بحث:چرا انتظار فرج افضل اعمال است؟ (پرسش): تفاوت میان نسخهها
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۵: | خط ۱۵: | ||
====[[انتظار]] و [[اعتقاد]] به [[توحید]]==== | ====[[انتظار]] و [[اعتقاد]] به [[توحید]]==== | ||
*[[اعتقاد]] به [[توحید]]: [[انتظار فرج]]، [[وابستگی]] و رابطۀ [[انسان]] را با | *[[اعتقاد]] به [[توحید]]: [[انتظار فرج]]، [[وابستگی]] و رابطۀ [[انسان]] را با [[خدای کریم]] و ایمانش را به اینکه [[خداوند عزوجل]] بر کار خویش چیره و مسلط بوده و بر هر چیزی [[قادر]] و تواناست و با [[حکمت]] و [[رحمت]] امر بندگانش را [[تدبیر]] مینماید، مستحکم میسازد. این از مهمترین نتایجی است که [[صلاح]] [[انسان]] و امکان طی مدارج کمال او در آن است و [[هدف]] از اکثر [[احکام شرعی]] و همۀ [[عبادات]] هم چیزی جز این نیست، بلکه این [[ایمان]] [[توحیدی]] شرط قبولی آنهاست و بدون آن، [[عبادات]] [[انسان]]، هیچ ارزشی نخواهد داشت. [[انتظار]] [[رسوخ]] دهندۀ این [[ایمان]] در [[قلب]] [[انسان]] است. این اثر مهمِ [[انتظار]] را در [[احادیث]] [[شریف]] این گونه میبینیم: [[امام صادق]]{{ع}} میفرمایند<ref>نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت ، ۲۰۰؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة ، ج۳، ص۵۳۶: {{متن حدیث|"أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ ع"}}</ref>: «آیا شما را از اموری که [[خداوند]] عز و جل هیچ عبادتی را جز به واسطۀ آنها نمیپذیرد [[آگاه]] نکنم؟... [[شهادت]] به اینکه خداوندی جز [[الله]] نیست و اینکه [[محمد]] [[بنده]] و فرستاده او است، [[اقرار]] به آنچه [[خداوند]] به آن امر فرموده است، [[ولایت]] ما و [[بیزاری از دشمنان]] ما ـ فقط [[ائمه]] ـ و [[تسلیم]] در برابر آنان، [[ورع]] و سختکوشی، [[وقار]] و [[آرامش]] و [[انتظار قائم]]{{ع}}».<ref>ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳؛ رستمی، حیدرعلی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴؛ کاشانی ادیب، وحید، فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات، ص ۱۷۸.</ref> | ||
*[[انتظار]]، نشان دهندۀ بالاترین مرتبۀ [[توحید]] در [[انسان]] است و [[ارزش]] هر عملی در [[اسلام]] با معیار [[توحید]] سنجیده میشود. سخنی از [[امیر مؤمنان]]{{ع}} "[[انتظار فرج]]" را بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]] دانسته است<ref>«برترین عبادت مؤمن انتظار فرج از جانب خداوند است». ر.ک. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.</ref>: {{متن حدیث|"أفضلُ عبادةِ المؤمنِ انتظارُ فَرَجِ اللّه"}}<ref>ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.</ref> هر [[قدر]] [[اعتقاد]] به [[توحید]] در [[انسان]] قویتر باشد، [[انتظار فرج]] در او بیشتر و شدیدتر میشود، به همان اندازه که [[یأس]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، مبغوض ذات مقدسش است، [[انتظار فرج]]، [[محبوب]] اوست. "[[فرج]] [[الله]]" یعنی "[[فرج]] من [[الله]]" گشایشی از جانب [[خداوند]]. بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است. این [[عبادت]] یک عمل قلبی است که [[ارزش]] آن از همۀ [[عبادات]] دیگر بیشتر است. ممکن است [[انسان]] عبادتهای زیادی انجام دهد، ولی [[روح]] و اساس همۀ عبادتها "[[توحید]]" و [[اعتقاد]] [[قوی]] به [[خداوند]] است که در [[گرفتاریها]] عمق آن روشن میشود<ref>ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.</ref>. این [[روایت]]، به خوبی و روشنی فرازمندی [[انتظار فرج]] و به طور مشخص و خاص، [[فرج حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[معارف]] [[شیعه]] نشان میدهد و آن را یکی از شرایط [[قبولی اعمال]] نزد [[خداوند]] میشمارد. [[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} همچون [[توحید]]، [[نبوت]] و [[تولی]] و [[تبری]] و در شمار آنها نقش محوری و کلیدی در [[زندگی]] [[بنده]] [[مؤمن]] دارد. در همۀ کارهای عبادی او حضور و [[ظهور]] دارد و نبود آن به منزلۀ فقدان یکی از شرایط تحقق کار عبادی است، آن هم نه شرطی عادی، بلکه شرط قبول؛ یعنی شرطی که بدون وجود آن، عمل از درجه اعتبار و قبول نزد [[خداوند]] ساقط است و [[عبادت]] به شمار نمیرود و [[طاعت]] به حساب نمیآید و هیچ ارزشی از جهت استحقاق [[پاداش]] ندارد<ref>ر.ک. رستمی، حیدرعلی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>. | *[[انتظار]]، نشان دهندۀ بالاترین مرتبۀ [[توحید]] در [[انسان]] است و [[ارزش]] هر عملی در [[اسلام]] با معیار [[توحید]] سنجیده میشود. سخنی از [[امیر مؤمنان]]{{ع}} "[[انتظار فرج]]" را بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]] دانسته است<ref>«برترین عبادت مؤمن انتظار فرج از جانب خداوند است». ر.ک. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.</ref>: {{متن حدیث|"أفضلُ عبادةِ المؤمنِ انتظارُ فَرَجِ اللّه"}}<ref>ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.</ref> هر [[قدر]] [[اعتقاد]] به [[توحید]] در [[انسان]] قویتر باشد، [[انتظار فرج]] در او بیشتر و شدیدتر میشود، به همان اندازه که [[یأس]] از [[رحمت]] [[خداوند]]، مبغوض ذات مقدسش است، [[انتظار فرج]]، [[محبوب]] اوست. "[[فرج]] [[الله]]" یعنی "[[فرج]] من [[الله]]" گشایشی از جانب [[خداوند]]. بالاترین [[عبادت]] [[مؤمن]]، [[انتظار فرج]] از جانب [[خداوند]] است. این [[عبادت]] یک عمل قلبی است که [[ارزش]] آن از همۀ [[عبادات]] دیگر بیشتر است. ممکن است [[انسان]] عبادتهای زیادی انجام دهد، ولی [[روح]] و اساس همۀ عبادتها "[[توحید]]" و [[اعتقاد]] [[قوی]] به [[خداوند]] است که در [[گرفتاریها]] عمق آن روشن میشود<ref>ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.</ref>. این [[روایت]]، به خوبی و روشنی فرازمندی [[انتظار فرج]] و به طور مشخص و خاص، [[فرج حضرت مهدی]] {{ع}} را در [[معارف]] [[شیعه]] نشان میدهد و آن را یکی از شرایط [[قبولی اعمال]] نزد [[خداوند]] میشمارد. [[انتظار ظهور]] [[مهدی]] {{ع}} همچون [[توحید]]، [[نبوت]] و [[تولی]] و [[تبری]] و در شمار آنها نقش محوری و کلیدی در [[زندگی]] [[بنده]] [[مؤمن]] دارد. در همۀ کارهای عبادی او حضور و [[ظهور]] دارد و نبود آن به منزلۀ فقدان یکی از شرایط تحقق کار عبادی است، آن هم نه شرطی عادی، بلکه شرط قبول؛ یعنی شرطی که بدون وجود آن، عمل از درجه اعتبار و قبول نزد [[خداوند]] ساقط است و [[عبادت]] به شمار نمیرود و [[طاعت]] به حساب نمیآید و هیچ ارزشی از جهت استحقاق [[پاداش]] ندارد<ref>ر.ک. رستمی، حیدرعلی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.</ref>. | ||
نسخهٔ ۲ ژوئن ۲۰۲۰، ساعت ۱۵:۴۵
نویسنده: آقای سالاری
پاسخ تفصیلی
جایگاه ویژه انتظار
- از باورهای اساسی و بالنده و زیبای جهان اسلام، اعتقاد به ظهور مصلحی بزرگ از جانب خالق هستی و فیض مطلق است. مصلحی که تلاشهای شبانه روزی دیگر مصلحان و مشعلداران هدایت را به ثمر برساند و انسان را که گرفتار کجرویها و دلخوشیهای زود گذر و فریبنده شده است و در هالهای از اضطراب و حیرت به سر میبرد نجات بخشد[۱]. مقصود از انتظار فرج، انتظار دگرگونی مثبت و گسترده در زندگی بشر و زدوده شدن ناکامیها و نابسامانیها از چهرۀ غمزدۀ جامعۀ انسانی است و پیروزی حکومت عدالتگستر و معنویتگرای مهدوی بر دولتهای شرک و کفر و ستم است[۲].
- باید توجه داشت وظیفۀ اصلی منتظر "تقویت دائم جبهۀ حق و تلاش برای مشخّصتر کردن مرز حق و باطل" برای به ثمر رسیدن آن نبرد عظیم جهانی خواهد بود. بدین معنا، انتظار، هم به لحاظ فردی و هم به لحاظ اجتماعی نه تنها حالت سلبی نیست، بلکه فعل ایجابی است که بر تمام افعال ما سایه میافکند و بدین سبب، افضل اعمال شمرده شده است[۳].
- انتظار فرج، به معنای انتظار برچیده شدن ظلم و ستم مطلق از جهان هستی و حاکمیت عدل مطلق الهی در جهان هستی است. به عبارت دیگر انتظار فرج ایمان به غیب است که انسان را به عمل صالح وامیدارد و او را بر صحیحترین اعتقاد استوار نگه میدارد[۴]. روایات شریف با اهتمامی زایدالوصف بر عظمت آثار و نتایج انتظار فرج به صورت کلی تأکید میکند؛ خصوصاً و به عنوان بارزترین مصداق، ظهور حضرت مهدی(ع) و انتظار آن را نیز شامل میگردد. برخی از این روایات چنین انتظاری را از برترین عبادتهای مؤمن دانستهاند و شارحان دلیل برترین عبادت بودن انتظار را چند امر دانستهاند: حسن ظن به خدا و ناامید نبودن از رحمت الهی بیان کردهاند؛ پذیرفتن حکم و قضای الهی؛ روی آوردن کامل به خداوند و تنها از او انتظار گشایش داشتن و قطع علاقه از سایر اسباب و واگذار کردن امور به خداوند[۵]. در حدیثی از حضرت امیر المؤمنین(ع) آمده است[۶]: «"اَفضَلُ عِبادةِ الْمُؤْمِنِ اِنتِظارُ فَرَجِ اللّهِ"» پس اگر انتظار فرج با نیت خالص و به قصد تعبد انجام شده و مشوب به هیچ انگیزۀ مادی و دنیوی نباشد، از میان همۀ عباداتِ بافضیلت برترینِ آنهاست و به همین سبب میتواند از بهترین راههای تقرب به خداوند متعال قرار گیرد[۷]. انتظار فرج، از همه عبادتهای فردی و اجتماعی برتر است، چرا که در عبادتهای فردی پاداش آن فقط به خود شخص میرسد و عبادتهای اجتماعیِ دیگر به پایۀ این عبادت نمیرسد؛ زیرا انتظار، اعتراف به حق و اعلام حق را دربردارد و آن در قلمرو حکومتهای باطل چیز آسانی نیست[۸].
- با توجه به احادیث و روایات، افضل الاعمال بودن انتظار فرج را از بررسی ملزومات، آثار و نتایجی که برای آن وجود دارد میتوان تشخیص داد، لذا در دو بخش به بررسی انتظار فرج میپردازیم.
علل افضل الاعمال بودن انتظار فرج
ملزمات انتظار فرج
- ملزومات انتظار فرج: انتظار فرج، فراتر از انتظار معمولی است؛ یعنی انتظاری همراه با آگاهی، بصیرت، درایت، معنویت، آمادگی، حقگرایی، عدلخواهی و...[۹]. از اینرو مستلزم برخی ویژگی هاست که عبارتند از:
انتظار و داشتن ایمان و اخلاص
- ایمان و اخلاص: امام جواد(ع) میفرماید: «... او را غیبتی است که روزهایش بسیار و مدتش طولانی خواهد بود در آن زمان، مخلصان انتظار فرجش را کشیده و اهل شک و تردید وی را انکار میکنند».[۱۰] از آنجا که انتظار فرج، ایمان به خداوند متعال و اخلاص در راه او و حسن ظن به حکمت آن ذات مقدس و رسیدگی او به امور بندگان را در انسان مؤمن تقویت میکند، عجیب نیست که روایات، از زبان مبارک پیامبر اکرم(ص) آن را: «"أحب الأعمال الی الله"»[۱۱] و در نتیجه: «"أفضل أعمال أمتی"»[۱۲] بخوانند[۱۳].
انتظار و اعتقاد به توحید
- اعتقاد به توحید: انتظار فرج، وابستگی و رابطۀ انسان را با خدای کریم و ایمانش را به اینکه خداوند عزوجل بر کار خویش چیره و مسلط بوده و بر هر چیزی قادر و تواناست و با حکمت و رحمت امر بندگانش را تدبیر مینماید، مستحکم میسازد. این از مهمترین نتایجی است که صلاح انسان و امکان طی مدارج کمال او در آن است و هدف از اکثر احکام شرعی و همۀ عبادات هم چیزی جز این نیست، بلکه این ایمان توحیدی شرط قبولی آنهاست و بدون آن، عبادات انسان، هیچ ارزشی نخواهد داشت. انتظار رسوخ دهندۀ این ایمان در قلب انسان است. این اثر مهمِ انتظار را در احادیث شریف این گونه میبینیم: امام صادق(ع) میفرمایند[۱۴]: «آیا شما را از اموری که خداوند عز و جل هیچ عبادتی را جز به واسطۀ آنها نمیپذیرد آگاه نکنم؟... شهادت به اینکه خداوندی جز الله نیست و اینکه محمد بنده و فرستاده او است، اقرار به آنچه خداوند به آن امر فرموده است، ولایت ما و بیزاری از دشمنان ما ـ فقط ائمه ـ و تسلیم در برابر آنان، ورع و سختکوشی، وقار و آرامش و انتظار قائم(ع)».[۱۵]
- انتظار، نشان دهندۀ بالاترین مرتبۀ توحید در انسان است و ارزش هر عملی در اسلام با معیار توحید سنجیده میشود. سخنی از امیر مؤمنان(ع) "انتظار فرج" را بالاترین عبادت مؤمن دانسته است[۱۶]: «"أفضلُ عبادةِ المؤمنِ انتظارُ فَرَجِ اللّه"»[۱۷] هر قدر اعتقاد به توحید در انسان قویتر باشد، انتظار فرج در او بیشتر و شدیدتر میشود، به همان اندازه که یأس از رحمت خداوند، مبغوض ذات مقدسش است، انتظار فرج، محبوب اوست. "فرج الله" یعنی "فرج من الله" گشایشی از جانب خداوند. بالاترین عبادت مؤمن، انتظار فرج از جانب خداوند است. این عبادت یک عمل قلبی است که ارزش آن از همۀ عبادات دیگر بیشتر است. ممکن است انسان عبادتهای زیادی انجام دهد، ولی روح و اساس همۀ عبادتها "توحید" و اعتقاد قوی به خداوند است که در گرفتاریها عمق آن روشن میشود[۱۸]. این روایت، به خوبی و روشنی فرازمندی انتظار فرج و به طور مشخص و خاص، فرج حضرت مهدی (ع) را در معارف شیعه نشان میدهد و آن را یکی از شرایط قبولی اعمال نزد خداوند میشمارد. انتظار ظهور مهدی (ع) همچون توحید، نبوت و تولی و تبری و در شمار آنها نقش محوری و کلیدی در زندگی بنده مؤمن دارد. در همۀ کارهای عبادی او حضور و ظهور دارد و نبود آن به منزلۀ فقدان یکی از شرایط تحقق کار عبادی است، آن هم نه شرطی عادی، بلکه شرط قبول؛ یعنی شرطی که بدون وجود آن، عمل از درجه اعتبار و قبول نزد خداوند ساقط است و عبادت به شمار نمیرود و طاعت به حساب نمیآید و هیچ ارزشی از جهت استحقاق پاداش ندارد[۱۹].
انتظار و تسلیم به قضای الهی
- تسلیم به قضای الهی: بی جهت نیست در مذهب اهل بیت(ع) بالاترین عبادت خدا، صبر و رضا نسبت به قضای الهی است. امام صادق(ع) در این باره فرمودهاند: «"رَأْسُ طَاعَةِ اَللَّهِ اَلصَّبْرُ وَ اَلرِّضَا عَنِ اَللَّهِ فِیمَا أَحَبَّ اَلْعَبْدُ أَوْ کَرِهَ"»[۲۰]. "سَر" در انسان شریفترین و مهمترین عضو است، زیرا حیات و بقای بقیۀ اعضاء، به بقا و حیات سر او بستگی دارد. حیات معنوای انسان نیز همین طور است. زندگی واقعی انسان، به ایمان و بندگی کردن او در پیشگاه خداوند است.
- هدف از خلقت انسان، بندگی کردن اوست. روح بندگی ـ که حیات معنوی انسان به وجود آن بستگی دارد ـ همانا صبر در گرفتاریها و رضا نسبت به خداوند به خصوص در اموری است که برای انسان مکروه و ناپسند است. مؤمن موحد با همه وجودش معتقد است سر نخ همۀ گرفتاریها به دست خداست و او خود بندهاش را به گرفتاری مبتلا میکند تا میزان بندگی او را بیازماید. همۀ ما باید امتحان بندگی خدا را بدهیم. باید معلوم شود هر کس چقدر واقعاً بنده است. بهترین بندگی خدا به این است که در گرفتاریها انتظار فرج را از دست ندهیم بلکه هر چه گرفتاری شدیدتر میشود، انتظار فرج در ما بیشتر و شدیدتر گردد. روح بندگی خدا و رأس طاعات، همین عبادت قلبی است. پس میتوانیم تصدیق کنیم برترین و بالاترین عبادت مؤمن، انتظار فرجی است که در گرفتاریها از خدای متعال دارد و این عبادت قلبی، روح همه عبادات دیگر است[۲۱]. وقتی کسی از امام صادق(ع) میپرسد: «"بِأَیِّ شَیْ ءٍ یَعْلَمُ الْمُؤْمِنُ بِأَنَّهُ مُؤْمِنٌ"»: به چه چیزی معلوم میشود که شخص مؤمن است؟ حضرت در پاسخ میفرمایند[۲۲]: «"بِالتَّسْلیمِ للّهِ، وَالرِّضا فیما وَرَدَ عَلَیْهِ مِنْ سُرورٍ أَوْ سَخَطٍ"». اگر آنچه در زندگی برای انسان پیش میآید، همیشه شادی بخش باشد، راضی بودن از قضای الهی کار سختی نیست. ولی اگر اموری باعث ناراحتی انسان گردند، آن وقت حفظ رضا بسیار مشکل میشود[۲۳].
انتظار و پذیرش ولایت
- پذیرش ولایت: امام صادق(ع) در خصوص انتظار فرج میفرمایند[۲۴]: «خوش به حال شیعیان قائم ما که در زمان غیبتش انتظار ظهورش را میکشند و در زمان ظهورش از او پیروی میکنند، چنین کسانی دوستان خدا هستند که هیچ ترس و اندوهی در ایشان راه ندارد». به همین جهت است که به تعبیر حضرت امام سجاد(ع) [۲۵]: «انتظار فرج خود "بزرگترین فرج" است»[۲۶]. منتظر فرج شایستگی وارد شدن در زمره اولیای الهی را پیدا میکند[۲۷].
- انتظار، حلقۀ پیوند شیعه با امام معصوم است. "ولایت" و "امامت"، رکن اساسی مکتب تشیع است. اعتقاد به ضرورت وجود حجت خدا و امام معصوم در هر عصر و زمان، از مهمترین نقاط تمایز این مکتب از دیگر مکتبهاست. از دیدگاه شیعه، پذیرش ولایت معصومین(ع) و به طور کلی، تسلیم در برابر امام و حجت عصر، سرآمد همۀ فضیلتها و شرط اساسی پذیرش همۀ اعمال عبادی است. با توجه به این نکتهها در مییابیم که "انتظار" در زمان غیبت و حضور نداشتن ظاهری امام در جامعه، به نوعی اعلام پذیرش ولایت و امامت آخرین امام از سلسله امامان شیعه است. همین انتظار موجب میشود ارتباط شیعیان با امامشان، هر چند به صورت ارتباط قلبی و معنوی، حفظ شود و آنها در همۀ اعصار از فیض وجود امامشان برخوردار باشند[۲۸]. به عبارت روشنتر، انتظار فرج، شناخت حق و شناختن رهبر و امام حقّ و انتظار یاری رساندن به او است[۲۹].
انتظار و داشتن آرمان و آروزی بزرگ
- آرمان و آرزوی بزرگ: انتظار، معیار ارزش انسانهاست. آرزوها و آمال انسانها، معیار خوبی برای سنجش میزان رشد، کمال و تعالی آنهاست تا آنجا که برخی میگویند: "بگو چه آرزویی داری، تا بگویم کیستی." آرزوهای بلند، متعالی و ارزشمند از کمال روح و رشد شخصیت انسانها و بلندای همت آنها حکایت میکند. به عکس، آرزوهای خرد، حقیر و بیارزش، نشان از بیهمتی و رشدنیافتگی افراد دارد. آرزوها انسان را به حرکت وامیدارد و به طور طبیعی هرچه همت، بلندتر و آرزو، ارزشمندتر باشد حرکت و تلاش انسان نیز از ارزش بیشتری برخوردار خواهد بود[۳۰]. امام علی(ع) در همین زمینه میفرماید[۳۱]: «ارزش مرد به اندازه همت اوست». و در جای دیگر میفرماید[۳۲]: «مرد را آن بهاست که در دیدهاش زیباست». بدین ترتیب، میتوان گفت چون انسان منتظر، برترین و ارزشمندترین آرزوهای ممکن را داراست، به طور طبیعی، از بهترین و والاترین ارزشها نیز برخوردار است. آرزوی نهایی انسان منتظر، حاکمیت نهایی دین خدا و مذهب اهل بیت(ع) بر سراسر جهان، استقرار حکومت صالحان و مستضعفان در سراسر گیتی، کوتاهشدن دست ستمکاران و مستکبران از جهان، برقراری نظام قسط و عدالت بر پهنه زمین و گسترش امنیت و رفاه در همه جای کرۀ خاکی است؛ آرزویی که از ابتدای تاریخ تاکنون و در زمان هیچ پیامبری محقق نشده است. به یقین، چنین آرزوی بلندی از ارزش و فضیلتی وصفناپذیر برخوردار است. البته به شرط آنکه "منتظر" به تناسب آرزوی بلند خود، از تلاش و کوشش برای تحقق هر چه زودتر این آرزو کوتاهی نکند[۳۳].
انتظار و تلاش و حرکت مداوم
- تلاش و حرکت مداوم: انتظار فرج، در واقع نوعی آمادگی و استقبال از نیکیهاست. آمادگی برای تلاش و حرکتی مداوم و کوششی خستگیناپذیر همراه با تهذیب نفس، پاک زیستن، حقّخواهی و دور ماندن از زشتیها و آلودگیها... به همین جهت وقتی ابو بصیر از امام صادق(ع) پرسید: فرج کی خواهد بود؟ آن حضرت فرمود[۳۴]: «ای ابو بصیر! تو هم از کسانی هستی که دنیا را طلب میکنند؟ آن کس که قیام امام را بشناسد، برای او به جهت انتظارش فرج شده است».[۳۵] به صراحت میتوان گفت: از مهمترین رازهای نهفته بقای تشیع همین روح انتظاری است که کالبد شیعه را آکنده ساخته و پیوسته او را به تلاش، کوشش، جنبش و جوشش وامیدارد[۳۶].
- در روایتی از حضرت رسول(ص) آمده است که «انتظار فرج عبادت است. بهترین کارهای امت من انتظار فرج از سوی خداوند است»[۳۷]. انتظار فرج که بهترین عبادت و بهترین عمل در لسان معصومین معرفی شده است، همان ایمان کامل به امام منتظر است و ایمانی که عمل در آن نباشد، کامل نیست. و عمل نیز تا در تمام احکام نباشد ارزش ندارد. مگر ممکن است کسی نماز بخواند ولی حج نرود یا جهاد را نپذیرد؟ پس انتظار فرج هم ایمان را معنی میدهد و هم عمل دربردارد. ایمان به ولایت که باید پس از ایمان به خدا و رسول(ص) باشد و عمل صالحی که لازمه ایمان است. و چقدر جالب است که حضرت، انتظار را تنها با ایمان ذکر نمیکند بلکه درضمن اینکه انتظار عبادت است، عمل نیز میباشد. آنان که انتظار را جمود و سازش و سکوت بر ظلم میدانند، چگونه این روایتها را تأویل میکنند[۳۸]. پیامبر در این بیان خود "انتظار فرج" را عمل به حساب آورده است، درحالی که دست روی دست گذاشتن و خود را بیخاصیت و مهمل بارآوردن، در گوشۀ خانه خزیدن و تن به ظلم دادن و در آرزوی ظهور امام زمان به سر بردن تا آن حضرت با نیروی غیبی امور را اصلاح کند نه تنها انتظار نیست بلکه خود ضد انتظار است گذشته از این، در این حدیث "انتظار فرج" برترین عمل شمرده شده و سر آن هم این است که "انتظار فرج" حرکت و عمل در جهت ایجاد جامعه و حکومتی مبتنی بر دین و ارزشهای اسلامی و عدالت اجتماعی است و چنین اقدامی برترین عملهاست، زیرا مقدمه و تلاش برای تحقق حکومت و نظام اسلامی و ولایت امامان معصوم(ع) است و بر طبق روایت از افضل اعمال است، زیرا وسیلۀ آن است که سایر فرایض و احکام الهی عینیت یافته و عملی میگردد. و در حقیقت "انتظار فرج" برای ما که در عصر غیبت واقعیم، نوعی آمادهسازی و مهیا شدن برای یاری رساندن به نهضت جهانی حضرت مهدی(ع) است و این جز با مبارزه و تلاش مستمر و جهاد بیامان با مظاهر شرک و طاغوت و ایجاد آمادگی صد در صد و همیشگی میسّر نیست[۳۹]. همچنین، در روایتهای زیادی با تعبیرهای مختلف، انتظار فرج را مانند شمشیر زدن در خدمت پیامبر یا در راه خدا میدانند. در یک جا دارد: «منتظر فرج مانند کسی است که در زیر پرچم حضرت قائم(ع) بوده است»[۴۰]. حضرت امیر(ع) میفرماید: «منتظر فرج مانند کسی است که در راه خدا در خون خود میغلطد»[۴۱]. ولی آنچه از مجموع روایتها درمییابیم این است که منتظران فرج را با پیکارگران و مجاهدان در راه خدا و شمشیرزنان در رکاب حضرت رسول(ص) معرفی میکنند چراکه انتظار چیزی جز این نیست[۴۲]. پس اندیشه انتظار و انتظار کشیدن به مفهوم سازنده و پویای آن از اهمیت والایی برخوردار است که مقایسۀ آن با دیگر اعمال، دشوار خواهد بود و همین امر، پیروان امامان معصوم(ع) را استوار نگه داشته است به نحوی که هرگز خود را فراموش نکرده و در افکار دیگران هضم نشدهاند[۴۳].
انتظار و حاضر و ناظر دیدن امام
- امام زمان را حاضر و ناظر بر اعمال خود دیدن: در روایتی که از امام سجاد(ع)[۴۴] نقل شده است، آن حضرت با پیش بینی دوران غیبت دوازدهمین امام از سلسله جانشینان پیامبر اکرم(ص)، کسانی را که در زمان غیبت، امامت این امام را پذیرا میشوند و در انتظار او به سر میبرند، برترین مردم همۀ زمانها معرفی میکند. امام سجاد(ع) ، دلیل این برتری را این میداند که برای آنها غیبت و حضور هیچ تفاوتی ندارد و همسان وظایفی را که در زمان حضور باید انجام دهند، در زمان غیبت انجام میدهند: «غیبت دوازدهمین ولی خداوند صاحب عزت و جلال از سلسله جانشینان رسول خدا(ص) و امامان پس از او به درازا میکشد.ای اباخالد! آن گروه از مردم که در زمان غیبت او امامتش را پذیرفته و منتظر ظهور اویند، برترین مردم همه زمانها هستند؛ زیرا خداوند که گرامی و بلندمرتبه است، چنان خرَد، درک و شناختی به آنها ارزانی داشته که غیبت [و حضور نداشتن امام] برای آنها همانند مشاهده [و حضور امام] است. خداوند، مردم این زمان را مانند کسانی قرار داده است که با شمشیر در پیشگاه رسول خدا(ص) جهاد میکنند. آنها مخلصان واقعی، شیعیان راستین ما و دعوتکنندگان به سوی دین خدا در پنهان و آشکار هستند».[۴۵] چنین شخصی در غیبت امام، چنان رفتار میکند که گویا در زمان ظهور و حضور او زندگی میکند. به همین جهت شیعه تمامی دشواریها و کاستیها را پشت سر نهاده و از خطر انقراض و زوال به دور مانده است. این نوع انتظار است که دارای فضیلت و ارزش بیشماری است[۴۶].
انتظار و دوری از ناامیدی
- امیدواری و دوری از یأس: یأس به شرک منتهی میشود که مبغوضترین عمل در پیشگاه خداوند است، انتظار فرج ـ که ضد آن است ـ محبوبترین اعمال نزد او به شمار میآید[۴۷]. امیر مؤمنان(ع) فرمودهاند[۴۸]: «"اِنتَظِرُوا الفَرَجَ. ولا تَیأسُوا مِن رَوحِ اللهِ فَإِنَّ اَحَبَّ الاَعمالِ اِلی اللهِ عَزَّ وَ جَلَّ انتظارُ الفرجِ مادامَ عَلیهِ المَؤمِنُ"» "فرج" یعنی گشایش و راحتی و در گرفتاریها معنا دارد. کسی که گرفتاری ندارد، فرج برایش بیمعناست، چون فرج به معنای رفع گرفتاری است. انتظار فرج یعنی امید به رحمت خداوند در گرفتاریها[۴۹]. بنابراین اگر "انتظار" را از مکتب شیعه بگیریم تفاوت چندانی میان این مکتب و دیگر مکاتب باقی نخواهد ماند؛ البته انتظار به همان مفهوم درست آن؛ یعنی امید به ظهور و قیام عدالتگستر دوازدهمین امام معصوم از خاندان پیامبر اکرم(صل الله علیه و آله)؛ هم او که در حال حاضر حجت خدا، واسطۀ فیض الهی، زنده و شاهد و ناظر اعمال شیعیان خود و فریادرس آنها در گرفتاریها و ناملایمات است[۵۰]. امام صادق(ع) نیز حالات شیعیان در دوران غیبت و انتظار گشایش و فرج را چنین بازگو میفرماید:[۵۱] «نزدیکترین جایی که خدای متعال به بندگانش هست و نیز بیشترین زمانی که از ایشان راضی است، وقتی است که حجت الهی را از دست بدهند و او بر ایشان ظاهر نشود و جایش را ندانند؛ در عین حال یقین دارند آن حجّت باقی است و باطل نشده است. پس در آن هنگام، هرصبح و شام، منتظر فرج باشید».[۵۲]
انتظار و صبر
- فضیلتهای بیشماری در روایات برای منتظران شمرده شده است منتها این فضائل به اعتبار صبر و تحمل مشکلاتی است که منتظران واقعی فرج، برخود هموار میکنند. در احادیث، از انتظار در پرتو صبر و انتظار فرج با صبر، سخن گفتهاند. امام رضا(ع) دربارۀ ملازمت صبر و انتظار فرج، فرمودهاند: «بر شما باد صبر، همانا فرج بعد از یأس میآید»[۵۳]. از این سخن معلوم میشود، انتظار بدون عنصر پایداری و شکیبایی در برابر مشکلات، پوستهای است بدون مغز و قالبی است بیمحتوا که در حقیقت انتظار نیست! آن حضرت در جایی دیگر، در همینباره فرمودهاند: «چهقدر نیکوست صبر و انتظار فرج»[۵۴]. نتیجۀ صبر در انتظار، پیروزی است. امام کاظم(ع) در این زمینه میفرمایند: «هرکس صبرکند و انتظار بکشد، به فرج و پیروزی میرسد و انتظار فرج، بخشی از فرج است»[۵۵].[۵۶]
انتظار فرج؛ آثار و نتایج
- آثار و نتایج انتظار واقعی: روایات تصریح میکنند آراستگی به انتظار حقیقی، منتظر را به مقاماتی نایل میگرداند. که در زیر به آنها میپردازیم:
- همراهی با حضرت صاحب: امام صادق(ع) فرمودهاند[۵۷]: «هر کس از قرار گرفتن در زمرۀ اصحاب قائم شادمان میشود باید انتظار بکشد».[۵۸]
- پاداش شرکت در جهاد: از دیگر مقامات منتظران اجر و پاداش شرکت در حرکت جهادی حضرت مهدی(ع) است. رسول اکرم(ص) فرمودند: «برترین جهاد امت من انتظار فرج است»[۵۹].[۶۰] و امام صادق(ع) میفرماید[۶۱]: «هر کدام از شما که با اعتقاد به این امر و در انتظار آن، از دنیا برود چون کسی است که در اردوگاه قائم(ع) حضور داشته است».[۶۲]
- اجر شهید در راه خدا: به شخص منتظر اجر شهید داده میشود، حضرت علی(ع) میفرمایند[۶۳]: «هرکه امر ما ولایت ما را بپذیرد در قیامت با ما در حظیرة القدس است و کسی که منتظر امر ما باشد چون کسی است که در راه خدا به خون خود آغشته گردد».[۶۴] بلکه چنین شخصی به بالاترین مراتب شهدا و مجاهدین نایل خواهد شد که امام صادق(ع) فرمودهاند[۶۵]: «هر کدام از شما که در انتظار این امر از دنیا برود چون کسی است که در اردوگاه قائم(ع) حضور داشتهاست. راوی گوید: آن حضرت مکثی کرده و سپس فرمودند: نه، بلکه چون کسی است که به همراه قائم شمشیر زده است سپس فرمود: نه، به خدا سوگند چنین کسی تنها به مانند کسانی خواهد بود که در رکاب پیامبر اکرم (صل الله علیه و آله) به شهادت رسیدهاند».[۶۶] همچنین عبدالله بن بکیر گفته است: خدمت امام محمد باقر(ع) راجع به دوازدهمین وصی پیامبر و غیبت طولانی او و چگونگی انتظار، مطالب مختلفی مطرح شد. حضرت رو به جمع حاضر کرد و فرمود[۶۷]: «بدانید همانا کسی که انتظار فرج و ظهور قائم آل محمد (صل الله علیه و آله) را داشته باشد، برای او پاداش روزهدار و نمازگزار خواهد بود و هر کس توفیق درک فیض ظهورش را پیدا کند و او را همراهی نماید و دشمنان ما را به قتل برساند، برای او پاداش بیست شهید خواهد بود و چنانچه آن شخص در رکاب قائم ما به شهادت برسد به او ثواب ۲۵ شهید داده میشود».[۶۸]
- پویایی و سازندگی: انتظار عامل پویایی و سازندگی فرد و اجتماع است. انتظار، انسان را برای رسیدن به آیندۀ مطلوب به حرکت وا میدارد[۶۹]، منتظر، ساکت و ساکن نمیماند، بلکه کارها و تلاشهای خود را در جهت زمینهسازی برای تحقّق ظهور انجام میدهد. چنین فردی در جامعه، نه تنها خود را از انحرافات اعتقادی و عملی به دور نگه میدارد؛ بلکه سعی در ساختن و اصلاح کردن جامعه دارد؛ بنابراین، انتظار، نه تنها یک عمل فردی که یک کار جمعی و تشکیلاتی است که به طور مداوم، جامعه و افراد را تحت تاثیر قرار میدهد و میتواند ضامن سلامت فکری و عملی فرد و جامعه باشد[۷۰]. انتظار در سازندگی، پویایی و اصلاح فرد و جامعه در زمان غیبت، نقش مهمی دارد. اگر انسان منتظر به وظایفی که برای او شمرده شده است، عمل کند، به الگوی مطلوب انسان دیندار دست مییابد و از جایگاه و مرتبه والایی برخوردار میشود. به عبارت دیگر، انسان منتظر با رعایت همۀ شرایط انتظار به شأن و منزلت مورد انتظار دین اسلام میرسد و به بالاترین نقطه کمال دست مییابد[۷۱].
- نجات از یاس: انتظار، سبب استقامت و پایداری مسلمانان برابر فشارها و سختیها میشود و از یأس و ناامیدی آنان، جلوگیری میکند و به این شکل، راه را برای غلبه و پیروزی آنان هموار میکند[۷۲]. وجود چنین نجات بخشی، دلهای مرده را زنده میکند و مردم را از یأس رها میسازد[۷۳]. با انتظار فرج است که انسان میتواند خود را آماده فرج سازد و از یأس و ناامیدی به دور باشد و در این مسیر است که از خدا ناامید و مأیوس نمیگردد، چراکه محبوبترین اعمال نزد خدا انتظار فرج، و کسب آمادگی برای فرج و حکومت حضرت مهدی است، تا اینکه طولانی بودن غیبت و مشکلات آن دوران توان را از منتظران نرباید و آنان را در صف منتظران پابرجا بدارد. در زمان غیبت، دشمنان تمامی نقشهها و طراحیهای شیطانی خود را به میدان میآورند تا رهزنی کنند و ایمان پیروان آن عزیز را نشانه روند؛ تنها کسانی میتوانند به دام آنان گرفتار نیایند که ناامید نگشته، صبر پیشه کنند، چراکه در صورت یأس، همه چیز آنان در معرض زوال قرار میگیرد؛ با انتظار فرج، روحیه امید و مقاومت در آنان زنده میماند و راه برای پیروزی و غلبه بر مشکلات فراهم میشود[۷۴].
- گشایش در کارها: در روایات شیعه، عبارت و اصطلاح بسیار لطیف و مناسبی برای انتظار در نظر گرفته شده و آن انتظار فرج است. فرج، به معنای نصرت و پیروزی و گشایش گرههای زندگی از جانب خداوند است[۷۵]. امام جواد(ع) آن را بافضیلتترین و راهگشاترین امور میداند[۷۶]: «برترین عمل شیعیان ما انتظار فرج است. هرکس این امر را بداند و آن را بشناسد، با همین انتظار در کارش گشایش و فرج میشود».[۷۷] امام سجاد(ع) میفرمود[۷۸]: «انتظار فرج، خود از بزرگترین گشایشها است». امام کاظم(ع) هم فرمود[۷۹]: «انتظار فرج، نشانه فرج و گشایش است».[۸۰]
- از جمله فضایل دیگر که میتوان از انتظار فرج برداشت کرد به موارد زیر اشاره میکنیم:
- تلاش و کوشش برای پیشرفت و ترقّی[۸۱]؛
- اصلاحطلبی و امید به زندگی بهتر (گشایش در امور)[۸۲]؛
- نفی وضع موجود (ظلم و بیعدالتی، فساد و تباهی)[۸۳]؛
- طرد و عدم پذیرش حکومتهای سیاسی (نامشروع دانستن آنها)[۸۴]؛
- قیام و انقلاب و نهضت مداوم و فعّال[۸۵]؛
- ضرورت تشکیل حکومتهای دینی و مشروع[۸۶]؛
- عدم انقیاد و سازش در برابر جبّاران و مفسدان و...[۸۷].[۸۸]
نتیجه گیری
- نتیجه اینکه، انتظار، ظرفیّت و توانایی فراوانی برای تحقق جامعه آرمانی و اسلامی موعود، ایجاد میکند[۸۹] و با توجه به آنچه گفته شد به رمز برشمردن فضایل بیشمار برای منتظران پی میبریم و درمییابیم که چرا از نظر اسلام، انسان منتظر از چنین مقام و مرتبه بلندی برخوردار است[۹۰].
پانویس
- ↑ ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. سوزنچی، حسین، مهدویت و انتظار در اندیشه شهید مطهری، ص ۷۲.
- ↑ ر.ک. رحیمیان، محمد حسین، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۱۴ و ۱۵.
- ↑ ر.ک. جعفری، جواد، معناشناسی تطبیقی انتظار و زمینهسازی قیام امام مهدی در اندیشه فریقین.
- ↑ برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ص۱۳۱: «برترین عبادات مؤمن انتظار کشیدن برای گشایش خداوند است».
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ ر.ک. رحیمیان، محمد حسین، مفهوم واقعی انتظار در عصر حاضر، ص ۱۴ و ۱۵.
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ خزاز قمی، علی، کفایة الأثر، ۲۸۳؛ قمی(شیخ صدوق)، محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۳۷۸: «"لِأَنَّ لَهُ غَيْبَةً يَكْثُرُ أَيَّامُهَا وَ يَطُولُ أَمَدُهَا فَيَنْتَظِرُ خُرُوجَهُ الْمُخْلِصُونَ وَ يُنْكِرُهُ الْمُرْتَابُونَ"»
- ↑ محمد بن علی بن بابویه، خصال، ج۲، ص۶۱۰ و کمال الدین، ۶۴۵؛ ابن شعبه حرانی، تحف العقول، ۱۰۶.
- ↑ محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۴.
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت ، ۲۰۰؛ حر عاملی، محمد بن حسن، اثبات الهداة ، ج۳، ص۵۳۶: «"أَ لَا أُخْبِرُكُمْ بِمَا لَا يَقْبَلُ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مِنَ الْعِبَادِ عَمَلًا إِلَّا بِهِ فَقُلْتُ بَلَى فَقَالَ شَهَادَةُ أَنْ لَا إِلَهَ إِلَّا اللَّهُ وَ أَنَّ مُحَمَّداً عَبْدُهُ وَ رَسُولُهُ وَ الْإِقْرَارُ بِمَا أَمَرَ اللَّهُ وَ الْوَلَايَةُ لَنَا وَ الْبَرَاءَةُ مِنْ أَعْدَائِنَا يَعْنِي الْأَئِمَّةَ خَاصَّةً وَ التَّسْلِيمَ لَهُمْ وَ الْوَرَعُ وَ الِاجْتِهَادُ وَ الطُّمَأْنِينَةُ وَ الِانْتِظَارُ لِلْقَائِمِ ع"»
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳؛ رستمی، حیدرعلی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴؛ کاشانی ادیب، وحید، فضیلت انتظار و جایگاه منتظران در قرآن کریم و روایات، ص ۱۷۸.
- ↑ «برترین عبادت مؤمن انتظار فرج از جانب خداوند است». ر.ک. مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۳۱، ح ۳۲.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
- ↑ ر.ک. رستمی، حیدرعلی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص ۲۰۲ ـ۲۱۴.
- ↑ «شر طاعت خداوند، صبر و خشنودی از خداست در آن چه بنده دوست میدارد یا ناپسند میشمارد» کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، باب الرضا بالقضاء، ح ۱.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
- ↑ «به تسلیم خدا بودن و راضی بودن به آن چه برایش پیش میآید اعم از شادی با ناراحتی» کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، الایمان و الکفر، باب الرضا بالقضاء، ح ۱۲.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
- ↑ محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ج ۲، ص ۳۵۷: «"طُوبَى لِشِيعَةِ قَائِمِنَا الْمُنْتَظِرِينَ لِظُهُورِهِ فِي غَيْبَتِهِ وَ الْمُطِيعِينَ لَهُ فِي ظُهُورِهِ أُولَئِكَ أَوْلِيَاءُ اللَّهِ الَّذِينَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُون"»
- ↑ «"انتظار الفرج من اعظم الفرج"» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.
- ↑ ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نبایدها، ص ۲۴.
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نبایدها، ص ۲۴.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نبایدها، ص ۲۴.
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمتآمیز امیر مؤمنان علی(ع)، ش ۴۷، ص ۳۶۹: «"قَدْرُ الرَّجُلِ عَلَى قَدْرِ هِمَّتِهِ"»
- ↑ نهج البلاغه، ترجمه: سید جعفر شهیدی، باب گزیده سخنان حکمتآمیز امیر مؤمنان علی(ع)، ش ۸۱، ص ۳۷۳: «"قِيمَةُ كُلِّ امْرِئٍ مَا يُحْسِنُه"»
- ↑ ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نبایدها، ص ۲۴.
- ↑ «"یا ابا بصیر و انت ممّن یرید الدّنیا؟ من عرف هذا الامر، فقد فرج عنه لانتظاره"» ر.ک. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۳۷۱.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ «انْتِظَارُ الْفَرَجِ عِبَادَةٌ. أَفْضَلُ أَعْمَالِ أُمَّتِی انْتِظَارُ فَرَجِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ»
- ↑ ر.ک. مهری، سید محمد جواد، انتظار فرج، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک. موسوی کاشمری، سید مهدی، امام خمینی و احیاء انتظار فرج، ص۴۰۴.
- ↑ «بِمَنْزِلَةِ مَنْ کَانَ قَاعِداً تَحْتَ لِوَائِهِ القَائِمِ».
- ↑ «الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا [لِلفَرَجِ] کَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِی سَبِیلِ اللَّهِ»
- ↑ ر.ک. مهری، سید محمد جواد، انتظار فرج، ص؟؟؟.
- ↑ ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.
- ↑ محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۱، ص ۳۲۰؛ مجلسی، محمد باقر، بحارالأنوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴؛«"ثُمَّ تَمْتَدُّ الْغَیْبَةِ بِوَلِیِّ اللَّهِ عزوجل الثَّانِی عَشَرَ مِنْ أَوْصِیَاءِ رَسُولَ اللَّهِ وَ الْأَئِمَّةِ مِنْ بَعْدِهِ. یَا أَبَا خَالِدٍ ! إِنَّ أَهْلَ زَمَانُ غَیْبَتِهِ ، الْقَائِلِینَ بِإِمَامَتِهِ وَ الْمُنْتَظِرِینَ لظهوره أَفْضَلُ مِنْ أَهْلِ کُلِّ زَمَانٍ ؛ لِأَنَّ اللَّهُ ـ تبارک وَ تَعَالِی ـ أَعْطَاهُمْ مِنَ الْعُقُولِ وَ الأفهام وَ الْمَعْرِفَةِ مَا صَارَتْ بِهِ الْغَیْبَةِ عِنْدَهُمْ بِمَنْزِلَةِ الْمُشَاهَدَةَ"».
- ↑ ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نبایدها، ص ۲۴.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴؛ موسوی، سید علی، فلسفه انتظار با تاکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶.
- ↑ محمد بن علی بن بابویه، الخصال، ج ۲، ص ۶۱۶: «منتظر فرج (از جانب خدا) باشید. و از رحمت و دستگیری خداوند ناامید نباشید. همانا دوست داشتنیترین کارها در پیشگاه خدای عزوجل انتظار فرج است».
- ↑ ر.ک. بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص۴۰-۴۴.
- ↑ ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نبایدها، ص ۲۴.
- ↑ ر.ک. قمی(شیخ صدوق)، محمد بن علی بن بابویه ، کمال الدین و تمام النعمة، ج ۲، ص ۳۳۷، ح ۱۰: «"أَقْرَبُ مَا يَكُونُ الْعِبَادُ مِنَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ أَرْضَى مَا يَكُونُ عَنْهُمْ إِذَا افْتَقَدُوا حُجَّةَ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَلَمْ يَظْهَرْ لَهُمْ وَ لَمْ يَعْلَمُوا بِمَكَانِهِ وَ هُمْ فِي ذَلِكَ يَعْلَمُونَ أَنَّهُ لَمْ تَبْطُلْ حُجَجُ اللَّهِ عَنْهُمْ وَ بَيِّنَاتُهُ فَعِنْدَهَا فَتَوَقَّعُوا الْفَرَجَ صَبَاحاً وَ مَسَاء"»
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ «فَعَلَیْکُمْ بِالصَّبْرِ فَإِنَّهُ إِنَّمَا یَجِیءُ الْفَرَجُ عَلَی الْیَأْسِ»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۲۹.
- ↑ «مَا أَحْسَنَ الصَّبْرَ وَ انْتِظَارَ الْفَرَجِ»؛ بحارالانوار، ج۵۲، ص۱۱۰.
- ↑ موسوی اصفهانی، مکیال المکارم، ج۲، ص۴۱۱.
- ↑ ر.ک. سبحانینیا، محمد، مهدویت و آرامش روان، ص۳۸-۳۹.
- ↑ ر.ک. نعمانی، محمد بن ابراهیم، غیبت ، ص۲۰۰؛ محمد بن حسن، حر عاملی، اثبات الهداة، ج۳، ص۵۳۶: «"مَنْ سَرَّهُ أَنْ يَكُونَ مِنْ أَصْحَابِ الْقَائِمِ فَلْيَنْتَظِر"»
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ «أَفْضَلُ جِهَادِ أُمَّتِی انْتِظَارُ الْفَرَجِ»؛ بحرانی، ابن شعبه، تحف العقول، ص۳۷.
- ↑ ر.ک. رستمی، حیدرعلی، جایگاه انتظار توانمند در معارف شیعه، ص ۲۰۲ ـ ۲۱۴.
- ↑ محمد بن علی بن بابویه، کمال الدین، ۶۴۵: «"مَنْ مَاتَ وَ هُوَ عَارِفٌ لِإِمَامِهِ كَانَ كَمَنْ هُوَ مَعَ الْقَائِمِ فِي فُسْطَاطِهِ"»
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ محمد بن علی بن بابویه، خصال، ۶۲۵ و به نقل از آن، مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۳: «"وَ الْآخِذُ بِأَمْرِنَا مَعَنَا غَداً فِي حَظِيرَةِ الْقُدْسِ وَ الْمُنْتَظِرُ لِأَمْرِنَا كَالْمُتَشَحِّطِ بِدَمِهِ فِي سَبِيلِ اللَّهِ"»
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ برقی، احمد بن محمد بن خالد، محاسن ۱، ۲۷۸، ۲۷۹ ح ۱۵۳ ؛ «"مَنْ مَاتَ مُنْتَظِراً لِهَذَا الْأَمْرِ کَانَ کَمَنْ کَانَ مَعَ الْقَائِمِ(ع) فِی فُسْطَاطِهِ لَا بَلْ کَانَ بِمَنْزِلَةِ الضَّارِبِ بَیْنَ یَدَیْ رَسُولِ اللَّهِ ص بِالسَّیْفِ"»؛ مجلسی، محمد باقر، بحار الأنوار ۵۲، ۱۲۶ ح ۱۸.
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳. زمانی، احمد، اندیشه انتظار ، ص۶۱- ۶۳.
- ↑ «"اعْلَمُوا أَنَّ الْمُنْتَظِرَ لِهَذَا الْأَمْرِ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ الصَّائِمِ الْقَائِمِ وَ مَنْ أَدْرَکَ قَائِمَنَا فَخَرَجَ مَعَهُ فَقَتَلَ عَدُوَّنَا کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ عِشْرِینَ شَهِیداً وَ مَنْ قُتِلَ مَعَ قَائِمِنَا کَانَ لَهُ مِثْلُ أَجْرِ خَمْسَةٍ وَ عِشْرِینَ شَهِیداً"». مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۷۲، ص۷۳، ح۲۱، باب ۴۵ ؛ کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج۲، ص ۲۲۲، ح۴.
- ↑ ر.ک. حکیم، سید منذر، پیشوایان هدایت، ص۲۵۰-۲۵۳.
- ↑ ر.ک. زهادت، عبدالمجید، معارف و عقاید ۵ ج۲، ص۲۴۳، ۲۴۴.
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ - ۸۳.
- ↑ ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نبایدها، ص ۲۴. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ - ۸۳.
- ↑ ر.ک. نویسندگان کتاب آفتاب مهر، آفتاب مهر، ج۱، ص ۸۲ ـ ۸۳.
- ↑ ر.ک. زمانی، احمد، اندیشه انتظار، ص۶۱- ۶۳؛ موسوی، سید علی، فلسفه انتظار با تاکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶.
- ↑ ر.ک. موسوی، سید علی، فلسفه انتظار با تاکید بر افضل اعمال بودن آن، ص ۲۳۶.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ «"افضل اعمال شیعتنا انتظار الفرج من عرف هذ الامر فقد فرّج عنه بانتظاره"» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۱۰.
- ↑ ر.ک. کارگر ، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ «"انتظار الفرج من اعظم الفرج"» مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۲، ح ۴.
- ↑ «"انتظار الفرج من الفرج"» طوسی، محمد بن حسن، الغیبة طوسی، ص ۴۵۹.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ برای مطالعه بیشتر ر. ک. نگارنده، مقاله انقلاب و انتظار، فصلنامه انتظار، ش ۲، ص ۱۳۰.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. کارگر، رحیم، مهدویت پیش از ظهور، ص ۱۹۵، ۱۹۸.
- ↑ ر.ک. ابراهیم شیفعی سروستانی، انتظار، بایدها و نبایدها، ص ۲۴.