امامت در فرهنگ و معارف انقلاب اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۸:۱۹ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

امامت به معنی رهبری اجتماع است. مسئله امامت به معنی اولی که عرض کردم، همین ریاست عامه است[۱]. امامت به معنی زعامت اجتماع است. ریاسة عامة یعنی ریاست عمومی[۲]. امامت یعنی رهبری[۳]. نبوت و امامت دو منصب است که در انبیاء بزرگ هر دو منصب جمع است. و در انبیاء کوچک یکی از آن دو، کما اینکه در ائمه، امامت و رهبری هست ولی نبوّت یعنی رهنمایی جدید نیست، چون راه همان راهی است که پیغمبر نمایانده است و ائمه مردم را در همان راه که پیغمبر از طرف خداوند ارائه کرده است حرکت می‌دهند، بسیج می‌کنند و راه می‌برند. این مفهوم امامت از نظر اسلام است[۴]. کلمه امامت در بسیاری از تعبیرات اسلامی در مورد همین ولایت معنوی به کار رفته است. مفهوم امامت مفهوم وسیعی است. امامت یعنی پیشوایی. یک مرجع احکام دینی پیشواست، هم چنانکه یک زعیم سیاسی و اجتماعی نیز پیشوا است و هم چنان‌که یک مربی باطنی و راهنمای معنوی از باطن ضمیر نیز پیشو است[۵]. وقتی که انسان می‌خواهد انسان‌های دیگر را اداره کند یعنی وقتی که موضوع رشد و اداره انسان‌های دیگر باشد، آن را مدیریت و رهبری می‌نامیم. این نوع از رشد در اصطلاح اسلامی هدایت و به تعبیر رساتر امامت نامیده می‌شود. دقیق‌ترین کلمه‌ای که بر کلمه امامت منطبق می‌شود همین کلمه رهبری است[۶]. امامت به معنی نمونه بودن و سرمشق بودن است[۷].

امامت به تعبیر علما ریاست در دین و دنیاست و چون ریاست در دین است، قهراً ریاست در دنیا هم هست[۸]. امامت ریاستی است عمومی هم در امور دینی و هم در امور دنیایی. مقصود این است که امامت هم نظیر نبوت از مسائلی است که از حدّ بشری بیرون است و به همین جهت انتخاب امام از حد استطاعت بشری بیرون است و بنابراین آن طرفی است، از آن طرف باید بیاید، مثل نبوت است که از طریق وحی و تعیین الهی باید بیاید با این تفاوت که نبوت مستقیماً از ناحیه خداست، ارتباط پیغمبر است با خدا و امامت، تعیینی است از ناحیه پیغمبر از ناحیه خدا[۹]. امامت به معنی ولایت است[۱۰]. امامت به معنی مرجعیّت دینی است. امامت، نوعی کارشناسی اسلام می‌شود اما یک کارشناسی خیلی بالاتر از حدّ یک مجتهد، کارشناسی من جانب الله، [و ائمه] یعنی افرادی که اسلام‌شناس هستند البته نه اسلام‌شناسانی که از روی عقل و فکر خودشان اسلام را شناخته باشند که قهراً جایز الخطا باشند. بلکه افرادی که از یک طریق رمزی و غیبی که بر ما مجهول است، علوم اسلام را از پیغمبر گرفته‌اند؛ از پیغمبر (ص) رسیده به علی (ع) و از علی (ع) رسیده به امامان بعد و در تمام ادوار ائمه، علم اسلام، یک علم معصوم غیر مُخْطِئْ که هیچ خطا نمی‌کند، از هر امامی به امامان بعد رسیده است[۱۱]. امامت یعنی حکومت. امامت در شیعه مسئله‌ای است تالی تِلوْ نبوت و بلکه از بعضی از درجات از نبوت بالاتر است. امامت پدیده و مفهومی است درست نظیر نبوت آن هم عالی‌ترین درجات نبوت[۱۲]. امامت آن مقامی است که ابراهیم (ع) بعد از نبوت به آن می‌رسد و در آن حال خوشحال می‌شود و می‌گوید: ﴿وَمِنْ ذُرِّيَّتِي[۱۳] و برخی از ذریّه مرا هم خدایا به این مقام برسان، در حالی که می‌داند که چنین چیزی در مورد همه ذریه نمی‌تواند باشد[۱۴].

امامت پیشوایی دین و دنیاست[۱۵]. اگر امامت را به این شکل تعریف کنیم که امری است متمم نبوت از نظر بیان دین، یعنی به آن دلیل وجودش لازم است که وظیفه پیغمبر را در بیان احکام انجام دهد، به همان دلیل که پیغمبر باید معصوم از اشتباه و گناه باشد، امام نیز باید چنین باشد. امامت لطفی است از جانب خدا[۱۶].

امامت عهد خداست. امامت یعنی انسانی در حدی قرار بگیرد که به اصطلاح یک انسان کامل باشد که این انسان کامل به تمام وجودش می‌تواند پیشوای دیگران باشد[۱۷]. مسئله امامت به معنی مرجعیت دینی در اسلام که پیغمبر اکرم در این حدیث متواتر فرموده است، جز این نیست که برای تفسیر قرآن و فهم قرآن و هدف‌های آن و توضیح و تشریح اهداف و معارف آن و مقررات آن و اخلاق آن، فهم ساده عرضی که هر که زبان عربی می‌داند پس کافی است، کافی نیست[۱۸]. امامت از منازل انبیاء وارث اوصیاست. یعنی یک امر وراثتی است به این معنی که استعداد آن از هر نسل به نسل بعد منتقل شده است، نه وراثت قانونی. امامت خلافة الله است همانی که آدم اول داشت و خلافة‌الرسول و خلافت پیغمبر. امامت زمام دین، نظام مسلمین، صلاح دنیا، عزت مؤمنین، اُسّ و ریشه اسلام و شاخه بلند اسلام است[۱۹][۲۰]

منابع

پانویس

  1. امامت و رهبری، ص۵۰.
  2. امامت و رهبری، ص۴۷.
  3. حماسه حسینی، جلد دوم، ص۲۴۸.
  4. مجموعه آثار، ج۳، ص۳۲۱.
  5. مجموعه آثار، ج۳، ص۲۸۵.
  6. مجموعه آثار، ج۳، ص۳۱۸.
  7. حماسه حسینی، جلد اول، ص۹۹.
  8. امامت و رهبری، ص۹۶.
  9. امامت و رهبری، ص۹۲.
  10. امامت و رهبری، ص۵۵.
  11. امامت و رهبری، ص۵۱.
  12. امامت و رهبری، ص۱۶۳.
  13. «و از فرزندانم (چه کس را)؟» سوره بقره، آیه ۱۲۴.
  14. امامت و رهبری، ص۱۹۹.
  15. امامت و رهبری، ص۱۳۹.
  16. امامت و رهبری، ص۹۷.
  17. امامت و رهبری، ص۱۶۷.
  18. امامت و رهبری، ص۳۷.
  19. امامت و رهبری، ص۲۰۱.
  20. زکریایی، محمد علی، فرهنگ مطهر، ص ۱۱۷.