بحث:امنیت: تفاوت میان نسخهها
خط ۴۳: | خط ۴۳: | ||
===نخست: بررسی وضعیت امنیت در زمان حکومت بنیامیه=== | ===نخست: بررسی وضعیت امنیت در زمان حکومت بنیامیه=== | ||
# '''شرایط سیاسی اجتماعی جامعه اسلامی''': | # '''شرایط سیاسی اجتماعی جامعه اسلامی''': | ||
## '''آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فردی مردم در زمان بنیامیه''': در زمان حکومت معاویه و پس از او یزید، آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فردی مردم به شدت محدود شده بود. از لحاظ سیاسی، هرگونه اعتراض و مخالفت با حکومت بنی امیه، به شدت سرکوب میشد. مخالفان و منتقدان سیاسی اغلب زندانی یا تبعید میشدند. آزادی بیان و اظهارنظر وجود نداشت و تمامی مکاتبات و نامهنگاریها تحت کنترل شدید نیروهای امنیتی حکومت بود. حاکم اسلامی بر اساس حکم الهی شرعی انتخاب نمیشد و خلفای بنی امیه با زور به قدرت میرسیدند. همچنین: والیان و کارگزاران نظام بر اساس معیارهای درستی گمارده نمیشدند. از لحاظ اجتماعی نیز، آزادیهای اجتماعی و فرهنگی مردم به شدت محدود شده بود. اجتماعات و گردهماییهای غیرهمسو با حاکمیت بنیامیه به شدت مورد حساسیت سلطهگران بود. مخالفان سیاسی و اقلیتهای مذهبی و قومی تحت ستم و آزار بودند. همچنین آزادیهای فردی نیز پایمال میشد. حریم خصوصی افراد محترم شمرده نمیشد. شهروندان امنیت جانی و مالی لازم را نداشتند. شکنجه و زندان بدون محاکمه، امری عادی بود. بنابراین میتوان گفت که در دوران بنی امیه، آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فردی مردم به شدت نقض میشد و جامعه در یک فضای خفقان، اختناق و بیعدالتی به سر میبرد. حکومت مستبد بنی امیه مانع از بروز آزادیهای مشروع مردم میشد. | ## '''نبود آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فردی مردم در زمان بنیامیه''': در زمان حکومت معاویه و پس از او یزید، آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فردی مردم به شدت محدود شده بود. از لحاظ سیاسی، هرگونه اعتراض و مخالفت با حکومت بنی امیه، به شدت سرکوب میشد. مخالفان و منتقدان سیاسی اغلب زندانی یا تبعید میشدند. آزادی بیان و اظهارنظر وجود نداشت و تمامی مکاتبات و نامهنگاریها تحت کنترل شدید نیروهای امنیتی حکومت بود. حاکم اسلامی بر اساس حکم الهی شرعی انتخاب نمیشد و خلفای بنی امیه با زور به قدرت میرسیدند. همچنین: والیان و کارگزاران نظام بر اساس معیارهای درستی گمارده نمیشدند. از لحاظ اجتماعی نیز، آزادیهای اجتماعی و فرهنگی مردم به شدت محدود شده بود. اجتماعات و گردهماییهای غیرهمسو با حاکمیت بنیامیه به شدت مورد حساسیت سلطهگران بود. مخالفان سیاسی و اقلیتهای مذهبی و قومی تحت ستم و آزار بودند. همچنین آزادیهای فردی نیز پایمال میشد. حریم خصوصی افراد محترم شمرده نمیشد. شهروندان امنیت جانی و مالی لازم را نداشتند. شکنجه و زندان بدون محاکمه، امری عادی بود. بنابراین میتوان گفت که در دوران بنی امیه، آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فردی مردم به شدت نقض میشد و جامعه در یک فضای خفقان، اختناق و بیعدالتی به سر میبرد. حکومت مستبد بنی امیه مانع از بروز آزادیهای مشروع مردم میشد. | ||
## '''امنیت جانی و مالی مردم تحت حاکمیت بنیامیه''': در دوران حکومت معاویه و یزید، امنیت جانی و مالی مردم به شدت تهدید میشد و مردم از امنیت لازم برخوردار نبودند. از لحاظ جانی، مخالفان و منتقدان حکومت همواره در معرض خطر جانی قرار داشتند. شکنجه، زندان و اعدامهای خودسرانه امری عادی به شمار میرفت. حتی شهروندان عادی نیز از امنیت جانی برخوردار نبودند و گاه به بهانههای واهی زندانی یا مجازات میشدند. از لحاظ مالی نیز وضعیت نابسامان بود. مأموران حکومتی به صورت خودسرانه اموال و دارایی مردم را غارت میکردند. مالیاتهای سنگین بر مردم تحمیل میشد و ثروتهای عمومی توسط حکام بنی امیه غارت میگردید. دزدی و راهزنی نیز رواج داشت. علاوه بر اینها، نبود نهادها و سازوکارهای حقوقی و قضایی مناسب برای حفاظت از جان و مال مردم، وضعیت را بدتر میکرد. در مجموع، میتوان گفت که در دوران بنی امیه، مردم فاقد ابتداییترین حقوق شهروندی بودند و نه جان و نه مال آنان در امان نبود. این وضعیت نشاندهنده فقدان امنیت اجتماعی در آن زمان است. | ## '''انعدام امنیت جانی و مالی مردم تحت حاکمیت بنیامیه''': در دوران حکومت معاویه و یزید، امنیت جانی و مالی مردم به شدت تهدید میشد و مردم از امنیت لازم برخوردار نبودند. از لحاظ جانی، مخالفان و منتقدان حکومت همواره در معرض خطر جانی قرار داشتند. شکنجه، زندان و اعدامهای خودسرانه امری عادی به شمار میرفت. حتی شهروندان عادی نیز از امنیت جانی برخوردار نبودند و گاه به بهانههای واهی زندانی یا مجازات میشدند. از لحاظ مالی نیز وضعیت نابسامان بود. مأموران حکومتی به صورت خودسرانه اموال و دارایی مردم را غارت میکردند. مالیاتهای سنگین بر مردم تحمیل میشد و ثروتهای عمومی توسط حکام بنی امیه غارت میگردید. دزدی و راهزنی نیز رواج داشت. علاوه بر اینها، نبود نهادها و سازوکارهای حقوقی و قضایی مناسب برای حفاظت از جان و مال مردم، وضعیت را بدتر میکرد. در مجموع، میتوان گفت که در دوران بنی امیه، مردم فاقد ابتداییترین حقوق شهروندی بودند و نه جان و نه مال آنان در امان نبود. این وضعیت نشاندهنده فقدان امنیت اجتماعی در آن زمان است. | ||
## سرکوب مخالفان و معترضان به حکومت بنیامیه | ## '''سرکوب مخالفان و معترضان به حکومت بنیامیه''': | ||
## شیوع خشونت و درگیریهای سیاسی و اجتماعی در آن دوران | ## شیوع خشونت و درگیریهای سیاسی و اجتماعی در آن دوران | ||
## میزان امنیت مرزها و تهدیدات خارجی علیه حکومت اسلامی | ## میزان امنیت مرزها و تهدیدات خارجی علیه حکومت اسلامی |
نسخهٔ ۱۷ اوت ۲۰۲۳، ساعت ۱۵:۰۱
حفظ امنیت جامعه در معارف و سیره حسینی
نخست: تبیین مفهوم امنیت در آموزههای اسلامی
1-1- تعریف لغوی و اصطلاحی امنیت
1-2- اهمیت و جایگاه امنیت در آموزههای اسلامی
1-3- انواع امنیت در جامعه اسلامی (امنیت فردی، اجتماعی، فکری، فرهنگی و ...)
1-4- شاخصها و معیارهای سنجش امنیت در جامعه اسلامی
1-5- عوامل تأثیرگذار بر امنیت در جامعه اسلامی
1-6- راهکارهای تأمین امنیت در جامعه اسلامی با تأکید بر آموزههای دینی
1-7- بررسی تطبیقی دیدگاه اسلام و سایر مکاتب درباره امنیت
دوم: بررسی جایگاه امنیت در جامعه اسلامی از منظر قرآن و سنت
2-1- بررسی وضعیت سیاسی جامعه اسلامی پس از رحلت پیامبر اکرم(ص)
2-2- شرایط سیاسی در دوران خلافت امویان با تمرکز بر عصر معاویه و یزید
2-3- بررسی اوضاع اجتماعی جامعه اسلامی در عصر امام حسین(ع)
2-4- تحلیل شرایط فرهنگی و مذهبی جامعه در زمان امام حسین(ع)
2-5- نقش حاکمان بنی امیه در ایجاد ناامنی و تزلزل در جامعه اسلامی
2-6- بررسی جریانها و گروههای سیاسی و اجتماعی موثر بر امنیت در این دوره
سوم: تحلیل شرایط سیاسی و اجتماعی جامعه در زمان امام حسین (ع)
چهارم: شناسایی عوامل تهدیدکننده امنیت در زمان امام حسین (ع)
پنجم: بررسی راهبردها و اقدامات امام حسین(ع) در جهت حفظ امنیت جامعه
ششم: تبیین نقش قیام امام حسین(ع) در بازگرداندن امنیت به جامعه اسلامی
هفتم: بررسی آثار و پیامدهای قیام امام حسین(ع) در تحقق امنیت پایدار در جامعه
طرح دوم
نخست: بررسی وضعیت امنیت در زمان حکومت بنیامیه
- شرایط سیاسی اجتماعی جامعه اسلامی:
- نبود آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فردی مردم در زمان بنیامیه: در زمان حکومت معاویه و پس از او یزید، آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فردی مردم به شدت محدود شده بود. از لحاظ سیاسی، هرگونه اعتراض و مخالفت با حکومت بنی امیه، به شدت سرکوب میشد. مخالفان و منتقدان سیاسی اغلب زندانی یا تبعید میشدند. آزادی بیان و اظهارنظر وجود نداشت و تمامی مکاتبات و نامهنگاریها تحت کنترل شدید نیروهای امنیتی حکومت بود. حاکم اسلامی بر اساس حکم الهی شرعی انتخاب نمیشد و خلفای بنی امیه با زور به قدرت میرسیدند. همچنین: والیان و کارگزاران نظام بر اساس معیارهای درستی گمارده نمیشدند. از لحاظ اجتماعی نیز، آزادیهای اجتماعی و فرهنگی مردم به شدت محدود شده بود. اجتماعات و گردهماییهای غیرهمسو با حاکمیت بنیامیه به شدت مورد حساسیت سلطهگران بود. مخالفان سیاسی و اقلیتهای مذهبی و قومی تحت ستم و آزار بودند. همچنین آزادیهای فردی نیز پایمال میشد. حریم خصوصی افراد محترم شمرده نمیشد. شهروندان امنیت جانی و مالی لازم را نداشتند. شکنجه و زندان بدون محاکمه، امری عادی بود. بنابراین میتوان گفت که در دوران بنی امیه، آزادیهای سیاسی، اجتماعی و فردی مردم به شدت نقض میشد و جامعه در یک فضای خفقان، اختناق و بیعدالتی به سر میبرد. حکومت مستبد بنی امیه مانع از بروز آزادیهای مشروع مردم میشد.
- انعدام امنیت جانی و مالی مردم تحت حاکمیت بنیامیه: در دوران حکومت معاویه و یزید، امنیت جانی و مالی مردم به شدت تهدید میشد و مردم از امنیت لازم برخوردار نبودند. از لحاظ جانی، مخالفان و منتقدان حکومت همواره در معرض خطر جانی قرار داشتند. شکنجه، زندان و اعدامهای خودسرانه امری عادی به شمار میرفت. حتی شهروندان عادی نیز از امنیت جانی برخوردار نبودند و گاه به بهانههای واهی زندانی یا مجازات میشدند. از لحاظ مالی نیز وضعیت نابسامان بود. مأموران حکومتی به صورت خودسرانه اموال و دارایی مردم را غارت میکردند. مالیاتهای سنگین بر مردم تحمیل میشد و ثروتهای عمومی توسط حکام بنی امیه غارت میگردید. دزدی و راهزنی نیز رواج داشت. علاوه بر اینها، نبود نهادها و سازوکارهای حقوقی و قضایی مناسب برای حفاظت از جان و مال مردم، وضعیت را بدتر میکرد. در مجموع، میتوان گفت که در دوران بنی امیه، مردم فاقد ابتداییترین حقوق شهروندی بودند و نه جان و نه مال آنان در امان نبود. این وضعیت نشاندهنده فقدان امنیت اجتماعی در آن زمان است.
- سرکوب مخالفان و معترضان به حکومت بنیامیه:
- شیوع خشونت و درگیریهای سیاسی و اجتماعی در آن دوران
- میزان امنیت مرزها و تهدیدات خارجی علیه حکومت اسلامی
- گسترش ظلم و فساد در دستگاه حاکمیت بنیامیه
- تضعیف نهادهای قضایی و انتظامی در زمان بنیامیه
- علل و عوامل ناامنی در دوران حکومت بنیامیه:
- سرکوب شدید مخالفان سیاسی بنیامیه و نقض حقوق و آزادیهای شهروندی
- اعمال خشونت و شکنجه علیه معترضان به ویژه گروههای مذهبی
- تضعیف نهادهای انتظامی و امنیتی و گسترش بیقانونی
- عدم پاسخگویی دستگاه قضایی به ظلم و جنایتهای حکومت
- تحریک اختلافات قومی و مذهبی در میان گروههای مختلف مردم
- تسلط عناصر فاسد و غارتگر بر منابع و ثروتهای عمومی
- غفلت از تأمین امنیت مرزها و مناطق حاشیهای حکومت
- گسترش احساس ناامنی و بیعدالتی در میان اقشار مختلف مردم
دوم: اهداف و انگیزههای امنیتی امام حسین(ع) در قیام علیه بنیامیه
- اهداف امنیتی امام حسین(ع) از قیام علیه بنیامیه:
- پایان دادن به سرکوب و خفقان سیاسی توسط بنیامیه
- مبارزه با ناامنی و بیثباتی ناشی از حکومت ظالمانه بنیامیه
- برقراری امنیت و آزادیهای سیاسی و اجتماعی مردم
- جهت حفاظت از جان و مال و ناموس مردم در برابر حکومت غاصب
- رفع تهدیدات امنیتی گسترده علیه مخالفان سیاسی
- جهت فراهم کردن فضای امن برای احیای مکتب اهلبیت(ع)
- حفظ امنیت فکری و اعتقادی مسلمانان در برابر انحرافات
- انگیزههای امنیتی امام حسین(ع) برای بازگرداندن امنیت به جامعه:
- خاتمه دادن به نقض گسترده حقوق و آزادیهای مردم
- پایان دادن به سرکوب خشن مخالفان سیاسی توسط حکومت
- جلوگیری از تهدیدات جانی و مالی علیه شهروندان بیگناه
- رفع ترس و وحشت ناشی از حکومت ستمگر بنیامیه
- فراهم کردن امنیت لازم برای عبادت و پرستش آزادانه مردم
- تضمین حفظ جان و ناموس مردم در مقابل حاکمیت جور
سوم: روشها و راهکارهای امام حسین(ع) برای بازگرداندن امنیت
- روشهای مقابله امام حسین(ع) با عوامل ناامنی:
- تلاش امام حسین(ع) برای افشاگری و آگاهسازی مردم نسبت به جنایات و ظلم حکومت یزید
- تحریم و قطع همکاری امام حسین(ع) با دستگاه حکومت ظالم بنیامیه
- تدارک و بسیج نیروهای مؤمن و آزادیخواه برای قیام علیه حکومت یزید
- موضعگیری قاطع امام حسین(ع) علیه حاکمیت جور و دعوت مردم به مبارزه با ظلم
- الگوسازی و الهامبخشی امام(ع) به مردم برای مقاومت و ایستادگی در برابر ستم
- تبیین صحیح معارف و آموزههای دینی به منظور مبارزه با انحرافات و بدعتها
- ترویج فرهنگ شهادتطلبی و ایثار در راه دفاع از حق و عدالت
- جلب همراهی و پشتیبانی افراد و گروههای مؤثر جامعه علیه حکومت ستمگر
- تلاش برای بسیج و مشارکت مردم:
- دعوت مردم به پیوستن و همراهی با قیام امام حسین(ع) علیه ظلم
- بیان آسیبها و تبعات سکوت در برابر ظلم و ترغیب مردم به مقاومت
- تبیین اهداف واقعی قیام امام حسین(ع) برای مردم و جلب حمایت آنها
- ترسیم چشمانداز مطلوب آینده و حکومت عدل پس از سرنگونی ظالمان
- القای احساس مسئولیت در مردم برای دفاع از اسلام و ارزشهای آن
- تشویق و ترغیب یاران و خاندان به همراهی و فداکاری در رکاب امام(ع)
- پاسخگویی به شبهات مطرح شده در مورد قیام و رفع تردیدها
- الهامبخشی و الگوسازی برای جلب مشارکت عمومی در قیام علیه ظلم
- نقش شهادت امام حسین(ع):
- نقش شهادت امام حسین(ع) در برانگیختن مردم برای مبارزه با حکومت ظالمانه یزید
- تأثیر شهادت امام(ع) در تضعیف مشروعیت و اقتدار سیاسی حکومت یزید
- کارکرد شهادت امام حسین(ع) در افزایش آگاهی مردم نسبت به جنایات حکومت
- تسریع سقوط حکومت یزید در پی شهادت امام حسین(ع) و ایجاد فضای ناامنی
- الگوسازی امام حسین(ع) از طریق شهادتش برای مقاومت در برابر حکومتهای ظالم
- تداوم راه و هدف امام حسین(ع) از طریق شهادت وی در مبارزه با ظلم و ستم
چهارم: نتایج و پیامدهای امنیتی قیام امام حسین(ع)
- آثار و پیامدهای قیام بر امنیت جامعه اسلامی:
- کاهش سرکوب و خفقان سیاسی پس از سقوط حکومت یزید
- افزایش امنیت جانی و مالی مردم در پی تضعیف حکومت یزید
- کاهش تهدیدات و خطرات امنیتی علیه مخالفان سیاسی و مذهبی
- بازگشت نسبی آرامش و امنیت به جامعه پس از شهادت امام حسین(ع)
- تقویت باور مردم به لزوم مقاومت در برابر حکومتهای ستمگر
- الگوسازی امام حسین(ع) در مبارزه با حکومتهای غاصب و طاغوتی
- تداوم راه و هدف امام(ع) در تأمین عدالت و امنیت برای مردم
- دستاوردهای قیام در بازگرداندن ثبات و آرامش:
- کاهش خشونتهای سیاسی و اجتماعی پس از سقوط حکومت یزید
- کاهش تنشها و درگیریهای مذهبی و قومی در جامعه
- بازسازی نسبی نهادهای عدلی و انتظامی جامعه توسط حکومتهای بعدی
- افزایش امنیت روانی و رفع ترس و وحشت در میان عموم مردم
- تقویت امید به آینده و احساس امنیت در جامعه پس از شهادت امام(ع)
- تداوم الگوی مقاومت امام حسین(ع) علیه حکومتهای ستمگر در طول تاریخ
- الهامبخشی قیام امام(ع) به جنبشهای عدالتخواهانه و آزادیبخش
- ترویج فرهنگ ایستادگی در برابر ظلم و استبداد در جامعه
معناشناسی
امنیت، یک موهبت بزرگ الهی و نیاز مهم فطری انسان است. احساس امنیت روانی، از برجستهترین ویژگیهای شخصیتی افراد خلاق و سالم است. احساس امنیت روانی، آن زمان میتواند به صورت مطلوب در میان مردم یک جامعه وجود داشته باشد، که افراد بدون دغدغه خاطر و به دور از اندیشه پیدا کردن فردی صاحب نفوذ، در کوتاهترین زمان ممکن و در تمام اوقات شبانهروز، به امکانات مادی و معنوی دسترسی داشته باشند[۱].
پانویس
- ↑ افروز، غلام علی، احساس امنیت، سرمقاله مجله پیوند، نشریه ماهانه آموزشی- تربیتی، شماره ۲۳۱، تهران، دیماه ۱۳۷۷: http://magpayvand.ir/index.php?route=product/category&path=۰&page=۱۹.