بحث:امام علی علیه‌السلام: تفاوت میان نسخه‌ها

برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
خط ۴۶۶: خط ۴۶۶:
عثمان نه استعفا می‌کرد و نه [[راضی]] بود که تغییر روش دهد. انقلابیون با دیدن رویکرد او و به‌خاطر [[خوف]] از اینکه [[معاویه]] لشکری به [[مدینه]] بفرستد، تصمیم به [[قتل عثمان]] گرفتند.
عثمان نه استعفا می‌کرد و نه [[راضی]] بود که تغییر روش دهد. انقلابیون با دیدن رویکرد او و به‌خاطر [[خوف]] از اینکه [[معاویه]] لشکری به [[مدینه]] بفرستد، تصمیم به [[قتل عثمان]] گرفتند.
طبق برخی نقل‌ها، [[طلحه]] و [[زبیر]] راه [[نفوذ]] به خانۀ عثمان را نشان دادند. بخشی از انقلابیون هم به خانۀ عثمان ریختند و او را کشتند.<ref>[[محمد حسین رجبی|رجبی، محمد حسین]]، [[تاریخ امیرالمؤمنین امام علی (مقاله)| مقاله «تاریخ امیرالمؤمنین امام علی»]].</ref>
طبق برخی نقل‌ها، [[طلحه]] و [[زبیر]] راه [[نفوذ]] به خانۀ عثمان را نشان دادند. بخشی از انقلابیون هم به خانۀ عثمان ریختند و او را کشتند.<ref>[[محمد حسین رجبی|رجبی، محمد حسین]]، [[تاریخ امیرالمؤمنین امام علی (مقاله)| مقاله «تاریخ امیرالمؤمنین امام علی»]].</ref>
==وقایع دوران [[حکومت امام علی]]{{ع}}==
در شرایط جدید، [[مردم]] به‌دنبال خلیفه‌ای بودند که به جای [[عثمان]] بر سر کار بیاید. در این میان، [[عمار یاسر]]، ابوقتادۀ [[انصاری]] و [[مالک اشتر]] ـ که [[رهبر]] [[انقلابیون]] [[کوفی]] بود ـ توجه مردم را به [[امام علی]]{{ع}} جلب کردند.
[[عمار]] خطاب به مردم گفت: «اگر می‌خواهید دوباره کسی بر شما [[حاکم]] شود که [[حق]] و [[حقوق]] شما را پایمال کند و از شما دریغ نماید و [[ظلم و ستم]] روا دارد، به‌سراغ همین‌ها بروید؛ اما اگر می‌خواهید که حق شما پامال نشود و [[عدل]] حاکم گردد، به‌سراغ همان کسی بروید که بیست‌ و پنج سال از این جایگاه [[محروم]] مانده. هیچ کس شایسته‌تر از [[امیرالمؤمنین]]، علی{{ع}} نیست».
===[[بیعت مردم با امام علی]]{{ع}}===
عمار [[معنویت]] قابل توجهی داشت و مورد [[عنایت خاص]] [[پیامبر اکرم]]{{صل}} بود و در این [[انقلاب]] هم به‌عنوان سخنگوی [[مهاجران]] شناخته می‌شد؛ بنابراین توانست در نظر مردم اثرگذار باشد. عموم مردم با شنیدن سخنان او گفتند: «حق با عمار است و هیچ کس شایسته‌تر از علی{{ع}} نیست».
در این هنگام مردم به‌سوی امام علی{{ع}} که در [[خانه]] بود روانه شدند. آن حضرت در [[خطبۀ شقشقیه]] می‌فرماید: «با صدای [[هجوم]] مردم بیرون آمدم. ابتدا [[فکر]] کردم این هجوم برای کشتن من است یا اینکه می‌خواهند در مقابل من کسی را از بین ببرند». آن حضرت انبوهی [[جمعیت]] را به یال کفتار [[تشبیه]] کرده و فرموده: «مردم همچون یال کفتار بر سرم ریختند [که با من [[بیعت]] کنند]».
امیرالمؤمنین{{ع}} ابتدا نپذیرفت و فرمود: «به‌سراغ دیگران بروید. من برای شما [[وزیر]] باشم بهتر از این است که [[امیر]] باشم». اما مردم ‌گفتند: «ما از ابتدا [[اشتباه]] کردیم و باید به‌سراغ شما می‌آمدیم».
[[امام]]{{ع}} عقب عقب می‌رفت و آنها هجوم می‌آوردند تا اینکه آن حضرت به دیواری خورد و راه پس و پیش او بسته شد. شدت فشار مردم به‌گونه‌ای بود که امام{{ع}} می‌فرماید: «پهلوی من آزرده شد. عبای من شکافته گردید. و [[مردم]] [[اصرار]] می‌کردند که باید [[رهبری]] ما را بپذیری».
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[خلافت]] را نمی‌پذیرفت تا اینکه [[مالک اشتر]] پیش آمد و عرض کرد: «آقا، الآن مردم خود خواهان خلافت شما هستند. اگر نپذیرید، برای بار چهارم از جایگاهی که [[خدا]] و [[پیامبر]]{{صل}} برای شما تعیین کرده‌اند [[محروم]] خواهید شد».
[[امام]]{{ع}} فرمود: «اینها از روی [[هیجان]] و [[احساسات]] سخن می‌گویند. اینان نمی‌توانند خلافت مرا [[تحمّل]] کنند. شاید این حرف آنها باشد و دیگران تمایلی به من نداشته باشند».
به امام{{ع}} عرض شد: «شما به [[مسجد]] بیایید. همۀ مردم خواهان خلافت شما هستند».
[[امام علی]]{{ع}} را با شکوهی خاص [[همراهی]] کردند و به داخل مسجد آوردند و بر [[منبر]] [[پیغمبر]] خدا{{صل}} نشاندند و عموم مردم برای [[بیعت]] با آن حضرت [[هجوم]] آوردند.
جالب است که امام علی{{ع}} در [[روز]] هجدهم ذی‌حجۀ سال ٣۵ [[هجری]] بر [[منبر رسول خدا]]{{صل}} نشست و مردم با او بیعت کردند؛ یعنی در سالروز [[غدیر خم]].
[[اهل‌سنت]] معتقدند که [[پیغمبر اکرم]]{{صل}} دربارۀ [[جانشینی]] خود و رهبری مردم، وصیتی نکرده و این امر را بر عهدۀ مردم گذاشته است.
البته [[شیعه]] این روش را برای تعیین [[جانشینی رسول خدا]]{{صل}} [[مشروع]] نمی‌داند و [[معتقد]] است که تعیین خلیفۀ پیامبر{{صل}} تنها به‌دست [[خدای متعال]] است و حتی پیامبر{{صل}} هم [[جانشین]] را تعیین نمی‌کند، بلکه او را معرفی می‌نماید. اما براساس ملاک اهل‌سنت، این واقعه که منجر به [[خلافت ظاهری]] امیرالمؤمنین{{ع}} شد، مردمی‌ترین انتخابی است که در [[صدر اسلام]] رخ داد.<ref>[[محمد حسین رجبی|رجبی، محمد حسین]]، [[تاریخ امیرالمؤمنین امام علی (مقاله)| مقاله «تاریخ امیرالمؤمنین امام علی»]].</ref>
===واکنش در برابر مخالفان===
تنها افرادی انگشت‌شمار که شاید به ده نفر هم نمی‌رسیدند، حاضر به [[بیعت با امام علی]]{{ع}} نشدند. اینان اصحابی بودند که در [[زمان]] خلیفۀ پیشین، موقعیت‌های قابل توجه و [[اموال]] فراوانی به‌دست آورده بودند و می‌دانستند که در [[خلافت امام علی]]{{ع}} از این رانت‌ها بی‌بهره خواهند ماند.
مشهورترین کسانی که از بیعت [[امتناع]] کردند عبارت‌اند از: [[سعد‌ بن ‌ابی وقاص]]، [[محمد‌ بن ‌مسلمه انصاری]]، [[اسامة‌ بن ‌زید]]، [[زید بن ‌ثابت]]، [[زید‌ بن ‌ارقم]]، [[عبدالله بن ‌عمر]] و [[حسان‌ بن ‌ثابت]].
این افراد در [[مرکز حکومت]]، یعنی [[مدینه]] قرار داشتند. گروه دیگری هم در [[مصر]] بودند که از [[بیعت]] با [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} خودداری کردند. [[امام]]{{ع}} نسبت به گروه اول [[سخت‌گیری]] نکرد و آنان را به حال خودشان واگذاشت و حتی از [[بیت‌المال]] هم محرومشان نساخت، اما بر گروه دوم سخت گرفت و به [[حاکم]] خود دستور داد که آنها را ملزم به بیعت کن و اگر بیعت نکردند، [[تبعید]] کن و اگر [[مقاومت]] کردند، با آنها مقابله کن.
دلیل این [[سیاست]] این بود که مخالفانی که در مدینه بودند، انگیزه‌های مختلفی داشتند و با یکدیگر هماهنگ نبودند؛ ازاین‌رو [[امام علی]]{{ع}} فرمود: «تا وقتی که آنها دست به [[سلاح]] نبردند و [[دشمنی]] آشکاری نکردند، ما با آنها کاری نداریم».
اما مخالفان [[مصری]] [[سازماندهی]] [[منظم]] و پایگاه مشخصی داشتند و با معاویة‌ بن ‌ابی‌سفیان ـ که حاضر به [[کناره‌گیری]] از [[حکومت شام]] نبود ـ سر و سرّی داشتند. درواقع، آنان [[دشمن]] بالقوه‌ای بودند که با دشمن بیرونی در ارتباط بودند و می‌توانستند خطراتی جدی برای [[حکومت امام]]{{ع}} به‌وجود آورند.<ref>[[محمد حسین رجبی|رجبی، محمد حسین]]، [[تاریخ امیرالمؤمنین امام علی (مقاله)| مقاله «تاریخ امیرالمؤمنین امام علی»]].</ref>
===تبیین [[سیاست‌های کلی]]===
امیرالمؤمنین{{ع}} در نخستین [[روز]] [[خلافت]]، در ضمن خطبه‌ای [[مردم]] را به سبب عملکردی که پس از [[رحلت رسول خدا]]{{صل}} داشتند و موجب شدند که [[حق]] در جایگاه خود قرار نگیرد، [[سرزنش]] کرد و فرمود: «عذر شما پذیرفته شده نیست، اما اکنون با گذشته کاری نداریم؛ از این پس با من همراه باشید. خانۀ ما [[اهل بیت]]، [[محل رفت و آمد فرشتگان]] است. [[سعادت دنیا]] و [[آخرت]] در گرو [[پیروی]] از ما است». همچنین فرمود: «من به‌گونه‌ای عمل می‌کنم که حق و [[حقوق]] شما به‌درستی پرداخت شود»؛ یعنی [[عدل]] به‌معنای [[واقعی]] پیاده شود.
امام{{ع}} در روز دوم نیز خطبه‌ای [[بلیغ]] خواند و در ضمن آن، سیاست‌های کلی [[حکومت]] خود را تبیین فرمود. آن حضرت فرمود: مواضع من همچون دوران [[پیغمبر]]{{صل}} محکم، [[قاطع]] و سازش‌ناپذیر است؛ یعنی اگر سیاستی را در پیش گرفتم، انعطاف در آن راهی ندارد و قاطعانه عمل خواهم کرد. و نیز بیان فرمود که من می‌خواهم شما را به ارزش‌های دوران [[رسالت]] [[پیغمبر]]{{صل}} برگردانم که در این بیست و پنج سال [[مردم]] بسیار از آن فاصله گرفته بودند.
همچنین فرمود: «درآمدهای [[نامشروع]] از [[بیت‌المال]] که خلفای پیشین می‌دادند همه قطع خواهد شد و اگر کسی خدمتی برای [[اسلام]] کرده است [[پاداش]] آن را باید در [[قیامت]] بگیرد نه در [[دنیا]] و از بیت‌المال».
نکتۀ چهارمی که [[امام]]{{ع}} بیان فرمود، بازگرداندن تمام اموالی که به ناحق به داده شده بود. امام{{ع}} هشدار داد که همۀ این [[اموال]] را بازخواهد گردانید، حتی اگر مَهر [[زنان]] خود کرده باشند. آن حضرت فرمود: «این [[اموال خدا]] و مردم بوده و خلفای پیشین اگر ناحق به شما چیزی داده باشند، من همه‌ را بررسی می‌کنم و به بیت‌المال باز می‌گردانم».
مورد دیگر که از [[کلام]] حضرت قابل برداشت است، این است که [[خدا]] راه [[جنگ]] و [[قتال]] با [[اهل]] [[قبله]] و [[مسلمانان]] را برای امام{{ع}} باز گذاشته است؛ یعنی اگر کسانی که به‌ظاهر دم از اسلام می‌زنند، در برابر سیاست‌های عادلانۀ [[امام علی]]{{ع}} بایستند، باید [[منتظر]] مقابلۀ آن حضرت باشند. سپس فرمود: «خدا [[درد]] این [[امت]] را با دو چیز درمان می‌کند؛ یکی تازیانه و دیگری [[شمشیر]]». یعنی [[انحراف‌ها]] به جایی رسیده که نیاز به [[تأدیب]] یا [[سرکوب]] وجود دارد، وگرنه [[اصلاح]] صورت نمی‌گیرد.<ref>[[محمد حسین رجبی|رجبی، محمد حسین]]، [[تاریخ امیرالمؤمنین امام علی (مقاله)| مقاله «تاریخ امیرالمؤمنین امام علی»]].</ref>
===اقدامات امام علی{{ع}} برای [[اجرای عدالت]]===
بسیاری از مردم، وقتی [[سخنان امام علی]]{{ع}} را دربارۀ [[تغییر]] شیوۀ نادرست پیشین و اجرای عدالت و جلوگیری از [[چپاول]] بیت‌المال می‌شنیدند، [[گمان]] نمی‌کردند که آن حضرت، به این [[سیاست‌ها]] عمل کند. اما [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} سیاست‌هایی را که در روزهای نخست برای مردم تبیین کرده بود، به‌طور دقیق به [[اجرا]] گذاشت.
۱ـ '''[[عزل]] [[حاکمان]] [[فاسد]]''': امام علی{{ع}} تقریباً شش ماه در [[مدینه]] حضور داشت و سپس مجبور به ترک مدینه شد تا فتنۀ [[جمل]] را از بین ببرد. آن حضرت در همین مدت کوتاه، اقدامات مهمی در راستای [[تحقق عدالت]] به [[اجرا]] گذاشت. از نخستین اقدامات [[امام علی]]{{ع}} [[عزل]] [[حاکمان]] [[فاسد]] [[دوران عثمان]] بود. این حاکمان، بدسابقه بودند و در دوران [[مسئولیت]] خود، عملکردی ضدّ [[اسلام]] داشتند و یک [[فرد صالح]] هم در میان آنها پیدا نمی‌شد. اکثر آنان، به‌خاطر [[خویشاوندی]] با [[عثمان]] به [[قدرت]] رسیده بودند.
٢ ـ '''[[تقسیم عادلانۀ بیت‌المال]]''': دومین اقدام مهم امام علی{{ع}} تقسیم عادلانه و برابر [[بیت‌المال]] در بین [[مردم]] بود. آن حضرت تنها خلیفه‌ای است که به‌معنای [[واقعی]] کلمه [[عدل]] را در [[جامعه]] پیاده کرد. آن حضرت هم در عرصۀ [[اقتصادی]] و هم در عرصۀ‌ [[اجتماعی]] درپی [[اجرای عدالت]] و رفع [[تبعیض]] از [[انسان‌ها]] بود.
بیت‌المال در سال ٢٠ [[هجری]]، در دوران [[خلافت]] عمر‌ بن ‌خطاب تأسیس شد. از همان [[زمان]]، در [[توزیع]] بیت‌المال، تبعیض‌های عجیبی صورت گرفت. در میان [[مسلمانان]]، [[مهاجران]] سهمی بیشتر از [[انصار]] داشتند و در میان مهاجران، قریشی‌ها [[اولویت]] یافتند و [[رزمندگان]] [[بدر]] و [[احد]] نیز [[برتر]] دانسته شدند. این تقسیمات نابرابر در انصار هم وجود داشت و بر پایۀ آن، اوسی‌ها را بر خزرجی‌ها [[برتری]] می‌دادند. تبعیضات دیگری هم در [[تقسیم بیت‌المال]] بود؛ مثلاً [[زنان]] هیچ سهمی نداشتند.
با روی کار آمدن عثمان، [[تبعیض‌ها]] بیشتر شد. در زمان او درآمدهای بیت‌المال بسیار گسترش یافت و [[خلیفه]] این [[اموال]] فراوان را بی‌حساب و کتاب به دو گروه [[بذل و بخشش]] می‌کرد: یکی [[بنی‌امیه]] که [[خویشاوندان]] او بودند و دیگری، [[رجال]] بانفوذی که عثمان از نفوذشان [[واهمه]] داشت. اشراف [[قبایل]] و برخی از [[اصحاب]] با سابقه از این طیف بودند.
اما امام علی{{ع}} همان‌گونه که از ابتدا فرموده بود، این تبعیض‌ها را از بین برد و همه را یکسان دید. ایشان برای زنان و حتی [[بردگان]] هم سهمیه‌ای‌ مقرّر کرد. از این پس بردگان هم به‌اندازۀ اربابان خود و مانند دیگر مردم، از بیت‌المال دریافت می‌کردند. این [[توزیع عادلانه]]، بر بسیاری گران آمد و موجب بروز اولین مخالفت‌ها با امام علی{{ع}} شد. [[امام]]{{ع}} به [[ابو رافع]]، متولّی [[بیت‌المال]] دستور داد که آماری از حاضران در [[مدینه]] فراهم کند؛ چه کسانی که اسم آنها پیش از این در فهرست دریافت‌کنندگان بیت‌المال بوده و چه آنها که در این فهرست قرار نداشتند. حتی انقلابیونی که از شهرهای دیگر وارد مدینه شده بودند نیز باید در این فهرست قرار می‌گرفتند. امام{{ع}} همچنین به او [[فرمان]] داد که موجودی بیت‌المال را هم بررسی کند و به آن حضرت گزارش دهد.
کسانی بودند که در [[زمان]] خلفای پیشین، هزاران درهم و دینار دریافت می‌کردند و اکنون [[امام علی]]{{ع}}‌ به آنان سه دینار می‌داد. پس از مشاهدۀ این تقسیم، جماعتی نزد امام{{ع}} آمدند و [[اعتراض]] کردند که در میان آنان، حتی افراد صالحی مانند [[سهل‌ بن ‌حنیف]] نیز حضور داشتند. او گفت: «یا [[امیرالمؤمنین]]، شما به من همان مقدار از بیت‌المال دادی، که به بردۀ من عطا کردی». این تقسیم برای او بسیار گران بود که با بردۀ‌ خود به یک اندازه در بیت‌المال سهیم باشد.
امام{{ع}} چوبی در دست داشت. با آن دو خط موازی روی [[زمین]] کشید و فرمود: «در [[خلقت]] [[خدا]] نظر افکندم. هیچ تفاوتی بین [[اولاد]] [[اسحاق]] و اسماعیل نیافتم. همۀ شما [[بندگان خدا]] هستید و در منظر من هیچ کسی بر دیگری [[برتری]] ندارد».
این [[سیاست]] بسیار دقیق و عادلانه‌ای بود که [[مردم]] نظیر آن را در روش خلفای قبل ندیده بودند.
۳ ـ '''بازگرداندن [[اموال]] بیت‌المال''': چنان‌که بیان شد، امام علی{{ع}} در ابتدای [[خلافت]] بیان فرمود که حتی اموالی را که در گذشته به ناحق از بیت‌المال بیرون رفته، پس می‌گیرد. امام علی{{ع}} این کار را از خانۀ [[عثمان]] آغاز کرد. ابتدا [[حقّ]] عثمان را از بیت‌المال [[محاسبه]] کرد و عده‌ای را فرستاد تا اموال او را بررسی کنند. آنان دیدند که این یک نفر، چند هزار دینار طلا و چند صد هزار درهم [[نقره]] در [[خانه]] دارد و در اصطبل او دویست اسب نگهداری می‌شود. تمام اینها [[مصادره]] و به [[بیت‌المال]] بازگردانده شد.
با شروع این بررسی‌ها، فرارها و نارضایتی‌ها آغاز شد. بسیاری از اینکه با [[امام]]{{ع}} [[بیعت]] کردند پشیمان شدند؛ زیرا می‌دیدند که [[اموال]] و منافعشان در حال از بین رفتن است. برخی از آنان گفتند: «تا علی بر ما و اموال ما دست پیدا نکرده، اموالمان را برداریم و از [[مدینه]] بگریزیم». گروهی از آنان به [[شام]] گریختند و گروهی هم به [[مکه]] رفتند.
۴ ـ '''افزایش [[حقوق]] [[نظامیان]]''': [[امام علی]]{{ع}} اجازۀ [[مصرف]] نادرست بیت‌المال را به احدی نمی‌داد. ولی در جایگاه [[حق]] و مواردی که [[مصلحت]] [[نظام اسلامی]] اقتضا می‌کرده، بسیار [[سخاوتمند]] بوده و وجوه کلانی را [[هزینه]] می‌کرده است.
خلفای پیشین به نام انتشار [[اسلام]]، دست به فتوحاتی در کشورهای اطراف زده بودند و این برای [[مردم]] عادی شده بود. با این روش، فریضۀ [[جهاد]] ـ که درحقیقت برای [[دفاع]] از [[اساس اسلام]] و [[مقابله با دشمنان]] [[دین]] [[واجب]] شده ـ به غارتگری‌های دورۀ [[اعراب]] [[جاهلیت]] تبدیل شده بود.
امام علی{{ع}} با اصل چنین فتوحاتی مخالف بود، اما به‌خاطر [[اعتلای اسلام]] و اینکه [[خلفا]] با روش‌های غلط موجب نابودی [[اساس دین]] نشوند، اگر مورد [[مشاوره]] قرار می‌گرفت، رهنمودهای لازم را به خلفا ارائه می‌کرد، اما وقتی خود به [[خلافت]] رسید، این [[فتوحات]] را متوقّف نمود.
این‌گونه فتوحات تنها به [[قلمرو حکومت]] می‌افزود، ولی به‌معنای انتشار اسلام و افزوده شدن [[مسلمانان]] نبود. در [[عهد]] [[عثمان]] تقریباً همۀ [[ایران]] عصر [[ساسانی]] به قلمروی [[مسلمان‌ها]] اضافه شده بود، ولی بخش اندکی از آنان اسلام آورده بودند و بقیه بر [[آیین]] [[زرتشتی]] یا مزدکی باقی بودند. [[دستگاه خلافت]] هم تلاش چندانی برای [[مسلمان]] شدن آنها نمی‌کرد؛ زیرا تا زمانی که مسلمان نبودند، باید [[جزیه]] می‌دادند و این به [[سود]] [[حکومت]] بود.
[[امیرالمؤمنین]]{{ع}} مرزها را [[حفظ]] کرد، اما فتوحات ماورای مرزها را متوقف نمود. حقوق نظامیان را هم دو برابر کرد. این کار موجب می‌شد که اولاً [[حکومت اسلامی]] ارتشی نیرومند و آماده داشته باشد و ثانیاً [[سپاهیان]] [[احساس]] نمی‌کردند که با قطع این [[فتوحات]]، موقعیت مادی خود را از دست داده‌اند. طبیعتاً بودجۀ بسیار زیادی صرف این افزایش می‌شد؛ چراکه در آن [[زمان]]، [[حکومت اسلامی]]، چندین هزار [[نیروی نظامی]] داشت. اما این کار [[مصالح]] بزرگی برای [[اسلام]] و [[مسلمین]] به ارمغان می‌آورد.<ref>[[محمد حسین رجبی|رجبی، محمد حسین]]، [[تاریخ امیرالمؤمنین امام علی (مقاله)| مقاله «تاریخ امیرالمؤمنین امام علی»]].</ref>


== منابع ==
== منابع ==
۷۳٬۳۵۲

ویرایش