←اقسام الهام
خط ۲۹: | خط ۲۹: | ||
*منظور از [[نیت]]، قصد انجام خیر است که اگر به عمل منتهی شود، [[انسان]] را به [[نیکوکاران]] از ملحق ذکر، میکند و اگر به عمل هم بارور نشود، صاحبش را از [[ثواب]] [[نیت]] [[خیر]] بهرهمند میکند؛ منظور یاد خداست که حتی در پایینترین مرتبه که همان [[ذکر زبانی]] است، [[انسان]] را از [[بیهوده]]درایی [[حفظ]] میکند و به خیر [[عادت]] میدهد و در مراتب بالاتر، او را از [[مخالفت]] باز و به [[طاعت]] وا میدارد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۳۳۸.</ref>. | *منظور از [[نیت]]، قصد انجام خیر است که اگر به عمل منتهی شود، [[انسان]] را به [[نیکوکاران]] از ملحق ذکر، میکند و اگر به عمل هم بارور نشود، صاحبش را از [[ثواب]] [[نیت]] [[خیر]] بهرهمند میکند؛ منظور یاد خداست که حتی در پایینترین مرتبه که همان [[ذکر زبانی]] است، [[انسان]] را از [[بیهوده]]درایی [[حفظ]] میکند و به خیر [[عادت]] میدهد و در مراتب بالاتر، او را از [[مخالفت]] باز و به [[طاعت]] وا میدارد<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۳۳۸.</ref>. | ||
===[[تفکر]]=== | ===[[تفکر]]=== | ||
*[[تفکر]] به معنی [[اندیشه]] ورزی، یکی از فضیلتهایی است که [[قرآن کریم]] با | *[[تفکر]] به معنی [[اندیشه]] ورزی، یکی از فضیلتهایی است که [[قرآن کریم]] با تأکید و تکرار فراوان، [[انسان]] را به آن فرا میخواند. [[قرآن کریم]] [[اهل تفکر]] را میستاید و انسانهای بیفکر را [[سرزنش]] میکند و نتیجههای روشن [[تفکر]] را [[یادآوری]] میکند. میفرماید: {{متن قرآن|وَيَتَفَكَّرُونَ فِي خَلْقِ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ}}<ref>«در آفرینش آسمانها و زمین میاندیشند» سوره آل عمران، آیه ۱۹۱.</ref> | ||
*و میفرماید: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ}}<ref>«آیا با خویش نیندیشیدهاند که خداوند آسمانها و زمین و آنچه را که در میان آن دو، است جز راستین و با سرآمدی معین نیافریده است؟ و بیگمان بسیاری از مردم منکر لقای پروردگار خویشند» سوره روم، آیه ۸.</ref> | *و میفرماید: {{متن قرآن|أَوَلَمْ يَتَفَكَّرُوا فِي أَنْفُسِهِمْ مَا خَلَقَ اللَّهُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضَ وَمَا بَيْنَهُمَا إِلَّا بِالْحَقِّ}}<ref>«آیا با خویش نیندیشیدهاند که خداوند آسمانها و زمین و آنچه را که در میان آن دو، است جز راستین و با سرآمدی معین نیافریده است؟ و بیگمان بسیاری از مردم منکر لقای پروردگار خویشند» سوره روم، آیه ۸.</ref> | ||
*[[امام علی بن ابی طالب]]{{ع}} میفرماید: "اندیشهورزی [[انسان]] را به [[نیکی]] و عمل به [[نیکی]] فرا میخواند"<ref>{{متن حدیث|اَلتَّفَكُّرَ يَدْعُو إِلَى اَلْبِرِّ وَ اَلْعَمَلِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۵۵؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۲۲.</ref>. | *[[امام علی بن ابی طالب]]{{ع}} میفرماید: "اندیشهورزی [[انسان]] را به [[نیکی]] و عمل به [[نیکی]] فرا میخواند"<ref>{{متن حدیث|اَلتَّفَكُّرَ يَدْعُو إِلَى اَلْبِرِّ وَ اَلْعَمَلِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۵۵؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۲۲.</ref>. | ||
خط ۴۰: | خط ۴۰: | ||
*لازمه [[تفکر]] این است که [[انسان]] [[معارف]] و معلومات خود را مرتب کند، به طور مکرر از نظر بگذراند و برای دستیابی به معلومات جدید، در آنها دقت کند؛ بنابراین، [[اندیشه]] ورزی دارای دو فایده است: | *لازمه [[تفکر]] این است که [[انسان]] [[معارف]] و معلومات خود را مرتب کند، به طور مکرر از نظر بگذراند و برای دستیابی به معلومات جدید، در آنها دقت کند؛ بنابراین، [[اندیشه]] ورزی دارای دو فایده است: | ||
#[[اصلاح]] و تثبیت [[معارف]] و دانشهای موجود در [[قلب]] [[انسان]]؛ | #[[اصلاح]] و تثبیت [[معارف]] و دانشهای موجود در [[قلب]] [[انسان]]؛ | ||
#دستیابی به [[معارف]] | #دستیابی به [[معارف]] جدید. | ||
*[[تفکر]]، [[دانش]] جدید میآفریند؛ با پیدایش هر دانشی حال [[قلب]] دگرگون میشود و در نتیجه آن، [[اعمال انسان]] نیز دگرگون میشود. همه [[علوم]]، حالتها و [[اعمال]] از [[اندیشه]] پدید میآید، بنابراین [[فکر]] کردن کلید همه [[خوبیها]] و [[برترین]] کارهاست؛ از این رو [[رسول اکرم]]{{صل}} میفرماید: "یک [[ساعت]] [[تفکر]] بهتر از یک سال [[عبادت]] است"<ref>{{متن حدیث|تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ}}؛ میرزا حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۸۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۲۷.</ref>. | *[[تفکر]]، [[دانش]] جدید میآفریند؛ با پیدایش هر دانشی حال [[قلب]] دگرگون میشود و در نتیجه آن، [[اعمال انسان]] نیز دگرگون میشود. همه [[علوم]]، حالتها و [[اعمال]] از [[اندیشه]] پدید میآید، بنابراین [[فکر]] کردن کلید همه [[خوبیها]] و [[برترین]] کارهاست؛ از این رو [[رسول اکرم]]{{صل}} میفرماید: "یک [[ساعت]] [[تفکر]] بهتر از یک سال [[عبادت]] است"<ref>{{متن حدیث|تَفَكُّرُ سَاعَةٍ خَيْرٌ مِنْ عِبَادَةِ سَنَةٍ}}؛ میرزا حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۱۸۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۲۷.</ref>. | ||
*در سخنانی که از [[امیرالمؤمنین]] این [[روایت]] شده، [[فکر]] کردن موجب [[بیداری]] [[دل]]، [[اصلاح]] عملکرد و شیوه [[رفتاری]] [[انسان]]، روشن شدن امور مبهم و پیچیده، رویش [[خوف]] [[خدا]] در [[دل]]، [[التزام]] پروای الاهی و پیدا کردن راه راست و [[نجات]] از [[گمراهی]] است. | *در سخنانی که از [[امیرالمؤمنین]] این [[روایت]] شده، [[فکر]] کردن موجب [[بیداری]] [[دل]]، [[اصلاح]] عملکرد و شیوه [[رفتاری]] [[انسان]]، روشن شدن امور مبهم و پیچیده، رویش [[خوف]] [[خدا]] در [[دل]]، [[التزام]] پروای الاهی و پیدا کردن راه راست و [[نجات]] از [[گمراهی]] است. | ||
*میفرمود: "با | *میفرمود: "با [[فکر]] دلت را بیدار کن"<ref>{{متن حدیث|نَبِّهْ بِالْفِكْرِ قَلْبَكَ}}؛ محمد بن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج۱۵، ص۱۹۵.</ref>. و "به [[وسیله]] [[فکر]] روش [[انسان]] [[اصلاح]] میشود"<ref>{{متن حدیث|بِالْفِكْرِ تَصْلُحُ اَلرَّوِيَّةُ}}؛ علی بن محمد لیثى واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۸۵.</ref>. و "[[فکر]] کن که [[فکر]] موجب [[نجات]] از [[گمراهی]] و [[اصلاح]] عملکرد است"<ref>{{متن حدیث|عَلَيْكَ بِالْفِكْرِ فَإِنَّهُ رُشْدٌ مِنَ اَلضَّلاَلِ وَ مُصْلِحُ اَلْأَعْمَالِ}}؛ علی بن محمد لیثى واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۳۴.</ref>. و "با فكر امور تاریک و مبهم [[آشکار]] میشود"<ref>{{متن حدیث|بِالْفِكْرِ تَنْجَلِي غَيَاهِبُ اَلْأُمُورِ }}؛ علی بن محمد لیثى واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۱۸۹.</ref>. و "همانند کسی از [[خدا]] بترس که قلبش را با [[فکر]] مشغول کرده است"<ref>{{متن حدیث|خَفِ اَللَّهَ خَوْفَ مَنْ شَغَلَ بِالْفِكْرِ قَلْبَهُ}}؛ میرزا حسین بن محمدتقی نوری، مستدرک الوسائل، ج۱۱، ص۲۳۶.</ref>. و "مانند کسی از [[خدا]] [[پروا]] کن که قلبش را با [[فکر]] مشغول کرده است"<ref>{{متن حدیث|فَاتَّقُوا اَللَّهَ تَقِيَّةَ مَنْ شَغَلَ بِالْفِكْرِ قَلْبَهُ}}؛ علی بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۶۰.</ref>. و "برای [[رشد]] همین کافی که [[فکر]] کنی"<ref>{{متن حدیث|كَفَى بِالْفِكْرِ رُشْداً}}؛ على بن محمد لیثی واسطی، عیون الحکم والمواعظ، ص۳۸۶.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۳۳۹-۳۴۱.</ref>. | ||
====زمینههای [[اندیشه]]==== | ====زمینههای [[اندیشه]]==== | ||
*زمینه [[تفکر]] در [[اخلاق]]، [[روابط]] بین [[انسان]] و خداست. [[اندیشه]] در این باب دارای دو موضوع است: نخست [[انسان]]، حالتها و اوصاف او و دیگر، [[خدا]]، صفتها و [[افعال]] او، ما این دو باب را به طور جداگانه بررسی میکنیم: | *زمینه [[تفکر]] در [[اخلاق]]، [[روابط]] بین [[انسان]] و خداست. [[اندیشه]] در این باب دارای دو موضوع است: نخست [[انسان]]، حالتها و اوصاف او و دیگر، [[خدا]]، صفتها و [[افعال]] او، ما این دو باب را به طور جداگانه بررسی میکنیم: | ||
=====[[تفکر]] درباره [[انسان]]===== | =====[[تفکر]] درباره [[انسان]]===== | ||
*در این باب، [[انسان]] درباره [[طاعات]]، [[گناهان]] و صفتهای [[نیک]] و بد خود میاندیشد؛ به این معنی که هر عملی را در سه مرحله تحت نظر میگیرد؛ پیش از عمل، هنگام انجام و پس از فراغت از آن. در مرحله اول درباره [[نیت]] و قصد خویش و نتیجه عملش [[فکر]] میکند، با این [[باور]] که [[خداوند]] بر زوایا و | *در این باب، [[انسان]] درباره [[طاعات]]، [[گناهان]] و صفتهای [[نیک]] و بد خود میاندیشد؛ به این معنی که هر عملی را در سه مرحله تحت نظر میگیرد؛ پیش از عمل، هنگام انجام و پس از فراغت از آن. در مرحله اول درباره [[نیت]] و قصد خویش و نتیجه عملش [[فکر]] میکند، با این [[باور]] که [[خداوند]] بر زوایا و خفایا وجود [[انسان]] [[آگاه]] است، تا از [[عاقبت]] کاری مطمئن نشده و به [[نیت]] خالصی دست نیافته، هوای آن را در سر [[نیت]] پرورد. که [[پیامبر گرامی]]{{صل}} میفرمود: "هنگامی که [[تصمیم]] گرفتی کاری را انجام دهی به [[عاقبت]] آن بیندیش، اگر به [[رشد]] و کمال منتهی میشد، انجام ده و اگر به [[بیراهه]] میرفت از آن خودداری کن"<ref>{{متن حدیث|إِذَا هَمَمْتَ بِأَمْرٍ فَتَدَبَّرْ عَاقِبَتَهُ فَإِنْ كَانَ خَيْراً فَأَسْرِعْ إِلَيْهِ وَ إِنْ كَانَ شَرّاً فَانْتَهِ عَنْهُ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۸، ص۱۵۰؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۶۸، ص۳۳۹.</ref>. | ||
*و با این [[باور]] که هر عملی هرچند کوچک در [[سرنوشت انسان]] تأثیرگذار است، هیچ کاری را از این قاعده استثنا نمیکند و حتی درباره کوچکترین کارهای خویش، پیش اندیشی میکند. | *و با این [[باور]] که هر عملی هرچند کوچک در [[سرنوشت انسان]] تأثیرگذار است، هیچ کاری را از این قاعده استثنا نمیکند و حتی درباره کوچکترین کارهای خویش، پیش اندیشی میکند. | ||
*[[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ}}<ref>«پس هر کس همسنگ ذرهای نیکی ورزد، آن را خواهد دید، * و هر کس همسنگ ذرهای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۷-۸.</ref>. | *[[قرآن کریم]] میفرماید: {{متن قرآن|فَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ خَيْرًا يَرَهُ * وَمَنْ يَعْمَلْ مِثْقَالَ ذَرَّةٍ شَرًّا يَرَهُ}}<ref>«پس هر کس همسنگ ذرهای نیکی ورزد، آن را خواهد دید، * و هر کس همسنگ ذرهای بدی کند، آن را خواهد دید» سوره زلزال، آیه ۷-۸.</ref>. | ||
خط ۵۴: | خط ۵۴: | ||
*و در مرحله سوم یعنی پس از عمل، علاوه بر اینکه درباره هر عملی به طور خاص و پس از فراغت، [[اندیشه]] میکند. باید در هر شبانه روز حداقل یک وقت خاص را برای این کار خالی بگذارد تا درباره [[اخلاق]] و [[افعال]] خود بیندیشد. نخست [[قلب]] خویش را بررسی کند تا ببیند چه [[خلق]] و خویی در آن [[خانه]] کرده، آیا از سجایا و ملكات [[پسندیده]] بهرهای دارد یا در [[تسخیر]] [[اخلاق ناپسند]] است و سپس [[افعال]] ظاهری خود را نقد و بررسی کند تا بداند افعالش بر [[میزان]] [[شرع]] و منطبق بر خواسته [[شارع مقدس]] است یا نه؟ در پایان این رسیدگی اگر [[افعال]] و [[اخلاق]] خود را منطبق بر [[عدالت]] بافت، [[خدا]] را [[شکر]] بگزارد و اگر در [[اخلاق]] و [[افعال]] خود نقیصه و نارسایی دید در صدد جبران و [[تدارک]] برآید. | *و در مرحله سوم یعنی پس از عمل، علاوه بر اینکه درباره هر عملی به طور خاص و پس از فراغت، [[اندیشه]] میکند. باید در هر شبانه روز حداقل یک وقت خاص را برای این کار خالی بگذارد تا درباره [[اخلاق]] و [[افعال]] خود بیندیشد. نخست [[قلب]] خویش را بررسی کند تا ببیند چه [[خلق]] و خویی در آن [[خانه]] کرده، آیا از سجایا و ملكات [[پسندیده]] بهرهای دارد یا در [[تسخیر]] [[اخلاق ناپسند]] است و سپس [[افعال]] ظاهری خود را نقد و بررسی کند تا بداند افعالش بر [[میزان]] [[شرع]] و منطبق بر خواسته [[شارع مقدس]] است یا نه؟ در پایان این رسیدگی اگر [[افعال]] و [[اخلاق]] خود را منطبق بر [[عدالت]] بافت، [[خدا]] را [[شکر]] بگزارد و اگر در [[اخلاق]] و [[افعال]] خود نقیصه و نارسایی دید در صدد جبران و [[تدارک]] برآید. | ||
*[[امام کاظم]]{{ع}} میفرماید: "از ما نیست کسی که هر روز خود را [[محاسبه]] نکند تا اگر عمل [[نیکی]] انجام داده از [[خدا]] زیادت بخواهد و اگر عمل [[بدی]] مرتکب شده، طلب [[بخشش]] کرده، [[توبه]] نماید"<ref>{{متن حدیث|لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اِسْتَزَادَ اَللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اِسْتَغْفَرَ اَللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَيْهِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۴۵۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۱۵۲.</ref>. | *[[امام کاظم]]{{ع}} میفرماید: "از ما نیست کسی که هر روز خود را [[محاسبه]] نکند تا اگر عمل [[نیکی]] انجام داده از [[خدا]] زیادت بخواهد و اگر عمل [[بدی]] مرتکب شده، طلب [[بخشش]] کرده، [[توبه]] نماید"<ref>{{متن حدیث|لَيْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ يُحَاسِبْ نَفْسَهُ فِي كُلِّ يَوْمٍ فَإِنْ عَمِلَ حَسَناً اِسْتَزَادَ اَللَّهَ وَ إِنْ عَمِلَ سَيِّئاً اِسْتَغْفَرَ اَللَّهَ مِنْهُ وَ تَابَ إِلَيْهِ}}؛ محمد بن یعقوب کلینی، کافی، ج۲، ص۴۵۳؛ محمد باقر مجلسی، بحار الانوار، ج۱، ص۱۵۲.</ref>. | ||
*[[اندیشه]] درباره طاعتها و [[فضیلتها]]، این [[توفیق]] را فراهم میآورد که [[انسان]]، أولاً، آنها را بشناسد تا به [[خیال]] [[طاعت]] در ورطه [[معصیت]] نیفتد و به نام [[فضیلت]] در [[جان]] خود [[رذیلت]] نپرورد؛ | *[[اندیشه]] درباره طاعتها و [[فضیلتها]]، این [[توفیق]] را فراهم میآورد که [[انسان]]، أولاً، آنها را بشناسد تا به [[خیال]] [[طاعت]] در ورطه [[معصیت]] نیفتد و به نام [[فضیلت]] در [[جان]] خود [[رذیلت]] نپرورد؛ ثانیاً، حد خود را در کسب [[فضیلتها]] و [[حسنات]] دریابد، آنها را با بدیهای خود بسنجد و [[خلوص]] شان را ارزیابی کند تا مبادا همه نیکیهایش [[آلوده]] به [[شک]]، [[شرک]] و [[ریا]] باشد. این نوع [[تفکر]]، [[انسان]] را به [[اصلاح]] نقصها و جبران [[بدیها]] فرا میخواند. | ||
*[[اندیشه]] درباره [[گناهان]] و رذیلتها نیز [[انسان]] را به [[شناخت]] آنها و راه [[پرهیز]] از آنها رهنمون میشود. کسی که [[بدیها]] را با [[اندیشه]] بازشناسد، ندانسته به دام [[گناه]] گرفتار نمیشود؛ آنکه از [[عاقبت]] [[گناهان]] و رذیلتها [[آگاهی]] یابد و دریابد که نتیجه حتمی اوصاف [[زشت]] و [[افعال]] [[ناهنجار]]، دوری از خداست، عالمانه دست و دامن به [[زشتی]] نمیآید. این نوع [[تفکر]]، [[انسان]] را به [[پرهیز از گناه]]، [[توبه]] و [[تدارک]] [[دعوت]] میکند<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۳۴۱-۳۴۳.</ref>. | *[[اندیشه]] درباره [[گناهان]] و رذیلتها نیز [[انسان]] را به [[شناخت]] آنها و راه [[پرهیز]] از آنها رهنمون میشود. کسی که [[بدیها]] را با [[اندیشه]] بازشناسد، ندانسته به دام [[گناه]] گرفتار نمیشود؛ آنکه از [[عاقبت]] [[گناهان]] و رذیلتها [[آگاهی]] یابد و دریابد که نتیجه حتمی اوصاف [[زشت]] و [[افعال]] [[ناهنجار]]، دوری از خداست، عالمانه دست و دامن به [[زشتی]] نمیآید. این نوع [[تفکر]]، [[انسان]] را به [[پرهیز از گناه]]، [[توبه]] و [[تدارک]] [[دعوت]] میکند<ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۳۴۱-۳۴۳.</ref>. | ||
=====[[تفکر]] درباره [[خدا]]===== | =====[[تفکر]] درباره [[خدا]]===== | ||
خط ۶۸: | خط ۶۸: | ||
*[[انسان]] با [[تفکر]] در این زمینه و دریافت ظرافت، [[استحکام]]، پیچیدگی، تناسب و [[نظم]] مخلوقات با [[علم]] بیکران، [[قدرت]] بیمنتها و [[حکمت]] الاهی آشنا میشود و روزنهای به [[عظمت]] آن [[ذات مقدس]] میگشاید؛ حتی اشاره به سرفصلهای قابل مطالعه در این باب، از حوصله این بحث خارج است؛ چرا که تمام کتابخانههای بزرگ و کوچکی که در سراسر [[جهان]] از کتابهای [[علمی]] انباشته است، همه محصول تأملات در زمینههای مختلف [[انسانی]]، حیوانی، نباتی، معدنی، فلکی و... است. ما در اینجا به [[نقل]] دو بخش از [[سخنان امام صادق]]{{ع}}در [[توحید]] [[مفضل]] بسنده میکنیم: ای [[مفضل]]! [[تأمل]] کن در نیروهایی که [[خدا]] در [[نفس انسان]] قرار داده است. اگر از این نیروها فقط حافظه نباشد، چه [[کاستیها]] و خللهایی در [[زندگی]] او پیدا میشود، زیرا به یادش نمیماند که نزد [[مردم]] چه دارد و [[مردم]] نزد او چه دارند، چه داده و چه گرفته است. به یاد نمیآورد چه گفته شنیده است، به خاطر نداشت چه کسانی به او [[نیکی]] یا [[بدی]] کردهاند، چه چیزی مفید است و چه چیزی [[مضر]]. اگر هزاران بار از راهی میگذشت آن را یاد نمیگرفت، اگر تمام [[عمر]] یک مطلب [[علمی]] را گفت و شنود میکرد، آن را نمیآموخت به هیچ [[دینی]] [[معتقد]] نمیشد، از هیچ تجربهای سود نمیبرد و از هیچ حادثهای [[عبرت]] نمیگرفت و خلاصه آنکه به طور کلی از [[درجه]] [[انسانیت]] سقوط میکرد. در مقابل، درباره [[نعمت]] [[فراموشی]] [[فکر]] کن که از [[نعمت]] [[یادآوری]] بزرگتر است. اگر [[انسان]] هیچ چیز را فراموش نمیکرد، [[انسانها]] هرگز از مصیبتهایی که میبینند [[تسلی]] نمییافتند و هرگز دلهای گرفتار [[حسرت]]، از چنگال [[حسرت]] رها نمیشدند و کینهای که در [[دل]] مینشست، هرگز بیرون نمیرفت و هرگز کسی از نعمتی [[لذت]] نمیبرد؛ چون همیشه آفتها و تهدیدها در برابر چشمانش بود. ببین که [[خداوند حکیم]] حافظه و [[فراموشی]] را که ضد یکدیگرند در [[انسان]] قرار داده و هریک مصلحتی توصیف ناپذیر دارد و هر دو برای [[انتظام]] امور [[انسان]] ضروری است<ref>محمدباقر مجلسی، ترجمه توحید مفضل، ص۶۳.</ref>. | *[[انسان]] با [[تفکر]] در این زمینه و دریافت ظرافت، [[استحکام]]، پیچیدگی، تناسب و [[نظم]] مخلوقات با [[علم]] بیکران، [[قدرت]] بیمنتها و [[حکمت]] الاهی آشنا میشود و روزنهای به [[عظمت]] آن [[ذات مقدس]] میگشاید؛ حتی اشاره به سرفصلهای قابل مطالعه در این باب، از حوصله این بحث خارج است؛ چرا که تمام کتابخانههای بزرگ و کوچکی که در سراسر [[جهان]] از کتابهای [[علمی]] انباشته است، همه محصول تأملات در زمینههای مختلف [[انسانی]]، حیوانی، نباتی، معدنی، فلکی و... است. ما در اینجا به [[نقل]] دو بخش از [[سخنان امام صادق]]{{ع}}در [[توحید]] [[مفضل]] بسنده میکنیم: ای [[مفضل]]! [[تأمل]] کن در نیروهایی که [[خدا]] در [[نفس انسان]] قرار داده است. اگر از این نیروها فقط حافظه نباشد، چه [[کاستیها]] و خللهایی در [[زندگی]] او پیدا میشود، زیرا به یادش نمیماند که نزد [[مردم]] چه دارد و [[مردم]] نزد او چه دارند، چه داده و چه گرفته است. به یاد نمیآورد چه گفته شنیده است، به خاطر نداشت چه کسانی به او [[نیکی]] یا [[بدی]] کردهاند، چه چیزی مفید است و چه چیزی [[مضر]]. اگر هزاران بار از راهی میگذشت آن را یاد نمیگرفت، اگر تمام [[عمر]] یک مطلب [[علمی]] را گفت و شنود میکرد، آن را نمیآموخت به هیچ [[دینی]] [[معتقد]] نمیشد، از هیچ تجربهای سود نمیبرد و از هیچ حادثهای [[عبرت]] نمیگرفت و خلاصه آنکه به طور کلی از [[درجه]] [[انسانیت]] سقوط میکرد. در مقابل، درباره [[نعمت]] [[فراموشی]] [[فکر]] کن که از [[نعمت]] [[یادآوری]] بزرگتر است. اگر [[انسان]] هیچ چیز را فراموش نمیکرد، [[انسانها]] هرگز از مصیبتهایی که میبینند [[تسلی]] نمییافتند و هرگز دلهای گرفتار [[حسرت]]، از چنگال [[حسرت]] رها نمیشدند و کینهای که در [[دل]] مینشست، هرگز بیرون نمیرفت و هرگز کسی از نعمتی [[لذت]] نمیبرد؛ چون همیشه آفتها و تهدیدها در برابر چشمانش بود. ببین که [[خداوند حکیم]] حافظه و [[فراموشی]] را که ضد یکدیگرند در [[انسان]] قرار داده و هریک مصلحتی توصیف ناپذیر دارد و هر دو برای [[انتظام]] امور [[انسان]] ضروری است<ref>محمدباقر مجلسی، ترجمه توحید مفضل، ص۶۳.</ref>. | ||
*در فراز دیگری برای توجه دادن [[انسان]] به ظرافت، دقت، [[استحکام]] و [[اتقان]] آفریدههای [[خدا]] میفرماید: ای [[مفضل]]! [[تأمل]] کن که برگ چگونه [[آفریده]] شده است. در هر برگ، رگهایی مانند رگهای [[بدن]] کشیده شده که در طول یا عرض برگ به طور ممتد کشیده شده و ضخیمترند و بعضی که رگهای بزرگ را به هم متصل میکنند، باریک ترند. اگر بنا بود یکی از این برگها به دست [[بشر]] ساخته شود، بیش از یک سال طول میکشید و برای ساخت آن به ابزار و آلات بسیار، حرکات بیشمار و [[مشورت]] و گفت وگوی فراوان نیاز بود. در حالی که در فصل [[بهار]] بدون هیچ سخن و حرکتی از گلهای گیاهان و درختان به قدری بزرگ میروید که دشت و صحرا و کوه را پر میکند<ref>محمدباقر مجلسی، ترجمه توحید مفضل، ص۱۶۵.</ref>. | *در فراز دیگری برای توجه دادن [[انسان]] به ظرافت، دقت، [[استحکام]] و [[اتقان]] آفریدههای [[خدا]] میفرماید: ای [[مفضل]]! [[تأمل]] کن که برگ چگونه [[آفریده]] شده است. در هر برگ، رگهایی مانند رگهای [[بدن]] کشیده شده که در طول یا عرض برگ به طور ممتد کشیده شده و ضخیمترند و بعضی که رگهای بزرگ را به هم متصل میکنند، باریک ترند. اگر بنا بود یکی از این برگها به دست [[بشر]] ساخته شود، بیش از یک سال طول میکشید و برای ساخت آن به ابزار و آلات بسیار، حرکات بیشمار و [[مشورت]] و گفت وگوی فراوان نیاز بود. در حالی که در فصل [[بهار]] بدون هیچ سخن و حرکتی از گلهای گیاهان و درختان به قدری بزرگ میروید که دشت و صحرا و کوه را پر میکند<ref>محمدباقر مجلسی، ترجمه توحید مفضل، ص۱۶۵.</ref>. | ||
*[[اندیشه]] درباره نعمتدهی و روزیرسانی [[خدا]]، [[انسان]] را با ابواب دیگری از [[علم]]، [[قدرت]]، [[حکمت]]، [[لطف]]، [[رحمت]] و [[عظمت]] [[خالق]] یکتای [[جهان]] آشنا میکند. توجه به [[کثرت]] و تنوع نعمتهایی که برای [[انسان]] [[آفریده]] و [[آگاهی]] از تطابق و تناسب [[نعمتها]] با [[نیاز انسان]] در شرایط گوناگون [[سنی]] و اقلیمی، در [[انسان]] را به [[خضوع]] و [[کرنش]] در برابر [[آگاهی]]، [[قدرت]] و [[عظمت]] [[خداوند]] [[جهان]] آفرین [[نعمت]] بخش وامیدارد. از طرفی با [[اندیشه]] در این باب | *[[اندیشه]] درباره نعمتدهی و روزیرسانی [[خدا]]، [[انسان]] را با ابواب دیگری از [[علم]]، [[قدرت]]، [[حکمت]]، [[لطف]]، [[رحمت]] و [[عظمت]] [[خالق]] یکتای [[جهان]] آشنا میکند. توجه به [[کثرت]] و تنوع نعمتهایی که برای [[انسان]] [[آفریده]] و [[آگاهی]] از تطابق و تناسب [[نعمتها]] با [[نیاز انسان]] در شرایط گوناگون [[سنی]] و اقلیمی، در [[انسان]] را به [[خضوع]] و [[کرنش]] در برابر [[آگاهی]]، [[قدرت]] و [[عظمت]] [[خداوند]] [[جهان]] آفرین [[نعمت]] بخش وامیدارد. از طرفی با [[اندیشه]] در این باب کثرت و تنوع موجودات زنده را میشناسیم که هریک به موقع و به اندازه، روزی خود را از خوان [[کرم]] الاهی دریافت میکنند بدون آنکه وقفه و اختلالی این [[نظام]] گسترده و [[منظم]] به چشم آید. هر موجودی علاوه بر آنکه روزی خود را در محیط طبیعی زندگیاش مییابد، به ابزار لازم برای بهره برداری از آن مجهز شده است. چنگال و دندان و منقارهای نیز برای دریدن و بریدن، منقارهای بلند برای گرفتن و ربودن، زهرهای کشنده، تارهای تو در تو و بزاق چسبنده برای [[زمین]] گیر کردن، پوزههای بلند و دهانهای بزرگ برای برداشتن، گردن بلند برای رسیدن به شاخساران، خرطوم دراز به جای گردن و پوزه، پاهای بلند برای حرکت در آب و دویدن در خشکی، بویایی [[قوی]] و [[بینایی]] نافذ، برای یافتن، همه ابزار و آلاتی است که [[خداوند حکیم]] برای کسب روزی به انواع حیوانات عطا فرموده است؛ علاوه بر اینکه هر حیوانی را آلتی عطاکرده که با آن روزی خود را به دست میآورد؛ شیوههایی از قبیل دویدن، جهیدن، کمین کردن، تنیدن، [[حیله]] کردن، [[ذخیره]] کردن و [[مراقبت]] از اندوخته برای گرفتن و [[حفظ]] روزی به آنها آموخته است. با این حال روزی جانداران را در آب و [[زمین]] و هوا پراکنده تا برای به دست آوردنش تلاش کنند و به اندازه خورند تا از سکون و [[پرخوری]] هلاک نشوند<ref>ر.ک: محمدباقر مجلسی، ترجمه توحید مفضل، ص۱۱۹-۸۳ با تصرف.</ref>. | ||
*سخن را با بخشی از [[کلام امام]] | *سخن را با بخشی از [[کلام]] [[امام صادق]]{{ع}}در [[توحید]] [[مفضل]] به انجام میرسانیم: [[تفکر]] کن در انواع [[تدبیر]] خدای علیم و قدیر در انواع درختان که سالی یک مرتبه میمیرند ولی حرارت غریزی در چوب آنها [[پنهان]] میشود تا مواد میوهها در آن پدیدار شود. آنگاه در فصل [[بهار]] زنده میشوند و حرکت میکنند و میوههای گوناگونی برای تو به بار میآورند. هر میوهای را در وقتی مخصوص به بار میآورند، چنانکه در ضیافتها، در هر وقت طعامی ظریف و حلوایی لطیف نزد تو آورند. اگر خوب [[تأمل]] کنی درختان باردار میوههای لطیف بیشمار بر [[کف]] گرفته و به سوی تو دراز کردهاند و در [[صحن]] باغ شاخههای گل، طبقهای ریاحین و نسرین و یاسمین بر روی دست گرفته که هریک را میخواهی برداری. اگر [[عقل]] داری چرا میزبان خود را نمیشناسی و اگر [[هشیاری]]، چرا اصناف این لطایف را نمیفهمی و [[شکر]] [[ولی نعمت]] خود را نمیگزاری؟ در باغ و بستان و کوه و دشت، این همه غذای فراوان و میوههای رنگارنگ برای تو مهیا کرده و تو [[احسان]] او را [[انکار]] و با [[فرمان]] او [[مخالفت]] میکنی و به جای [[شکر]]، [[کفران]] و در کنار [[نعمت]]، [[عصیان]] میآوری<ref>محمدباقر مجلسی، ترجمه توحید مفضل، ص١۶۷.</ref><ref>[[مجتبی تهرانی|تهرانی، مجتبی]]، [[اخلاق الاهی ج۱ (کتاب)|اخلاق الاهی]]، ج۱،ص۳۴۴-۳۴۷.</ref>. | ||
==منابع== | ==منابع== |