ضلالت در کلام اسلامی: تفاوت میان نسخهها
(←منابع) |
بدون خلاصۀ ویرایش |
||
خط ۹: | خط ۹: | ||
<div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | <div style="padding: 0.4em 0em 0.0em;"> | ||
== | ==معنای [[شریعت]]== | ||
* | *[[شریعت]]، یعنی مجموعهای از دستورالعملها که [[خدا]] از [[دین]] برای [[انسان]] مقرر کرده و راهی که به واسطۀ [[پیامبران]] بر [[بندگان]] خویش گشوده و به [[پیروی]] کردن از آن امر کرده: {{متن قرآن|ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِّنَ الأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا}}<ref>«سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن» سوره جاثیه، آیه ۱۸.</ref>. [[شریعت]]، [[قانون]] اساسی [[زندگی]] معتقدان به یک [[دین]] به حساب میآید و اصطلاحی است که بیشتر به معنای [[دین]] به کار میرود و [[اعتقادات]] و [[احکام]] و اخلاقیات [[دینی]] را در بر میگیرد. بدین روی میتوان به جای "[[دین]] [[موسی]]"، گفت "[[شریعت]] [[موسی]]" یا "[[شریعت]] [[یهود]]". این معنا از [[شریعت]]، معنای عام آن است؛ اما عرفا و [[فقها]] این اصطلاح را به معنایی خاص نیز به کار بردهاند که عبارت است از [[احکام عملی]] و [[فقهی]] و ظاهری؛ از این رو [[علم به احکام]] فرعی را "[[علم]] [[شرایع]]" نامیدهاند. | ||
==[[شریعت]] از دیدگاه [[فقها]] و عرفا== | |||
*[[فقها]] معتقدند [[مقررات اسلامی]] در سه بخش مجزا از یکدیگر خلاصه میشود: بخش [[عقاید]] که به [[عقل]] و [[فکر]] مربوط است؛ بخش [[اخلاق]] به [[نفس]] و ملکات و عادات نفسانی و بخش [[احکام]] به اعضا و جوارح مربوط میگردد. | |||
*مراد عرفا از [[شریعت]]، [[احکام]] ظاهری و عملی [[اسلام]] است که [[پایبندی]] به [[شریعت]] شرط راه یافتن به طریقت و [[حقیقت]] است و [[باطن شریعت]]، راه است و آن را "طریقت" میخوانند و پایان این راه "[[حقیقت]]" یعنی همان [[توحید]] است و [[شریعت]] وسیله یا پوستهای است برای طریقت و طریقت وسیلهای برای [[حقیقت]] و اینها از یکدیگر مجزا نیستند، بلکه در عین [[اختلاف]]، با یکدیگر متحدند و یکی ظاهر است و دیگری [[باطن]] و سومی [[باطن]] باطن. | |||
*عرفا و [[فقها]] متفق القولاند که [[شریعت]]، مقررات و [[احکام اسلامی]] مبتنی بر سلسلهای از حقایق و [[مصالح]] است. [[فقها]] این [[مصالح]] را [[علل]] و [[روح]] [[شریعت]] به شمار می آورند که [[انسان]] را به [[سعادت]] میرساند؛ ولی عرفا معتقدند همۀ [[مصالح]] و حقایق از نوع شرایط و امکانات، منازل و مراحلی است که [[انسان]] را به [[مقام قرب الهی]] و وصول به [[حقیقت]] سوق میدهد. | |||
==[[نسخ]] در [[شریعت]]== | |||
*هر شریعتی، [[احکام شریعت]] پیش از خود را [[نسخ]] میکند و [[شریعت اسلام]] ـ که آخرین [[شریعت]] است ـ همۀ [[شرایع]] پیشین را [[نسخ]] کرده است؛ اما مراد از [[نسخ]] آن نیست که همۀ [[تعالیم]] [[پیامبران پیشین]] از [[حقانیت]] و اعتبار میافتند، بلکه [[احکام]] فرعی و [[فقهی]] [[شریعت]] آنان با [[ظهور]] [[شریعت محمدی]] {{صل}} به [[نسخ]] دچار گشتهاند. | |||
==منابع== | ==منابع== | ||
* [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] | * [[پرونده:1414.jpg|22px]] [[فرهنگ شیعه (کتاب)|'''فرهنگ شیعه''']] |
نسخهٔ ۳۰ ژانویهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۲۵
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل ضلالت (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
معنای شریعت
- شریعت، یعنی مجموعهای از دستورالعملها که خدا از دین برای انسان مقرر کرده و راهی که به واسطۀ پیامبران بر بندگان خویش گشوده و به پیروی کردن از آن امر کرده: ﴿ثُمَّ جَعَلْنَاكَ عَلَى شَرِيعَةٍ مِّنَ الأَمْرِ فَاتَّبِعْهَا﴾[۱]. شریعت، قانون اساسی زندگی معتقدان به یک دین به حساب میآید و اصطلاحی است که بیشتر به معنای دین به کار میرود و اعتقادات و احکام و اخلاقیات دینی را در بر میگیرد. بدین روی میتوان به جای "دین موسی"، گفت "شریعت موسی" یا "شریعت یهود". این معنا از شریعت، معنای عام آن است؛ اما عرفا و فقها این اصطلاح را به معنایی خاص نیز به کار بردهاند که عبارت است از احکام عملی و فقهی و ظاهری؛ از این رو علم به احکام فرعی را "علم شرایع" نامیدهاند.
شریعت از دیدگاه فقها و عرفا
- فقها معتقدند مقررات اسلامی در سه بخش مجزا از یکدیگر خلاصه میشود: بخش عقاید که به عقل و فکر مربوط است؛ بخش اخلاق به نفس و ملکات و عادات نفسانی و بخش احکام به اعضا و جوارح مربوط میگردد.
- مراد عرفا از شریعت، احکام ظاهری و عملی اسلام است که پایبندی به شریعت شرط راه یافتن به طریقت و حقیقت است و باطن شریعت، راه است و آن را "طریقت" میخوانند و پایان این راه "حقیقت" یعنی همان توحید است و شریعت وسیله یا پوستهای است برای طریقت و طریقت وسیلهای برای حقیقت و اینها از یکدیگر مجزا نیستند، بلکه در عین اختلاف، با یکدیگر متحدند و یکی ظاهر است و دیگری باطن و سومی باطن باطن.
- عرفا و فقها متفق القولاند که شریعت، مقررات و احکام اسلامی مبتنی بر سلسلهای از حقایق و مصالح است. فقها این مصالح را علل و روح شریعت به شمار می آورند که انسان را به سعادت میرساند؛ ولی عرفا معتقدند همۀ مصالح و حقایق از نوع شرایط و امکانات، منازل و مراحلی است که انسان را به مقام قرب الهی و وصول به حقیقت سوق میدهد.
نسخ در شریعت
- هر شریعتی، احکام شریعت پیش از خود را نسخ میکند و شریعت اسلام ـ که آخرین شریعت است ـ همۀ شرایع پیشین را نسخ کرده است؛ اما مراد از نسخ آن نیست که همۀ تعالیم پیامبران پیشین از حقانیت و اعتبار میافتند، بلکه احکام فرعی و فقهی شریعت آنان با ظهور شریعت محمدی (ص) به نسخ دچار گشتهاند.
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ «سپس تو را بر آبشخوری از کار (دین) برگماشتیم، از همان پیروی کن» سوره جاثیه، آیه ۱۸.