نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Bahmani(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۲۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲ نوامبر ۲۰۲۲، ساعت ۰۹:۲۱ توسط Bahmani(بحث | مشارکتها)
"برزخ" در لغت به معنی حائل و واسط میان دو امر و در فرهنگ دینی، به معنای زیست انسانها میان دو مبدأ و مقصد حیات انسانی، یعنی دنیا و قیامت است[۱]. به تعبیر برخی روایات، قبر همان برزخ است. در حدیثی از امام سجاد(ع) آمده است: «الْقَبْرُ رَوْضَةٌ مِنْ رِيَاضِ الْجَنَّةِ أَوْ حُفْرَةٌ مِنْ حُفَرِ النَّارِ»[۲]. همچنین امام صادق(ع) فرمودند: "قبر از هنگامی است که انسان میمیرد تا روز قیامت"[۳]. قرآن کریم این مرحله را به کلمه "برزخ" تعبیر کرده است و علمای اسلام واژه برزخ را از همینجا اقتباس کردهاند[۴].
قرآن کریم میفرماید: ﴿حَتَّى إِذَا جَاءَ أَحَدَهُمُ الْمَوْتُ قَالَ رَبِّ ارْجِعُونِ * لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلَّا إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِنْ وَرَائِهِمْ بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ﴾[۵]. این آیه، تنها آیهای است که فاصله مرگ و قیامت را برزخ خوانده است و کاملاً بر این نکته صراحت دارد که انسان پس از مرگ، دارای نوعی حیات است که بازگشت و رجوع به دنیا را تقاضا میکند.
آیات متعدد دیگری بر این مطلب دلالت دارند که انسان در فاصله مرگ و قیامت از نوعی حیات کامل برخوردار است:
آیاتی که از یک سلسله گفتوشنود میان انسانهای صالح و نیکوکار و یا انسانهای فاسد و بدکار با فرشتگان الهی یاد میکند. این گفتوگوها بلافاصله بعد از مرگ صورت میگیرد؛ مانند ﴿إِنَّ الَّذِينَ تَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ ظَالِمِي أَنفُسِهِمْ قَالُواْ فِيمَ كُنتُمْ قَالُواْ كُنَّا مُسْتَضْعَفِينَ فِي الأَرْضِ قَالُواْ أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّهِ وَاسِعَةً فَتُهَاجِرُواْ فِيهَا فَأُولَئِكَ مَأْوَاهُمْ جَهَنَّمُ وَسَاءَتْ مَصِيرًا ﴾[۶] و ﴿لَعَلِّي أَعْمَلُ صَالِحًا فِيمَا تَرَكْتُ كَلاَّ إِنَّهَا كَلِمَةٌ هُوَ قَائِلُهَا وَمِن وَرَائِهِم بَرْزَخٌ إِلَى يَوْمِ يُبْعَثُونَ﴾[۷]
آیاتی مبتنی بر این مفهوم که فرشتگان، پس از آن گفتوشنودها، به صالحان و نیکوکاران میگویند: "از این پس از نعمتهای الهی بهره گیرید". دو آیه﴿الَّذِينَ تَتَوَفَّاهُمُ الْمَلائِكَةُ طَيِّبِينَ يَقُولُونَ سَلامٌ عَلَيْكُمُ ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ بِمَا كُنتُمْ تَعْمَلُونَ﴾[۸] و ﴿قِيلَ ادْخُلِ الْجَنَّةَ قَالَ يَا لَيْتَ قَوْمِي يَعْلَمُونَ بِمَا غَفَرَ لِي رَبِّي وَجَعَلَنِي مِنَ الْمُكْرَمِينَ ﴾[۹] مشتمل بر این مطلب است[۱۰].
آیاتی که در آنها مستقیماً از حیات انسانهای سعادتمند و نیکوکار، یا انسانهای بیسعادت و بدکار و لذایذ و نعمتهای دسته اول و عذاب و رنج دسته دوم در فاصله مرگ و قیامت یاد شده است؛ مانند دو آیه ذیل: ﴿وَلاَ تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُواْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاء عِندَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ فَرِحِينَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِن فَضْلِهِ وَيَسْتَبْشِرُونَ بِالَّذِينَ لَمْ يَلْحَقُواْ بِهِم مِّنْ خَلْفِهِمْ أَلاَّ خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَلاَ هُمْ يَحْزَنُونَ ﴾[۱۱] و ﴿ثُمَّ أَرْسَلْنَا مُوسَى وَأَخَاهُ هَارُونَ بِآيَاتِنَا وَسُلْطَانٍ مُّبِينٍ إِلَى فِرْعَوْنَ وَمَلَئِهِ فَاسْتَكْبَرُوا وَكَانُوا قَوْمًا عَالِينَ﴾[۱۲][۱۳].
رسول خدا(ص) در جنگ بدر، پس از فتحمسلمین و کشته شدن گروهی از سران قریش و انداختن بدنهای آنها در یک چاه در حوالی بدر، سر به درون چاه برد و به آنها گفت: "ما آنچه را خداوند به ما وعده داده بود محقق یافتیم، آیا شما نیز وعدههای راست خدا را به درستی دریافتید؟" بعضی از اصحاب گفتند: "یا رسول الله! شما با کشتهشدگان و مردگان سخن میگویید؟! مگر اینها سخن شما را درک میکنند؟! حضرت فرمود: "آنها اکنون از شما شنواترند".
از این حدیث و امثال آن استفاده میشود که هرچند با مرگ، میان جسم و جان جدایی واقع میشود؛ روح علاقه خود را با بدن، که سالها با آن متحد بوده و زیست کرده است، به طور کلی قطع نمیکند.
در حدیث است که مردم در خوابند؛ همین که میمیرند، بیدار میشوند. مقصود این حدیث آن است که درجه حیات، بعد از مردن از درجه حیات پیش از مردن، کاملتر و بالاتر است. همانطور که انسان در حال خواب، از درجه درک و احساس ضعیفی برخوردار است، حالتی نیمه زنده و نیمه مرده دارد و آن حیات هنگام بیداری کاملتر میشود؛ همچنین حالت حیات انسان در دنیا نسبت به حیات برزخی او دارای درجهای ضعیفتر است و با انتقال انسان به عالم برزخ، حیات وی کاملتر میگردد[۱۵].
یادآوری دو نکته در اینجا لازم است:
براساس آنچه از روایات و اخبارپیشوایان دین رسیده است، در عالم برزخ فقط مسائلی مورد پرسش واقع میشوند که انسان باید به آنها اعتقاد و ایمان داشته باشد. رسیدگی به سایر مسائل به وقوع قیامت موکول است.
انجام دادن کارهای خیر و همچنین دعا و طلب آمرزش بازماندگان برای مردگان با نیت و انگیزه ثواب و اجر برای آنها موجب خیر و سعادت مردگان میشود. اگر فرزندان در زمان حیات پدر و مادر، آنها را ناراضی کرده باشند، میتوانند بعد از درگذشت آنها طوری عمل کنند که رضایت آنان را به دست آورند؛ همچنان که عکس آن ممکن است[۱۶][۱۷].
نکته دیگر اینکه، دردها و رنجها و نیز لذایذ و نعمتهای برزخی همانند خود برزخ محدودهای است میان جنبههای دنیوی و اخروی که برای برخی خاص در همین دنیا نیز قابل مشاهده است.
بیان امام خمینی در بیان برخی ویژگیهای این عالم چنین است: "عالم برزخ عالمی است میان عقل مجرد و موجودات مادی؛ موجودی است که ماده نیست، ولی برخی لوازم ماده مثل مقدار، شکل و عرض را داراست. البته این بدان معنا نیست که لذایذ یا آلام در برزخ خیالی بوده، واقعیت ندارد، بلکه انسان اگر بتواند خود را از قوای طبیعی رهایی بخشد، عالم برزخ در همین دنیا نیز برای او مکشوف میشود"[۱۸].
مرحوم فیض کاشانی نیز درباره عذابهایی مانند فشار قبر که موضوع برخی روایات است، میگوید: "اینها خبرهای صحیحی است، اما اسراری دارند که درک آنها برای ما زندگان ممکن نیست؛ زیرا هرچه به عالم آخرت مربوط میشود، از عالم ملکوت است که برای ما قابل حس و مشاهده نیست. کسی که خصلتهای زشت و زیبا در درون او ریشه کرده است، همین خصلتها در هنگام مرگ به وسایلی آرامبخش و یا عذابدهنده در جان او مبدل میشوند"[۱۹][۲۰].
پانویس
با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل میشوید:
↑از نظر امام خمینی، عالم برزخ عالمی است میان عقل مجرد و موجودات مادی. موجودی است که ماده نیست، ولی برخی لوازم ماده، مثل مقدار، شکل و عرض را داراست. البته این بدان معنا نیست که لذایذ یا آلام در برزخ خیالی بوده، واقعیت ندارد، بلکه انسان اگر بتواند خود را از قوای طبیعی رهایی بخشد، عالم برزخ در همین دنیا برای او مکشوف میشود. (بنگرید به: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، معاد از دیدگاه امام خمینی، ص۸۰ به بعد)
↑بحرانی، البرهان فی تفسیر القرآن الکریم، ج۳، ص۱۲۰.
↑«هنگامی که مرگ هر یک از آنان فرا رسد میگوید: پروردگارا! مرا باز گردانید! * شاید من در آنچه وا نهادهام، (بتوانم) کاری نیکو انجام دهم؛ هرگز! این سخنی است که او گوینده آن است و پیشاروی آنان تا روزی که برانگیخته گردند برزخی خواهد بود» سوره مؤمنون، آیه ۹۹-۱۰۰.
↑ از کسانی که فرشتگان جانشان را در حال ستم به خویش میگیرند، میپرسند: در چه حال بودهاید؟ میگویند: ما ناتوان شمردهشدگان روی زمین بودهایم. میگویند: آیا زمین خداوند (آنقدر) فراخ نبود که در آن هجرت کنید؟ بنابراین، سرای (پایانی) اینان دوزخ است و بد پایانهای است؛ سوره نساء، آیه: ۹۷.
↑ شاید من در آنچه وا نهادهام، (بتوانم) کاری نیکو انجام دهم؛ هرگز! این سخنی است که او گوینده آن است و پیشاروی آنان تا روزی که برانگیخته گردند برزخی خواهد بود؛ سوره مؤمنون، آیه: ۱۰۰.
↑ همان کسانی که در حال پاکی، فرشتگان جانشان را میگیرند؛ (و به آنان) میگویند: درود بر شما! برای کارهایی که میکردید به بهشت درآیید!؛ سوره نحل، آیه: ۳۲.
↑ گفته شد: به بهشت درآی! (و او) گفت: کاش قوم من (این را) میدانستند، که پروردگارم مرا آمرزید و مرا از گرامیداشتگان گردانید؛ سوره یس، آیه: ۲۶-۲۷.
↑ و کسانی را که در راه خداوند کشته شدهاند مرده مپندار که زندهاند، نزد پروردگارشان روزی میبرند به آنچه خداوند با بخشش خویش به آنان داده است شادمانند و برای کسانی که از پس آنها هنوز به آنان نپیوستهاند شاد میشوند که آنها نه بیمی خواهند داشت و نه اندوهگین میگردند؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۶۹-۱۷۰.
↑ سپس موسی و برادرش هارون را با نشانههای خویش و برهانی آشکار فرستادیم؛به سوی فرعون و سرکردگانش ولی گردنفرازی کردند و قومی برتری جوی بودند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۴۵ - ۴۶.