اسراف در فقه اسلامی: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: پیوندهای ابهام‌زدایی
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۲: خط ۲:
| موضوع مرتبط = اسراف
| موضوع مرتبط = اسراف
| عنوان مدخل  = اسراف
| عنوان مدخل  = اسراف
| مداخل مرتبط = [[اسراف در قرآن]] - [[اسراف در فقه سیاسی]] - [[اسراف در معارف دعا و زیارات]] - [[اسراف در معارف و سیره نبوی]] - [[اسراف در معارف و سیره سجادی]] - [[اسراف در معارف و سیره رضوی]] - [[اسراف در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[اسراف در فقه اسلامی]]
| مداخل مرتبط = [[اسراف در قرآن]] - [[اسراف در فقه سیاسی]] - [[اسراف در معارف دعا و زیارات]] - [[اسراف در معارف و سیره نبوی]] - [[اسراف در معارف و سیره سجادی]] - [[اسراف در معارف و سیره رضوی]] - [[اسراف در معارف و سیره معصوم]] - [[اسراف در جامعه‌شناسی اسلامی]] - [[اسراف در فقه اسلامی]] - [[اسراف در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی]]
| پرسش مرتبط  =  
| پرسش مرتبط  =  
}}
}}

نسخهٔ ‏۹ نوامبر ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۴۹

مقدمه

مفهوم «حدّ وسط» که دو طرف آن، افراط و تفریط است، مفهومی نسبی است که به اختلاف اشخاص، زمان‌ها و مکان‌ها فرق می‏‌کند. از کلمات فقها برمی‏‌آید هر کاری که غرضی عقلایی به آن تعلّق گرفته، اسراف نیست؛ به این معنا که خروج از حدّ اعتدال درآن جا مصداق پیدا نمی‏‌کند؛ [۱] لکن صَرف مال در موردی فراتر از حدّ مطلوب نزد عقلا اسراف است. [۲]

تفاوت اسراف و تبذیر

اسراف ـ با توجّه به موارد کاربرد آن در آیات و روایات ـ اعم از تبذیر است. تبذیر در خصوص مال کاربرد دارد، امّا اسراف، هم در مال و هم در افعال انسان. اسراف در فعل، مانند اینکه ولیّ مقتول علاوه بر قاتل، دیگری را بکشد. علاوه بر آن، اسراف در مال، هزینه کردن آن بیش از حدّ سزاوار است؛ ولی تبذیر، صرف مال در مسیری است که سزاوار نیست، مانند هزینه کردن آن در معصیت؛ [۳] هرچند واژه تبذیر درباره اسراف مالی نیز به کار رفته است؛ زیرا ملاک اسراف که تجاوز از حدّ مطلوب و معقول است، در هزینه کردن مال در جای ناشایست نیز وجود دارد. از این رو، برخی به تفاوت نخست بسنده کرده‏اند. [۴]

در غالب کتاب‌های فقهی درباره اسراف، بحث مستقلی مطرح نشده است؛ بلکه مباحث مربوط به آن، به مناسبت ضمن دیگر مباحث فقهی در باب‌های گوناگونِ عبادات، عقود، ایقاعات و احکام مطرح شده است. البته برخی در این خصوص، رساله مستقلّی نگاشته و از جهات گوناگون از آن بحث کرده‏‌اند. [۵]

حکم تکلیفی

اسراف حرام است؛ [۶] بلکه برخی حرمت آن را از ضروریات دین دانسته [۷] و برخی دیگر آن را در ردیف گناهان کبیره شمرده‌‏اند. [۸]

حکم وضعی

مهم‏ترین حکم وضعی مترتّب بر اسراف، ضمان است، مانند ضمان ولیّ یتیم درصورت اسراف در هزینه کردن مال وی؛ [۹] ضمان حاکم یا اجرا کننده حدّ در صورت تجاوز از اندازه تعیین شده؛ [۱۰] ضمان قصاص کننده در صورت اسراف در قصاص؛ [۱۱] ضمان اسراف کننده در تأدیب کودک، همسر یا برده خویش؛ [۱۲] ضمان خمس مقداری از مئونه که اسراف کرده [۱۳] و ضمان امین، مانند مستأجر، وکیل، مُستَعیر و وَدَعی در صورت اسراف در امانت [۱۴].

سفاهت از اسباب حجر و تحقّق بخش آن، اسراف و تبذیر در اموال است [۱۵][۱۶]

اسراف و تبذیر

اسراف و تبذیر از محرماتی که قرآن کریم به آن تصریح کرده و به شدت از آنها نهی شده است. با اینکه این دو مفهوم تا حدی قرابت معنایی دارند، در تعریف آنها تفاوت دیده می‌شود؛ در تعریف اسراف گفته شده است: أسرف في ماله أي أنفق من غير اعتدال و وضع المال في غير موضعه[۱۷]: «در مالش اسراف کرد؛ یعنی بدون رعایت اعتدلال، انفاق کرد و مالش را در غیر موضع و جایش قرار داد». اما در تعریف تبذیر، شافعی می‌گوید: التبذير إنفاق المال في غير حقه ولا تبذير في عمل الخير[۱۸]: «تبذیر بخشیدن مال در غیر جا و حق آن است و تبذیر در عمل خیر اتفاق نمی‌افتد». بنابراین اسراف مصرف کردن بیش از حد است[۱۹]؛ اما تبذیر افساد در مال و هزینه کردن آن در معصیت است[۲۰]. هر دو مقوله اسراف و تبذیر پیامدهای یکسانی بر امنیت اقتصادی جامعه به جا می‌گذارند. در روایات، اسراف مکروه شمرده شده و آمده است: «يستحب الاقتصاد في الأكل ويكره الإسراف و الإفراط فيه و الامتلاء من الطعام. قال الله تعالى ﴿كُلُوا وَاشْرَبُوا وَلَا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لَا يُحِبُّ الْمُسْرِفِينَ[۲۱] و في الحديث عن الإمام الصادق قال: «أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ مِنَ اللَّهِ إِذَا مَا جَافَ بَطْنُهُ وَ أَبْغَضُ مَا يَكُونُ الْعَبْدُ إِلَى اللَّهِ إِذَا امْتَلَأَ بَطْنُهُ»»[۲۲]: «میانه روی در خوردن مستحب است و اسراف و افراط در آن و پرخوری مکروه است. خداوند می‌فرماید: "بخورید و بیاشامید و اسراف نکنید که خداوند اسراف کنندگان را دوست ندارد". در حدیثی از امام صادق(ع) است که آن حضرت فرمود: "بنده به خدا نزدیک‌تر است وقتی شکمش خالی است و از خدا دور است، وقتی شکمش پر است».

اسراف از مذمومات و اعمال نکوهش شده در قرآن است و خداوند در قرآن کریم در تقبیح و مذمت آن بیان تندی دارد؛ به طوری که اسراف کنندگان را برادران شیطان خوانده است: ﴿إِنَّ الْمُبَذِّرِينَ كَانُوا إِخْوَانَ الشَّيَاطِينِ[۲۳] از جمله این آیات است: ﴿وَلَوْ بَسَطَ اللَّهُ الرِّزْقَ لِعِبَادِهِ لَبَغَوْا فِي الْأَرْضِ وَلَكِنْ يُنَزِّلُ بِقَدَرٍ مَا يَشَاءُ إِنَّهُ بِعِبَادِهِ خَبِيرٌ بَصِيرٌ[۲۴]، ﴿كَلَّا إِنَّ الْإِنْسَانَ لَيَطْغَى * أَنْ رَآهُ اسْتَغْنَى[۲۵] و ﴿وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَنَأَى بِجَانِبِهِ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ كَانَ يَئُوسًا[۲۶]. نکته شایان ذکر اینکه خداوند در استفاده از نعمت‌ها، برای افراد حدی معین کرده است. در واقع یکی از سازوکارهای تأمین امنیت اقتصادی جامعه، مبارزه با طغیان‌ها و رفاه‌زدگی‌های مالی است؛ همچنین سازوکار دیگر قرآن و به تبع شریعت، رعایت دوری از اسراف و تبذیر است. در حقیقت اسراف‌کاران با زیاده‌روی در مصرف، به گونه‌ای در نظام متعادل اقتصادی جامعه اخلال ایجاد می‌کنند و زمینه ناامنی اقتصادی فراهم می‌سازند.[۲۷]

منابع

پانویس

  1. مستند العروة (الصلاة)، ج ۲، ص۲۳۹
  2. عوائد الایّام، ص۶۳۵
  3. مجمع البحرین/ واژه «بذر»؛ مستمسک العروة، ج ۷، ص۳۳۹
  4. الموسوعة الفقهیة المُیَسَّرة، ج ۳، ص۱۸۴
  5. عوائد الایّام، ص۶۳۵
  6. کتاب السرائر، ج ۱، ص۴۴۰
  7. عوائد الایّام، ص۶۱۵
  8. جواهر الکلام، ج ۱۳، ص۳۱۳ و ۳۲۰
  9. جامع المقاصد، ج ۱۱، ص۲۸۸
  10. جواهرالکلام، ج۴۱، ص۴۷۳
  11. جواهرالکلام، ج ۳۰، ۴۲
  12. تذکرة الفقهاء (ق)، ج ۲، ص۳۱۸
  13. العروة الوثقی، ج ۲، ص۳۹۴
  14. جواهر الکلام، ج ۲۷، ص۱۸۳ و ۲۱۵
  15. جواهر الکلام، ج۲۶، ص۵۲.
  16. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۱، صفحه ۵۰۷-۵۰۹.
  17. محمود عبدالرحمان، معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهیه، ج۱، ص۱۷۳.
  18. محمود عبدالرحمان، معجم المصطلحات و الالفاظ الفقهیه، ج۱، ص۱۷۳.
  19. در اقرب گفته: آن ضد میانه روی و تجاوز از حد و اعتدال است (سید علی اکبر قرشی، قاموس قرآن، ج۳، ص۲۵۷)
  20. بذر ماله: أفسده وأنفقه في السرف... التبذير: إفساد المال وإنفاقه في السرف... التبذير أن ينفق المال في المعاصی (ابن منظور، لسان العرب، ج۴، ص۵۰).
  21. «بخورید و بیاشامید و گزافکاری نکنید که او گزافکاران را دوست نمی‌دارد» سوره اعراف، آیه ۳۱.
  22. سید محمد سعید حکیم، منهاج الصالحین، ج۳، ص۲۳۲.
  23. «که فراخ رفتاران یاران شیطانند» سوره اسراء، آیه ۲۷.
  24. «و اگر خداوند روزی را برای (همه) بندگانش فراخ می‌داشت در زمین سرکشی می‌ورزیدند اما هر چه را بخواهد به اندازه‌ای فرو می‌فرستد که او به بندگانش آگاهی بیناست» سوره شوری، آیه ۲۷.
  25. «حاشا؛ انسان سرکشی می‌ورزد * چون خود را بی‌نیاز بیند» سوره علق، آیه ۶-۷.
  26. «و چون به آدمی نعمت دهیم روی برمی‌تابد و با تکبّر کناره می‌جوید و چون بدی بدو رسد ناامید می‌گردد» سوره اسراء، آیه ۸۳.
  27. نباتیان، محمد اسماعیل، فقه و امنیت ص ۳۳۲.