حضرت مریم (علیها السلام)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۵ ژانویهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۰۸:۱۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

حضرت مریم، مادر حضرت عیسی، دختر عمران، از نواده‌های حضرت سلیمان بود. مادرش حنه نام داشت. مریم مقدس از کودکی در معبد بیت المقدس به خدمتگزاری و عبادت مشغول بود و تحت سرپرستی شوهر خاله‌اش زکریای پیامبر به سر می‌‌برد.

مریم، پاک و اهل عبادت بود. وقتی بزرگ شد، بی آنکه ازدواج کرده باشد، در محراب عبادتش بود که توسط جبرئیل، از روح الهی در او دمیده شد و باردار گشت و پس از مدتی عیسی (ع) را به دنیا آورد. مریم یکی از چهار زن برگزیده عالم خلقت است و یکی از چهار بانویی است که هنگام تولد حضرت زهرا از حضرت خدیجه، به کمک خدیجه آمدند.

حضرت مریم مورد احترام مسلمانان و مسیحیان است. قرآن کریم، در آیات متعدد، مریم دختر عمران را ستوده و از او به پاکی و ایمان و عبادت و قداست یاد کرده است[۱].

مریم نام نوزدهمین سوره از قرآن کریم است که در آیات آن به گوشه‌هایی از زندگانی او اشاره شده است[۲].

حضرت مریم

عمران (پدر مریم) از فرزندان سلیمان بن داود و از بزرگان و رؤسای بنی‌اسرائیل بود و حتی در حدیثی است که وی یکی از پیغمبران بوده و به سوی قوم خود مبعوث گشته است. درباره پدر عمران اختلاف است: برخی او را فرزند ماثان دانسته و عده‌ای نیز نام پدرش را اشهم یا یاشهم ذکر کرده‌اند. همسر عمران - که طبق مشهور نامش حنّه بوده است[۳]- سال‌ها در آرزوی داشتن فرزندی به سر می‌برد و اندک اندک از آن مأیوس شده بود تا یک روز که در زیر درختی نشسته بود پرنده‌ای را دید که با منقار خود به جوجه‌اش غذا می‌دهد. این منظره حنّه را دوباره به یاد فرزند انداخت و با حسرت و اندوه به درگاه خدای تعالی دعا کرد که خداوند این آرزویش را برآورد و فرزندی به او عنایت کند و به دنبال آن دعا، نذر کرد که اگر صاحب فرزندی شد، او را به خدمت‌کاری بیت‌المقدس بگمارد[۴]. خدای تعالی دعای حنّه را مستجاب فرمود و به شوهرش عمران وحی کرد که ما به تو فرزندی مبارک خواهیم داد که بیماران مبتلای به مرض خوره و پیسی را شفا بخشد و مردگان را به اذن خدا زنده کند و او را پیامبری برای بنی‌اسرائیل قرار خواهیم داد. عمران این مژده را به حنّه داد و طولی نکشید که حنّة در خود احساس آبستنی کرد و آرزوی دیدار فرزند، فروغی در چشمان او دمید و شادی و سرور زندگی آنها را فرا گرفت.

حنّه طبق مژده عمران، پیش خود فکر می‌کرد که این فرزند پسری خواهد بود و خوشحال بود که نذرش هم درباره او مناسب است و پس از تولد او را به خدمت معبد و متولیان بیت‌المقدس می‌سپارد و به همین امید شب و روز خود را پشت سر می‌گذاشت. در خلال این ماجرا - پیش از این که نوزاد به دنیا آید - مرگ عمران فرا رسید و روزگار شادی حنّه را به اندوه مبدل ساخت و او را با مصیبت از دست دادن شوهر رو به رو کرد و دیگر کسی آن شادی را در چهره حنه مشاهده نمی‌کرد. دوران آبستنی به پایان رسید و کودک به دنیا آمد، اما بر خلاف انتظار حنه، نوزادش دختر بود. این هم اندوه دیگری بود که بر قلب مادر داغ دیده وارد شد؛ زیرا او نذر کرده بود فرزندش را به خدمت معبد بسپارد و دختر شایسته این کار نبود. از سوی دیگر، خداوند به عمران وعده کرده بود که فرزندی بدو عنایت خواهد کرد که به مقام پیغمبری برسد و معجزاتی از وی بروز کند. از این رو، چنان که خدای تعالی در قرآن حکایت فرموده است، از روی حسرت و اندوه رو به درگاه خدای تعالی کرده و عرض کرد: «پروردگارا! من او را دختر زاییدم.».. ولی باز هم نومید نشد و تصمیم گرفت او را به معبد ببرد و به بزرگان معبد بسپارد، به همین مناسبت نامی مناسب هم برای او انتخاب کرد و او را «مریم» نامید که به معنای زن عبادت‌کار و خدمت‌کار معبد است. از آن سو از وعده‌ای هم که پرودرگار متعال به شوهرش عمران داده بود مأیوس نشد و پیش خود فکر کرد اگر آن رسول و پیغمبری که خدا وعده کرده بود از من به دنیا نیامده است، بعدها از همین دختر به دنیا خواهد آمد، از این رو درباره مریم و فرزندانی که از نسل او پدید خواهد آمد، دعا کرد و گفت: من او و فرزندانش را از شر شیطان رجیم به تو می‌سپارم.

خدای سبحان دعای حنّه را مستجاب کرد و تقدیمی‌اش را پذیرفت و مریم را تحت حمایت و تربیت خویش قرار داد، و در سوره آل عمران به دنبال دعای مادر مریم می‌فرماید: ﴿فَتَقَبَّلَهَا رَبُّهَا بِقَبُولٍ حَسَنٍ وَأَنْبَتَهَا نَبَاتًا حَسَنًا وَكَفَّلَهَا زَكَرِيَّا كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيْهَا زَكَرِيَّا الْمِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقًا قَالَ يَا مَرْيَمُ أَنَّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ يَرْزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيْرِ حِسَابٍ[۵]. حنّه پس از نام‌گذاری مریم و دعایی که درباره او کرد، دل به وعده الهی و حفظ و حراست او محکم ساخت و نوزاد را در پارچه‌ای پیچید و به بیت‌المقدس برد و به بزرگان سپرد.[۶]

منابع

پانویس

  1. از جمله: آل عمران ۴۵، ۴۲، ۳۷؛ مریم ۱۸ تا ۳۲؛ مؤمنون ۵۰ و تحریم ۱۲.
  2. محدثی، جواد، فرهنگ‌نامه دینی، ص۲۰۷.
  3. در حدیثی نام مادر مریم مرتا یا مرثاد ذکر شده و برخی احتمال داده‌اند که آن لقب حنه بوده است. اصول کافی، ج۱، ص۴۷۹ - ۴۸۰.
  4. برخی از مفسران احتمال داده‌اند که حنه این نذر را پس از وفات عمران و در دوران حاملگی کرد؛ زیرا با وجود عمران، حنه استقلال و اختیاری نداشت که بدون نظر عمران او را نذر معبد کند. مجمع البیان، ج۲، ص۴۳۴ - ۴۳۷.
  5. «پس خداوند آن (دختر) را به نیکی پذیرفت و به نیکی (پروراند و) برآورد و زکریّا را سرپرست او کرد و هرگاه زکریّا در محراب (عبادت) نزد وی می‌رفت کنار او، رزقی می‌یافت و می‌پرسید: ای مریم! این از کجا برای تو آمده است؟ و او می‌گفت: از نزد خداوند؛ (آری) خداوند به هر که بخواهد بی‌حساب (و شمار) روزی می‌دهد» سوره آل عمران، آیه ۳۷.
  6. رسولی محلاتی، سید هاشم، تاریخ انبیاء ص۵۷۷.