جز
جایگزینی متن - 'فطرت [[الهی]' به 'فطرت الهی'
بدون خلاصۀ ویرایش |
|||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
*[[انتظار]] در لغت به معنای چشم داشت پیدا کردن<ref>المنجد، ج ۲، ص ۱۹۵۸؛ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، کلمه انتظار؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹؛ فرهنگ فارسی معین، کلمه انتظار.</ref> و چشم به راه بودن آیندهای مطلوب است. عصارۀ عنوان [[انتظار]] عبارت است از [[ثبات]] و دوام داشتن در هر موضوعی<ref>دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ذیل کلمه انتظار؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه انتظار؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹.</ref>. | *[[انتظار]] در لغت به معنای چشم داشت پیدا کردن<ref>المنجد، ج ۲، ص ۱۹۵۸؛ دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، کلمه انتظار؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹؛ فرهنگ فارسی معین، کلمه انتظار.</ref> و چشم به راه بودن آیندهای مطلوب است. عصارۀ عنوان [[انتظار]] عبارت است از [[ثبات]] و دوام داشتن در هر موضوعی<ref>دهخدا، علی اکبر، لغتنامه، ذیل کلمه انتظار؛ معین، محمد، فرهنگ فارسی، ذیل کلمه انتظار؛ ابن منظور، لسان العرب، ج ۵، ص ۲۱۹.</ref>. | ||
*اما در اصطلاح، [[انتظار]] به معانی مختلفی معنا شده است، منتها باید توجه داشت [[معنای انتظار]] با توصیف حاصل نمیشود؛ اگر کسی هیچ گاه حالت [[انتظار]] را نچشیده باشد، با توصیف و توضیح، نمیتوان [[معنای انتظار]] را برایش روشن کرد. حتی ممکن است توضیحات زیاد، باعث ابهام بیشتر در مفهوم آن شود. در واقع [[معنای انتظار]] یک حالت وجدانی است مثل مسافر عزیزی که شخص برای آمدنش [[انتظار]] وی را میکشد، بدین ترتیب برای [[یادآوری]] مفهوم [[انتظار]]، یک [[سری]] [[نشانهها]] به مخاطب میدهیم تا حال [[انتظار]] خود را به یاد آورد و یا اگر در حال [[انتظار]] است آن حالت را به او [[تذکر]] میدهیم تا [[معنای انتظار]] برایش روشن شود<ref>ر.ک: بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۲۷.</ref>. | *اما در اصطلاح، [[انتظار]] به معانی مختلفی معنا شده است، منتها باید توجه داشت [[معنای انتظار]] با توصیف حاصل نمیشود؛ اگر کسی هیچ گاه حالت [[انتظار]] را نچشیده باشد، با توصیف و توضیح، نمیتوان [[معنای انتظار]] را برایش روشن کرد. حتی ممکن است توضیحات زیاد، باعث ابهام بیشتر در مفهوم آن شود. در واقع [[معنای انتظار]] یک حالت وجدانی است مثل مسافر عزیزی که شخص برای آمدنش [[انتظار]] وی را میکشد، بدین ترتیب برای [[یادآوری]] مفهوم [[انتظار]]، یک [[سری]] [[نشانهها]] به مخاطب میدهیم تا حال [[انتظار]] خود را به یاد آورد و یا اگر در حال [[انتظار]] است آن حالت را به او [[تذکر]] میدهیم تا [[معنای انتظار]] برایش روشن شود<ref>ر.ک: بنیهاشمی، سید محمد، انتظار فرج، ص ۲۷.</ref>. | ||
*[[انتظار]] در اصطلاح [[مهدویت]]، به معنای [[انتظار ظهور امام زمان]]{{ع}} برای اقامۀ [[عدل]] و تشکیل [[حکومت واحد جهانی]] با [[حاکمیت قرآن]] و [[اسلام]] است. "[[انتظار فرج]]" یعنی [[امید]] و آرزوی تحقق نوید کلی جهانی مبتنی بر [[فطرت] | *[[انتظار]] در اصطلاح [[مهدویت]]، به معنای [[انتظار ظهور امام زمان]]{{ع}} برای اقامۀ [[عدل]] و تشکیل [[حکومت واحد جهانی]] با [[حاکمیت قرآن]] و [[اسلام]] است. "[[انتظار فرج]]" یعنی [[امید]] و آرزوی تحقق نوید کلی جهانی مبتنی بر [[فطرت الهی]]] برای رسیدن [[انسان]] به [[زندگی]] عادلانه. [[انتظار]] یعنی [[وجوب]] [[آمادهسازی]] و [[زمینهسازی برای ظهور]] [[امام]] [[منتظر]] که هر [[قدر]] [[انتظار]] بیشتر شود، [[آمادگی]] نیز بیشتر میگردد و هر اندازه که حادثه برای [[منتظِر]] دوستداشتنیتر باشد و وقوع آن نزدیکتر، او بر [[آمادگی]] خویش میافزاید<ref>ر.ک. [[سید علی حسینی خامنهای|حسینی خامنهای، سید علی]]، [[ما منتظریم (کتاب)|ما منتظریم]]، ص۹۵-۹۶؛ [[سید محمد صدر|صدر، سید محمد]]، [[تاریخ غیبت کبری (کتاب)|تاریخ غیبت کبری]]، ص۳۵۴، ۳۵۵؛ [[عباس رحیمی|رحیمی، عباس]]، [[ امید فردا (کتاب)|امید فردا]]، ص۳۰. </ref>. | ||
*در مورد معنای اصطلاحی [[انتظار]] باید دانست: | *در مورد معنای اصطلاحی [[انتظار]] باید دانست: | ||
# [[انتظار]]، یعنی حرکت و عمل کردن برای هدفی [[ارزشمند]] و این با بیهدفی و سکون و [[انزوا]] و [[تن پروری]] [[سازگاری]] ندارد و عمل جزء لا ینفک [[معنای انتظار]] است<ref>ر.ک. [[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۱۷.</ref>. | # [[انتظار]]، یعنی حرکت و عمل کردن برای هدفی [[ارزشمند]] و این با بیهدفی و سکون و [[انزوا]] و [[تن پروری]] [[سازگاری]] ندارد و عمل جزء لا ینفک [[معنای انتظار]] است<ref>ر.ک. [[محمد جواد فاضل لنکرانی|فاضل لنکرانی، محمد جواد]]، [[گفتارهای مهدوی (کتاب)|گفتارهای مهدوی]]، ص ۱۱۷.</ref>. |