رشوه در قرآن

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۲ اکتبر ۲۰۲۳، ساعت ۱۲:۳۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

اعطای مال یا احسان دیگر به قاضی برای بهره‌مندی از حکم وی، یا به فرد بانفوذ دیگری برای انجام دادن عملی نادرست «رشوه» به ضم، کسر و فتح حرف «راء» از ماده «ر ـ ش ـ و»ر یا برگرفته از «رِشاء» به معنای ریسمان دَلو است که با آن به آب می‌رسند؛ر یا از «رَشا» به معنای جوجه‌ای است که گردنش را به سوی مادر می‌کشد، تا غذا در دهانش گذارد.[۱] در اصطلاح، مالی است که شخص به قاضی می‌پردازد تا به سود وی به باطل یا به حق حکم کند؛ یا به او شیوه‌ای بیاموزد که بتواند بر طرف مقابل، چیره شود.[۲] برخی در معنایی وسیع‌تر، رشوه را مالی دانسته‌اند که به قاضی یا جز او مانند مأموران دولتی داده می‌شود، تا به نفع رشوه دهنده حکمی کند؛ یا کاری معّین را انجام داده یا ترک کند.[۳] برخی نیز آن را به معنای هر چیزی، اعم از مال یا عمل یا گفتار، مانند مدح قاضی و برآوردن حاجت او دانسته‌اند که در مقابل حکم به سود رشوه دهنده، به قاضی داده می‌شود.[۴] به رشوه دهنده، راشی و به رشوه گیرنده، مرتشی و به واسطه میان آن دو، رائش گفته می‌شود.[۵]

در تفاوت رشوه با هدیه گفته شده: رشوه پرداختی است که در آن، حکم کردن به غیر حق یا امتناع از حکمحق، شرط شود؛ ولی هدیه مطلق عطیّه است که هدف از آن دوستی با افراد یا توسل به آنان برای تأمین نیازی مباح ـ مانند علم ـ است.[۶] در ادوار گوناگون تاریخ، پیوسته رشوه‌خواری در جوامع بشری امری ناپسند و ممنوع به شمار آمده و برای رشوه‌خواران مجازات‌های سنگینی وضع می‌شده است: افلاطون، کارگزاران حکومت را از رشوه گرفتن برحذر می‌داشت؛ حتی رشوه گیرنده را سزاوار قتل می‌دانست.[۷] در یونان باستان کارگزاران حکومت در آغاز مسئولیت خود سوگند یاد می‌کردند که اگر ارمغانی پذیرند یا رشوه‌ای گیرند، مجسمه‌ای از طلا به قامت انسان به پیشگاه خدایان هدیه کنند.[۸] در ایران باستان، همه تلاش برای پاک بودن دستگاه اداری و قضایی از رشوه‌خواری به عمل می‌آمد و کیفر رشوه دهنده و رشوه گیرنده اعدام بود. در دوران یکی از پادشاهان هخامنشی، قاضی‌ای رشوه‌خوار را به بدترین وضع مجازات کردند: پوست او را کندند و بر روی کرسی داوری انداختند و فرزند قاضی را به جای او نشاندند، تا با عبرت گرفتن از وضعیت پدر از راه راست منحرف نشود.[۹] اسلام، به شدّت از رشوه نهی می‌کند و رشوه‌خواری را همه مسلمانان حرام می‌دانند.[۱۰] فقیهان بر حرمت آن به ادله چهارگانه کتاب، سنّت، اجماع و عقل استدلال کرده‌اند.[۱۱]

در قرآن کریم واژه رشوه به کار نرفته؛ ولی واژه سُحت ﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ[۱۲]، ﴿وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۱۳]، ﴿لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ[۱۴] و تعبیراتی، مانند دادن مالی به قاضیان ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۱۵] و خوردن اموال مردم به باطل ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ[۱۶] به رشوه تفسیر شده؛ یا رشوه از مصادیق آن به شمار آمده است. در این آیات از رشوه‌خواری نهی و به رشوه‌خواری اهل کتاب اشاره شده است.

در تفاسیری نیز برخی آیات، بیانگر نبودن رشوه در آخرت دانسته شده‌اند، چنان که بر پایه آیاتی، از کافران ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا وَمَاتُوا وَهُمْ كُفَّارٌ فَلَنْ يُقْبَلَ مِنْ أَحَدِهِمْ مِلْءُ الْأَرْضِ ذَهَبًا وَلَوِ افْتَدَى بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ وَمَا لَهُمْ مِنْ نَاصِرِينَ[۱۷]، ﴿إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لِيَفْتَدُوا بِهِ مِنْ عَذَابِ يَوْمِ الْقِيَامَةِ مَا تُقُبِّلَ مِنْهُمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۱۸]، ستمگران ﴿وَلَوْ أَنَّ لِكُلِّ نَفْسٍ ظَلَمَتْ مَا فِي الْأَرْضِ لَافْتَدَتْ بِهِ وَأَسَرُّوا النَّدَامَةَ لَمَّا رَأَوُا الْعَذَابَ وَقُضِيَ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ وَهُمْ لَا يُظْلَمُونَ[۱۹] و کسانی که دعوت خدا را اجابت نکرده‌اند ﴿لِلَّذِينَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمُ الْحُسْنَى وَالَّذِينَ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَهُ لَوْ أَنَّ لَهُمْ مَا فِي الْأَرْضِ جَمِيعًا وَمِثْلَهُ مَعَهُ لَافْتَدَوْا بِهِ أُولَئِكَ لَهُمْ سُوءُ الْحِسَابِ وَمَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَبِئْسَ الْمِهَادُ[۲۰] فدیه‌ای برای رهایی از عذاب پذیرفته نمی‌شود. برخی این فدیه را از مصادیق رشوه دانسته‌اند؛[۲۱] همچنین بعضی مفسران مراد از هدیه‌ای را که ملکه سبأ می‌خواست به سلیمان(ع) تقدیم کند، رشوه‌ای از جانب او دانسته‌اند: ﴿وَإِنِّي مُرْسِلَةٌ إِلَيْهِمْ بِهَدِيَّةٍ فَنَاظِرَةٌ بِمَ يَرْجِعُ الْمُرْسَلُونَ[۲۲][۲۳].[۲۴]

نهی از رشوه

آیه ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ وَتُدْلُوا بِهَا إِلَى الْحُكَّامِ لِتَأْكُلُوا فَرِيقًا مِنْ أَمْوَالِ النَّاسِ بِالْإِثْمِ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ[۲۵]، مؤمنان را از بردن اموالی نزد قاضیان، در نتیجه خوردن گناهکارانه بخشی از اموال مردم، همراه علم به این موضوع، نهی می‌کند. به اعتقاد بسیاری از مفسران، مراد آیه [۲۶] یا یکی از مصادیق آن،[۲۷] نهی از رشوه دادن به قاضیان با هدف بهره‌مندی از حکم باطل آنان برای تصرّف حرام در اموال دیگران است، در حالی که خود می‌دانند این اموال از آنِ دیگری است، از این‌رو گناهی را که در آیه از آن یاد شده، رشوه دانسته‌اند.[۲۸] ﴿تُدْلُوا از مصدر «ادلاء» که در لغت به معنای فرو فرستادن دلو در چاه برای کشیدن آب است،[۲۹] در آیه یاد شده کنایه لطیفی دانسته شده است: حکم باطلی که شخص با رشوه دادن به قاضی از آن بهره‌مند می‌شود، به آبی مانند شده که در چاه پنهان است و با دلو می‌توان به آن دست یافت.[۳۰] بر پایه احتمالی، فعل ﴿تُدْلُوا منصوب است و این بخش از آیه با بخش نخست آن: ﴿وَلَا تَأْكُلُوا أَمْوَالَكُمْ بَيْنَكُمْ بِالْبَاطِلِ روی هم یک کلام برای فهماندن یک هدف است و آن، نهی راشی و مرتشی است که مبادا با تبانی، اموال دیگران را به گناه میان خود قسمت کنند. [۳۱] در روایات اهل بیت(ع) از رشوه به شدّت نکوهش و راشی و مرتشی لعن شده‌اند و رشوه گرفتن برای داوری، مصداق کفر دانسته شده است.[۳۲] افزون بر رشوه گرفتن که به هر شکلی حرام است، رشوه گیرنده واجب است، رشوه را به صاحبش برگرداند و اگر تلف شود، رشوه گیرنده ضامن است.[۳۳] رشوه دادن با این هدف نیز که قاضی حکم باطلی صادر کند، حرام است؛ ولی پرداخت رشوه برای رسیدن به حق خویش، اگر راه دیگری نداشته باشد و بر پایه قولی، بی‌لحاظ چنین قیدی، جایز است.[۳۴] امیرمؤمنان علی(ع) برای پیشگیری از رشوه‌خواری و مبارزه با آن، فرمان‌هایی صادر کرده‌اند؛ مانند تأمین زندگی قاضیان از بیت‌المال،[۳۵] استخدام بازرسان تیزبین و درخور اعتماد و زیر نظر داشتن قاضیان و واکنش جدّی در برابر خاطیان و مجازات آنان[۳۶].[۳۷]

رشوه خواری اهل کتاب

آیاتی به رشوه‌خواری اهل کتاب اشاره دارند: آیه ﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ فَإِنْ جَاءُوكَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ أَوْ أَعْرِضْ عَنْهُمْ وَإِنْ تُعْرِضْ عَنْهُمْ فَلَنْ يَضُرُّوكَ شَيْئًا وَإِنْ حَكَمْتَ فَاحْكُمْ بَيْنَهُمْ بِالْقِسْطِ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ[۳۸] یهودیان را چنین وصف می‌کند که بسیار به دروغ گوش فرا می‌دهند و فراوان ﴿سُّحْتِ می‌خورند: ﴿سَمَّاعُونَ لِلْكَذِبِ أَكَّالُونَ لِلسُّحْتِ

در روایات [۳۹] و تفاسیر،[۴۰] سحت به رشوه تفسیر؛ یا هرگونه مال حرامی دانسته شده است که از مصادیق روشن آن رشوه است. سحت در لغت به معنای استیصال و از میان بردن است و رشوه یا حرامخواری را سحت نامند، چون سبب عذاب استیصال است؛ یا آنکه دین و مروّت شخص یا برکت مال وی را نابود می‌کند.ر این آیه و آیات پیش و پس از آن، به دست می‌دهند که درباره برخی عالمان یهود نازل شده‌اند؛ آنها با گرفتن رشوه در پی تحریف حکم خدا بودند، از این رو گروهی را نزد رسول خدا(ص) فرستادند تا درباره مسئله‌ای حکم کند که حکم آن در تورات بود؛ به امید اینکه آن حضرت برخلاف توراتحکم کند، تا از این رهگذر از حکم تورات رهایی یابند؛ ولی پیامبر اکرم(ص) آنان را به حکم تورات ارجاع داد.[۴۱] بر پایه شأن نزول این آیات: زن و مردی از اشراف یهود زنا کرده بودند و عالمان یهود قصد داشتند با حَکَم قرار دادن پیامبر(ص) حکم تورات را که سنگسار کردن آن دو بود، به شلاق تنزل دهند. [۴۲]

در آیه ﴿وَتَرَى كَثِيرًا مِنْهُمْ يُسَارِعُونَ فِي الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَعْمَلُونَ[۴۳] نیز بسیاری از یهودیان بر اثر شتافتن به سوی گناهانی چون رشوه‌خواری نکوهش شده‌اند. و در آیه پسین، عالمان یهود به شدت توبیخ شده‌اند که چرا آنان را از گفتار گناه‌آلود و حرام‌خواری نهی نمی‌کنند: ﴿لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ[۴۴].[۴۵]

برخی آیه ﴿لَوْلَا يَنْهَاهُمُ الرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ عَنْ قَوْلِهِمُ الْإِثْمَ وَأَكْلِهِمُ السُّحْتَ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَصْنَعُونَ[۴۶] را درباره منافقان دانسته‌اند.[۴۷] بر پایه نظری، مراد از ربانیان، عالمان نصارا و مراد از احبار، عالمان یهود هستند؛[۴۸] نیز از نهی نکردن بنی‌اسرائیل از منکراتی که آنها انجام می‌دادند، نکوهش شده است: ﴿كَانُوا لَا يَتَنَاهَوْنَ عَنْ مُنْكَرٍ فَعَلُوهُ لَبِئْسَ مَا كَانُوا يَفْعَلُونَ[۴۹] به گفته مفسران یکی از مصادیق آن، رشوه‌هایی است که در برابر داوری‌های خود می‌گرفته‌اند.[۵۰] مفسران، موضوعات گوناگون دیگری را نیز به رشوه‌خواری اهل کتاب به ویژه یهودیان تفسیر کرده‌اند؛ مانند خورده شدن اموال مردم به باطل به دست یهودیان ﴿وَأَخْذِهِمُ الرِّبَا وَقَدْ نُهُوا عَنْهُ وَأَكْلِهِمْ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَأَعْتَدْنَا لِلْكَافِرِينَ مِنْهُمْ عَذَابًا أَلِيمًا[۵۱].[۵۲] یا بسیاری از عالمان و رؤسای یهود و عابدان و زاهدان نصارا ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ[۵۳].[۵۴]، نهی از فروختن آیات الهی به بهایی اندک ﴿وَآمِنُوا بِمَا أَنْزَلْتُ مُصَدِّقًا لِمَا مَعَكُمْ وَلَا تَكُونُوا أَوَّلَ كَافِرٍ بِهِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَإِيَّايَ فَاتَّقُونِ[۵۵]، ﴿إِنَّا أَنْزَلْنَا التَّوْرَاةَ فِيهَا هُدًى وَنُورٌ يَحْكُمُ بِهَا النَّبِيُّونَ الَّذِينَ أَسْلَمُوا لِلَّذِينَ هَادُوا وَالرَّبَّانِيُّونَ وَالْأَحْبَارُ بِمَا اسْتُحْفِظُوا مِنْ كِتَابِ اللَّهِ وَكَانُوا عَلَيْهِ شُهَدَاءَ فَلَا تَخْشَوُا النَّاسَ وَاخْشَوْنِ وَلَا تَشْتَرُوا بِآيَاتِي ثَمَنًا قَلِيلًا وَمَنْ لَمْ يَحْكُمْ بِمَا أَنْزَلَ اللَّهُ فَأُولَئِكَ هُمُ الْكَافِرُونَ[۵۶].[۵۷]، آتش نامیده شدن چیز دریافتی اهل کتاب در قبال کتمان حقایق و فروختن آیات الهی به بهای اندک ﴿إِنَّ الَّذِينَ يَكْتُمُونَ مَا أَنْزَلَ اللَّهُ مِنَ الْكِتَابِ وَيَشْتَرُونَ بِهِ ثَمَنًا قَلِيلًا أُولَئِكَ مَا يَأْكُلُونَ فِي بُطُونِهِمْ إِلَّا النَّارَ وَلَا يُكَلِّمُهُمُ اللَّهُ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلَا يُزَكِّيهِمْ وَلَهُمْ عَذَابٌ أَلِيمٌ[۵۸].[۵۹] و گرفتن متاع ناچیز دنیا. ﴿فَخَلَفَ مِنْ بَعْدِهِمْ خَلْفٌ وَرِثُوا الْكِتَابَ يَأْخُذُونَ عَرَضَ هَذَا الْأَدْنَى وَيَقُولُونَ سَيُغْفَرُ لَنَا وَإِنْ يَأْتِهِمْ عَرَضٌ مِثْلُهُ يَأْخُذُوهُ أَلَمْ يُؤْخَذْ عَلَيْهِمْ مِيثَاقُ الْكِتَابِ أَنْ لَا يَقُولُوا عَلَى اللَّهِ إِلَّا الْحَقَّ وَدَرَسُوا مَا فِيهِ وَالدَّارُ الْآخِرَةُ خَيْرٌ لِلَّذِينَ يَتَّقُونَ أَفَلَا تَعْقِلُونَ[۶۰].[۶۱].[۶۲]

منابع

پانویس

  1. لسان‌العرب، ج ۱۴، ص۳۲۲؛ مجمع‌البحرین، ج ۲، ص۱۸۲.
  2. الروضة البهیه، ج ۳، ص۷۴ ـ ۷۵؛ العروة الوثقی، ج ۶، ص۴۴۲ ـ ۴۴۳؛ حاشیة رد المحتار، ج ۵، ص۵۰۲.
  3. المکاسب، ج ۲، ص۲۸۲؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۳ ـ ۴۱۴؛ مبسوط در ترمینولوژی، ج ۳، ص۲۰۵۲.
  4. جواهرالکلام، ج ۲۲، ص۱۴۶ ـ ۱۴۷؛ العروة الوثقی، ج ۶، ص۴۴۴.
  5. الشرح الکبیر، ج ۱۱، ص۴۰۲؛ لسان العرب، ج ۱۴، ص۳۲۲؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۳، ۴۳۰.
  6. مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹ ـ ۴۲۱؛ کفایة الاحکام، ج ۲، ص۶۷۸ ـ ۶۷۹.
  7. قوانین، ص۴۲۵.
  8. تاریخ تمدن، ج ۲، ص۲۹۱.
  9. تاریخ تمدن، ج ۱، ص۴۱۸ ـ ۴۱۹؛ تاریخ مردم ایران، ج ۱، ص۲۲۰.
  10. مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹؛ جواهر الکلام، ج ۴۰، ص۱۳۱؛ مغنی المحتاج، ج ۴، ص۳۹۲.
  11. مجمع‌الفائده، ج ۱۲، ص۴۸ ـ ۴۹؛ المکاسب، ج ۱، ص۲۳۹؛ مصباح الفقاهه، ج ۱، ص۴۱۶ ـ ۴۱۷.
  12. «گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.
  13. «و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند!» سوره مائده، آیه ۶۲.
  14. «چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.
  15. «و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
  16. «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.
  17. «کسانی که کافر شدند و در کفر مردند و گر همچند زمین زر به بازخرید خویش دهند از آنان پذیرفته نیست؛ آنها عذابی دردناک (در پیش) دارند و یاوری نخواهند داشت» سوره آل عمران، آیه ۹۱.
  18. «اگر آنچه در زمین است و با آن، همچند آن از آن کافران باشد و آن را برای رهایی از عذاب روز رستخیز سربهای خویش دهند از آنان پذیرفته نخواهد شد و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره مائده، آیه ۳۶.
  19. «و اگر آنچه در زمین است از آن هر کسی که ستم ورزیده است می‌بود با آن (رهایی) خویش را باز می‌خرید و چون عذاب را بنگرند پشیمانی خویش را پنهان می‌دارند و میان آنان به دادگری داوری می‌شود و بر آنان ستم نخواهد رفت» سوره یونس، آیه ۵۴.
  20. «آنان را که (فراخوان) پروردگار خود را پاسخ گفتند، پاداش، نکویی است و آنان که پاسخ نگفتند اگر همه آنچه در زمین است و همچند آن از آن آنان می‌بود آن را به بازخرید خویش می‌دادند؛ آنان حسابی سخت خواهند داشت و جایگاهشان دوزخ است و این بستر، بد است» سوره رعد، آیه ۱۸.
  21. جامع البیان، ج ۳، ص۲۴۵؛ الفرقان، ج ۲۹، ص۱۲۴؛ تفسیر آسان، ج ۷، ص۱۴۲ ـ ۱۴۳.
  22. «و من ارمغانی برای آنان می‌فرستم و می‌نگرم تا فرستادگان چه باز آورند» سوره نمل، آیه ۳۵.
  23. احکام‌القرآن، ج ۲، ص۱۴۶۱؛ تفسیر قرطبی، ج ۱۴، ص۱۹۸؛ التحریر والتنویر، ج ۱۹، ص۲۶۲.
  24. کاظمی و یوسفیان، مقاله «رشوه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص 633-634.
  25. «و دارایی‌های همدیگر را میان خود به نادرستی مخورید و آنها را (با رشوه) به سوی داوران سرازیر نکنید تا بخشی از دارایی‌های مردم را آگاهانه به حرام بخورید» سوره بقره، آیه ۱۸۸.
  26. التفسیر الکبیر، ج ۵، ص۲۸۰؛ تفسیر مراغی، ج ۲، ص۸۲؛ التحریر والتنویر، ج ۲، ص۱۸۷ ـ ۱۸۸.
  27. التفسیر الوسیط، ج ۱، ص۴۰۱ ـ ۴۰۲؛ من وحی القرآن، ج ۴، ص۵۶؛ الجدید، ج ۱، ص۲۲۵ ـ ۲۲۶.
  28. التفسیر الکاشف، ج ۱، ص۲۹۱.
  29. تاج العروس، ج ۱۹، ص۴۱۲، «دلو».
  30. المیزان، ج ۲، ص۵۲؛ منهج الصادقین، ج ۱، ص۴۱۱؛ مخزن العرفان، ج ۲، ص۲۲۷.
  31. المیزان، ج ۲، ص۵۲.
  32. الکافی، ج ۵، ص۱۲۶ ـ ۱۲۷؛ تهذیب، ج ۶، ص۲۲۲.
  33. تبصرة المتعلمین، ص۲۳۷؛ ارشاد الاذهان، ج ۲، ص۱۴۰؛ مسالک الافهام، ج ۱۳، ص۴۱۹.
  34. السرائر، ج ۲، ص۱۶۶؛ روضة الطالبین، ج ۸، ص۱۲۷؛ جواهرالکلام، ج ۴۰، ص۱۳۱.
  35. نهج‌البلاغه، نامه ۵۳؛ وسائل الشیعه، ج ۲۷، ص۲۲۳ ـ ۲۲۴.
  36. نهج‌البلاغه، نامه ۵۳؛ بحارالانوار، ج ۳۳، ص۶۰۶؛ مستدرک الوسائل، ج ۱۳، ص۱۶۶.
  37. کاظمی و یوسفیان، مقاله «رشوه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص 634-635.
  38. «گوش سپارندگان به دروغ و بسیار حرام خوارند پس اگر به نزد تو آمدند میان آنان داوری کن و یا از آنان رو بگردان؛ و اگر از ایشان رو بگردانی هرگز هیچ زیانی به تو نمی‌توانند رساند و اگر میان آنان داوری کردی به داد داوری کن که خداوند دادگران را دوست می‌دارد» سوره مائده، آیه ۴۲.
  39. کنزالعمال، ج ۵، ص۸۲۴ ـ ۸۲۵؛ وسائل‌الشیعه، ج ۱۷، ص۹۶؛ ج ۲، ص۲۲۱؛ نورالثقلین، ج ۱، ص۶۳۳.
  40. جامع‌البیان، ج ۶، ص۱۵۴ ـ ۱۵۶؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۱، ص۳۶۰ ـ ۳۶۱؛ زبدة البیان، ج ۱، ص۳۶۶.
  41. المیزان، ج ۵، ص۳۳۸ ـ ۳۴۱.
  42. تفسیر سمرقندی، ج ۱، ص۴۱۳ ـ ۴۱۴؛ مجمع‌البیان، ج ۳، ص۳۰۴.
  43. «و بسیاری از ایشان را می‌بینی که در گناه و ستمبارگی و رشوه‌خواری شتاب می‌ورزند؛ بی‌گمان زشت است آنچه انجام می‌دادند!» سوره مائده، آیه ۶۲.
  44. «چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.
  45. التبیان، ج ۳، ص۵۷۷؛ روض‌الجنان، ج ۷، ص۴۸؛ تفسیر مظهری، ج، ص۱۳۹.
  46. «چرا دانشوران ربانی و دانشمندان (تورات‌شناس) آنان را از گفتار گناه‌آلود و رشوه‌خواری باز نمی‌دارند؟ به راستی زشت است آنچه می‌کردند!» سوره مائده، آیه ۶۳.
  47. تفسیر قرطبی، ج ۶، ص۲۳۷؛ التفسیر الکبیر، ج ۱۲، ص۳۹۳.
  48. التبیان، ج ۵، ص۲۱۰؛ روض الجنان، ج ۹، ص۲۲۷؛ کشف الاسرار، ج ۴، ص۱۲۶.
  49. «از کار ناپسندی که می‌کردند باز نمی‌ایستادند بی‌گمان، زشت است کاری که می‌کردند» سوره مائده، آیه ۷۹.
  50. مجمع‌البیان، ج ۳، ص۳۵۷ ـ ۳۵۸؛ روض الجنان، ج ۷، ص۱۰۳؛ روح المعانی، ج ۳، ص۳۷۶ ـ ۳۷۷.
  51. «و (نیز) برای رباخواری آنان با آنکه از آن نهی شده بودند و ناروا خوردن دارایی‌های مردم؛ و برای کافرانشان عذابی دردناک آماده کرده‌ایم» سوره نساء، آیه ۱۶۱.
  52. الکشاف، ج ۱، ص۵۹۰؛ التحریر والتنویر، ج ۴، ص۳۱۲.
  53. «ای مؤمنان! بسیاری از دانشوران دینی (اهل کتاب) و راهبان، دارایی‌های مردم را به نادرستی می‌خورند و (مردم را) از راه خداوند باز می‌دارند؛ (ایشان) و آنان را که زر و سیم را می‌انبارند و آن را در راه خداوند نمی‌بخشند به عذابی دردناک نوید ده!» سوره توبه، آیه ۳۴.
  54. البحرالمدید، ج ۲، ص۵۷؛ الجوهر الثمین، ج ۲، ص۱۹۳ - ۱۹۴؛ الجدید، ج ۲، ص۴۹۲ - ۴۹۳.
  55. «و به آنچه فرو فرستاده‌ام ، که کتاب نزد شما را راست می‌شمارد، ایمان آورید و نخستین منکر آن نباشید و آیات مرا به بهای ناچیز نفروشید و تنها از من پروا کنید» سوره بقره، آیه ۴۱.
  56. «ما تورات را که در آن رهنمود و روشنایی بود، فرو فرستادیم؛ پیامبران که تسلیم (خداوند) بودند و (نیز) دانشوران ربّانی و دانشمندان (تورات‌شناس) بنابر آنچه از کتاب خداوند به آنان سپرده شده بود و بر آن گواه بودند برای یهودیان داوری می‌کردند؛ پس، از مردم نهراسید و از من بهراسید و آیات مرا ارزان مفروشید؛ و آن کسان که بنابر آنچه خداوند فرو فرستاده است داوری نکنند کافرند» سوره مائده، آیه ۴۴.
  57. مجمع‌البیان، ج ۳، ص۳۰۶؛ جوامع‌الجامع، ج ۱، ص۳۳۱ ـ ۳۳۲؛ تفسیر بیضاوی، ج ۱، ص۷۶.
  58. «بی‌گمان آنان که از کتاب (آسمانی) آنچه را خداوند فرو فرستاده است پنهان می‌دارند و (آن را) به بهای اندک می‌فروشند جز آتش در اندرون خود نمی‌انبارند و روز رستخیز خداوند با آنان سخن نمی‌گوید و آنها را پاکیزه نمی‌گرداند و عذابی دردناک خواهند داشت» سوره بقره، آیه ۱۷۴.
  59. جامع‌البیان، ج ۲، ص۵۳؛ کشف الاسرار، ج ۱، ص۴۵۸؛ مجمع‌البیان، ج ۱، ص۴۶۹.
  60. «پس از آنان، جانشینانی آمدند که کتاب (آسمانی) را به ارث بردند؛ کالای ناپایدار این جهان فروتر را می‌گیرند و می‌گویند: به زودی (توبه می‌کنیم و) آمرزیده خواهیم شد و اگر باز کالای ناپایداری مانند آن به دستشان برسد آن را می‌گیرند! آیا از اینان در کتاب (تورات) پیمان گرفته نشده است که جز حقّ به خداوند نسبت ندهند؟ در حالی که آنچه در آن (کتاب) است آموخته‌اند و سرای واپسین برای آنان که پرهیزگاری می‌ورزند بهتر است؛ آیا خرد نمی‌ورزید؟» سوره اعراف، آیه ۱۶۹.
  61. التفسیر الکبیر، ج ۱۵، ص۳۹۶؛ نمونه، ج ۶، ص۴۳۴.
  62. کاظمی و یوسفیان، مقاله «رشوه»، دائرة المعارف قرآن کریم، ج۱۳، ص 635-637.