نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۲ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۱ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
دربارۀ انتظار برخی از برداشتهای اشتباه صورت گرفته است، از جمله برداشتهای قابل نقد، تفسیری است که انتظار را به صورت مطلق؛ مذهبی اعتراضی معرفی مینماید: "انتظار مذهب اعتراض است. منتظر، معترض به وضع موجود و خواستار وضع مطلوب است. مذهبانتظار مذهبی است که حرف دارد و میتواند کاری انجام دهد. این منتظر به آنچه هست دل نمیبندد و به آنچه که باید باشد میاندیشد. او مهاجم به ظلم است و این اعتراض ریشه در یک مبارزه و "نه تاریخی دارد"[۱].
هرچند این تفسیر انتظار را موجب تخدیر و تسلیم نمیداند و از این جهت تفسیری مطلوب و قابل تقدیر است؛ اما این برداشت دارای اشکالات گوناگون است که به دو اشکال مهم اشاره میشود:
در برابر این نظریه دو پرسش مطرح است:
سوال اول اینکه دامنۀ این اعتراض تا کجاست؟ تا رفاه، تا عدالت، تا عرفان، تا آزادی تا شکوفایی و تکامل و...؟ چه باری بر دوش منتظر میگذارد و این نفی با چه اثباتی همراه میشود؟ در پاسخ گفته شده است: آرمانهای دینی از تکامل و شکوفایی استعداد آدمی، بالاتر است، چون زمانی که انسان به تکامل هم برسد، باز مسأله این است که میخواهد در چه جهتی مصرف شود؟ در جهت رشد یا زیان؟ این دو مسئلۀ اساسی بعد از تکامل و شکوفاییاست. پیامبر اسلام (ص) فرموده است: «مردم معدن هستند مثل معدن طلا و نقره»[۲]. جهت استفاده از معدن، سه مرحله کار لازم است: نخست کشف است؛ دوم، استخراج و سوم شکل دادن است. تا اینجا مرحلۀ کمال و شکوفایی است، پس مرحلۀ چهارم جهت یابی این معدن انسان است. جهت به سوی کیست؟ به سوی پایینتر از خود و رضایت به زندگی حیوانی و همین حیات دنیوی؟ امامت، هدایتگر حرکت و سیر صعودی است و اکنون عَلَم این حرکت را باید در دستان پرمهر حضرت مهدی (ع) باید جستوجو کرد[۳].
با توجه به مطالب بالا میتوان معنای صحیحی برای اعتراض کرد بدین صورت که منظور از انتظار آرزوی ظهوربهترینجامعه و کوشش در راه تحقق آن که کاملترین صورت آن با ظهورحضرت ولی عصر (ع) امکان پذیر خواهد بود. البته باید در نظر گرفت انتظار عین اعتراض به وضع موجود نیست، بلکه ناشی از احساس نفرت و زجر از وضع ناهنجاریست که سد راه تکاملی حیات انسانها میگردد[۷].
انتظار نوعی دهنکجی، بیاعتنائی به نظامات موجود و عدم پذیرش آن است. اعتراض به ابراز قدرتزمامداران خودسر که با سختگیریهای بیمورد خود زندگی را به کام مردممستضعف تلخ و ناگوار کردهاند. اعتراض به آنها که با روش حیوانی و وحشیانۀ خود شخصیت و ارزش انسانی را به بازی گرفته و حیثیت آنان را نادیده میگیرند. اعتراض به سازمانهای بزرگ جهانی چون سازمان حقوق بشر که تنها به داشتن نام خود اکتفا کرده است، به شورای امنیت بینالمللی، دیوانعالی و بینالمللی که حق را تنها از آن اقویا میدانند، به سازمان بینالمللی خوار که اختیارش به دست عدهای از صهیونیستهاست و حتی به سازمان علمی و فرهنگی یونسکو که به جای بیدار کردن مستضعفان و آگاهاندنشان به دردی که دارند کار تخدیری میکند.
انتظار نوعی اعتراض است، اعتراض به نظامی که در آن موازینحق و عدل جای پائی ندارند، پدید آمدن آنها تنها برای رعایت و حفظ مصالح گروهی خاص و معدود است. عدهای قلیل را سر و سامان میدهد و اکثریتانسان در آن خرد و فانی میشوند.آری منتظر معترض است، وضع ظالمانه حاکم را نمیپذیرد، به اهداف موجود حکومتها تن در نمیدهد. جز به نظامی و دولتی که در آن مسئولان نقش خادمان را داشته باشند، اعلام وابستگی نمیکند، جز برادری، مساوات، صلح و محبت را خواهان نیست[۸].