کشف معصوم در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش برچسب: پیوندهای ابهامزدایی |
|||
خط ۶: | خط ۶: | ||
}} | }} | ||
== چیستی مکاشفه == | == چیستی [[مکاشفه]] == | ||
* کشف در لغت به معنی رفع حجاب و در اصطلاح عارفان اطلاعرسانی بر ماورای حجاب از معانی غیبی و حقیقی است<ref>جرجانی، ص۲۳۷</ref>. مکاشفه دارای مراتب و درجاتی است که به حسب مرتبه آن، قلمرو آن نیز گسترش مییابد. عارفان به آیاتی از قرآن و احادیثی از [[پیامبر]] {{صل}} و اوصیا نیز استشهاد میکنند که از کشف عوالم وجود برای پیامبرانی چون [[ | * [[کشف]] در لغت به معنی [[رفع حجاب]] و در اصطلاح [[عارفان]] [[اطلاعرسانی]] بر ماورای [[حجاب]] از معانی [[غیبی]] و [[حقیقی]] است<ref>جرجانی، ص۲۳۷</ref>. مکاشفه دارای مراتب و درجاتی است که به حسب مرتبه آن، قلمرو آن نیز گسترش مییابد. عارفان به آیاتی از [[قرآن]] و احادیثی از [[پیامبر]]{{صل}} و [[اوصیا]] نیز [[استشهاد]] میکنند که از کشف [[عوالم]] وجود برای پیامبرانی چون [[حضرت محمد]]{{صل}} و [[حضرت موسی]]{{ع}} و اولیایی چون [[حضرت علی]]{{ع}} حکایت دارد<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۲۴ - ۲۶.</ref>. | ||
* در مصادیق مکاشفات عارفان و اولیا موارد عدیدهای گزارش شده است که از آن میان میتوان به موارد ذیل اشاره کرد<ref> | * در مصادیق [[مکاشفات]] عارفان و [[اولیا]] موارد عدیدهای گزارش شده است که از آن میان میتوان به موارد ذیل اشاره کرد<ref>محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.</ref>: | ||
# مشاهده الواح مکتوب<ref> | # [[مشاهده]] [[الواح]] مکتوب<ref>محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.</ref>. | ||
# شنیدن صدا از غیب<ref> | # شنیدن صدا از [[غیب]]<ref>محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.</ref>. | ||
# مشاهده افراد غایب و دیدن کارهای | # مشاهده افراد غایب و دیدن کارهای آنها در لحظه انجام آن<ref>محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.</ref>. | ||
# مشاهده حالات و صفات افراد نیکوکار و گناهکار و خبر دادن از اعمال گذشته و آینده | # مشاهده حالات و صفات افراد نیکوکار و [[گناهکار]] و خبر دادن از [[اعمال]] گذشته و [[آینده]] آنها ـ آشکار شدن [[حقیقت اشیاء]] همراه با [[منافع]] و مضرّاتشان<ref>محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.</ref>. | ||
# مشاهده تسبیح موجودات مادی<ref> | # مشاهده [[تسبیح]] موجودات مادی<ref>محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.</ref>. | ||
# مشاهده ارواح مردگان و حالات | # مشاهده [[ارواح]] [[مردگان]] و حالات آنها در [[عالم برزخ]]<ref>ر. ک: موسوعة مصطلحات التصوف الاسلامی، رفیق العجم، بیروت، مكتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۹م، ص۹۲۸ ـ ۹.</ref><ref>محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.</ref>. | ||
== چیستی شهود و غیب و منبع علم بودن آن == | == چیستی [[شهود]] و غیب و [[منبع علم]] بودن آن == | ||
* مراد از "شهود" آن است که افرادی بتوانند فراتر از قلمرو حواس، حقایقی از جهان غیب را با قلب خود مشاهده کنند که دیگران قادر به دیدن آنها نیستند، این مشاهده، همان چیزی است که در مباحث عرفانی از آن به شهود یاد | * مراد از "[[شهود]]" آن است که افرادی بتوانند فراتر از قلمرو حواس، حقایقی از [[جهان غیب]] را با قلب خود [[مشاهده]] کنند که دیگران [[قادر]] به دیدن آنها نیستند، این مشاهده، همان چیزی است که در مباحث [[عرفانی]] از آن به شهود یاد میشود. در این شیوه، معلوم به گونهای نزد فرد حاضر میشود که از جهت روشنی با مشاهده حسی قابل مقایسه است و مانند خبردار شدن، استنباط کردن، به دلافتادن و... نیست؛ هرچند در آن مانند مشاهده [[حسی]]، از [[حواس ظاهری]] استفاده نشده است.<ref>ر. ک. هاشمی، سیدعلی، شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه{{ع}}، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۷، ص۸۸۱</ref> انسانهای [[مؤمن]] [[غیب]] را مشاهده نمیکنند؛ ولی به سبب وجود نفس [[پاک]]، چنان حالتی به آنها دست میدهد که گویا نادیدهها را میبینند. از این نوع [[ادراک]]، تعبیر میشود به [[کیاست]] و [[فراست]] [[ایمانی]]. خود این حالت نیز مراتبی دارد؛ که دائر مدار مراتب تقواست؛ یعنی هر چه [[تقوا]] بالا رود، این حالت نیز شدّت مییابد؛ تا جایی که شخص حقیقتاً برخی [[امور غیبی]] را مشاهده میکند که از آن تعبیر میشود به [[کشف و شهود]].<ref>ر. ک. ایمانی، احد، وبگاه بهترین سخن ها</ref> به عبارتی دیگر باید گفت برخی از امور و موجودات از دید [[انسان]] پنهان هستند اما گاهی میشود که انسان [[درک]] و دید تازهای پیدا میکند که با آن دید به جهان غیب راه مییابد و قسمتی از آن [[جهان]] را مشاهده میکند، پردهها کنار میروند و بعضی از جهان غیب برای او [[کشف]] میگردد، این حالت را [[مکاشفه]] و یا شهود [[باطنی]] مینامند.<ref>ر. ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، صفحه؟؟؟</ref> و غیب عبارت است از، هر آنچه از انسان پنهان باشد چه از نظر زمانی غایب باشد، مانند آنچه در گذشته واقع شده است و آنچه در [[آینده]] تحقق خواهد یافت یا از نظر مکانی غایب است مانند آنچه در حال حاضر از [[حواس]] [[انسان]] پنهان است و یا صرف نظر از [[زمان]] و مکان بخودی خود و ذاتا پنهان هستند مانند [[قواعد]] [[عقلی]] غیر بدیهی<ref>مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، ج ۳، ص۱۱۱</ref>.<ref>ر. ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها، ابعاد و مبادی آن، ص۲۱</ref> | ||
== رابطه مکاشفه با رؤیا == | == رابطه [[مکاشفه]] با [[رؤیا]] == | ||
* شاید بتوان کشف و مکاشفه را نوعی رؤیا در بیداری دانست. در حال رؤیا حواس ظاهری انسان از کار میافتد و آنچه را که ما در حال رؤیا با چشم یا گوش یا دیگر اعضا و جوارح احساس میکنیم، از طریق حواس باطن روح و نفسمان است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، | * شاید بتوان [[کشف]] و مکاشفه را نوعی رؤیا در [[بیداری]] دانست. در حال رؤیا [[حواس ظاهری انسان]] از کار میافتد و آنچه را که ما در حال رؤیا با چشم یا گوش یا دیگر اعضا و جوارح [[احساس]] میکنیم، از طریق حواس [[باطن]] [[روح]] و نفسمان است<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۲۴ - ۲۶.</ref>. | ||
* اهل مکاشفه نیز در هنگام کشف، با حواس دیگری غیر از حواس ظاهری مادی، اموری را مشاهده میکنند یا مطالبی را میشنوند و یا اشیائی را لمس میکنند؛ چراکه اگر این مکاشفات با چشم و گوش مادی بود، باید کسانی که در مجاورت | * [[اهل]] مکاشفه نیز در هنگام کشف، با حواس دیگری غیر از [[حواس ظاهری]] مادی، اموری را [[مشاهده]] میکنند یا مطالبی را میشنوند و یا اشیائی را لمس میکنند؛ چراکه اگر این [[مکاشفات]] با چشم و گوش مادی بود، باید کسانی که در مجاورت آنها هستند آنها را ببینند و بشنوند، در حالی که چنین نیست<ref>محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.</ref>. | ||
* گرچه ممکن است صاحب کشف گمان کند و حتی یقین داشته باشد که وی این مکاشفات را با چشم و گوش ظاهر دیده یا شنیده است اما حقیقت چیز دیگری | * گرچه ممکن است صاحب کشف [[گمان]] کند و حتی [[یقین]] داشته باشد که وی این مکاشفات را با چشم و گوش ظاهر دیده یا شنیده است اما [[حقیقت]] چیز دیگری است، همانطور که در رؤیا نیز نوعاً افراد توجه ندارند که در حال رؤیا هستند و چنین میپندارند که همه امور در [[زندگی]] عادی اتفاق میافتد، ولی وقتی بیدار میشوند میفهمند که مشاهداتشان [[واقعیت]] نداشته است<ref>محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.</ref>. | ||
* نتیجه آنکه ماهیت و سرشت کشف با رؤیا یکی است و در هر دو، حواس ظاهری تعطیل و حواس باطنی نفس، فعال میشود. حال با این پیشفرض میتوانیم به ارزیابی میزان اعتبار مکاشفات بنشینیم. همانطور که رؤیاها همگی صادق | * نتیجه آنکه ماهیت و [[سرشت]] کشف با رؤیا یکی است و در هر دو، حواس ظاهری تعطیل و حواس [[باطنی]] نفس، فعال میشود. حال با این پیشفرض میتوانیم به ارزیابی [[میزان]] اعتبار مکاشفات بنشینیم. همانطور که رؤیاها همگی صادق نیستند، [[مکاشفات]] هم میتوانند صادق و یا کاذب باشند. شاید همه ما انواع مختلفی از رؤیاها را [[تجربه]] کرده باشیم؛ برخی از رؤیاها مربوط به حوادث گذشته هستند که عیناً اتفاق افتاده است، برخی مربوط به [[حوادث آینده]] هستند که بعداً عیناً اتفاق میافتد، برخی از رؤیاها به صورت نمادی از [[واقعیت]] هستند و بالاخره برخی از رؤیاها عاری از هرگونه واقعیتی هستند. هم در [[قرآن کریم]] و هم در [[روایات]] [[تأیید]] شده است که رؤیاها میتوانند صادق یا کاذب باشند. در قرآن کریم رؤیای [[حضرت ابراهیم]]{{ع}} و نیز رؤیای [[پیامبر اکرم]]{{صل}} به عنوان [[رؤیاهای صادق]] گزارش شده است<ref>ر. ک: قرآن کریم، سوره صافات، آیه: ۱۰۵ ـ ۱۰۲؛ سوره فتح، آیه:۲۷.</ref>. همچنین رؤیای [[حضرت یوسف]]{{ع}} در حال [[کودکی]]، که پدر و مادر و یازده [[برادر]] خود را به صورت [[خورشید و ماه]] و یازده [[ستاره]] دید. از رؤیاهای نمادین و صادق است که سالها بعد به شکلی، که تفصیل آن در داستان حضرت یوسف آمده است، تحقّق یافت<ref>ر. ک: قرآن کریم، سوره یوسف، ۵ ـ ۴ و ۱۰۰.</ref>. اما با این همه در [[قرآن]] تصریح شده است که برخی از رؤیاها اضغاث احلام هستند<ref>ر. ک: قرآن کریم، یوسف، آیه:۴۴.</ref><ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۲۴ - ۲۶.</ref>. | ||
* در روایات نیز آمده است، رؤیاها چند گونهاند: برخی حدیث نفساند، برخی از جانب خدا است، برخی از جانب فرشتگان و برخی نیز از جانب شیطان است<ref> | * در روایات نیز آمده است، رؤیاها چند گونهاند: برخی [[حدیث]] نفساند، برخی از جانب [[خدا]] است، برخی از جانب [[فرشتگان]] و برخی نیز از جانب [[شیطان]] است<ref>محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.</ref>. | ||
* همانطور که گذشت مکاشفات نیز در سرشت و ماهیت همانند رؤیا هستند. نفس انسان | * همانطور که گذشت مکاشفات نیز در [[سرشت]] و ماهیت همانند [[رؤیا]] هستند. [[نفس انسان]]، فارغ از [[حواس ظاهری]] به [[مشاهده]] اموری میپردازد، ولی ممکن است برخی از آنها از [[قدرت]] خلّاق خود نفس و [[قوه خیال]] ناشی شده باشد و برخی کاملاً [[واقعی]] باشد و برخی از جانب شیطان باشد. کسی که [[مکاشفات]] نقلشده از [[عارفان]] بزرگ را مطالعه کند، به خوبی میتواند به این نتیجه برسد. به بیان دیگر، در برابر مکاشفات [[واقعی]] که ناشی از [[ایمان]]، [[تقوا]] و [[یقین]] و [[مجاهدت نفس]] است، [[کشف]] و شهودهای خیالی و پنداری نیز فراوان است که بر اثر تلقین مکرر، [[انحراف]] [[فکر]] و [[وسوسههای شیطانی]] پدید میآید.<ref>[[محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم]]، [[آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی]]، ص۲۴ - ۲۶.</ref> | ||
== رابطۀ کشف و شهود و علم معصوم == | == رابطۀ [[کشف و شهود]] و [[علم معصوم]] == | ||
* در مورد پیامبر باید گفت درک | * در مورد [[پیامبر]] باید گفت [[درک]] [[وحی]]، امری [[شهودی]] و وجدانی است؛ یعنی نوعی مکاشفه [[باطنی]] و درک حضوری است که پیامبر{{صل}} را به یقین میرساند و هر گونه شبههای را بر طرف میسازد.<ref>ر. ک. رضایی اصفهانی، محمدعلی، تفسیر قرآن مهر، ج ۳، ص۳۵</ref> برخی از [[روایات]] نشان میدهند [[امامان]]{{ع}} نیز دارای چنین کشف و شهودی بوده اند و این شیوه، یکی از روشهای [[علمآموزی]] و [[آگاهی از غیب]] بوده است.<ref>ر. ک. هاشمی، سیدعلی، شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه{{ع}}، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۷، ص۸۸۱؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، صفحه؟؟؟</ref> در روایات، تعبیر [[شاهد]] بودن بر [[مردم]] بسیار مورد استفاده قرار گرفته است، برخی [[علمای امامیه]] نیز تصریح کردهاند که امامان{{ع}} [[شاهد]] بر [[اعمال]] مردم هستند.<ref>ر. ک. هاشمی، سیدعلی، شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه{{ع}}، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۷، ص۸۸۱</ref> باید دانست، اشتراک امامان{{ع}} با عرفا در بهرهمندی از این شیوه در صورت [[اثبات]] این شیوه برای امامان{{ع}} به معنای آن نیست که [[شهود]] ائمه با شهود عرفا در تمام ویژگیها یکسان است؛ مثلا پذیرفتهایم که امامان، [[معصوم]] هستند و گرفتار [[خطا]] نمیشوند، ایشان تأییداتی خاص دارند که دیگران از آن بیبهرهاند؛ بنابراین شهود [[ائمه]] در این گونه ویژگیها مانند معصومانهبودن، با شهود عرفا متفاوت است؛ همچنین مصادیق شهود امامان{{ع}} بسیار قویتر و روشنتر از شهود عرفاست و نسبت به برخی حقایق، مانند امور ویژه [[مقام امامت]] یا نیازمند تأییدات خاص، عرفا توان [[شهود]] ندارند.<ref>ر. ک. هاشمی، سیدعلی، شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه{{ع}}، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۷، ص۸۸۱</ref> | ||
== پرسشهای وابسته == | == پرسشهای وابسته == | ||
خط ۳۷: | خط ۳۷: | ||
== منابع == | == منابع == | ||
{{منابع}} | {{منابع}} | ||
# [[پرونده:Tqk.jpg|22px]] [[سید علی هاشمی (زاده ۱۳۵۲)|هاشمی، سید علی]]، '''[[شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه (مقاله)|شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه]]'''، منتشر شده در [[تحقیقات کلامی (نشریه)|فصلنامه تحقیقات کلامی]]. | |||
{{پایان منابع}} | {{پایان منابع}} | ||
خط ۴۴: | خط ۴۴: | ||
[[رده:علم معصوم]] | [[رده:علم معصوم]] | ||
[[رده: مدخل برگرفته از پرسمان]] | [[رده:مدخل برگرفته از پرسمان]] | ||
[[رده: مدخل برگرفته از پرسمان علم معصوم]] | [[رده:مدخل برگرفته از پرسمان علم معصوم]] | ||
[[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]] | [[رده:مفاهیم در کلام اسلامی]] |
نسخهٔ ۱۸ نوامبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۱:۲۱
چیستی مکاشفه
- کشف در لغت به معنی رفع حجاب و در اصطلاح عارفان اطلاعرسانی بر ماورای حجاب از معانی غیبی و حقیقی است[۱]. مکاشفه دارای مراتب و درجاتی است که به حسب مرتبه آن، قلمرو آن نیز گسترش مییابد. عارفان به آیاتی از قرآن و احادیثی از پیامبر(ص) و اوصیا نیز استشهاد میکنند که از کشف عوالم وجود برای پیامبرانی چون حضرت محمد(ص) و حضرت موسی(ع) و اولیایی چون حضرت علی(ع) حکایت دارد[۲].
- در مصادیق مکاشفات عارفان و اولیا موارد عدیدهای گزارش شده است که از آن میان میتوان به موارد ذیل اشاره کرد[۳]:
- مشاهده الواح مکتوب[۴].
- شنیدن صدا از غیب[۵].
- مشاهده افراد غایب و دیدن کارهای آنها در لحظه انجام آن[۶].
- مشاهده حالات و صفات افراد نیکوکار و گناهکار و خبر دادن از اعمال گذشته و آینده آنها ـ آشکار شدن حقیقت اشیاء همراه با منافع و مضرّاتشان[۷].
- مشاهده تسبیح موجودات مادی[۸].
- مشاهده ارواح مردگان و حالات آنها در عالم برزخ[۹][۱۰].
چیستی شهود و غیب و منبع علم بودن آن
- مراد از "شهود" آن است که افرادی بتوانند فراتر از قلمرو حواس، حقایقی از جهان غیب را با قلب خود مشاهده کنند که دیگران قادر به دیدن آنها نیستند، این مشاهده، همان چیزی است که در مباحث عرفانی از آن به شهود یاد میشود. در این شیوه، معلوم به گونهای نزد فرد حاضر میشود که از جهت روشنی با مشاهده حسی قابل مقایسه است و مانند خبردار شدن، استنباط کردن، به دلافتادن و... نیست؛ هرچند در آن مانند مشاهده حسی، از حواس ظاهری استفاده نشده است.[۱۱] انسانهای مؤمن غیب را مشاهده نمیکنند؛ ولی به سبب وجود نفس پاک، چنان حالتی به آنها دست میدهد که گویا نادیدهها را میبینند. از این نوع ادراک، تعبیر میشود به کیاست و فراست ایمانی. خود این حالت نیز مراتبی دارد؛ که دائر مدار مراتب تقواست؛ یعنی هر چه تقوا بالا رود، این حالت نیز شدّت مییابد؛ تا جایی که شخص حقیقتاً برخی امور غیبی را مشاهده میکند که از آن تعبیر میشود به کشف و شهود.[۱۲] به عبارتی دیگر باید گفت برخی از امور و موجودات از دید انسان پنهان هستند اما گاهی میشود که انسان درک و دید تازهای پیدا میکند که با آن دید به جهان غیب راه مییابد و قسمتی از آن جهان را مشاهده میکند، پردهها کنار میروند و بعضی از جهان غیب برای او کشف میگردد، این حالت را مکاشفه و یا شهود باطنی مینامند.[۱۳] و غیب عبارت است از، هر آنچه از انسان پنهان باشد چه از نظر زمانی غایب باشد، مانند آنچه در گذشته واقع شده است و آنچه در آینده تحقق خواهد یافت یا از نظر مکانی غایب است مانند آنچه در حال حاضر از حواس انسان پنهان است و یا صرف نظر از زمان و مکان بخودی خود و ذاتا پنهان هستند مانند قواعد عقلی غیر بدیهی[۱۴].[۱۵]
رابطه مکاشفه با رؤیا
- شاید بتوان کشف و مکاشفه را نوعی رؤیا در بیداری دانست. در حال رؤیا حواس ظاهری انسان از کار میافتد و آنچه را که ما در حال رؤیا با چشم یا گوش یا دیگر اعضا و جوارح احساس میکنیم، از طریق حواس باطن روح و نفسمان است[۱۶].
- اهل مکاشفه نیز در هنگام کشف، با حواس دیگری غیر از حواس ظاهری مادی، اموری را مشاهده میکنند یا مطالبی را میشنوند و یا اشیائی را لمس میکنند؛ چراکه اگر این مکاشفات با چشم و گوش مادی بود، باید کسانی که در مجاورت آنها هستند آنها را ببینند و بشنوند، در حالی که چنین نیست[۱۷].
- گرچه ممکن است صاحب کشف گمان کند و حتی یقین داشته باشد که وی این مکاشفات را با چشم و گوش ظاهر دیده یا شنیده است اما حقیقت چیز دیگری است، همانطور که در رؤیا نیز نوعاً افراد توجه ندارند که در حال رؤیا هستند و چنین میپندارند که همه امور در زندگی عادی اتفاق میافتد، ولی وقتی بیدار میشوند میفهمند که مشاهداتشان واقعیت نداشته است[۱۸].
- نتیجه آنکه ماهیت و سرشت کشف با رؤیا یکی است و در هر دو، حواس ظاهری تعطیل و حواس باطنی نفس، فعال میشود. حال با این پیشفرض میتوانیم به ارزیابی میزان اعتبار مکاشفات بنشینیم. همانطور که رؤیاها همگی صادق نیستند، مکاشفات هم میتوانند صادق و یا کاذب باشند. شاید همه ما انواع مختلفی از رؤیاها را تجربه کرده باشیم؛ برخی از رؤیاها مربوط به حوادث گذشته هستند که عیناً اتفاق افتاده است، برخی مربوط به حوادث آینده هستند که بعداً عیناً اتفاق میافتد، برخی از رؤیاها به صورت نمادی از واقعیت هستند و بالاخره برخی از رؤیاها عاری از هرگونه واقعیتی هستند. هم در قرآن کریم و هم در روایات تأیید شده است که رؤیاها میتوانند صادق یا کاذب باشند. در قرآن کریم رؤیای حضرت ابراهیم(ع) و نیز رؤیای پیامبر اکرم(ص) به عنوان رؤیاهای صادق گزارش شده است[۱۹]. همچنین رؤیای حضرت یوسف(ع) در حال کودکی، که پدر و مادر و یازده برادر خود را به صورت خورشید و ماه و یازده ستاره دید. از رؤیاهای نمادین و صادق است که سالها بعد به شکلی، که تفصیل آن در داستان حضرت یوسف آمده است، تحقّق یافت[۲۰]. اما با این همه در قرآن تصریح شده است که برخی از رؤیاها اضغاث احلام هستند[۲۱][۲۲].
- در روایات نیز آمده است، رؤیاها چند گونهاند: برخی حدیث نفساند، برخی از جانب خدا است، برخی از جانب فرشتگان و برخی نیز از جانب شیطان است[۲۳].
- همانطور که گذشت مکاشفات نیز در سرشت و ماهیت همانند رؤیا هستند. نفس انسان، فارغ از حواس ظاهری به مشاهده اموری میپردازد، ولی ممکن است برخی از آنها از قدرت خلّاق خود نفس و قوه خیال ناشی شده باشد و برخی کاملاً واقعی باشد و برخی از جانب شیطان باشد. کسی که مکاشفات نقلشده از عارفان بزرگ را مطالعه کند، به خوبی میتواند به این نتیجه برسد. به بیان دیگر، در برابر مکاشفات واقعی که ناشی از ایمان، تقوا و یقین و مجاهدت نفس است، کشف و شهودهای خیالی و پنداری نیز فراوان است که بر اثر تلقین مکرر، انحراف فکر و وسوسههای شیطانی پدید میآید.[۲۴]
رابطۀ کشف و شهود و علم معصوم
- در مورد پیامبر باید گفت درک وحی، امری شهودی و وجدانی است؛ یعنی نوعی مکاشفه باطنی و درک حضوری است که پیامبر(ص) را به یقین میرساند و هر گونه شبههای را بر طرف میسازد.[۲۵] برخی از روایات نشان میدهند امامان(ع) نیز دارای چنین کشف و شهودی بوده اند و این شیوه، یکی از روشهای علمآموزی و آگاهی از غیب بوده است.[۲۶] در روایات، تعبیر شاهد بودن بر مردم بسیار مورد استفاده قرار گرفته است، برخی علمای امامیه نیز تصریح کردهاند که امامان(ع) شاهد بر اعمال مردم هستند.[۲۷] باید دانست، اشتراک امامان(ع) با عرفا در بهرهمندی از این شیوه در صورت اثبات این شیوه برای امامان(ع) به معنای آن نیست که شهود ائمه با شهود عرفا در تمام ویژگیها یکسان است؛ مثلا پذیرفتهایم که امامان، معصوم هستند و گرفتار خطا نمیشوند، ایشان تأییداتی خاص دارند که دیگران از آن بیبهرهاند؛ بنابراین شهود ائمه در این گونه ویژگیها مانند معصومانهبودن، با شهود عرفا متفاوت است؛ همچنین مصادیق شهود امامان(ع) بسیار قویتر و روشنتر از شهود عرفاست و نسبت به برخی حقایق، مانند امور ویژه مقام امامت یا نیازمند تأییدات خاص، عرفا توان شهود ندارند.[۲۸]
پرسشهای وابسته
منابع
- هاشمی، سید علی، شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه، منتشر شده در فصلنامه تحقیقات کلامی.
پانویس
- ↑ جرجانی، ص۲۳۷
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.
- ↑ محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.
- ↑ محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.
- ↑ محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.
- ↑ محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.
- ↑ محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.
- ↑ محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.
- ↑ ر. ک: موسوعة مصطلحات التصوف الاسلامی، رفیق العجم، بیروت، مكتبة لبنان ناشرون، ۱۹۹۹م، ص۹۲۸ ـ ۹.
- ↑ محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.
- ↑ ر. ک. هاشمی، سیدعلی، شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه(ع)، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۷، ص۸۸۱
- ↑ ر. ک. ایمانی، احد، وبگاه بهترین سخن ها
- ↑ ر. ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، صفحه؟؟؟
- ↑ مجلسی، محمدباقر، مرآة العقول، ج ۳، ص۱۱۱
- ↑ ر. ک. مهدی فر، حسن، علوم اهل بیت ویژگیها، ابعاد و مبادی آن، ص۲۱
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.
- ↑ محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.
- ↑ محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.
- ↑ ر. ک: قرآن کریم، سوره صافات، آیه: ۱۰۵ ـ ۱۰۲؛ سوره فتح، آیه:۲۷.
- ↑ ر. ک: قرآن کریم، سوره یوسف، ۵ ـ ۴ و ۱۰۰.
- ↑ ر. ک: قرآن کریم، یوسف، آیه:۴۴.
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.
- ↑ محمد کاظم شاکر|شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی (کتاب)|آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.
- ↑ شاکر، محمد کاظم، آشنایی با علوم قرآنی، ص۲۴ - ۲۶.
- ↑ ر. ک. رضایی اصفهانی، محمدعلی، تفسیر قرآن مهر، ج ۳، ص۳۵
- ↑ ر. ک. هاشمی، سیدعلی، شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه(ع)، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۷، ص۸۸۱؛ مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، صفحه؟؟؟
- ↑ ر. ک. هاشمی، سیدعلی، شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه(ع)، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۷، ص۸۸۱
- ↑ ر. ک. هاشمی، سیدعلی، شهود یکی از روشهای علمآموزی ائمه(ع)، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش ۷، ص۸۸۱