عدم اختلال در نظام: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
برچسب: تغییر مسیر جدید
خط ۱: خط ۱:
{{امامت}}
#تغییر_مسیر [[حفظ نظام اجتماعی مسلمانان]]
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(252, 252, 233); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
: <div style="background-color: rgb(255, 245, 227); text-align:center; font-size: 85%; font-weight: normal;">[[عدم اختلال در نظام در حدیث]] - [[عدم اختلال در نظام در تاریخ اسلامی]] - [[عدم اختلال در نظام در فقه سیاسی]]</div>
<div style="padding: 0.0em 0em 0.0em;">
 
==[[قاعده عدم اختلال در نظام]]==
قاعده عدم اختلال در [[نظام]] از [[قواعد]] پرکاربرد [[فقه]] به خصوص [[فقه سیاسی]] است. مفهوم نظام را می‌توان با توجه به [[ادله]] این قاعده دریافت؛ از این‌رو به مهم‌ترین ادله قاعده عدم اختلال در نظام می‌پردازیم تا مفهوم نظام را استخراج کنیم:
#[[لزوم]] اجتناب از هر عملی که منجر به [[تزلزل]] در نظام می‌شود. [[امیرالمؤمنین]]{{ع}} [[خلیفه دوم]] را از [[همراهی]] [[سپاه]] به سوی [[ایران]] منع کردند و تأکید کردند که با رفتن وی از [[مدینه]]، [[عرب]] علیه [[خلیفه]] [[قیام]] می‌کند و [[جامعه اسلامی]] از یکدیگر فرومی‌پاشد. امیرالمؤمنین{{ع}} در این سخنان، خلیفه را {{متن حدیث|مَكَانُ‏ النِّظَامِ‏ مِنَ‏ الْخَرَزِ يَجْمَعُهُ وَ يَضُمُّهُ}}<ref>موسوی بغدادی (سید رضی)، نهج البلاغه، ص۲۰۳.</ref> می‌نامند که به معنای نخ تسبیحی است که دانه‌ها را به یکدیگر متصل می‌کند یا به عبارت دیگر منجر به [[حفظ نظم]] و [[وحدت]] جامعه اسلامی می‌شود. این سخنان [[حضرت]] در کنار [[اختلافات]] فراوان ایشان با خلیفه وقت که [[متواتر]] نقل شده است، نشان از اهمیت توجه به [[حفظ نظام]] [[اسلام]] دارد. در این دلیل، [[حفظ وحدت]] و [[آرامش]] جامعه اسلامی هم‌معنی با نظام در نظر گرفته شده است؛
#[[دلیل عقلی]]: [[عقل]] به دوری از ایجاد اختلال در نظام و پراکنده کردن قوای [[معیشت]] [[مردم]] و ایجاد [[تفرقه]] در اجتماعات [[انسان‌ها]] و هر کار دیگری که به معنای حفظ نظام باشد، [[حکم]] می‌کند<ref>مازندرانی، مبانی الفقه الفعال فی القواعد الفقهیة الاساسیة، ج۱، ص۱۳.</ref>؛ زیرا در غیر این صورت [[هرج‌ومرج]] ایجاد و امکان [[زندگی اجتماعی]] از [[انسان]] سلب می‌شود.
 
آن‌گونه که از استدلال‌های فوق نیز واضح است، نظام به معنای [[کیان اسلام]] و همچنین به معنای [[نظامات]] [[اجتماعی]] و [[سیاسی]] [[جامعه]] است که اختلال در آن به [[هرج‌و‌مرج]] در [[زندگی]] منجر می‌شود. این دو مفهوم از نظام، با دقت در موارد کاربرد قاعده، توسط [[فقها]] آشکارتر می‌شود؛ از این‌رو چند نمونه بیان می‌شود:
#لزوم [[اجرای حدود]] در [[عصر غیبت]] از ادله متعددی [[اثبات]] می‌شود؛ از جمله آنکه عدم [[اجرای حدود]] منجر به [[هلاکت]] [[نفوس]] و اختلال در [[نظام]] می‌شود؛ بنابراین اجرای حدود برای [[حفظ جان]] [[مردم]] و به منظور ایجاد [[امنیت]]، به گونه‌ای که امکان [[زندگی]] و معاش فراهم آید، ضروری است<ref>گیلانی شفتی، مقاله فی تحقیق اقامة الحدود فی هذه الاعصار، ص۱۸۶.</ref>؛
#در بازار [[مسلمین]]، اصل بر آن است که هرکس [[مالک]] [[مالی]] است که آن را مورد [[معامله]] قرار می‌دهد. اگر این اصل وجود نداشته باشد، به این معناست که [[مسلمانان]] پیش از انجام معامله باید [[یقین]] به دست آورند که آن [[مال]] برای فروشنده آن است. این امر مستلزم تحقیق فراوان و حتی سؤال از مالک قبلی است که منجر به مشقت‌های فراوان برای مسلمین و در انتها منجر به بر هم خوردن زندگی‌شان می‌شود؛ زیرا بی‌شک تحقیق به این گستردگی در هر معامله‌ای میسر نیست<ref>سیفی مازندرانی، مبانی الفقه الفعال فی القواعد الفقهیة الاساسیة، ج۱، ص۱۷.</ref>؛
#اگر در [[دوران غیبت]]، متصدی‌ای برای [[قضاوت]] [[تعیین]] نشده باشد، به معنای رها کردن این مهم از [[نظامات]] بشری توسط [[شارع]] و به معنای اختلال در نظام زندگی [[انسان]] و ایجاد [[هرج‌و‌مرج]] است<ref>عاملی، مفتاح الکرامه فی شرح قواعد العلامه، ج۱۰، ص۲۱.</ref>. این [[استدلال]] در تمام [[امور حسبه]] به کار می‌رود؛ زیرا امور حسبه اموری هستند که شارع به دلایلی از جمله ایجاد هرج‌و‌مرج در [[جامعه]] [[راضی]] به تعطیل آن نیست. وجود قاعده اختلال در نظام در مسئله امور حسبه سبب شده است که [[ولایت]] [[فقها]] در این امور به صورت [[اجماعی]] مورد پذیرش قرار گیرد. گسترده بودن مفهوم اختلال در نظام سبب می‌شود که بسیاری از فقها [[حکومت]] را نیز از امور حسبه بدانند. در این نگرش، اختیارات فقها در حکومت در مواردی است که اختلال در نظام و هرج‌و‌مرج را دفع کند؛
#در بحث از ولایت فقها مطرح خواهد شد که در [[نظریه نصب]] عام، تمامی فقهایی که ویژگی‌های [[منصوص]] را داشته باشند، دارای ولایت‌اند. حال سخن از [[تزاحم]] [[ولایت]] دو [[فقیه]] به میان می‌آید؛ به این معنا که اگر دو یا چند فقیه هم‌زمان شرایط ولایت را داشته باشند، همه آنان می‌توانند [[اعمال]] ولایت کنند. در پاسخ، با [[تمسک]] به قاعده اختلال در [[نظام]] گفته می‌شود وجود [[والیان]] متعدد به معنای اختلال در نظام و ایجاد [[هرج‌و‌مرج]] است؛ از این‌رو تنها یکی از آنان مجاز و [[مشروع]] به اعمال ولایت است. آن کسی که قبل از دیگران [[اقدام]] به اعمال ولایت کند، بقیه [[فقها]] موظف به اجرای [[فرامین]] وی هستند<ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۴۱۵-۴۱۶.</ref>؛
#شاید بارزترین استفاده [[سیاسی]] از قاعده مورد بحث در مورد [[اطاعت]] از [[ولی‌فقیه]] باشد. قاعدة [[حفظ نظام]] و جلوگیری از اختلال در نظام، [[حکم]] می‌کند که فقیه مبسوط الیدی که [[حکومت]] را در دست دارد، بتواند فصل‌الخطاب و نافذالکلمه باشد. این امر سبب می‌شود که حتی در صورت [[نقد]] به اعمال [[ولی امر]] یا [[شک]] در بقای شرایط ولایت در وی، همچنان امکان [[مخالفت]] و [[تقابل]] علنی وجود نداشته باشد<ref>منتظری، دراسات فی ولایة الفقیه، ج۱، ص۴۱۵-۴۱۶.</ref>. همچنین تأکید بر تقویت و شرکت در اجتماعاتی چون [[نماز جمعه]] و تأکید بر [[تمکین]] قول [[حاکم]] در مواردی چون اعلام [[هلال]] ماه - که در [[روایات]] بیان شده است - همه به مستند به این قاعده است<ref>خلخالی، الحاکمیة فی الاسلام، ص۵۰۴-۵۰۵.</ref>.<ref>[[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|کلیات فقه سیاسی]]، ص ۱۲۶.</ref>
 
== جستارهای وابسته ==
 
== پرسش مستقیم==
* [[قاعده عدم اختلال در نظام در فقه سیاسی چگونه ترسیم شده است؟ (پرسش)]]
 
==منابع==
# [[پرونده: 1100770.jpg|22px]] [[اصغرآقا مهدوی|مهدوی، اصغرآقا]] و [[سید محمد صادق کاظمی|کاظمی، سید محمد صادق]]، [[کلیات فقه سیاسی (کتاب)|'''کلیات فقه سیاسی''']]
 
==پانویس==
{{پانویس}}
 
[[رده:عدم اختلال در نظام]]
[[رده:مدخل]]

نسخهٔ ‏۲۷ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۲:۳۱