مقدمات شورش ناکثین: تفاوت میان نسخه‌ها

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-==منابع== * +==منابع== {{منابع}} * ))
جز (ربات: جایگزینی خودکار متن (-''']] ==پانویس== {{پانویس}} +''']] {{پایان منابع}} == پانویس == {{پانویس}}))
خط ۲۸: خط ۲۸:
{{منابع}}
{{منابع}}
* [[پرونده:13681148.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین''']]
* [[پرونده:13681148.jpg|22px]] [[محمد محمدی ری‌شهری|محمدی ری‌شهری، محمد]]، [[گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین (کتاب)|'''گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین''']]
{{پایان منابع}}


==پانویس==
== پانویس ==
{{پانویس}}
{{پانویس}}



نسخهٔ ‏۱۶ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۲۳:۱۰

این مدخل مرتبط با مباحث پیرامون امام علی(ع) است. "امام علی" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل امام علی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

نیرنگ‌های معاویه‌

آغاز اختلاف‌

بیرون رفتن طلحه و زبیر به قصد مکه‌

در پی رفت و آمدهای چند روزه طلحه و زبیر به نزد امام علی(ع) برای دستیابی به پاره‌ای از سِمَت‌های حکومتی و گرفتن امتیازهای مالی و در حالی که این گفتگوها نتیجه‌ای جز تن ندادن امام(ع) به خواسته‌های آنان دربرنداشت، بدانان خبر رسید که عایشه در مکه اعلان رویارویی با امام(ع) کرده و از کشندگان عثمان، برائت جسته است. از سوی دیگر، برخی از کارگزاران عثمان، از ترس حسابرسی امام(ع) به همراه اموالی که از بیت المالْ غارت کرده بودند، به سوی مکه گریختند. از این رو، طلحه و زبیر نیز تصمیم گرفتند به مکه بروند و در آنجا رویارویی خود را با حکومت امام(ع) اعلام کنند. آن دو نزد امام(ع) آمده بودند و این نیت را در دل داشتند.

دعوت طلحه و زبیر از عایشه برای قیام‌

برنامه‌ریزی ناکثین برای پیکار

اساسِ شورای ناکثین، جای درنگ دارد. آنان جهت برنامه‌ریزی برای رویارویی با امیر مؤمنان در مکه اجتماع کردند. طلحه، زبیر، عایشه، مروان بن حکم، یعلی بن منیه، عبد الله بن عامر، عبد الله بن زبیر و افرادی از این دست، نشستند تا محل جنگ را معین سازند و نقشه جنگ و راه‌های رویایی را طراحی کنند. هریک از اینها ویژگی‌های خود را داشتند. طلحه و زبیر، شیفته قدرت بودند و در سر، هوای ریاست و خلافت داشتند. مروان، مردی فریبکار، وسوسه‌گر و به دور از دیانت بود. عبد الله بن عامر، حاکمی برکنار شده بود که جیب‌هایش را از دینار و درهم بیت المال، پُر کرده بود و همین طور، یعلی بن منیه. بدین ترتیب، قدرت‌طلبی، رفاه‌جویی و هوا و هوس‌ها با فتنه‌ای کورْ به هم آمیختند و از دل آنها، "پیکار جمل" بیرون آمد. این گروه، پس از بررسی‌های فراوان، بصره را برگزیدند؛ زیرا از یک سو به معاویه اطمینان نداشتند تا به‌سوی شام روند و از سوی دیگر، به دنبال مکانی بودند که هم‌زمان، پایگاه نظامی نیز باشد و هیچ شهری جز کوفه و بصره، این‌ویژگی را نداشت. آنان به جهت تمایل کوفیان به امام علی(ع) و تمایل بصریان به عثمان، بصره را برگزیدند؛ افزون بر آنکه ابن عامر، در بصره نفوذ داشت؛ زیرا وی زمانی حاکم آن دیار بود و این، همان چیزی بود که آنان را برای گِردآوردن مردم و دستیابی به آگاهی‌های لازمی که در جنگ مفید می‌افتاد، کمک می‌کرد.

نامه‌های عایشه به سران شهرها

آمادگی عایشه برای قیام‌

استرجاع عایشه‌

  • شرح نهج البلاغة: هنگامی که عایشه تصمیم حرکت به سوی بصره گرفت، برایش شتری نیرومند درخواست کردند تا کجاوه (هودج) او را حمل کند. یعلی بن امیه، شتر خود را که "عَسْکر" نام داشت، آورد. شتر، بسیار تنومند بود. عایشه چون آن را دید، خوشش آمد و ساربان، شروع کرد از نیرومندی و تیزرو بودن آن، سخن گفتن و در لا به لای سخنش می‌گفت: عَسْکر. عایشه چون این نام را شنید، استرجاع کرد (آیه‌ ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ بر زبان آورد) و گفت: آن را بازگردانید؛ مرا بدان نیازی نیست. وقتی سببش را از او پرسیدند، گفت: پیامبر خدا این نام را برایش ذکر کرده و او را از سوار شدن بر آن، نهی کرده است. دستور داد شتری دیگر برایش مهیا گردد؛ ولی شتری مانند آن، یافت نشد. از این رو، روکش شتر را عوض کردند و به وی گفته شد: شتری تنومندتر و نیرومندتر برایت آوردیم! آن را برایش آوردند و او بدان، راضی شد[۷].
  • تاریخ الیعقوبی: جمعیت، شبانگاه از کنار آبگاهی گذشتند که "آب حَوْأب" نامیده می‌شد. سگان منطقه به روی آنان پارس کردند. عایشه گفت: [نام‌] این آبگاه چیست؟ یکی از آنان گفت: آبگاه حَوْأب. عایشه گفت: ﴿إِنَّا لِلَّهِ وَإِنَّا إِلَيْهِ رَاجِعُونَ. مرا بازگردانید! مرا بازگردانید! این، همان آبی است که پیامبر خدا به من فرمود: "تو آن کس مباش که سگ‌های حَوْأب به رویش پارس می‌کنند". پس چهل مرد را نزد او آوردند و آنان به خدا سوگند خوردند که این آبگاه، آبگاهِ حوأب نیست![۸][۹].

پرسش‌های وابسته

منابع

پانویس

  1. «الإمام علی(ع)- مِن خُطبَةٍ لَهُ قَبلَ حَربِ الجَمَلِ فی شَأنِ طَلحَةَ وَالزبَیرِ-: ویا عَجَباً لِاستِقامَتِهِما لِأَبی بَکرٍ وعُمَرَ وبَغیهِما عَلَی! وهُما یعلَمانِ أنی لَستُ دونَ أحَدِهِما، ولَو شِئتُ أن أقولَ لَقُلتُ. ولَقَد کانَ مُعاوِیةُ کتَبَ إلَیهِما مِنَ الشامِ کتاباً یخدَعُهُما فیهِ، فَکتَماهُ عَنی، وخَرَجا یوهِمانِ الطغامَ أنهُما یطلُبانِ بِدَمِ عُثمانَ» (الجمل، ص ۲۶۸).
  2. الإمامة والسیاسة، ج ۱، ص ۷۰.
  3. الجمل، ص ۴۳۷، الکافئة، ص ۱۵، ح ۱۴.
  4. أنساب الأشراف، ج ۳، ص ۲۳.
  5. تاریخ الطبری، ج ۴، ص ۴۶۱.
  6. الجمل، ص ۲۳۳.
  7. شرح نهج البلاغة، ج ۶، ص ۲۲۴.
  8. تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۱۸۱.
  9. محمدی ری‌شهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۳۴۴-۳۴۸.