکند تا اینکه به مرد، کمک و او را راضی کند، اگرچه تمام عمر را روزه بگیرد و نماز بخواند و بندگان را آزاد و اموالش را در راه خدا انفاق کند. چنین زنی نخستین کسی است که وارد دوزخ میشود. مرد همچنین عذابی دارد اگر زنش را آزار دهد و به او ستم کند[۱۸].
- «أَيُّمَا امْرَأَةٍ آذَتْ زَوْجَهَا بِلِسَانِهَا لَمْ يَقْبَلِ اللَّهُ مِنْهَا صَرْفاً وَ لَا عَدْلًا وَ لَا حَسَنَةً مِنْ عَمَلِهَا حَتَّى تُرْضِيَهُ وَ إِنْ صَامَتْ نَهَارَهَا وَ قَامَتْ لَيْلَهَا»[۱۹].
- پرهیز از منت نهادن: «أَيُّمَا امْرَأَةٍ مَنَّتْ عَلَى زَوْجِهَا بِمَالِهَا فَتَقُولُ إِنَّمَا تَأْكُلُ أَنْتَ مِنْ مَالِي لَوْ أَنَّهَا تَصَدَّقَتْ بِذَلِكَ الْمَالِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ مِنْهَا إِلَّا أَنْ يَرْضَى عَنْهَا زَوْجُهَا»[۲۰].
- کمک به همسر: «أَيُّمَا امْرَأَةٍ أَعَانَتْ زَوْجَهَا عَلَى الْحَجِّ وَ الْجِهَادِ أَوْ طَلَبِ الْعِلْمِ أَعْطَاهَا اللَّهُ مِنَ الثَّوَابِ مَا يُعْطِي امْرَأَةَ أَيُّوبَ (ع)»[۲۱].
- تأمین امنیت روانی همسر: وظیفه زن نسبت به شوهرش این است که چراغ خانه را روشن کند. غذای مطبوع و نیکو بپزد و تا در خانه به پیشواز شوهرش برود و به او خوش آمد بگوید. سپس آب و حوله و تشت فراهم کند و دستهای او را بشوید و...[۲۲].
- پرهیز از لباس و زیور نامناسب در بیرون از خانه: «وَ نَهَى أَنْ تَلْبَسَ الْمَرْأَةُ إِذَا خَرَجَتْ ثَوْباً مَشْهُوراً أَوْ تَتَحَلَّى بِمَا لَهُ صَوْتٌ يُسْمَعُ»[۲۳].
- پرهیز از نگاه به نامحرم: «اشْتَدَّ غَضَبُ اللَّهِ عَلَى امْرَأَةٍ ذَاتِ بَعْلٍ مَلَأَتْ عَيْنَهَا مِنْ غَيْرِ زَوْجِهَا أَوْ غَيْرِ ذِي مَحْرَمٍ مِنْهَا وَ إِذَا فَعَلَتْ ذَلِكَ أَحْبَطَ اللَّهُ كُلَّ عَمَلٍ عَمِلَتْهُ»[۲۴].
- آراستن خود برای همسر: «إِنَّ مِنْ خَيْرِ نِسَائِكُمُ... الْمُتَبَرِّجَةَ مِنْ زَوْجِهَا الْحَصَانَ عَنْ غَيْرِهِ»[۲۵].[۲۶]
تربیت فرزندان
- «حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ أَنْ يُحْسِنَ اسْمَهُ وَ يُعَلِّمُهُ الْكِتَابَةَ وَ يُزَوِّجُهُ إِذَا بَلَغَ»[۲۷]. در روایتی دیگر افزوده است: «وَ مُحَسِّنَ أَدَبَهُ»[۲۸]؛ یعنی «ادب او را نیکو گرداند».
- «أَحَبُّ الْأَسْمَاءِ إِلَى اللَّهِ عَبْدُ اللَّهِ وَ عَبْدُ الرَّحْمَنِ»[۲۹].
- امام علی (ع) فرمود: «إِذَا سَمَّيْتُمُ الْوَلَدَ مُحَمَّداً فَأَكْرِمُوهُ- وَ أَوْسِعُوا لَهُ فِي الْمَجَالِسِ وَ لَا تُقَبِّحُوا لَهُ وَجْهاً»[۳۰]. در حدیث دیگری افزوده است: «فَلَا تَضْرِبُوهُ وَ لَا تَحْرِمُوهُ»[۳۱].
- «كُلُّ غُلَامٍ رَهِينٌ بِعَقِيقَتِهِ تُذْبَحُ عَنْهُ يَوْمَ سَابِعِهِ وَ يُحْلَقُ رَأْسُهُ وَ يُسَمَّى»[۳۲]
- «إِذَا غَرُبَتِ الشَّمْسُ فَكُفُّوا صِبْيَانَكُمْ فَإِنَّهَا سَاعَةٌ يُنْشَرُ فِيهَا الشَّيَاطِينُ»[۳۳].
- فرزندانتان را وقتی به هفت سالگی رسیدند، به نماز وادارید، و آنگاه که به ده سالگی رسیدند، اگر نماز نخواندند، آنها را تنبیه کنید و میان رخت خواب فرزندانتان فاصله اندازید[۳۴].
- «الْوَلَدُ سَيِّدٌ سَبْعَ سِنِينَ وَ خَادِمٌ سَبْعَ سِنِينَ وَ وَزِيرٌ سَبْعَ سِنِينَ»[۳۵].
- «مَنْ سَقَى وَلَدَهُ شَرْبَةَ مَاءٍ فِي صِغَرِهِ سَقَاهُ اللَّهُ سَبْعِينَ شَرْبَةً مِنْ مَاءِ الْكَوْثَرِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ»[۳۶].
- «حَقُّ الْوَلَدِ عَلَى وَالِدِهِ أَنْ يُعَلِّمَهُ الْكِتابَةَ وَ السَّبَاحَةَ وَ الرِّمَایَةَ وَ أَنْ لَا يَرْزُقَهُ إِلّا طِيباً»[۳۷].[۳۸]
مهربانی با افراد خانواده
«پیامبر خاتم (ص) در خانواده مهربان بود. نسبت به همسران خود هیچگونه خشونتی نمیکرد و این برخلاف خلق و خوی مکّیان بود. بدزبانی برخی از همسران خویش را تحمل میکرد تا آنجا که دیگران از این همه تحمل، رنج میبردند. او به حسن معاشرت با زنان توصیه و تأکید میکرد و میگفت: همه مردم دارای خصلتهای نیک و بد هستند. فرد نباید تنها جنبههای ناپسند همسر خویش را در نظر بگیرد و همسر خود را ترک کند؛ زیرا هرگاه از یک خصلت او ناراحت شود، خصلت دیگرش مایه خشنودی او است و این دو را باید با هم به حساب آورد.
او با فرزندان و با فرزندزادگان خود فوق العاده عطوف و مهربان بود و به آنها محبت میکرد. آنها را روی دامن خویش مینشاند، بر دوش خویش سوار میکرد و میبوسید و اینها هم برخلاف خلق و خوی رایج آن زمان بود. روزی در حضور یکی از اشراف یکی از فرزندزادگان خویش (حضرت مجتبی (ع)) را میبوسید. آن مرد گفت: من دو پسر دارم و هنوز حتی یک بار هیچ کدام از آنها را نبوسیده ام. پیامبر فرمود: «مَنْ لا یَرْحَمْ لا یُرْحَمْ؛ کسی که مهربانی نکند، رحمت خدا شامل حالش نمیشود»[۳۹].[۴۰].
منابع
پانویس
- ↑ «حق زن بر مرد این است که خرجی او را بدهد، لباس بپوشاند، نماز و روزه و زکات را - اگر در مال زن حق زکاتی است - به او یاد دهد و زن نیز در این کارها با او مخالفت نورزد». مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۳۸، ح۲.
- ↑ «شایستهترین مردم از نظر ایمانی، خوشاخلاقترین آنان و مهربانترین آنها با خانوادهاش است و من مهربانترین شما با خانوادهام هستم». وسائل الشیعه، ج۸، ص۵۰۷، ح۲۵.
- ↑ «با زنان مهربانی کنید و دلهایشان را به دست آورید تا با شما همراهی کنند و آنان را مجبور و خشمگین نکنید». مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۲، ح۲.
- ↑ «بهترین مردان امت من آن کسانی هستند که نسبت به خانواده خود خشن و متکبر نباشند و بر آنان ترحّم و نوازش روا دارند و به آنان آزار نرسانند». مکارم الاخلاق، باب ۸، فصل ۵، ص۲۱۶.
- ↑ «برادرم، جبرئیل به من خبر میداد و همواره سفارش زنان را میکرد تا آنجا که گمان کردم برای شوهر جایز نیست به زنش حتی «اُفّ» هم بگوید». مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۲، ح۲.
- ↑ «هر بندهای که ایمانش به خدا بیشتر باشد، به همسرش بیشتر اظهار علاقه و محبت میکند». بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۲۸، ح۲۸.
- ↑ «این گفتار شوهر به همسرش که «من تو را دوست دارم»، هرگز از قلب زن بیرون رفتنی نیست». وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۰، ح۹.
- ↑ بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۴۷، ح۳۰.
- ↑ «هر کس از خدمت به خانوادهاش روی برنتابد و شکایت نکند، این کار کفاره گناهان بزرگ و خاموش کننده خشم الهی و مهریه حورالعین و زیادکننده حسنات و درجات اوست». بحارالانوار، ج۱۰۴، ص۱۳۲، ح۱.
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۲۲۷، ح۱.
- ↑ «نسبت به زنان دیگران عفت داشته باشید، تا دیگران نیز نسبت به زنان شما عفت داشته باشند». مستدرک الوسائل، ج۱۵، ص۱۷۴، ح۵.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، کانون محبت ص ۷۶.
- ↑ «مرد حقی بر همسرش دارد و آن حق این است که چنانچه او را صدا بزند، پاسخ دهد و هنگامی که به او دستوری بدهد، سرپیچی نکند و جواب مخالف ندهد و با او مخالفت نورزد». مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۳۸، ح۲.
- ↑ «برای زن سزاوار نیست که از خانه شوهرش چیزی را صدقه بدهد مگر با اجازه او. پس اگر زن چنین کاری کرد، پاداش صدقه برای مرد و گناه برای زن است». مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۳۸، ح۲.
- ↑ «مردم! زنها بر شما حقی دارند و شما هم بر آنها حقی دارید. حق شما بر زنانتان این است که کسی را که شما رضایت ندارید، بدون اجازه به خانه تان نیاورند». بحارالانوار، ج۷۶، ص۳۴۸، ح۱۳.
- ↑ «حق مرد بر زن این است که زن ملازم خانه باشد و به شوهرش دوستی و محبت و مهربانی ورزد و از خشم او دوری کند و آنچه را مورد رضایت اوست، انجام دهد و به پیمانها و وعدههای وی وفادار باشد». مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۳۸، ح۲.
- ↑ «وای بر زنی که شوهرش را به خشم آورد و خوشا به حال زنی که شوهرش از او راضی باشد»
- ↑ وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۱۶، ح۱.
- ↑ «هر زنی که شوهرش را با زبانش بیازارد، خداوند هیچ کار واجب و مستحبی را از او نمیپذیرد و هیچ کار نیکش را قبول نمیکند تا وقتی که شوهرش را راضی کند، اگرچه روزها را روزه بگیرد و شبها عبادت کند». بحارالانوار، ج۱۰۳، ص۲۴۴، ح۱۵.
- ↑ «هر زنی که با ثروتش بر شوهرش منت گذارد و به او بگوید: «تو از ثروت من میخوری»، اگر این ثروت را در راه خدا صدقه بدهد، خدا از او نمیپذیرد تا آنکه شوهرش از او راضی شود». مکارم الاخلاق، باب ۸، فصل ۲، ص۲۰۲.
- ↑ «هر زنی که در حج و جهاد و دانشاندوزی به شوهرش کمک کند، خداوند آن پاداشی را که به زن حضرت ایوب (ع) داده است، به او میدهد». مکارم الاخلاق، باب ۸، فصل ۲، ص۲۰۱.
- ↑ مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۵۴، ح۲.
- ↑ «نهی شده است که زنان هنگامی که از خانه بیرون میروند، لباس شهرت و انگشتنما بپوشند یا زینت صدادار داشته باشند». مستدرک الوسائل، ج۱۴، ص۲۸۰، ح۵.
- ↑ «هر زن شوهرداری که چشمش را از نگاه کردن به غیرشوهرش و غیرمحارمش پر کند، مورد غضب شدید پروردگار قرار میگیرد. پس اگر این زن چنین کند، خداوند، پاداش هر کاری را که انجام داده است، از بین میبرد و محو میکند». وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۷۱، ح۲.
- ↑ «بهترین زنان شما آن زنی است که برای شوهرش آرایش و زینت میکند، ولی خود را از بیگانگان میپوشاند»
- ↑ اسحاقی، سید حسین، کانون محبت ص ۷۹.
- ↑ «حق فرزند بر پدرش این است که اسم نیکو بر او بگذارد و هنگام بالغ شدن برای ازدواج او اقدام کند و به او خواندن و نوشتن بیاموزد». بحارالانوار، ج۷۱، ص۸۰.
- ↑ کنزالعمال، ص۴۱۸.
- ↑ «دوست داشتنیترین نامها برای خداوند، عبدالله و عبدالرحمان است». کنزالعمال، ص۴۱۸.
- ↑ «وقتی اسم فرزندتان را محمد گذاشتید، به او احترام بگذارید و برای او در مجلسی، جای وسیع فراهم کنید و برای او رو ترش نکنید». کنزالعمال، ح۴۵۱۹۸.
- ↑ «او را نزنید و (از چیزی که نیاز دارد) محروم نگذارید» کنزالعمال، ح۴۵۱۹۷.
- ↑ «هر فرزندی (پسری) در گرو عقیقه است و برای او در روز هفتم ولادت باید (حیوانی) ذبح شود و سر او تراشیده شود و بر او اسم نهاده شود».
- ↑ «وقتی خورشید غروب کرد، جلو بچههایتان را حفظ کنید؛ چون آن لحظه، لحظهای است که شیطانها پخش میشوند». کنزالعمال، ح۴۵۳۱۹.
- ↑ کنزالعمال، ح۴۵۳۲۹.
- ↑ «فرزند تا هفت سالگی آقاست (به او دستور ندهید) و تا هفت سال بعد (تا ۱۴ سالگی) خادم است (از او خدمت بکشید و به او امر و نهی کنید) و در هفت سال بعد (تا ۲۱ سالگی) وزیر است (با او مشورت کنید)». کنزالعمال، ح۴۵۳۳۸.
- ↑ «آنکه به فرزندش در کوچکی یک جرعه آب بنوشاند، خداوند در قیامت به او هفتاد جرعه از آب کوثر خواهد نوشانید». کنزالعمال، ح۴۵۳۳۹.
- ↑ «حق فرزند بر پدر آن است که به او خواندن و نوشتن و شناگری و تیراندازی بیاموزد و جز مال پاکیزه و حلال به او ندهد». کنزالعمال، ح۴۵۳۳۹.
- ↑ اسحاقی، سید حسین، کانون محبت ص ۸۳.
- ↑ مرتضی مطهری، مقدمهای بر جهانبینی اسلامی، ص۲۳۶ و ۲۳۷.
- ↑ اردشیری لاجیمی، حسن، سیره نبوی از نگاه استاد مطهری ص ۴۱.