آخرت در فلسفه اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۲: | خط ۲: | ||
| موضوع مرتبط = آخرت | | موضوع مرتبط = آخرت | ||
| عنوان مدخل = آخرت | | عنوان مدخل = آخرت | ||
| مداخل مرتبط = [[آخرت در لغت]] - [[آخرت در قرآن]] - [[آخرت در فقه اسلامی]] - [[آخرت در کلام اسلامی]] - [[آخرت در فلسفه اسلامی]] - [[آخرت در معارف دعا و زیارات]] - [[آخرت در معارف و سیره علوی]] - [[آخرت در معارف و سیره فاطمی]] - [[آخرت در معارف و سیره سجادی]] - [[آخرت در معارف و سیره رضوی]] - [[آخرت در معارف و سیره حسینی]] - [[آخرت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | | مداخل مرتبط = [[آخرت در لغت]] - [[آخرت در قرآن]] - [[آخرت در حدیث]] - [[آخرت در فقه اسلامی]] - [[آخرت در کلام اسلامی]] - [[آخرت در فلسفه اسلامی]] - [[آخرت در معارف دعا و زیارات]] - [[آخرت در معارف و سیره علوی]] - [[آخرت در معارف و سیره فاطمی]] - [[آخرت در معارف و سیره سجادی]] - [[آخرت در معارف و سیره رضوی]] - [[آخرت در معارف و سیره حسینی]] - [[آخرت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]] | ||
| پرسش مرتبط = | | پرسش مرتبط = | ||
}} | }} | ||
نسخهٔ کنونی تا ۱۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۷:۵۸
آخرت از اصول و مبانی اعتقادی اسلام است. این اصل پس از توحید بالاترین اصل است و در قرآن نیز به این موضوع اشاره شده است. عالم آخرت با جبروت رابطه داشته و از عالم دنیا متمایز است. باید توجه داشت خداوند خیر مطلق است و هرچه می آفریند خیر است و اگر شروری در عالم وجود دارد نسبت به دیگران شر است.
مبانی فرجامشناختی
از جمله اصول و مبانی اعتقادی که در فلسفه سیاسی اسلام بسیار تأثیرگذار است بحث از «فرجام تاریخ» و «پس از تاریخ» است. باور داشت وراثت صالحان و مستضعفان در روی زمین و فلاح و رستگاری آنها در قیامت دو عنصر مبنایی و کلیدی است که حوزههای مختلف اندیشه دینی را مشروب میسازد. در مورد تداوم حیات بعد از مرگ و تأثیر آن در اندیشه سیاسی معتقدند زندگی با مردن تمام نمیشود. مجموعه آموزههای اسلام به فرجام سعادت ختم میشوند[۱].
در مجموعه آموزههای اسلام دومین اصل مهم اعتقادی فرجام عالم و «قیامت» است. «این اصل یکی از آن اصول بسیار تعیین کننده در اعتقادات انسان است. بعد از اصل توحید از همه اصول اسلامی بالاتر اصل قیامت است»[۲].
زندگی واقعی در فرجام این عالم است[۳]، همه دنیا مقدمه آخرت است. «زندگی این دنیا در نظر انبیاء یک مقدمه است برای زندگی طولانیتر، وسیعتر، پرمخاطرهتری که از لحظه مرگ شروع میشود. دنیا را پیغمبران مزرعه آخرت معرفی کرده اند»[۴]. انسان و بقیه موجودات آفرینش در بینش اسلامی حرکتشان، صیرورتشان به سمت پروردگار است. هنر بزرگ پیغمبران الهی این است که این غایت قصوی را، این مقصد اعلی را به بشر معرفی کنند. بهترین انسانها آن انسانی است که این راه میشناسد، راه خدا را میشناسد، هدف عالم وجود را میشناسد که هدف خلقت هم همین است و از نیروهای خود استفاده میکند برای رسیدن به این راه از طبیعت هم استفاده میکند[۵].[۶]
رابطه عالم آخرت با عالم جبروت
غالب حکما اذعان داشتهاند که عالم آخرت همان عالم جبروت در سیر صعودی است. به این معنا که انسان به قوس نزولی از عالم جبروت به عالم ماده آمده و در قوس صعودی به سوی آن باز میگردد[۷].
تمایز عالم آخرت و عالم دنیا
عالم آخرت کاملاً متفاوت از عالم طبیعت و ناسوت است؛ زیرا در عالم آخرت، نفس و دیگر امور به شکل کامل ظهور پیدا خواهند کرد و هرچه نفس در آن ظهور دارد به طور شدت در بروز خواهد بود. عالم آخرت را از آن جهت معاد مینامند که انسان در آن عالم همانطور که آفریده شده است بازگردانده میشود[۸] اما این امر به انسان اختصاص ندارد؛ بلکه حشر آخرت شامل حیوانات، جنیان و حتی فرشتگان نیز میشود[۹].[۱۰]
معاد روحانی و معاد جسمانی
مسأله مهم در مورد عالم آخرت تبیین حقیقت و اثبات معاد روحانی و جسمانی است؛ درباره معاد روحانی میتوان گفت: نفس، امری مجرد است که از سنخ اجسام و جسمانیات نیست و ویژگی آن متمایز از آنهاست و مجردات برخلاف اجسام و جسمانیات، فاسد نشدنی هستند[۱۱].
نظام احسن جهان
خداوند متعال، عالم هستی را بر اساس نظام احسن و اصلح آفریده است و صلح و اتقن، در صورت امکان و عدم مانع، واجب است. در حقیقت عنایت یکی از صفات فعلی خداوند است به این معنا که خداوند هم علم فعلی به نظام احسن دارد و هم اینکه در افعال خود احکام و اتقان دارد و بر همه افعال او مصالحی مترتب است[۱۲] .
اگر خداوند عادل و حکیم بوده و با صفت عنایت خود، عالم را براساس نظام احسن آفریده است، وجود امراض، رنجها، بلایای طبیعی مانند سیل و زلزله و گرفتاریهای اجتماعی چگونه با عدل الهی سازگار هستند و وجود شرور در مقابل عدل الهی چه توجیهی دارند؟
پاسخ: علت این امر آن است که همه افعال وجود هستند و وجود نیز شر نیست، بلکه خیر محض است و در مقابل، شرور بالذات اعدام و در نتیجه بطلان محض هستند ولی شرور بالعرض که به معنای عدم وجود خیر است مانع کمال و مراتب کمالیه وجودات هستند و نمیگذارند آنها خود را تکمیل نمایند[۱۳].
اشکال: چگونه ممکن است از منشأ واحدی هم خیر و هم شر صادر شود؟ واجب که باید آن را بسیط و غیر مرکب خیرات من جمیع الجهات بدانیم، نمیتواند منشأ دو مفهوم متقابل و منشأ خیرات و شرور باشد و باید دو مبدأ خیر و شر و دو واجب خیّر و شریر باشد [۱۴].
پاسخ: مبدأ خیر بودن منافاتی ندارد با اینکه چیزی را که خیر آن از ضررش بیشتر است بیافریند و در واقع همه شرور عالم، اموری عدمی بوده و عدم نیز بطلان محض است و مبدأیی ندارند و تنها امور متحصل و متحقق مبدأ دارند. بنابراین اطلاق خیر و شرّ به کمال و نقص در ذات یا در صفات و در وجود و کمالات وجود میشود و تمامی آنچه بالذات خیر هستند به حقیقت وجود رجوع میکنند[۱۵].[۱۶]
نتیجه
نوع شناخت جهان تأثیر بهسزایی در نوع نگرش به نظامهای اجتماعی و نحوه زندگی اجتماعی دارد. اگر انسان جهان را منحصر در عالم ماده و حس بپندارد، روابط انسانها نیز بر اساس همین نگرش رقم میخورد اما اگر شناخت انسان از جهان هستی و عوالم آن دایره گستردهای داشته باشد و انسان عالم هستی را آنگونه که شایسته است بشناسد، وجود آن عوالم را در تنظیم قوانین اجتماعی و روابط بین انسانها مؤثر میبیند و با حس و عقل خود نمیتواند شناختی کامل بیابد، قوانین انبیای الهی را چراغ اعمال این جهانی خود قرار میدهد تا اینکه هم دچار بحرانهای انسان معاصر نشود و هم سعادت اخروی وی تأمین شود[۱۷].
جستارهای وابسته
منابع
پانویس
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار با کارگزاران نظام به مناسبت عید سعید فطر، ۱/۱۲/۱۳۷۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در رابطه با پرتوی از قرآن، ۱۱/۹/۱۳۶۲.
- ↑ سوره عنکبوت، آیه ۶۴.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در خطبههای نماز جمعه تهران، ۶/۳/۱۳۷۶.
- ↑ حضرت آیتالله خامنهای، بیانات در دیدار عمومی با مردم، ۱۸/۷/۱۳۷۵.
- ↑ مهاجرنیا، محسن، مقاله «نظام سیاست اسلامی»، منظومه فکری آیتالله العظمی خامنهای ج۲، ص۷۷۳.
- ↑ محمدی منفرد، بهروز، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص۲۱۶.
- ↑ امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۳، ص۵۸۹.
- ↑ امام خمینی، شرح دعای سحر، ص۳۲.
- ↑ محمدی منفرد، بهروز، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص۲۱۶.
- ↑ امام خمینی، اربعین حدیث، ص۱۹۹.
- ↑ امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۱، ص۳۰.
- ↑ امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۹۳.
- ↑ امام خمینی، تقریرات فلسفه، ج۲، ص۹۱.
- ↑ امام خمینی، شرح چهل حدیث، ص۶۴۰.
- ↑ محمدی منفرد، بهروز، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص۲۲۱.
- ↑ محمدی منفرد، بهروز، مقاله «جهانشناسی اسلامی»، منظومه فکری امام خمینی، ص۲۲۳.