←مقدمه
بدون خلاصۀ ویرایش |
(←مقدمه) |
||
خط ۱۲: | خط ۱۲: | ||
عدالت در معنای خاص خود، گاه «[[عدالت توزیعی]]» است؛ یعنی [[توزیع]] امکانات [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] [[جامعه]] بر پایه [[استحقاق]]. گاهی نیز به صورت «عدالت تصحیحی» است که معمولاً در مورد [[جزا]] به کار میرود<ref> ر.ک: ارسطو، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه محمدحسن لطفی، ص۱۷۲.</ref>. | عدالت در معنای خاص خود، گاه «[[عدالت توزیعی]]» است؛ یعنی [[توزیع]] امکانات [[اقتصادی]] و [[اجتماعی]] [[جامعه]] بر پایه [[استحقاق]]. گاهی نیز به صورت «عدالت تصحیحی» است که معمولاً در مورد [[جزا]] به کار میرود<ref> ر.ک: ارسطو، اخلاق نیکوماخوس، ترجمه محمدحسن لطفی، ص۱۷۲.</ref>. | ||
شاید بارزترین ویژگی [[زندگی حضرت علی]]{{ع}} [[عدالتورزی]] وی باشد. [[حضرت علی]]{{ع}} عابدی بینظیر بود؛ [[دلیری]] است که چکاچک شمشیرها، هراسی بر دلش نمیانداخت؛ اما همان [[دل]] از [[گریه]] | شاید بارزترین ویژگی [[زندگی حضرت علی]]{{ع}} [[عدالتورزی]] وی باشد. [[حضرت علی]]{{ع}} عابدی بینظیر بود؛ [[دلیری]] است که چکاچک شمشیرها، هراسی بر دلش نمیانداخت؛ اما همان [[دل]] از [[گریه]] کودک [[یتیمی]] میلرزد. علی همه این صفات را در حد اعلا داشت؛ ولی آنچه او را به [[قربانگاه]] کشاند، عدالت او است. وقتی زمام [[قدرت]] را در دست گرفت، عدالت توزیعی را پیشه خود ساخت و در این راه چنان [[سختگیری]] کرد که [[دوستان]] و [[یاران]] نزدیک [[پیامبر]]{{صل}} و نیز [[برادر]] نابینای خود را به [[شکوه]] واداشت و بسیاری از اعیان را از خود رنجاند. وقتی گروهی از [[یاران امام]] به او پیشنهاد کردند [[بیتالمال]] را بر اساس [[موقعیتهای اجتماعی]] افراد و [[قبایل]] توزیع کند تا خطری از ناحیه افراد متنفذ، [[حکومت]] را [[تهدید]] نکند و هرگاه اوضاع اجتماعی [[ثبات]] و استقرار یافت، به [[مساوات]] و عدالت در [[توزیع اموال]]، روی آورد، به آنان فرمود: | ||
شما از من میخواهید که [[پیروزی]] را به قیمت [[تبعیض]] و [[ستمگری]] به دست آورم؟ از من میخواهید که عدالت را به پای [[سیاست]] و [[سیادت]] [[قربانی]] کنم؟ نه. [[سوگند]] به ذات [[حق]]، که تا [[دنیا]] دنیا است، چنین کاری نخواهم کرد و به گرد چنین کاری نخواهم گشت. من و تبعیض؟! من و پایمال کردن عدالت؟! اگر همه این [[اموال عمومی]] که در [[اختیار]] من است، [[مال]] شخصی خودم و محصول دسترنج خودم بود و میخواستم میان [[مردم]] تقسیم کنم، هرگز [[تبعیض]] روا نمیداشتم؛ چه رسد که مالْ مال [[خدا]] است و من [[امانتدار]] خدایم<ref>ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۶، ص۴۴۰.</ref>. | شما از من میخواهید که [[پیروزی]] را به قیمت [[تبعیض]] و [[ستمگری]] به دست آورم؟ از من میخواهید که عدالت را به پای [[سیاست]] و [[سیادت]] [[قربانی]] کنم؟ نه. [[سوگند]] به ذات [[حق]]، که تا [[دنیا]] دنیا است، چنین کاری نخواهم کرد و به گرد چنین کاری نخواهم گشت. من و تبعیض؟! من و پایمال کردن عدالت؟! اگر همه این [[اموال عمومی]] که در [[اختیار]] من است، [[مال]] شخصی خودم و محصول دسترنج خودم بود و میخواستم میان [[مردم]] تقسیم کنم، هرگز [[تبعیض]] روا نمیداشتم؛ چه رسد که مالْ مال [[خدا]] است و من [[امانتدار]] خدایم<ref>ر.ک: مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۱۶، ص۴۴۰.</ref>. | ||