آیه صادقین در کلام اسلامی
- این مدخل از زیرشاخههای بحث آیات امامت امام علی و آیات فضائل امام علی است. "آیه صادقین" از چند منظر متفاوت، بررسی میشود:
- در این باره، تعداد بسیاری از پرسشهای عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل آیه صادقین (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.
واژهشناسی لغوی
- صدق در لغت به معنای مطابقت حکم با واقع است[۱]. به عبارت دیگر، صدق در اصل وصف گفتاری است که با واقعیت خارج مطابقت دارد. ولی از آنجا که بر عقیده، نیت و عزم و اراده نیز قول اطلاق میشود امور یاد شده نیز به وصف صدق و راستی توصیف میگردند. بر این اساس کسی که عقیدهاش با نفس الأمر مطابقت داشته باشد، یا ظاهر و باطنش هماهنگ باشد، یا به اراده خویش جامه عمل بپوشاند، در عقیده، نیت و ارادهاش صادق میباشد[۲].
- زمخشری گفته است: صادقین کسانیاند که در دین خدا از نظر عقیده، گفتار و رفتار صادق میباشند[۳][۴].
ویژگیهای صادقین
- مقصود از صادقین در آیه، اوصاف یاد شده در آیه ۱۷۷ سوره بقره: ﴿لَيْسَ الْبِرَّ أَنْ تُوَلُّوا وُجُوهَكُمْ قِبَلَ الْمَشْرِقِ وَالْمَغْرِبِ وَلَكِنَّ الْبِرَّ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ وَأَقَامَ الصَّلَاةَ وَآتَى الزَّكَاةَ وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾[۵] است که عبارتند از: ایمان به خدا، روز قیامت، فرشتگان، کتابهای آسمانی و پیامبران، انفاق در راه خدا، اقامه نماز، پرداختن زکات، وفای به عهد، صبر و شکیبایی در ناملایمات زندگی. خداوند سبحان در این آیه دارندگان اوصاف یاد شده را صادق و پرهیزگار نامیده است[۶].
- برخی مقصود از صادقین را به افرادی که در آیه ۲۳ احزاب﴿مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا﴾[۷] از آنان یاد شده، تفسیر کردهاند. ترجمه آیه چنین است: برخی از مؤمنان مردانیاند که به عهد خود با خداوند صادقانه عمل کردند، عدهای از آنها به شهادت رسیدند و عدهای دیگر منتظر شهادتاند، آنان هرگز عهد و پیمان خود با خداوند را مبدل نساختند[۸].
- مقصود از صادقین مهاجران هستند که در سوره حشر آیه ۸﴿لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ﴾[۹] از آنها به عنوان صادقین یاد شده است[۱۰].
- برخی، مراد از صادقین را به سه نفری که از غزوه تبوک تخلف و سپس پشیمان شدند، تفسیر کردهاند که در سوره توبه آیه ۱۱۸﴿وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾[۱۱] به آنان اشاره شده است[۱۲].
- عدهای دیگر صادقین را به پیامبر(ص) و اصحاب او تفسیر کردهاند و عبارت ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ در آغاز آیه مورد بحث را بر سه فرد متخلف از غزوه تبوک تطبیق کردهاند[۱۳].
- برخی، با استناد به قرائت عبدالله بن مسعود کلمه ﴿مَعَ﴾ در آیه را به معنای من تفسیر کردهاند؛ یعنی مؤمنان باید پرهیزکار و راستگو باشند[۱۴].
- در برخی از احادیثی که محدثان شیعه و سنی نقل کردهاند، صادقین را بر علی(ع) و گاهی بر علی و اصحاب او یا بر علی و اهل بیت او تفسیر کردهاند[۱۵].
- در برخی دیگر از روایات صادقین بر محمد (ص) و اهل بیتش (ع) تطبیق شده است[۱۶].
- در مجامع روایی شیعه احادیث زیادی صادقین را بر ائمه اهل بیت(ع) تفسیر کرده است[۱۷]. چنان که شیخ صدوق از امیرمؤمنان روایت کرده که وقتی آیه صادقین نازل گردید، فردی از پیامبر(ص) پرسید: آیا صادقین عام است یا خاص؟ پیامبر(ص) پاسخ داد: مأموران به همراهی با صادقین عام است و همه مؤمنان را شامل میشود، ولی صادقون، خاص است و به برادرم علی(ع) و دیگر جانشینان من تا روز قیامت اختصاص دارد[۱۸][۱۹].
ارزیابی
- در نقد چهار نظریه اول باید گفت: این که در برخی از آیات برای بعضی از مؤمنان عنوان صادقین اطلاق شده است، تردیدی نیست، ولی این بدان معنا نیست که مراد از صادقین در آیه مورد بحث آنها باشند، چون بعداً اثبات میشود که مقصود از صادقین کسانی هستند که عالیترین مرتبه صدق را دارا باشند و این مقام تنها بر افراد معصوم قابل تطبیق است.
- نظریه پنجم نیز مخدوش است، چون ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ عام بوده و اختصاص آن به سه فرد متخلف دلیل نداشت.
- اما در نظریه ششم بر فرض که کلمه مع در ادبیات عرب به معنای من به کار رفته باشد، لکن چنین کاربردی غیر رایج بوده و در مورد بحث نیازمند دلیل است، در حالی که چنین دلیلی وجود ندارد. قرائت عبدالله بن مسعود در این باره نیز شاذ و غیر قابل اعتماد است[۲۰].
- اما سه قول اخیر کاملاً با همدیگر هماهنگ، و مفادش آن است که مقصود از صادقین در آیه مورد بحث پیامبر اکرم(ص) و امامان معصوم از اهل بیت آن حضرت میباشند، و اگر در برخی روایات فقط علی(ع)ذکر شده است بدان جهت است که او نخستین پیشوای معصوم مسلمانان پس از رسول اکرم(ص) میباشد.
- بنابراین مراد از صادقین کاملترین مرتبه صدق، یعنی کسانی که از مقام عصمت برخوردارند، میباشد در این زمینه دو تقریر ارائه شده است:
- تقریر علامه حلی: وی در شرح کلام محقق طوسی که آیه ﴿وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ را از دلایل امامت علی(ع) دانسته، گفته است: خداوند متعال به بودن با صادقین امر کرده است و مقصود از صادقین کسانیاند که صادق بودن آنها معلوم است و این ویژگی جز در مورد معصوم تحقق نمییابد، زیرا نمیتوان از صادق بودن غیر معصوم آگاه شد، و به اجماع مسلمانان از اصحاب پیامبر(ص) غیر از علی(ع) کسی معصوم نیست[۲۱].
- تقریر فخر رازی: او آیه مورد بحث را دلیل عصمت صادقین دانسته و گفته است: جمله ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ﴾ مؤمنان را به رعایت تقوای الهی دستور داده و از آنان خواسته که با صادقین باشند. از این جا معلوم میشود که مؤمنان معصوم نیستند و جهت صیانت از خطا باید از کسانی پیروی کنند که از خطا مصون باشند و آنان صادقین هستند، و چون این مطلب (مؤمنان خطاپذیر) در همه زمانها تحقق دارد، پس در همه زمانها نیز باید معصوم وجود داشته باشد تا مؤمنان از او پیروی کنند. آن گاه گفته است: پیروی از معصوم در صورتی ممکن است که انسان به او عالم باشد، در غیر این صورت دستور به پیروی از او تکلیف به مالایطاق خواهد بود، و چون ما انسان معینی را به عنوان معصوم نمیشناسیم، بنابراین تنها مجموع امت باقی میماند که مصداق صادقین باشند و مؤمنان باید از آنها پیروی کنند[۲۲].
- سخن فخر رازی در این که مقصود از صادقین را افراد معصوم دانسته، استوار است، اما این که مصداق آن را اجماع امت بیان کرده نادرست است، زیرا
- مسائل مورد اجماع امت اندک است و نمیتواند راهگشای مسلمانان در احکام دینی باشد؛
- اگر اجماع امت مشتمل بر فرد معصوم نباشد، همچنان احتمال خطا در مورد آن وجود دارد؛
- با مراجعه به قرآن (آیه تطهیر) و سنت نبوی (حدیث ثقلین، حدیث سفینه و...) به روشنی میتوان معصوم بودن اهل بیت پیامبر اکرم(ص) را شناخت.
- با توجه به دو تقریر یاد شده میتوان استدلال به آیه صادقین را بر لزوم پیروی مسلمانان از امامان معصوم چنین بیان کرد: خداوند در آیه صادقین مؤمنان را به پرهیزگاری و هماهنگی با صادقین دستور داده است. و مفاد ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ این است که باید مؤمنان با صادقین هماهنگ بوده و پیرو آنان باشند. از سوی دیگر در امر خداوند به پیروی از صادقین هیچگونه قید و شرطی به کار نرفته است، از این اطلاق دو نکته استفاده میشود: یکی این که صادقین کسانیاند که در همه زمینههای مربوط به حیات اِرادی خود اعم از عقیده، اخلاق، گفتار و رفتار، صادقاند (اطلاق موردی) و دیگری این که آنان در زمینههای یادشده در همه حالات صادقاند (اطلاق احوالی). بدون شک، صادق بودن به گونه یادشده با عصمت ملازمه دارد. در نتیجه، صادقین معصوماند و مؤمنان باید از آنان پیروی کنند.
- نکته پایانی این که صادقین در آیه مورد بحث همان صدیقین در آیه ﴿وَمَنْ يُطِعِ اللَّهَ وَالرَّسُولَ فَأُولَئِكَ مَعَ الَّذِينَ أَنْعَمَ اللَّهُ عَلَيْهِمْ مِنَ النَّبِيِّينَ وَالصِّدِّيقِينَ وَالشُّهَدَاءِ وَالصَّالِحِينَ وَحَسُنَ أُولَئِكَ رَفِيقًا﴾[۲۳] هستند[۲۴].
- بنابراین، دستاورد ﴿مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ در دنیا مَعَ الصِّدِّيقِينَ در آخرت است[۲۵].
آیه صادقین در امامت اهل بیت
خداوند در آیه ۱۱۹ سوره توبه فرموده است: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَكُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾[۲۶] ای کسانی که به آیین اسلام ایمان آوردهاید، از مخالفت با دستورات خداوند بپرهیزید و با صادقین همراه باشید [از صادیقین پیروی کنید]. متکلمان شیعه با استناد به این آیه بر امامت اهلبیت(ع) استدلال کردهاند. دیدگاه شیعه در این باره را در چند گفتار تبیین و بررسی خواهیم کرد[۲۷]
مفهومشناسی صدق
صدق در برابر کذب، در اصل، وصف سخن است؛ خواه آن سخن مربوط به گذشته باشد یا آینده به صورت وعده باشد یا به گونهای دیگر. همچنین در اصل، وصف خبر است و انواع دیگر سخن، مانند امر و نهی و استفهام اگر به صدق یا کذب توصیف شوند به لحاظ خبری است که مدلول ضمنی یا التزامی آنها است؛ مثلاً کسی که میپرسد آیا زید در خانه است یا نه، مدلول ضمنی یا التزامی کلام او این است که او از جهل خود نسبت به بودن زید در خانه خبر میدهد. در توصیف خبر به صدق، دو مطلب را میتوان مقیاس گرفت: یکی واقعیت خارجی و دیگری اعتقاد گوینده. بر این اساس، اگر فرد مسلمان بگوید: “محمد(ص) آخرین پیامبر الهی است”، سخن او از هر دو جهت صادق است، ولی اگر فرد کافر این سخن را بگوید، تنها از نظر مطابقت سخن او با عالم واقع و نفس الامر صادق است؛ نه از نظر اعتقاد درونی. از این رو خداوند، منافقان را در این گفتار که: ﴿نَشْهَدُ إِنَّكَ لَرَسُولُ اللَّهِ﴾[۲۸]تکذیب کرده است: ﴿وَاللَّهُ يَشْهَدُ إِنَّ الْمُنَافِقِينَ لَكَاذِبُونَ﴾[۲۹] صدق و کذب، وصف اعتقاد نیز واقع میشوند و گفته میشود فلان فرد در اعتقاداتش صادق یا کاذب است. افعال نیز به صدق و کذب توصیف میشوند، چنان که فرموده است: ﴿رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ﴾[۳۰]: یعنی افعال آنان گواه بر صدق عهد و پیمان آنان است، و نیز فرموده است: ﴿لِيَسْأَلَ الصَّادِقِينَ عَنْ صِدْقِهِمْ﴾[۳۱] یعنی کسانی که در زبان راست گفتند، از راستی فعل آنان سؤال خواهد شد. به عبارت دیگر، گفتار منهای کردار ارزشی ندارد، و نیز در آیه: ﴿لَقَدْ صَدَقَ اللَّهُ رَسُولَهُ الرُّؤْيَا بِالْحَقِّ﴾[۳۲] مقصود این است که درستی رؤیای پیامبر(ص) در عمل تحقق یافت[۳۳]. جرجانی گفته است: “صدق در لغت عبارت است از مطابقت حکم با واقع، و در اصطلاح اهل حقیقت، گفتارحق است در جایگاه خطر. قشیری گفته است: صدق آن است که در احوال تو ناخالصی و در اعتقاد تو تردید و در اعمال تو عیبی راه نیابد”[۳۴]. حاصل آنکه “صدق” در اصل، وصف گفتاری است که با واقعیت خارجی مطابقت دارد، ولی از آنجا که بر عقیده، نیت و عزم و اراده نیز قول اطلاق میگردد، آنها نیز به صفت صدق و راستی توصیف میشوند و گفته میشود عقیده یا نیت یا اراده راست. بر این اساس، کسی که عقیدهاش با نفسالامر مطابقت داشته باشد یا ظاهر و باطنش هماهنگ باشد یا به اراده خویش جامه عمل بپوشاند، صادق در عقیده و نیت و اراده نامیده میشود[۳۵]. به عبارت دیگر، صادق بودن انسان در سه حوزه عقیده، قول و عمل تجلی مییابد. هر گاه عقیده، قول و عمل انسان با معیارهای حق هم آهنگ باشد، او صادق است. زمخشری در تبیین صادقین در آیه مورد بحث گفته است: هم الذین صدقوا فی دین الله نیة و قولا و عملا[۳۶]؛ صادقین کسانیاند که در دین خدا از نظر عقیده، گفتار و رفتار صادق بودهاند[۳۷]
مصداقشناسی صادقین
درباره این که مقصود از صادقین در آیه مورد بحث چه کسانیاند، از سوی مفسران اسلامی اقوال گوناگونی نقل شده است:
- مقصود، کسانیاند که در آیات دیگر قرآن از آنان به عنوان صادقین یاد شده است و در این آیه از مؤمنان خواسته شده است که از روش آنان پیروی کنند. روشنترین نمونه آن آیه ۱۷۷ سوره بقره است. در این آیه برای صادقین صفات ذیل بیان شده است:
- ایمان به خدا، روز قیامت، فرشتگان، کتابهای آسمانی و پیامبران: ﴿مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَالْيَوْمِ الْآخِرِ وَالْمَلَائِكَةِ وَالْكِتَابِ وَالنَّبِيِّينَ﴾[۳۸].
- انفاق مال در راه خدا به خویشاوندان، یتیمان، بینوایان، در راه ماندگان، گدایان، و برای آزاد کردن بردگان: ﴿وَآتَى الْمَالَ عَلَى حُبِّهِ ذَوِي الْقُرْبَى وَالْيَتَامَى وَالْمَسَاكِينَ وَابْنَ السَّبِيلِ وَالسَّائِلِينَ وَفِي الرِّقَابِ﴾[۳۹].
- اقامه نماز: ﴿وَأَقَامَ الصَّلَاةَ﴾[۴۰].
- پرداختن زکوت: ﴿وَآتَى الزَّكَاةَ﴾[۴۱].
- وفای به عهد و پیمان: ﴿وَالْمُوفُونَ بِعَهْدِهِمْ إِذَا عَاهَدُوا﴾[۴۲]
- صبر و شکیبایی در ناملایمات زندگی و در مبارزه با دشمن: ﴿وَالصَّابِرِينَ فِي الْبَأْسَاءِ وَالضَّرَّاءِ وَحِينَ الْبَأْسِ﴾[۴۳]
خداوند سبحان پس از بیان اوصاف یاد شده فرموده است: کسانی که دارای اوصاف یاد شده باشند صادق و پرهیز کارند: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾[۴۴] در آیه ۲۳ سوره احزاب نیز آمده است: ﴿مِنَ الْمُؤْمِنِينَ رِجَالٌ صَدَقُوا مَا عَاهَدُوا اللَّهَ عَلَيْهِ فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى نَحْبَهُ وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ وَمَا بَدَّلُوا تَبْدِيلًا﴾[۴۵]. برخی از مؤمنان مردانیاند که به عهد خود با خداوند صادقانه عمل کردند، عدهای از آنها به شهادت رسیدند و عدهای دیگر منتظر شهادتاند. آنان هرگز عهد و پیمان خود با خداوند را مبدل نساختند. مطابق روایات، جمله: ﴿فَمِنْهُمْ مَنْ قَضَى﴾ به حمزه و جعفر بن ابی طالب اشاره دارد، و جمله: ﴿وَمِنْهُمْ مَنْ يَنْتَظِرُ﴾ ناظر به علی ابن ابی طالب(ع) است[۴۶]. در آیه ۸ سوره حشر نیز از مهاجران صدر اسلام به عنوان صادقین یاد شده است: ﴿لِلْفُقَرَاءِ الْمُهَاجِرِينَ الَّذِينَ أُخْرِجُوا مِنْ دِيَارِهِمْ وَأَمْوَالِهِمْ يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا وَيَنْصُرُونَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ﴾[۴۷]. از جمله موارد مصرف فیئ (اموال و سرزمینهای مشرکان که بدون جنگ در تصرف مسلمانان قرار میگرفت) تهی دستان مهاجری هستند که از سرزمین و اموال خود بیرون رانده شدند و طالب فضل و رضوان خداوند میباشند و خدا و رسول او را یاری میدهند، آنان همانا راستگویانند.
- مقصود، سه فردی[۴۸] هستند که از رفتن به غزوه تبوک تخلف کردند، ولی بعداً به گناه خود اعتراف نمودند و منافقانه به توجیه عمل نادرست خود نپرداختند. در آیه قبل از آیه مورد بحث به آنان اشاره شده است: ﴿وَعَلَى الثَّلَاثَةِ الَّذِينَ خُلِّفُوا حَتَّى إِذَا ضَاقَتْ عَلَيْهِمُ الْأَرْضُ بِمَا رَحُبَتْ وَضَاقَتْ عَلَيْهِمْ أَنْفُسُهُمْ وَظَنُّوا أَنْ لَا مَلْجَأَ مِنَ اللَّهِ إِلَّا إِلَيْهِ ثُمَّ تَابَ عَلَيْهِمْ لِيَتُوبُوا إِنَّ اللَّهَ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ﴾[۴۹]
- مقصود، پیامبران(ص) و اصحاب اویند. قائلان این نظریه، عبارت ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ در آغاز آیه را بر سه فرد متخلف ازغزوه تبوک تطبیق کرده و آنان را مخاطب آیه دانستهاند.
- از ابن عباس نقل شده که گفته است مقصود از صادقین، علی(ع) و اصحاب او است. در روایات اهل بیت(ع) نیز صادقین بر آل محمد(ص) تطبیق شده است[۵۰]. روایات را پس از این نقل خواهیم کرد.[۵۱]
ارزیابی اقوال
از میان اقوال یاد شده، تنها قول چهارم درست است، یعنی مقصود از صادقین در این آیه - علاوه بر پیامبران(ع)- امیرالمؤمنین و امامان معصوم از خاندان پیامبر(ص) میباشند. دلیل بر درستی این دیدگاه دو چیز است: یکی این که - چنان که پس از این بیان خواهد شد- صادقین در این آیه کسانیاند که از عالیترین مرتبه صدق در عقیده، گفتار و رفتار برخوردارند، و جز معصومان کسی دارای چنین ویژگی نیست. و دیگر روایاتی است که از طریق شیعه و اهل سنت درباره شأن نزول این آیه نقل شده است. در این روایات، صادقین بر پیامبر(ص)، علی(ع) و دیگر امامان اهلبیت(ع) تطبیق شده است. اما کسانی که در آیات یاد شده به عنوان صادق توصیف شدهاند، اگر چه از فضیلتهای برجستهای برخوردارند، ولی واجد فضیلت عصمت نیستند، البته، میتوان گفت آیات یاد شده به ملاک عموم و شمولی که دارند، پیامبر(ص) و اهلبیت معصوم آن حضرت را نیز شامل میشوند، ولی سخن در دیگر مصادیق آنهاست؛ یعنی نمیتوان همه مصادیق آن آیات را، مصادیق صادقین در آیه مورد بحث دانست.
از تأمل در آیات یاد شده به دست میآید که آنها در صدد توصیف پرهیزگاراناند، یعنی کسانی که به راستی به خدا، روز جزا، نبوت و شریعت الهی ایمان آورده و در انجام تکالیف دینی ثابتقدم و استوارند. هم نماز برپا میدارند، هم انفاق میکنند و هم در راه خدا جهاد مینمایند. آنان با این ویژگیها از منافقان و مسلمانان سست عقیدهای که در میدان اطاعت و عبادت خداوند ثابت قدم و استوار نیستند، باز شناخته میشوند، چنان که در پایان آیه ۱۷۷ سوره بقره فرموده است: ﴿أُولَئِكَ الَّذِينَ صَدَقُوا وَأُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾[۵۲] یعنی افراد یاد شده به دلیل صداقت در ایمان و اطاعت خداوند، مدال افتخار آمیز تقوا را دریافت کردهاند. بنابراین، آنان مصداق بخش نخست آیه صادقین (توبه / ۱۱۹) میباشند که از مؤمنان خواسته است پرهیزگار باشند. بدون شک رسیدن به مقام شامخ تقوا از رهگذر پیروی از پیامبر(ص) به دست میآید، چنان که در آیه ۷ سوره حشر خداوند به مؤمنان دستور داده است تا به دستورات پیامبر(ص) عمل کنند، و از آن چه نهی میکند پرهیز نمایند: ﴿وَمَا آتَاكُمُ الرَّسُولُ فَخُذُوهُ وَمَا نَهَاكُمْ عَنْهُ فَانْتَهُوا﴾[۵۳]. گواه بر این که مقصود از صادق بودن در آیات یاد شده، داشتن ایمان راستین است؛ ایمانی که جلوههای آن در عمل به فرامین الهی و دوری از گناهان نمایان میشود، هرچند به مرز عصمت نمیرسد، این است که در سوره حجرات پس از این که ادعای اعراب را در داشتن ایمان رد میکند و یادآور میشود که ایمان در قلوب آنان وارد نشده و تنها اقرار زبانی و ظاهری به اسلام کردهاند: ﴿قَالَتِ الْأَعْرَابُ آمَنَّا قُلْ لَمْ تُؤْمِنُوا وَلَكِنْ قُولُوا أَسْلَمْنَا وَلَمَّا يَدْخُلِ الْإِيمَانُ فِي قُلُوبِكُمْ﴾[۵۴] مؤمنان راستین را وصف کرده و در پایان، آنان را به عنوان “صادقین” معرفی کرده است: ﴿إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرَسُولِهِ ثُمَّ لَمْ يَرْتَابُوا وَجَاهَدُوا بِأَمْوَالِهِمْ وَأَنْفُسِهِمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ أُولَئِكَ هُمُ الصَّادِقُونَ﴾[۵۵]. همچنین در آیه ۱۵ آل عمران از پرهیزگاران و پاداشهای اخروی آنان سخن به میان آمده و در وصف آنان آمده است: ﴿الَّذِينَ يَقُولُونَ رَبَّنَا إِنَّنَا آمَنَّا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَقِنَا عَذَابَ النَّارِ﴾[۵۶]، آن گاه ویژگیهای آنان بیان شده است که از آن جمله صادق بودن آنان است[۵۷].
پس از آیه ۲۳ سوره احزاب، که برخی از مؤمنان به عنوان کسانی که صادقانه به عهد الهی خود عمل کردند معرفی شدهاند، این مطلب بیان شده است که خداوند صادقین را پاداش داده و منافقین را کیفر داده یا از آنان در خواهد گذشت[۵۸]. از تقابل میان صادقین و منافقین به دست میآید که، مقصود عالیترین مرتبه صدق نیست، بلکه مرتبهای از صدق است که مؤمن راستین را از منافق جدا میسازد. این مطلب با روایاتی که امیرالمؤمین(ع) را مصداق آیه ۲۳ احزاب دانسته منافات ندارد؛ زیرا صادق در این آیه به صورت مطلق به کار رفته است، که عالیترین مرتبه را نیز میتواند شامل شود، اگرچه به آن اختصاص ندارد. بنابراین، مقصود از کسانی که در آیات دیگر قرآن به صادق بودن توصیف شدهاند فقط کسانی که از عالیترین مرتبه صدق برخوردارند، نمیباشد، بلکه مقصود کسانیاند که از نفاق و تزلزل ایمانی پیراستهاند و تکلیف الهی را با نشاط و استواری انجام میدهند. عنوان جامع آنان پرهیزگاری است: ﴿أُولَئِكَ هُمُ الْمُتَّقُونَ﴾؛ یعنی به نخستین دستور خداوند در آیه ۱۱۹ توبه، عمل کردهاند. راه رسیدن به این افتخار، پیروی از پیشوایان معصوم است: ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾، که پیامبر(ص) سرآغاز و سرآمد آنان است.
علاوه بر نقد اساسی یاد شده که بر همه دیدگاههای تفسیری پیش گفته - غیر از دیدگاه چهارم- وارد است، بر دیدگاه دوم این نقد ویژه نیز وارد است که مفاد ﴿كُونُوا مَعَ الصَّادِقِينَ﴾ پیروی از آنان در همه امور است، ولی آنچه مربوط به سه فرد متخلف از غزوه تبوک است، صادق بودن آنان در ندامت و توبه است، اگر مقصود از صادقین آنان بودند، مناسبتر این بود که گفته شود: کونوا مع التائبین. بر دیدگاه سوم نیز این اشکال ویژه وارد است که ﴿الَّذِينَ آمَنُوا﴾ عام است، و هیچ دلیل و توجیهی برای اختصاص آن به سه فرد متخلف از غزوه تبوک وجود ندارد، و اگر مقصود آنها بودند مناسبتر این بود که گفته شود: کونوا مع المجاهدین. با چشمپوشی از این اشکال، دیدگاه مزبور با نظریه چهارم منافات ندارد؛ زیرا در حقیقت از سه فرد متخلف خواسته شده است که با پیامبر(ص) و مسلمانانی که او را در غزوه تبوک همراهی کردند، باشند. شخصیت محور در آن غزوه پیامبر(ص) بود و اقتدا به مسلمانان به صورت مستقل از رسول اکرم(ص) مطرح نبود.[۵۹]
منابع
جستارهای وابسته
پانویس
- ↑ جرجانی، سید شریف، التعریفات، ص۹۵.
- ↑ طباطبائی، محمدحسین، المیزان، ج۹، ص۴۰۲.
- ↑ زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۲، ص۲۲۰.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، آیه صادقین، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۱۰۳.
- ↑ «نیکی آن نیست که روی را سوی خاور و باختر بگردانید، بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد و نماز برپا دارد و زکات پردازد و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند؛ و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار، آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۳، ص۸۱.
- ↑ «از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.
- ↑ طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۵، ص۳۱۸.
- ↑ «(بخشی از این غنیمتها) برای مستمندان مهاجری است که از خانهها و داراییهای خود، رانده شدهاند در حالی که بخشش و خشنودییی از خداوند را میجویند و خداوند و پیامبرش را یاری میکنند؛ آنانند که راستگویند» سوره حشر، آیه ۸.
- ↑ قرطبی، محمد بن احمد، الجامع لأحکام القرآن، ج۸، ص۲۸۸.
- ↑ «و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توبهپذیر بخشاینده است» سوره توبه، آیه ۱۱۸.
- ↑ زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۲، ص۳۲۱.
- ↑ طبری، محمد بن جریر، جامع البیان، ج۱۱، ص۴۶؛ زمخشری، محمود بن عمر، الکشاف، ج۲، ص۳۲۱.
- ↑ رشید رضا، محمد، المنار، ج۱۱، ص۷۲؛ طوسی، محمد بن حسن، التبیان، ج۵، ص۳۱۸.
- ↑ سیوطی، جلال الدین، الدر المنثور، ج۴، ص۲۸۷؛ آمدی، سیف الدین، غایة المرام، ج۳، ص۵۰- ۵۱؛ امینی، عبدالحسین، الغدیر، ج۲، ص۳۰۶.
- ↑ حاکم حسکانی، عبدالله بن احمد، شواهد التنزیل، ج۱، ص۲۶۲.
- ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، ج۱، ص۲۰۸؛ آمدی، سیف الدین، غایة المرام، ج۳، ص۵۲.
- ↑ ابن بابویه، محمد بن علی، کمال الدین، ص۲۶۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۳، ص۱۴۹؛ قندوزی، سلیمان بن ابراهیم، ینابیع الموده، ص۱۱۵.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، آیه صادقین، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۱۰۳-۱۰۴.
- ↑ طبری، محمد بن جریر، تفسیر طبری، ج۱۱، ص۷۶.
- ↑ حلی، حسن بن یوسف، کشف المراد، ص۵۰۳.
- ↑ رازی، فخرالدین، مفاتیح الغیب، ج۱۶، ص۲۲۱.
- ↑ «و آنان که از خداوند و پیامبر فرمان برند با کسانی که خداوند به آنان نعمت داده است از پیامبران و راستکرداران و شهیدان و شایستگان خواهند بود و آنان همراهانی نیکویند» سوره نساء، آیه ۶۹.
- ↑ عیاشی، محمد بن مسعود، تفسیر عیاشی، ج۱، ص۲۵۶.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، آیه صادقین، دانشنامه کلام اسلامی، ج۱، ص۱۰۴-۱۰۵.
- ↑ «ای مؤمنان! از خداوند پروا کنید و با راستگویان باشید!» سوره توبه، آیه ۱۱۹.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۷۱.
- ↑ «گواهی میدهیم که بیگمان تو فرستاده خدایی» سوره منافقون، آیه ۱.
- ↑ «و خداوند گواهی میدهد که منافقان، سخت دروغگویند» سوره منافقون، آیه ۱.
- ↑ «از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.
- ↑ «تا (به فرجام، خداوند) از راستی راستگویان بپرسد و برای کافران عذابی دردناک آماده کرده است» سوره احزاب، آیه ۸.
- ↑ «خداوند، به حق رؤیای پیامبرش را راست گردانیده است» سوره فتح، آیه ۲۷.
- ↑ المفردات فی غریب القرآن، ص۲۷۷، کلمه صدق.
- ↑ التعریفات، ص۹۵.
- ↑ الصدق بحسب الأصل مطابقة القول و الخبر الخارج، و یوصف به الإنسان إذا طابق خبره الخارج، ثم لما عد کل من الاعتقاد و العزم- الإرادة - قولا، توسع فی معنی الصدق فعد الإنسان صادقا إذا طابق خبره الخارج و صادقا إذا عمل بما اعتقده، و صادقا إذا أتی بما یریده و یعزم علیه علی الجدّ (المیزان، ج۹، ص۴۰۲).
- ↑ الکشاف، ج۲، ص۳۲۰.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۷۱.
- ↑ «بلکه نیکی (از آن) کسی است که به خداوند و روز بازپسین و فرشتگان و کتاب (آسمانی) و پیامبران ایمان آورد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ «و دارایی را با دوست داشتنش به نزدیکان و یتیمان و بیچارگان و به راهماندگان و کمکخواهان و در راه (آزادی) بردگان ببخشد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ «و نماز برپا دارد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ «و زکات پردازد» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ «و (نیکی از آن) آنان (است) که چون پیمان بندند وفا کنند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ «و به ویژه شکیبایان در سختی و رنج و در هنگامه کارزار» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ «آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ «از مؤمنان، کسانی هستند که به پیمانی که با خداوند بستند وفا کردند؛ برخی از آنان پیمان خویش را به جای آوردند و برخی چشم به راه دارند و به هیچ روی (پیمان خود را) دگرگون نکردند» سوره احزاب، آیه ۲۳.
- ↑ البرهان فی تفسیر القرآن، ج۳، ص۳۰۱.
- ↑ «(بخشی از این غنیمتها) برای مستمندان مهاجری است که از خانهها و داراییهای خود، رانده شدهاند در حالی که بخشش و خشنودییی از خداوند را میجویند و خداوند و پیامبرش را یاری میکنند؛ آنانند که راستگویند» سوره حشر، آیه ۸.
- ↑ آنان عبارت بودند از: ۱- کعب بن مالک از بنی سلمه؛ ۲- مرارة بن ربیعه از بنی عمرو بن عوف؛ ۳- هلال بن امیه از بنی واقف.
- ↑ «و نیز بر آن سه تن که (از رفتن به جنگ تبوک) واپس نهاده شدند تا آنگاه که زمین با همه فراخنایش بر آنان تنگ آمد و جانشان به لب رسید و دریافتند که پناهگاهی از خداوند جز به سوی خود او نیست؛ آنگاه (خداوند) بر ایشان بخشایش آورد تا توبه کنند که خداوند بسیار توب» سوره توبه، آیه ۱۱۸.
- ↑ اقوالی که در تفسیر و تطبیق صادقین گفته شد از تفاسیر زیر نقل شده است: تفسیر طبری، ج۱۱، ص۷۴-۷۶؛ تفسیر قرطبی، ج۸، ص۲۶۲؛ تفسیر کشاف، ج۲، ص۳۲۰؛ تفسیر بیضاوی، ج۲، ص۲۱۳؛ تفسیر تبیان، ج۵، ص۳۱۸؛ تفسیر مجمع البیان، ج۳، ص۸۱؛ تفسیر المنار، ج۱۱، ص۷۲-۷۳؛ تفسیر روض الجنان، ج۱۰، ص۷۵-۷۶.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۷۳.
- ↑ «آنها راستگویند و آنانند که به راستی پرهیزگارند» سوره بقره، آیه ۱۷۷.
- ↑ «و آنچه پیامبر به شما میدهد بگیرید و از آنچه شما را از آن باز میدارد دست بکشید و از خداوند پروا کنید» سوره حشر، آیه ۷.
- ↑ «تازیهای بیاباننشین گفتند: ایمان آوردهایم بگو: ایمان نیاوردهاید بلکه بگویید: اسلام آوردهایم و هنوز ایمان در دلهایتان راه نیافته است و اگر از خداوند و پیامبرش فرمان برید از (پاداش) کردارهایتان چیزی کم نمیکند که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره حجرات، آیه ۱۴.
- ↑ «تنها مؤمنانند که به خداوند و پیامبرش ایمان آوردهاند سپس تردید نورزیدهاند و با داراییها و جانهایشان در راه خداوند جهاد کردهاند، آنانند که راستگویند» سوره حجرات، آیه ۱۵.
- ↑ «آنان که میگویند: پروردگارا! به راستی ما ایمان آوردهایم پس، از گناهان ما درگذر و ما را از عذاب دوزخ نگاه دار!» سوره آل عمران، آیه ۱۶.
- ↑ ﴿الصَّابِرِينَ وَالصَّادِقِينَ وَالْقَانِتِينَ وَالْمُنْفِقِينَ وَالْمُسْتَغْفِرِينَ بِالْأَسْحَارِ﴾ «(همان) شکیبایان و راستگویان و فرمانپذیران و بخشندگان و آمرزشخواهان در سحرگاهان» سوره آل عمران، آیه ۱۷.
- ↑ ﴿لِيَجْزِيَ اللَّهُ الصَّادِقِينَ بِصِدْقِهِمْ وَيُعَذِّبَ الْمُنَافِقِينَ إِنْ شَاءَ أَوْ يَتُوبَ عَلَيْهِمْ﴾ «تا خداوند راستگویان را برای راستیشان پاداش دهد و دورویان را اگر خواهد عذاب کند یا از آنان بگذرد؛ بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره احزاب، آیه ۲۴.
- ↑ ربانی گلپایگانی، علی، امامت اهل بیت، ص ۷۵.