مذحج در تاریخ اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۰ اکتبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۶:۲۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث مذحج است. "مذحج" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

مذحج قبیله‌ای از قبایل عرب قحطانی و منتسب به مالک بن أُدد بن زید بن یشجب بن عریب زَید بن کهلان بن سبأ بن یشجب بن یعرب بن قحطان است.[۱] مالک و برادرش طی را از آن جهت که مادر آنان پس از مرگ شوهرش، به ازدواج کسی در نیامد و تمام همّ خود را بر پروردن دو فرزند خود معطوف داشت، مذحج خوانده‌اند.[۲] به نقل دیگر مذجح نام پشته‌ای بود و از آن جهت که مادر، او را نزدیک آن پشته زاده است، به این نام خواندند.[۳] نقل‌های دیگری نیز از این وجه تسمیه در دست است. [۴]

نام این قبیله در کتیبه ریگمانس به شماره ۵۰۸، که به روزگار یوسف اسار تدوین شده، "مذحجم" آمده است.[۵] اینان جنگاوران نیرومندی بودند که به ارتش پادشاهان حِمیَر و از جمله شَمَریُهَرعِش پیوستند.[۶] از درگیری‌های آنان با وی و از تهدیدهای آنها علیه ایرانیان[۷] معلوم می‌گردد این قبیله از قدرت سیاسی مهمی برخوردار بوده است.

از این قبیله شاخه‌ها و قبایل بسیاری منشعب گردیدند که از جمله مهمترین آنها می‌‌توان به سَعدالعشیرة، بنی‌الحارث بن کعب، مُراد، نَخَع، صُداء، رُهاء، جَنب و عَنس[۸] اشاره کرد.

قبیله سعد العشیره بزرگترین قبائل مذحج به شمار رفته است و از آن قبایلی مانند زُبید و جُعفی و أنس الله متفرّع گردیده است. مردان قبیله بنی حارث بن کعب نیز به شجاعت و مهارتشان در نبرد شهره بودند و دُرید بن صِّمّة در توصیفشان آنان را به "رأس الشجاعة وذروتها" ستوده است.[۹]

قبیله مذحج بر منطقه بزرگی از یمن حکمرانی داشت و سکونت‌گاه آنان سرزمین "سرومَذحج" که امروزه «بیضاء» نامیده می‌شود، بود و از تثلیث و نجران در شمال تا مأرب و فِدَثینه را در برمی‌گرفت.[۱۰] از برجسته‌ترین این سکونت‌گاه‌ها در این گستره وسیع، می‌‌توان به "نجْران" مسکن بنی حارث بن کعب، "بِیْشة" در جنوب شرقی بیضاء از متعلقات قبیله نَخَع، "صَعْدة" از منازل بعضی از مردمان بنی زُبید، "تِهامة" سکونت‌گاه بنی حَکَم بن سعد العشیرة، مِخْلاف "عَنْس" نزدیک ذَمار از منازل طایفه عَنْس و "السَّرْو" معروف به سَرْو مَذْحِج که در آن برخی از بطون قبیله مذحج مانند جُعْفِیّ وصُداء با غیر مذحجیان با هم زندگی می‌‌کردند، اشاره کرد. ضمن این که "حُمَر" و "أسیل" و "قَصِص" را مسکن قبیله رُهاء، "هرّان" و "ذمار" و "أراضی راحة" و "محلاة" را از منازل قبیله جَنْب گفته‌اند و از شمال نجران و در مجاورت قبیله بنی حارث از منازل قبیله صُداء یاد شده است. "مارب" (بدون همزه)، "مریب"، "بیحان" و "شَبْوة" نیز به عنوان سکونت گاه گروهی دیگر از مذحجیان به نام بنی مراد به شمار رفته است. [۱۱] ضمن این که از منازل آنها به "بینون" نیز اشاره شده است.[۱۲] برخی نیز آنان را از ساکنان عراق از زمان ملوک تبع دانسته آورده‌اند آنان در این زمان در حیره وارد شدند و در محلی بین حیره و انبار سکونت اختیار کردند.[۱۳]

در تهامه، مَذحِجیان با فرزندان معد در جنگ بودند؛ از جمله این پیکارها «سُلان» بود که با آنکه مذحج آغازگر جنگ بود، شکست خوردند.[۱۴] "یوم الرزم" بین قبایل همدان و بنی مراد، در زمان نه چندان دور از ظهور اسلام، که با پیروزی همدانیان به پایان رسید؛[۱۵] و نیز "یوم فیف الریح" بین بنی عامر بن صعصعه و بنی حارث بن کعب،[۱۶] و "یوم صنعاء" که علیه قبیله زبید صورت گرفت، از دیگر ایام جاهلی بود که مذحجیان در آن حاضر شدند.[۱۷]

منابع

پانویس

  1. ابن‌حزم، جمهرة انساب العرب، الجزء الثانی، ص۴۰۵
  2. ابن منظور، لسان العرب، ج۲، ص۲۷۸
  3. زبیدی، تاج العروس، ج۳، ص۳۷۷
  4. ر. ک. زبیدی، تاج العروس، ج۳، ص۳۷۷
  5. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، الجزء الثانی، ص۵۵۲ و ۵۹۰.
  6. جواد علی، المفصل فی تاریخ العرب قبل الاسلام، الجزء الثانی، ص۵۵۲.
  7. احمد بن عبدالله رازی، تاریخ مدینة صنعا، ص۳۷
  8. ابوعبید قاسم بن سلام، کتاب النسب، ص۳۱۴ - ۳۲۵؛ بعقوبی، تاریخ، جلد اول، ص۲۴۸؛ هشام بن محمد کلبی، جمهرة النسب، الجزء الأول، ص۲۶۲.
  9. به نقل از مقاله قبیله مذحج پایگاه اطلاع رسانی دفتر حسین انصاریان.
  10. حسن بن احمد همدانی، صفة جزیرة العرب، ص۸۵ و ۱۷۵ و ۲۳۷. منتظرالقائم، اصغر، نقش قبایل یمنی در حمایت از اهل بیت، ص:۷۱
  11. .الموسوعة العربیه، مقاله مذحج.
  12. عمر کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۶۲
  13. حموی، یاقوت؛ معجم البلدان، بیروت، دار صادر، چاپ دوم، ۱۹۹۵، ج۲، ص۳۳۰.
  14. یعقوبی، تاریخ، جلد اول، ص۲۸۱
  15. علی بن ابی الکرم ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۲، ص۲۹۵-۲۹۶.
  16. علی بن ابی الکرم ابن‌اثیر، الکامل فی التاریخ، ج۱، ص۶۳۲-۶۳۴.
  17. عمر کحاله، معجم قبائل العرب، ج۳، ص۱۰۶۲

رده مدخل