نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Msadeq(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۹ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۰ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۹ مارس ۲۰۲۰، ساعت ۱۱:۰۰ توسط Msadeq(بحث | مشارکتها)
ادراک صحیح و روشن معنای انتظار اقتضا میکند که انسانِ منتظر حرکتی دائمی و تلاشی پویا داشته باشد، تا بر اثر آن خود و جامعه خویش را مهیای ظهور اماممنتظَر سازد. فرمایش وجود مبارکامام صادق(ع) که "باید هر یک از شما خود را برای ظهور آن حضرت آماده کند و لو با یک تیر"[۳] چراغ روشناییبخش این راه خجسته است. مطابق این روایت، هر که بخواهد به واقع منتظر وجود مبارک آن حضرت باشد لازم است خویشتن را مهیا سازد، اگر چه با آماده کردن یک تیر باشد. تأمّل در این روایتشریف میفهماند که انسان تا مرد میدان جهاد و مبارزه نشود، نمیتواند خویشتن را در زمره منتظران راستین آن حضرت بداند و این همان معنای بلندی است که در ادعیهنورانی شبهای ماه مبارک رمضان به آن اشاره شده است: «وَ قَتْلًا فِي سَبِيلِكَ مَعَ وَلِيِّكَ فَوَفِّقْ لَنَا»[۴]. اینکه امام صادق(ع) فرمود: "باید هر یک از شما خود را برای ظهور آن حضرت آماده کند و لو با یک تیر"، صبغه تمثیل دارد نه تعیین، زیرا متخصص نظامی، آمادگی رزمی وظیفه اوست و کارشناس اقتصادی، رسالتش تلاش برای حلّ تورم، رفع بیکاری، تعدیل تقاضا و عرضه، تقلیل فاصله رنجآور طبقاتی و تعطیل اسراف و اتراف و ترفّه است و مجتهد فقهی یا حقوقی یا سیاسی، عهدهدار جهلزدایی و ایستادگی در برابر هجوم فرهنگی و در نهایت، تبیین و تعلیل و حمایت عالمانه از مبانی اعتقادی است[۵].
انتظار راستین آمیخته با آمادگیهایی است که دارای درجاتی است. برخی از منتظرینآمادگی ناقصی دارند و گروهی نیز آمادگی کامل دارند. کدام یک از این منتظرین مشمول أحبُّ الاعمال هستند؟ بدون شک کسانی که آمادگی کامل دارند به این مقام رفیع و بلند نائل میشوند؛ نه هر کسی که مدّعی انتظار باشد. مگر میشود ما منتظر میهمانی بس عزیز و عالیقدر باشیم و عمری را در انتظار مَقدم او به سر بریم، ولی حتّی ابتداییترین اسباب و وسایل پذیرایی را فراهم نکرده باشیم؟ اگر چنین شخصی مدّعی انتظار باشد، در حالی که هیچ آمادگی ندارد، مردم در عقل او شک میکنند[۸].
انسان تا مرد میدان جهاد و مبارزه نشود نمیتواند خویشتن را در زمرۀ منتظران راستین آن حضرت بداند و این همان معنای بلندی است که در ادعیۀ نورانی شبهای ماه مبارک رمضان به آن اشاره گردیده است: «وَ قَتْلًا فِی سَبِیلِکَ مَعَ وَلِیِّک فَوَفِّقْ لَنَا»[۱۲]. آنکه خویش را خواهان ظهورحضرت ولی عصر (ع) میداند و امیداصلاح امور را از آن حضرت دارد اما خود اهل جهاد نیست سخن به گزاف گفته و در حقیقت نه منتظر، که منزوی از ایشان است زیرا در انتظارگشایش رایگان دشواریها به دست امام عصر (ع) است و میخواهد در این مسیر دچار هیچ رنجی و متحمل هیچ هزینه ای نگردد در حالی که انتظار حقیقیظهور آن حضرت به معنی آمادهسازی عِده و عُده در تمامی زمینهها از جمله مسائل نظامی و جهاد در راه خداست[۱۳].
مفهوم عمیقتر انتظار فرج این است که ما چون دوستدار امامیم باید آن طور که مورد پسند امام است زندگی کنیم و با یافتن الگویی مناسب ـ که جستجوی الگوی مطلوب از جمله اصیلترین صفات بشر است ـ میتوانیم نفس خود را به نمونۀ کوچکی از آن الگوی برتر، دگرگون ساخته و این الگوی مناسب که ارزشهای والا در او تجسم یافته، امام مهدی (ع) است؛ از این رو در انتظار ظهور او بوده و سعی میکنیم با تهذیب نفس و سایر آمادگیها، اعمال خود را مورد رضایتامام قرار دهیم و این معنای والا و حقیقیانتظار فرج است[۱۷].
خودسازی: یار آن حضرت بودن خودسازی میخواهد و باید نیروی علم، ایمان و ایثار را در خود زنده کند تا آن لیاقت حاصل شود. شخصی که انتظار امام زمان (ع) را میکشد، سعی میکند خود را به آن حضرت نزدیک کرده و اعمال و رفتارش را درست کند؛ حسادت، کینه، نفاق و کارهای خلاف را از خود دور کرده و خود را به فضایل اخلاقی آراسته کند چراکه منتظر واقعی برای چنان برنامۀ مهمّی هرگز نمیتواند نقش تماشاچی را داشته باشد؛ باید حتماً در صف منتظران واقعی قرار گیرد که این محتاج به داشتن اعمالی پاک و روحی پاک تر، برخورداری از شهامت و آگاهیکافی است. فرد ناپاک و آلوده چگونه میتواند منتظر تحوّل و انقلابی باشد که شعلۀ اوّلش دامان خودش را میگیرد. ظالم و ستمگر چگونه ممکن است در انتظار کسی بنشیند که طعمۀ شمشیرش خونستمگران است و فاسد و نادرست چگونه میتواند در انتظار نظامی که افراد فاسد و نادرست در آن هیچ گونه نقشی ندارند، بلکه مطرود و منفور خواهند بود، روزشماری کند. این انتظار برای تصفیۀ روح و فکر و شستشوی جسم و جان از لوث آلودگیها کافی است[۱۸].
اصلاح دیگران: منتظران راستین در عین حال، وظیفه دارند علاوه بر اصلاح خویش، در اصلاح دیگران نیز بکوشند؛ زیرا برنامۀ عظیم و سنگین انقلاب جهانی که انتظارش را میکشند یک برنامه فردی نیست؛ بلکه برنامه ای است که تمام عناصر تحوّل باید در آن شرکت جوید؛ باید کار به صورت دست جمعی و همگانی باشد؛ کوششها و تلاشها باید هماهنگ گردد و عمق و وسعت این هماهنگی باید به عظمت همان برنامۀ انقلاب جهانی باشد که انتظار آن را دارند. در یک میدان وسیع مبارزۀ دستجمعی هیچ فردی نمیتواند از حال دیگران غافل بماند؛ بلکه موظّف است هر نقطه ضعفی را در هرکجا ببیند اصلاح کند؛ زیرا بدون شرکت فعّالانه و هماهنگِ تمام مبارزین، پیاده کردن چنان برنامه ای امکان پذیر نیست. بنابراین منتظران واقعی علاوه بر اینکه به اصلاح خویش میکوشند، وظیفۀ خود میدانند دیگران را نیز اصلاح کنند و به قدرتوانایی خود امر به معروف و نهی از منکر کنند، همچنان که پیامبر بزرگوار اسلام(ص) فرمود: «همه شما رهبر یکدیگر و در راه اصلاح هم مسئول هستید»[۱۹].[۲۰]
↑ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، صد و ده سرمشق از سخنان حضرت علی، ج۱، ص۹۵ و گفتار معصومین(ع)، ج۱، ص۲۰۴.
↑ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، صد و ده سرمشق از سخنان حضرت علی، ج۱، ص۹۵ و گفتار معصومین(ع)، ج۱، ص۲۰۴؛ جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص۱۶۵-۱۶۷؛ سلیمیان، خدامراد، مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؟؛ کوثری، ابراهیم، انتظار و وظایف منتظران، ص ۸.
↑«أفْضَلُ العِبادَهِ انْتِظارُ الفَرَجِ»؛ بحارالانوار، ج ۵۲، ص ۱۲۵.
↑ر.ک: جوادی آملی، عبدالله، امام مهدی موجود موعود، ص۱۶۵-۱۶۷؛ کوثری، ابراهیم، انتظار و وظایف منتظران، ص ۸.
↑ر.ک: طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص۳۹ ـ ۴۱؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت، ج۱۰، ص۳۸- ۳۹.
↑ر.ک: طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص۳۹ ـ ۴۱؛ محمدی منفرد، بهروز، چلچراغ حکمت، ج۱۰، ص۳۸- ۳۹.
↑ر.ک: طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص۳۹ ـ ۴۱.
↑ر.ک: طاووسی، سکینه، انتظار از دیدگاه اهل بیت، ص۳۹ ـ ۴۱.
↑ر.ک: مکارم شیرازی، پیدایش مذاهب، ص۱۱۸ و تفسیر نمونه، ج ۷، ص۳۸۴.
↑«کُلُّکُمْ رَاعٍ وَ کُلُّکُمْ مَسْئُولٌ عَنْ رَعِیَّتِهِ»؛ مسلم بن حجاج قشیری، صحیح مسلم، ج ۳، ص ۲۰؛ محمد بن اسماعیل بخاری، صحیح بخاری، ج ۲، ص ۱۸؛ بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۳۸.
↑ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص۱۰۲؛ سلیمیان، خدامراد، مؤلفههای انتظار توانمند از نگاه روایات معصومین، ص؟؟؟.
↑ر.ک: مکارم شیرازی، ناصر، حکومت جهانی مهدی، ص۱۰۰-۱۰۲، ۱۰۵، ۱۰۶.