بحث:چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخه‌ها

Page contents not supported in other languages.
از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
بدون خلاصۀ ویرایش
بدون خلاصۀ ویرایش
خط ۱: خط ۱:
{{جمع شدن|۱. آقای رستمی؛}}
[[پرونده:13681225.jpg|بندانگشتی|right|100px|]]
::::::آقای '''[[حیدر علی رستمی]]'''، در مقاله ''«[[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«[[انتظار فرج]] را گاهی از [[کارها]] شمردن، و زمانی از عبادت‌ها دانستن، بر آن دلالت دارد که [[انتظار]]، عملی عبادی است. چرا که اقتضای جمع عرفی میان این دو گونه تعبیر، آن است که [[انتظار]] را از میان کارهای عبادی و غیر عبادی، از جمله کارهای عبادی به‌شمار آوریم. و این خود بر [[جایگاه]] والای [[انتظار]] دلالت می‌‌کند، زیرا که کارهای عبادی در [[معارف اسلامی]] و [[شیعه]]، [[برتر]] از کارهای غیرعبادی به حساب می‌آید.
::::::[[دلیل]] این امر آن است که [[عبادت]] با [[خدا]] پیوند دارد، آن‌چنان پیوندی که اگر لحظه‌ای بریده شود، بنیادش برافکنده می‌‌گردد. همین حساسیت بالا و پیوند والا، فضیلت‌ساز است. اگر [[انتظار]]، چنین پیوندی را با [[خدا]] نداشت، هیچ فضیلتی هم نداشت. در [[فرهنگ]] [[معارف اسلامی]]، همین پیوند [[مبارک]] است که کیمیاگری می‌‌کند و عملی ساده و بی‌ارزش را تا اوج بالا می‌‌کشد.
::::::"[[افضل]]" که معادل [[فارسی]] آن واژه "[[برترین]]" است و در متن بیشتر روایاتی که از [[فضیلت انتظار]] سخن می‌‌گوید، قرار دارد، از ماده "[[فضل]]" گرفته شده است. خود این ماده، بر ارجمندی و [[برتری]] دلالت دارد و آنگاه که به صورت «[[افضل]]» یعنی اسم تفضیل در می‌‌آید، برتری‌سنجی میان دو یا چند چیز را که در [[وصف]] یا حالتی همانندی دارند، گزارش می‌‌کند و از این جهت، [[برتری]] مطلق یا نسبی آنچه را این واژه در مورد آن آمده است، می‌‌فهماند. بنابراین، [[افضل]] نشان می‌دهد که [[انتظار فرج]]، عمل و عبادتی عادی و معمولی نیست، بلکه نسبت به [[اعمال]] و عبادت‌های دیگر [[برتری]] و رجحان دارد. اضافه شدن [[افضل]] به واژه‌هایی همچون "العبادة"، "أعمال أمتی" و مانند آن بر [[برتری]] مطلق [[انتظار فرج]] بر هر کار عبادی دیگری دلالت دارد. توضیح آنکه اسم تفضیل در [[ادبیات عرب]] در قالب‌ها و جمله‌های مختلفی به کار می‌‌رود که به طور کلی از لحاظ معنایی بر دو معنا بیشتر دلالت ندارد؛ تفضیل نسبی و تفضیل مطلق.
::::::تفضیل نسبی آن است که میان دو یا چند چیز محدود که افراد دیگری نیز دارند و در [[وصف]] یا حالتی با همدیگر مشترک هستند، فضیلت‌سنجی شود و [[برتری]] آن [[فضیلت]] در یکی از آن دو یا چند چیز گزارش شود. در این صورت به جهت محدودیت افرادی که میان آنان فضیلت‌سنجی شده است، تفضیل نسبی حاصل خواهد شد. و ایرادی نیست که در همین سنجش میان فرد [[برتر]] با افراد دیگر، نتیجه‌ای متفاوت به دست آید. به عنوان مثال اگر میان افراد یک مجموعه در [[میزان]] بهره‌مندی آنان از آگاهی‌ها و دانستنی‌ها مقایسه گردد و شخصی از آن میان، [[برتر]] تشخیص داده شود، [[برتری]] او در این صورت، نسبی و محدود به همان مجموعه مورد سنجش است. چیزی که می‌‌تواند در مقایسه آن شخص با مجموعه‌ای دیگر [[صادق]] نباشد.
::::::اما تفضیل مطلق آن است که میان یک چیز با تمام افراد مشابه با آن فضیلت‌سنجی شود و [[حکم]] به [[برتری]] آن چیز از آن میان گردد. در این حالت [[برتری]] به دست آمده در هیچ مقایسه دیگری نقض نخواهد شد و تفضیل به صورت مطلق خود در همه موارد و نسبت به همه افراد [[صادق]] خواهد بود، مگر آنکه قرینه خارجی آن را نقض کند.
::::::آنچه از نگاه به نحوه چینش الفاظ در روایاتی که از [[فضیلت انتظار]] سخن می‌‌گوید، به روشنی برای آگاهان از [[ادبیات عرب]] هویدا می‌‌شود آن است که این تفضیل، تفضیل مطلق است، چرا که از میان همه عبادت‌ها [[حکم]] به [[برتری]] [[انتظار فرج]] شده است، و از میان تمامی [[اعمال]] از [[برتری]] [[انتظار فرج]] سخن به میان آمده است و نتیجه آن می‌‌شود که در میان عبادت‌ها و [[اعمال امت]] [[اسلام]]، عملی و عبادتی دیگر وجود ندارد که [[برتر]] و بالاتر از [[انتظار فرج]] باشد.
::::::مطلق بودن [[عبادت]] و نیز عمل در [[روایات]] مورد بحث و شمول آن نسبت به عبادت‌ها و [[اعمال]] مستحبی و [[واجب]] می‌‌طلبد تا به [[حق]]، [[انتظار فرج]] را [[برترین عمل]] عبادی [[واجب]] به‌شمار آوریم، زیرا که این عمل‌ها [[برتر]] از عمل‌های عبادی [[مستحب]] هستند و با [[برتری]] [[انتظار فرج]] نسبت به [[اعمال عبادی]] [[واجب]]، [[برتری]] آن نسبت به [[مستحب]] نیز محفوظ می‌‌ماند.
::::::[[ابوبصیر]] از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] می‌‌کند که آن [[حضرت]] روزی فرمود: "آیا شما را از چیزهایی با خبر نسازم که [[خداوند]] [[عزیز]] و [[جلیل]] کاری را از [[بندگان]] جز به سبب آن‌ها نمی‌پذیرد؟ گفتم: آری، فرمود: [[شهادت]] به این‌که هیچ معبودی جز [[الله]] نیست، و این که [[محمد]] [[بنده]] و فرستاده اوست، و [[اقرار]] به آنچه [[خداوند]] به آن [[فرمان]] داده است، و [[دوستی]] با ما، و [[بیزاری از دشمنان]] ما،... و [[انتظار قائم]]..."<ref>{{متن حدیث|أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا... وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ {{ع}}}}؛ نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبة، ص۲۰۰، باب ۱۱، حدیث ۱۶.</ref>. این [[روایت]]، به خوبی و روشنی فرازمندی [[انتظار فرج]] و به طور مشخص و خاص، [[فرج حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[معارف]] [[شیعه]] نشان می‌‌دهد و آن را یکی از شرایط [[قبولی اعمال]] نزد [[خداوند]] می‌‌شمارد.
::::::[[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} همچون [[توحید]]، [[نبوت]] و [[تولی]] و [[تبری]] و در شمار آن‌ها نقش محوری و کلیدی در [[زندگی]] [[بنده]] [[مؤمن]] دارد. در همه کارهای عبادی او حضور و [[ظهور]] دارد و نبود آن به منزله فقدان یکی از شرایط تحقق کار عبادی است، آن هم نه شرطی عادی، بلکه شرط قبول؛ یعنی شرطی که بدون وجود آن، عمل از درجه اعتبار و قبول نزد [[خداوند]] ساقط است و [[عبادت]] به‌شمار نمی‌رود و [[طاعت]] به حساب نمی‌آید و هیچ ارزشی از جهت استحقاق [[پاداش]] ندارد.
::::::چه مناسبت [[زیبایی]] دارد یادآوری سخنی از [[امیر مؤمنان علی]]{{ع}} در مورد اهمیت قبول عمل نزد [[خداوند]]! آن [[حضرت]] می‌‌فرماید: "به قبولی عمل بیشتر توجه داشته باشید تا به خود عمل"<ref>{{متن حدیث|كُونُوا عَلَى قَبُولِ الْعَمَلِ أَشَدَّ عِنَايَةً مِنْكُمْ عَلَى الْعَمَلِ}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحار الانوار، ج۶۷، ص۳۱۲، باب ۵۸، ح۱۱.</ref>.
::::::یکی از [[اصحاب امام]] [[باقر]]{{ع}} از آن [[حضرت]] خواست تا [[دینی]] را که آن [[حضرت]] و اهل‌بیتش به وسیله آن، [[خدا]] را می‌‌پرستند، برای او بازگو کند تا او نیز بتواند [[خدای بزرگ]] را با آن، [[دینداری]] کند.
::::::[[امام]] در پاسخ او فرمود: "به [[خدا]] [[دین]] خود و [[دین]] پدرانم را که به وسیله آن خدای [[عزیز]] و [[جلیل]] را می‌‌پرستیم برایت بازگو می‌‌کنم. [[شهادت]] به این‌که هیچ معبودی جز [[الله]] نیست، و این‌که [[محمد]] {{صل}} فرستاده خداست، و [[اقرار]] به آنچه او از جانب [[خداوند]] آورده، و [[ولایت]] برای ولی ما، و بیزاری از دشمنمان، و گردن نهادن به [[فرمان]] ما، و [[انتظار قائم]] ما، و کوشش در امر [[دین]] و [[پرهیزگاری]]"<ref>{{متن حدیث|وَ اللَّهِ لَأُعْطِيَنَّكَ دِينِي وَ دِينَ آبَائِيَ الَّذِي نَدِينُ اللَّهَ عَزَّ وَ جَلَّ بِهِ شَهَادَةَ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللَّهِ صوَ الْإِقْرَارَ بِمَا جَاءَ بِهِ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَ الْوَلَايَةَ لِوَلِيِّنَا وَ الْبَرَاءَةَ مِنْ عَدُوِّنَا وَ التَّسْلِيمَ لِأَمْرِنَا وَ انْتِظَارَ قَائِمِنَا وَ الِاجْتِهَادَ وَ الْوَرَعَ}}؛ کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۲، ص۳۱، باب دعائم الاسلام، ح۱۰.</ref>.
::::::بر اساس این [[روایت]]، [[انتظار]] [[قیام]] [[آخرین امام معصوم]] {{ع}} در ردیف [[شهادت]] به [[یگانگی خداوند]]، [[رسالت]] [[پیامبر اسلام]] {{صل}} و [[اقرار]] به آنچه [[پیامبر]]{{صل}} از نزد [[خدا]] آورده است، نیز در کنار [[پذیرش ولایت]] [[امامان معصوم]]{{ع}} و [[بیزاری از دشمنان]] آنان و [[تسلیم]] در برابر فرمانشان، از پایه‌های اساسی [[دین]] [[امامان]] و [[تشیع]] به‌شمار است.
::::::[[نیک]] پیداست که [[امام باقر]] {{ع}} در این سخن [[نورانی]] درصدد گفتن تمام آنچه [[دین]] [[ائمه]] را تشکیل می‌‌داده، نبوده است و تنها به مقتضای حال و مقال در [[مقام]] بیان و روشن کردن اساسی‌ترین پایه‌های آن بوده است.
::::::[[جایگاه]] والای [[انتظار مهدی]] {{ع}} و نقش تعیین‌کننده آن در شکل‌گیری [[دین]] و راه و رسم درست [[خداپرستی]]، بنابر آنچه [[روایت]] یاد شده گویای آن است، [[نیازمند]] هیچ توضیح اضافی نیست. قرار گرفتن [[ظهور]] آخرین [[جانشین پیامبر]] {{صل}} در ردیف بنیادی‌ترین [[باورها]] و رفتارهای [[دینی]] با توجه به آنچه گذشت و آنچه در پی خواهد آمد هیچ تعجبی ندارد و هیچ انکاری را برنمی‌تابد.
::::::[[آگاهی]] از [[جایگاه]] و [[فضیلت]] [[جهاد]] در [[معارف]] [[شیعه]]، بلندی [[جایگاه]] و [[فضیلت انتظار فرج]] در این [[سخن پیامبر]] {{صل}} را روشن می‌سازد که می‌‌فرماید: "[[برترین]] [[جهاد]] [[امت]] من [[انتظار فرج]] است"<ref>{{متن حدیث|أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِي انْتِظَارُ الْفَرَجِ}}؛ بحرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۳۷.</ref>.
::::::به حساب آوردن [[انتظار فرج]] در شمار [[برترین]] جهادها تأکیدی دیگر باره است بر آنکه [[انتظار]] از جنس عمل است، آن هم نه عملی عادی بلکه عملی بس طاقت‌فرسا و همراه با [[خون]] و خطر.
::::::به هر حال این [[روایت]] هم [[جایگاه]] بلند [[انتظار]] را در عبارتی کوتاه بیان می‌‌کند و ضمن مقایسه آن با [[جهاد]]، با ظرافت خاصی روشن می‌‌سازد که آن [[جایگاه]] بلند تنها و تنها به [[انتظار توانمند]] اختصاص دارد. بسان روایتی که [[نقل]] شد، [[روایات]] بسیار دیگری در [[منابع روایی شیعه]] و [[سنی]] به چشم می‌خورد که از زاویه‌ای دیگر و با بیانی متفاوت، همانندی و [[برتری]] [[انتظار فرج]] نسبت به [[جهاد]] در [[راه خدا]] را یادآور می‌‌شود. روایاتی که [[منتظران واقعی]] [[حضرت مهدی]] {{ع}} را به [[سپاهیان]] آن [[حضرت]] و [[مجاهدان]] [[سپاه]] [[پیامبر خدا]] {{صل}} و نیز شهدای در [[خون]] تپیده [[اسلام]] [[تشبیه]] می‌‌کند و به این وسیله به [[جایگاه]] رفیع [[انتظار]] و [[توانمندی]] آن اشاره می‌‌نماید.
::::::[[علی]] {{ع}} می‌فرماید: "[[منتظر]] [[دولت ما]]، مانند تپیده در [[خون]] خود در راه خداست"<ref>{{متن حدیث|الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ}}؛ ابن بابویه، محمد بن علی، الخصال، ج۲، ص۶۱۶.</ref>.
::::::از [[امام سجاد]]{{ع}} [[روایت]] است که خطاب به یکی از [[یاران]] خود به نام ابوخالد با اشاره به [[طولانی بودن غیبت حضرت مهدی]] {{ع}} فرمود:"ای ابوخالد! اهل [[زمان غیبت]] او، قائلان به امامتش و [[منتظران]] ظهورش [[برترین]] اهل هر زمانی هستند زیرا [[خداوند]] بلندمرتبه به آنان از [[عقل]] و [[فهم]] و [[معرفت]] آن اندازه بخشیده است که به سبب آن، [[غیبت]] نزدشان به مانند مشاهده گردیده است، و [[خداوند]] آنان را در آن زمان همچون [[مجاهدان]] با [[شمشیر]] در پیش‌روی [[پیامبر خدا]] {{صل}} قرار داده است"<ref>{{متن حدیث| يَا أَبَا خَالِدٍ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانِ غَيْبَتِهِ الْقَائِلُونَ بِإِمَامَتِهِ الْمُنْتَظِرُونَ لِظُهُورِهِ أَفْضَلُ أَهْلِ كُلِّ زَمَانٍ لِأَنَّ اللَّهَ تَعَالَى ذِكْرُهُ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الْأَفْهَامِ وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَيْبَةُ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةِ وَ جَعَلَهُمْ فِي ذَلِكَ الزَّمَانِ بِمَنْزِلَةِ الْمُجَاهِدِينَ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} بِالسَّيْفِ...}}؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۲، باب ۲۲ ح۴.</ref>.
::::::[[امام صادق]]{{ع}} ضمن [[حدیثی]] می‌‌فرماید: "[[منتظر]] [[امام دوازدهم]] مانند کسی است که [[شمشیر]] خود را در پیشگاه [[پیامبر خدا]] {{صل}} برهنه کرده، از آن [[حضرت]] [[دفاع]] می‌‌کند" <ref>{{متن حدیث|...الْمُنْتَظِرُ لِلثَّانِي عَشَرَ كَالشَّاهِرِ سَيْفَهُ بَيْنَ يَدَيْ رَسُولِ اللَّهِ {{صل}} يَذُبُّ عَنْهُ...}}؛ بحار الانوار، ج۵۲،، ص۱۲۹، باب ۲۲، ح۲۴.
</ref>.
::::::در [[انتظار توانمند]] از نگاه [[معصومان]] {{عم}} همه ابعاد و ارکان [[استوار]] [[مکتب]] [[تجلی]] دارد، از [[توحید]] [[ناب]] [[خداوند]] رحمان تا [[رسالت]] [[پیامبران]] و [[امامت]] [[امامان]]. از برآورده شدن آرزوی همه [[پیامبران]] در [[دادگری]] و [[عدالت‌گستری]]، و از عملی گردیدن [[امید]] همه [[مستضعفان]] در رهایی و [[نجات]] از [[ظلم]] و [[بیداد]]، و [[فحشا]] و [[فساد]] تا برپایی [[حکومت عادلانه]] و [[اقامه نماز]] و [[تجلی]] کامل همه [[خوبی‌ها]] و نیکی‌ها و محو کامل همه [[بدی‌ها]] و [[زشتی‌ها]]»<ref>[[حیدر علی رستمی|رستمی، حیدر علی]]، [[جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه (مقاله)|جایگاه انتظار توان­مند در معارف شیعه]]، ص: ۲۰۲-۲۱۴.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
{{جمع شدن|۱. آقای کاشانی‌ادیب؛}}
[[پرونده:13681225.jpg|بندانگشتی|right|100px|]]
::::::آقای '''[[وحید کاشانی‌ادیب]]'''، در مقاله ''«[[فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات (مقاله)|فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات]]»'' در این‌باره گفته است:
::::::«بر اساس [[عقاید]] حقه [[شیعه]] که برگرفته از [[قرآن]] و فرموده‌های [[حضرت رسول]] {{صل}} است، [[رفتار]] و گفتار [[ائمه]] {{ع}} فراخور شخصیت ارجمندشان، بسیار متعالی، برجسته و دارای اهمیت راهبردی است. از طرفی آن بزرگواران، [[امام]] خلائق‌اند و دیگران [[وظیفه]] [[تبعیت]]، [[تقلید]] و [[پیروی]] از ایشان را دارند:{{متن قرآن|أُولَئِكَ الَّذِينَ هَدَى اللَّهُ فَبِهُدَاهُمُ اقْتَدِهْ}}<ref>«آنان کسانی هستند که خداوند رهنمایی‌شان کرده است پس، از رهنمود آنان پیروی کن!» سوره انعام، آیه ۹۰.</ref>.
::::::اوج [[بندگی]] یک فرد، ولایتمداری اوست؛ زیرا [[اطاعت]] تام از [[قرآن]] و فرامین [[رسول الله]] {{صل}} که مساوی با [[بندگی]] است، این اقتضا را دارد که هیچ چیز بدون [[ولایت]]، معنادار نباشد. لذا باید در وقف و سکون، پیرو [[اهل بیت]] {{ع}} بود تا در این رهگذر [[برترین عمل]] را نصیب خود کنیم. چون عمل آنان مطابق [[هدایت الهی]] و [[برترین عمل]] است. از جمله [[اعمال]] آن بزرگواران، [[انتظار فرج]] است.
::::::در [[کتاب خصال]]، روایتی از [[امام صادق]]{{ع}} [[نقل]] شده است که ایشان راه و روش [[ائمه اطهار]]{{ع}} را برمی‌‌شمرند و [[انتظار فرج]] به همراه [[صبر]] را یکی از فرازهای [[زندگی]] خود می‌دانند<ref>مجلسی، محمدباقر، بحارالأنوار، ج۵۲، ص۱۳۲، به نقل از خصال: {{متن حدیث|فِي خَبَرِ الْأَعْمَشِ قَالَ الصَّادِقُ {{ع}} مِنْ دِينِ الْأَئِمَّةِ الْوَرَعُ وَ الْعِفَّةُ وَ الصَّلَاحُ إِلَى قَوْلِهِ وَ انْتِظَارُ الْفَرَجِ بِالصَّبْرِ}}.</ref>.
::::::[[برترین]] فضیلتی که ‌‌برای [[انتظار فرج]] می‌‌توان برشمرد، همین است که [[سیره اهل بیت]] {{ع}} و اقتداء [[شیعیان]] به موالیانشان در این موضوع مصداقی از ولایت‌مداری آن‌ها است و فضیلتی بزرگ برای آنان محسوب می‌‌شود.
::::::در کتاب [[شریف]] کافی باب دعائم الاسلام [[حدیثی]] از [[امام باقر]]{{ع}} [[نقل]] شده که در آن از [[انتظار فرج]] به عنوان یکی از ستون‌های [[دین]] و در زمره [[ارکان دین]] یاد شده است. شخصی از [[امام]] {{ع}} از [[دینی]] سؤال می‌‌کند که عمل فرد، با [[اعتقاد]] به آن [[دین]] مورد قبول است. [[امام]] {{ع}} در پاسخ وی می‌‌فرمایند: "[[شهادت]] به [[وحدانیت]] و بی‌شریک بودن [[خدای تعالی]] و [[شهادت]] به [[بندگی]] و [[رسالت]] [[حضرت]] ختمی [[مرتبت]] {{صل}} و [[اقرار]] به صحت آنچه از جانب [[خدا]] آمده و [[اقرار]] به [[ولایت]] ما [[اهل بیت]] و [[برائت]] از [[دشمنان]] ما و [[اطاعت]] از [[اوامر]] ما و [[پرهیزگاری]] و [[فروتنی]] و [[انتظار قائم]] ما. پس همانا برای ما [[دولت]] و [[حکومتی]] است که هرگاه [[خداوند]] بخواهد، می‌‌آید"<ref>کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۴، ص۷۶.</ref>. در [[کتاب الغیبه]] [[نعمانی]] به [[حدیثی]] برمی‌‌خوریم که گویی [[انتظار فرج]] را سیمای بیرونی و عملی برای [[تولی]] و [[تبری]] به شمار آورده و آن را وسیله‌ای برای تقویت [[روحیه]] [[فرمانبرداری]] از [[اولیا]] و کفرستیزی با [[طاغوت]] دانسته است. [[امام صادق]] {{ع}} می‌فرمایند: "هنگامی که صبح و [[شام]] یک روز بر تو گذشت و [[امامی]] از [[آل محمد]] {{صل}} را در آن روز ندیدی، هر آنچه [[دوست]] داری، [[دوست]] داشته باش ([[محبت]] [[اهل بیت]] را در [[دل]] زنده نگه دار) و از هر آنچه نفرت داری متنفر باش و بر [[ولایت]] موالیانت [[استوار]] باش و [[فرج]] را هر صبح و [[شام]] [[انتظار]] بکش"<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، الغیبه، ص۱۵۸، ح۳: {{متن حدیث|إِذَا أَصْبَحْتَ وَ أَمْسَيْتَ يَوْماً لَا تَرَى فِيهِ إِمَاماً مِنْ آلِ مُحَمَّدٍ فَأَحْبِبْ مَنْ كُنْتَ تُحِبُّ وَ أَبْغِضْ مَنْ كُنْتَ تُبْغِضُ وَ وَالِ مَنْ كُنْتَ تُوَالِي وَ انْتَظِرِ الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاءً}}.</ref>.
::::::با توجه به [[حدیثی]] که از [[اصول کافی]] آوردیم و برداشتی که از [[حدیث]] الغیبه داشتیم [[یقین]] حاصل می‌‌کنیم که [[انتظار فرج]] از ستون‌های نگه دارنده [[دین]] و گوهری گران‌قیمت در [[حد ]][[ارکان دین]] است»<ref>[[وحید کاشانی‌ادیب|کاشانی‌ادیب، وحید]]، [[فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات (مقاله)|فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات]]، ص: ۱۷۸.</ref>.
{{پایان جمع شدن}}
==نویسنده: آقای سالاری==
==نویسنده: آقای سالاری==
==پاسخ اجمالی==
==پاسخ اجمالی==

نسخهٔ ‏۲۸ دسامبر ۲۰۱۹، ساعت ۲۰:۵۷

نویسنده: آقای سالاری

پاسخ اجمالی

جایگاه ویژه انتظار

علل افضل الاعمال بودن انتظار فرج

انتظار و داشتن ایمان و اخلاص

انتظار و اعتقاد به توحید

انتظار و تسلیم به قضای الهی

انتظار و پذیرش ولایت

انتظار و داشتن آرمان و آروزی بزرگ

انتظار و تلاش و حرکت مداوم

انتظار و حاضر و ناظر دیدن امام

انتظار و دوری از ناامیدی

  • امیدواری و دوری از یأس: یأس به شرک منتهی می‌شود که مبغوض‌ترین عمل در پیشگاه خداوند است، انتظار فرج ـ که ضد آن است ـ محبوب‌ترین اعمال نزد او به شمار می‌آید[۲۴]. امیر مؤمنان(ع) فرموده‌اند[۲۵]: «"اِنتَظِرُوا الفَرَجَ. ولا تَیأسُوا مِن رَوحِ اللهِ فَإِنَّ اَحَبَّ الاَعمالِ اِلی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ انتظارُ الفرجِ مادامَ عَلیهِ المَؤمِنُ"»[۲۶]

انتظار فرج؛ آثار و نتایج

  1. همراهی با حضرت صاحب: امام صادق(ع) فرموده‌اند:[۲۷] «هر کس که از قرار گرفتن در زمره اصحاب قائم شادمان می‌شود باید انتظار بکشد».[۲۸]
  2. پاداش شرکت در جهاد: از دیگر مقامات منتظران اجر و پاداش شرکت در حرکت جهادی حضرت مهدی(ع) است. امام صادق(ع) می‌فرماید[۲۹]: «هر کدام از شما که با اعتقاد به این امر و در انتظار آن، از دنیا برود چون کسی است که در اردوگاه قائم(ع) حضور داشته است».[۳۰]
  3. اجر شهید در راه خدا: به شخص منتظر اجر شهید داده می‌شود، حضرت علی(ع) می‌فرمایند[۳۱]: «هرکه امر ما ولایت ما را بپذیرد در قیامت با ما در حظیرة القدس است و کسی که منتظر امر ما باشد چون کسی است که در راه خدا به خون خود آغشته گردد».[۳۲]
  4. پویایی و سازندگی: انتظار عامل پویایی و سازندگی فرد و اجتماع است. انتظار، انسان را برای رسیدن به آینده مطلوب به حرکت وا می‌دارد،[۳۳] در حقیقت انسان منتظر با رعایت همۀ شرایط انتظار به همان ‌شأن و منزلتی که مورد انتظار دین اسلام است، رسیده و به بالاترین نقطه کامل نائل می‌شود[۳۴]. انتظار فرج، به معنای امید به آیندۀ روشن و تحقّق ارزش‌ها و خوبی‌هاست. چنین نگاهی به انسان، شور و نشاط و حرکت می‌دهد؛ به گونه‌ای که هم برای اصلاح خود اقدام می‌کند و هم محیط پیرامون خود را تحت تاثیر قرار می‌دهد[۳۵].
  5. نجات از یاس: انتظار، سبب استقامت و پایداری مسلمانان برابر فشارها و سختی‌ها می‌شود و از یأس و ناامیدی آنان، جلوگیری می‌کند و به این شکل، راه را برای غلبه و پیروزی آنان هموار می‌کند[۳۶]. وجود چنین نجات بخشی، دل‌های مرده را زنده می‌کند و مردم را از یأس رها می‌سازد[۳۷].

نتیجه گیری

پاسخ تفصیلی

جایگاه ویژه انتظار

علل افضل الاعمال بودن انتظار فرج

ملزمات انتظار فرج

انتظار و داشتن ایمان و اخلاص

انتظار و اعتقاد به توحید

انتظار و تسلیم به قضای الهی

انتظار و پذیرش ولایت

انتظار و داشتن آرمان و آروزی بزرگ

انتظار و تلاش و حرکت مداوم

  • تلاش و حرکت مداوم: انتظار فرج، در واقع نوعی آمادگی و استقبال از نیکی‏‌هاست. آمادگی برای تلاش و حرکتی مداوم و کوششی خستگی‌‏ناپذیر همراه با تهذیب نفس، پاک زیستن، حقّ‏‌خواهی و دور ماندن از زشتی‏‏‌ها و آلودگی‏‌ها... به همین جهت وقتی ابو بصیر از امام صادق(ع) پرسید: فرج کی خواهد بود؟ آن حضرت فرمود[۷۱]: «ای ابو بصیر! تو هم از کسانی هستی که دنیا را طلب می‌‏‏کنند؟ آن کس که قیام امام را بشناسد، برای او به جهت انتظارش فرج شده است».[۷۲] به صراحت می‌‏‏توان گفت: از مهم‏ترین رازهای نهفته بقای تشیع همین روح انتظاری است که کالبد شیعه را آکنده ساخته و پیوسته او را به تلاش، کوشش، جنبش و جوشش وامی‌‏دارد[۷۳]. پس اندیشه انتظار و انتظار کشیدن به مفهوم سازنده و پویای آن از اهمیت والایی برخوردار است که مقایسۀ آن با دیگر اعمال، دشوار خواهد بود و همین امر، پیروان امامان معصوم(ع) را استوار نگه داشته است به نحوی که هرگز خود را فراموش نکرده و در افکار دیگران هضم نشده‌اند[۷۴].

انتظار و حاضر و ناظر دیدن امام

انتظار و دوری از ناامیدی

انتظار فرج؛ آثار و نتایج

  1. همراهی با حضرت صاحب: امام صادق(ع) فرموده‌اند[۸۴]: «هر کس از قرار گرفتن در زمرۀ اصحاب قائم شادمان می‌شود باید انتظار بکشد».[۸۵]
  2. پاداش شرکت در جهاد: از دیگر مقامات منتظران اجر و پاداش شرکت در حرکت جهادی حضرت مهدی(ع) است. امام صادق(ع) می‌فرماید[۸۶]: «هر کدام از شما که با اعتقاد به این امر و در انتظار آن، از دنیا برود چون کسی است که در اردوگاه قائم(ع) حضور داشته است».[۸۷]
  3. اجر شهید در راه خدا: به شخص منتظر اجر شهید داده می‌شود، حضرت علی(ع) می‌فرمایند[۸۸]: «هرکه امر ما ولایت ما را بپذیرد در قیامت با ما در حظیرة القدس است و کسی که منتظر امر ما باشد چون کسی است که در راه خدا به خون خود آغشته گردد».[۸۹] بلکه چنین شخصی به بالاترین مراتب شهدا و مجاهدین نایل خواهد شد که امام صادق(ع) فرموده‌اند[۹۰]: «هر کدام از شما که در انتظار این امر از دنیا برود چون کسی است که در اردوگاه قائم(ع) حضور داشته‌است. راوی گوید: آن حضرت مکثی کرده و سپس فرمودند: نه، بلکه چون کسی است که به همراه قائم شمشیر زده است سپس فرمود: نه، به خدا سوگند چنین کسی تنها به مانند کسانی خواهد بود که در رکاب پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) به شهادت رسیده‌اند».[۹۱] همچنین عبدالله بن بکیر گفته است: خدمت امام محمد باقر(ع) راجع به دوازدهمین وصی پیامبر و غیبت طولانی او و چگونگی انتظار، مطالب مختلفی مطرح شد. حضرت رو به جمع حاضر کرد و فرمود[۹۲]: «بدانید همانا کسی که انتظار فرج و ظهور قائم آل محمد (صل الله علیه و آله) را داشته باشد، برای او پاداش روزه‌دار و نمازگزار خواهد بود و هر کس توفیق درک فیض ظهورش را پیدا کند و او را همراهی نماید و دشمنان ما را به قتل برساند، برای او پاداش بیست شهید خواهد بود و چنانچه آن شخص در رکاب قائم ما به شهادت برسد به او ثواب ۲۵ شهید داده می‌شود».[۹۳]
  4. پویایی و سازندگی: انتظار عامل پویایی و سازندگی فرد و اجتماع است. انتظار، انسان را برای رسیدن به آیندۀ مطلوب به حرکت وا می‌دارد[۹۴]، منتظر، ساکت و ساکن نمی‌ماند، بلکه کارها و تلاش‌های خود را در جهت زمینه‌سازی برای تحقّق ظهور انجام می‌دهد. چنین فردی در جامعه، نه تنها خود را از انحرافات اعتقادی و عملی به دور نگه می‌دارد؛ بلکه سعی در ساختن و اصلاح کردن جامعه دارد؛ بنابراین، انتظار، نه تنها یک عمل فردی که یک کار جمعی و تشکیلاتی است که به طور مداوم، جامعه و افراد را تحت تاثیر قرار می‌دهد و می‌تواند ضامن سلامت فکری و عملی فرد و جامعه باشد[۹۵]. انتظار در سازندگی، پویایی و اصلاح فرد و جامعه در زمان غیبت، نقش مهمی دارد. اگر انسان منتظر به وظایفی که برای او شمرده شده است، عمل کند، به الگوی مطلوب انسان دین‌دار دست می‌یابد و از جایگاه و مرتبه والایی برخوردار می‌شود. به عبارت دیگر، انسان منتظر با رعایت همۀ شرایط انتظار به شأن و منزلت مورد انتظار دین اسلام می‌رسد و به بالاترین نقطه کمال دست می‌یابد[۹۶].
  5. نجات از یاس: انتظار، سبب استقامت و پایداری مسلمانان برابر فشارها و سختی‌ها می‌شود و از یأس و ناامیدی آنان، جلوگیری می‌کند و به این شکل، راه را برای غلبه و پیروزی آنان هموار می‌کند[۹۷]. وجود چنین نجات بخشی، دل‌های مرده را زنده می‌کند و مردم را از یأس رها می‌سازد[۹۸]. با انتظار فرج است که انسان می‌تواند خود را‌ آماده فرج سازد و از یأس و ناامیدی به دور باشد و در این مسیر است‌ که از خدا ناامید‌ و مأیوس‌ نمی‌گردد، چراکه محبوب‌ترین اعمال نزد خدا انتظار فرج، و کسب آمادگی برای فرج و حکومت حضرت مهدی است، تا اینکه طولانی بودن غیبت و مشکلات آن دوران توان را از منتظران نرباید و آنان‌ را در صف منتظران پابرجا بدارد. در زمان غیبت، دشمنان تمامی نقشه‌‌ها و طراحی‌های شیطانی خود را به میدان می‌آورند تا رهزنی کنند و ایمان پیروان آن عزیز را نشانه روند؛ تنها کسانی می‌توانند به دام آنان گرفتار نیایند که ناامید نگشته، صبر‌ پیشه‌ کنند، چراکه در صورت یأس، همه چیز آنان در معرض زوال قرار می‌گیرد؛ با انتظار فرج، روحیه امید و مقاومت در آنان زنده می‌ماند و راه برای پیروزی و غلبه بر مشکلات‌ فراهم‌ می‌شود‌[۹۹].
  6. گشایش در کارها: در روایات شیعه، عبارت و اصطلاح بسیار لطیف و مناسبی برای انتظار در نظر گرفته شده و آن انتظار فرج است. فرج، به معنای نصرت و پیروزی و گشایش گره‏‏‌های زندگی از جانب خداوند است[۱۰۰]. امام جواد(ع) آن را بافضیلت‏‌ترین و راه‏‌گشاترین امور می‌‏داند[۱۰۱]: «برترین عمل شیعیان ما انتظار فرج است. هرکس این امر را بداند و آن را بشناسد، با همین انتظار در کارش گشایش و فرج می‌‏شود».[۱۰۲] امام سجاد(ع) می‌‏‏فرمود[۱۰۳]: «انتظار فرج، خود از بزرگ‏ترین گشایش‏‌ها است». امام کاظم(ع) هم فرمود[۱۰۴]: «انتظار فرج، نشانه فرج و گشایش است».[۱۰۵]
  • از جمله فضایل دیگر که می‌‏‏توان از انتظار فرج برداشت کرد به موارد زیر اشاره می‌‌کنیم:
  1. تلاش و کوشش برای پیشرفت و ترقّی[۱۰۶]؛
  2. اصلاح‏‌طلبی و امید به زندگی بهتر (گشایش در امور)[۱۰۷]؛
  3. نفی وضع موجود (ظلم و بی‌‏عدالتی، فساد و تباهی)[۱۰۸]؛
  4. طرد و عدم پذیرش حکومت‏‏‌های سیاسی (نامشروع دانستن آنها)[۱۰۹]؛
  5. قیام و انقلاب و نهضت مداوم و فعّال[۱۱۰]؛
  6. ضرورت تشکیل حکومت‏‏‌های دینی و مشروع[۱۱۱]؛
  7. عدم انقیاد و سازش در برابر جبّاران و مفسدان و...[۱۱۲].[۱۱۳]

نتیجه گیری

پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.
  2. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  3. ر.ک. سوزنچی، حسین، مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری، ص ۷۲.
  4. ر.ک. رحیمیان، محمد حسین، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۱۴ و ۱۵.
  5. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  6. برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ص۱۳۱: «برترین عبادات مؤمن انتظار کشیدن برای گشایش خداوند است».
  7. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  8. ر.ک. رحیمیان، محمد حسین، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۱۴ و ۱۵.
  9. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  10. محمد بن علی بن بابویه، خصال، ج۲، ص۶۱۰ و کمال الدین، ۶۴۵؛ ابن شعبۀ حرانی تحف العقول، ۱۰۶.
  11. محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۴.
  12. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  13. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  14. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  15. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  16. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  17. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  18. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  19. «یا ابا بصیر و انت ممّن یرید الدّنیا؟ من عرف هذا الامر، فقد فرج عنه لانتظاره». ر.ک. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.
  20. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  21. ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.
  22. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  23. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  24. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴؛ موسوی، سید علی، فلسفه انتظار با تاکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶.
  25. ر.ک. قمی(شیخ صدوق)، محمد بن علی بن بابویه، الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶: «منتظر فرج (از جانب خدا) باشید. و از رحمت و دستگیری خداوند ناامید نباشید. همانا دوست داشتنی‌ترین کارها در پیشگاه خدای عزوجل انتظار فرج است».
  26. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  27. نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت ، ص۲۰۰؛ محمد بن حسن، حر عاملی، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۳۶.
  28. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  29. محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۵.
  30. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  31. محمد بن علی بن بابویه، خصال، ۶۲۵.
  32. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  33. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  34. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.
  35. ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.
  36. ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.
  37. ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳؛ موسوی، سید علی، فلسفه انتظار با تاکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶.
  38. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  39. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  40. ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.
  41. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  42. ر.ک. سوزنچی، حسین، مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری، ص ۷۲.
  43. ر.ک. رحیمیان، محمد حسین، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۱۴ و ۱۵.
  44. برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ص۱۳۱: «برترین عبادات مؤمن انتظار کشیدن برای گشایش خداوند است».
  45. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  46. ر.ک. رحیمیان، محمد حسین، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۱۴ و ۱۵.
  47. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  48. خزاز قمی، علی، کفایة الأثر، ۲۸۳؛ قمی(شیخ صدوق)، محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۳۷۸: «"لِأَنَّ لَهُ غَيْبَةً يَكْثُرُ أَيَّامُهَا وَ يَطُولُ أَمَدُهَا فَيَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ يُنْكِرُهُ الْمُرْتَابُونَ"»
  49. محمد بن علی بن بابویه، خصال، ج۲، ص۶۱۰ و کمال الدین، ۶۴۵؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۰۶.
  50. محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۴.
  51. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  52. نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت ، ۲۰۰؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة ، ج۳، ص۵۳۶: «"أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ ع"»
  53. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  54. «برترین عبادت مؤمن انتظار فرج از جانب خداوند است». ر.ک. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.
  55. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  56. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  57. «شر طاعت خداوند، صبر و خشنودی از خداست در آن چه بنده دوست می‌دارد یا ناپسند می‌شمارد» کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، باب الرضا بالقضاء، ح ۱.
  58. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  59. «به تسلیم خدا بودن و راضی بودن به آن چه برایش پیش می‌آید اعم از شادی با ناراحتی» کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱۲.
  60. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  61. محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ج ۲، ص ۳۵۷: «"طُوبَى لِشِيعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ فِي غَيْبَتِهِ وَ الْمُطِيعِينَ لَهُ فِي ظُهُورِهِ أُولَئِكَ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ الَّذِينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون"»
  62. «"انتظار الفرج من اعظم الفرج"» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.
  63. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  64. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  65. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  66. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  67. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  68. نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمت‌آمیز امیر مؤمنان علی(ع)، ش ۴۷، ص ۳۶۹: «"قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ"»
  69. نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمت‌آمیز امیر مؤمنان علی(ع)، ش ۸۱، ص ۳۷۳: «"قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُه‏"»
  70. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  71. «"یا ابا بصیر و انت ممّن یرید الدّنیا؟ من عرف هذا الامر، فقد فرج عنه لانتظاره"» ر.ک. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.
  72. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  73. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  74. ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.
  75. محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴؛«"ثُمَّ تَمْتَدُّ الْغَیْبَةِ بِوَلِیِّ اللَّهِ عزوجل الثَّانِی عَشَرَ مِنْ أَوْصِیَاءِ رَسُولَ اللَّهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ. یَا أَبَا خَالِدٍ ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانُ غَیْبَتِهِ ، الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لظهوره أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ ؛ لِأَنَّ اللَّهُ ـ تبارک وَ تَعَالِی ـ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الأفهام وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةِ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةَ"».
  76. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  77. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  78. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴؛ موسوی، سید علی، فلسفه انتظار با تاکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶.
  79. محمد بن علی بن بابویه، الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶: «منتظر فرج (از جانب خدا) باشید. و از رحمت و دستگیری خداوند ناامید نباشید. همانا دوست داشتنی‌ترین کارها در پیشگاه خدای عزوجل انتظار فرج است».
  80. ر.ک. بنی‌هاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
  81. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.
  82. ر.ک. قمی(شیخ صدوق)، محمد بن علی بن بابویه ، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۳۷، ح ۱۰: «"أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعِبَادُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَرْضَى مَا يَكُونُ عَنْهُمْ إِذَا افْتَقَدُوا حُجَّةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَمْ يَظْهَرْ لَهُمْ وَ لَمْ يَعْلَمُوا بِمَكَانِهِ وَ هُمْ فِي ذَلِكَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ لَمْ تَبْطُلْ حُجَجُ اللَّهِ عَنْهُمْ وَ بَيِّنَاتُهُ فَعِنْدَهَا فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاء"»
  83. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  84. ر.ک. نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت ، ص۲۰۰؛ محمد بن حسن، حر عاملی، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۳۶: «"مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِر"»
  85. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  86. محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۵: «"مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ"»
  87. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  88. محمد بن علی بن بابویه، خصال، ۶۲۵ و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۳: «"وَ الْآخِذُ بِأَمْرِنَا مَعَنَا غَداً فِي حَظِيرَةِ الْقُدْسِ وَ الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ"»
  89. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  90. برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن ۱، ۲۷۸، ۲۷۹ ح ۱۵۳ ؛ «"مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ کَانَ کَمَنْ کَانَ مَعَ الْقَائِمِ(ع) فِی فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ کَانَ بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّیْفِ"»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۶ ح ۱۸.
  91. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.
  92. «"اعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ وَ مَنْ أَدْرَکَ قَائِمَنَا فَخَرَجَ مَعَهُ فَقَتَلَ عَدُوَّنَا کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ عِشْرِینَ شَهِیداً وَ مَنْ قُتِلَ مَعَ قَائِمِنَا کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ خَمْسَةٍ وَ عِشْرِینَ شَهِیداً"». مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۷۲، ص: ۷۳، ح۲۱، باب ۴۵ ؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص ۲۲۲، ح۴.
  93. ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
  94. ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۳، ۲۴۴.
  95. ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ - ۸۳.
  96. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ - ۸۳.
  97. ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.
  98. ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار، ص۶۱- ۶۳؛ موسوی، سید علی، فلسفه انتظار با تاکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶.
  99. ر.ک. موسوی، سید علی، فلسفه انتظار با تاکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶.
  100. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  101. «"افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج من عرف هذ الامر فقد فرّج عنه بانتظاره"» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.
  102. ر.ک. کارگر ، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  103. «"انتظار الفرج من اعظم الفرج"» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.
  104. «"انتظار الفرج من الفرج"» طوسی، محمد بن حسن، الغیبة طوسی، ص ۴۵۹.
  105. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  106. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  107. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  108. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  109. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  110. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  111. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  112. برای مطالعه بیشتر ر. ک. نگارنده، مقاله انقلاب و انتظار، فصلنامه انتظار، ش ۲، ص ۱۳۰.
  113. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  114. ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
  115. ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نباید‌ها، ص ۲۴.