نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Heydari(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۳ دسامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۹:۵۳ توسط Heydari(بحث | مشارکتها)
شأن نزول آیه اکمال چیست؟ یکی از پرسشهای مرتبط به بحث امامت است که میتوان با عبارتهای متفاوتی مطرح کرد. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی امامت مراجعه شود.
مؤید این اعتقادشیعه، باوراهل سنت به رحلترسول خداست. اهل سنت بر این باورند که پیامبر(ص) پس از نزول این آیه، ۸۱ روز یا ۸۲ روز بیشتر زنده نبودند[۵]؛ از اینرو، اگر این آیه، روز ۹ ذیالحجه نازل شده باشد، ۸۱ یا ۸۲ روز با زمانی که اهلسنّت وفات پیامبر را قبول دارند (۱۲ ربیعالاول) همخوانی ندارد؛ چرا که مدت زمانِ فاصله، ۹۰ تا ۹۳ روز است، ولی اگر نزولآیه را ۱۸ ذیالحجه بدانیم، محاسبه ما تا ۱۲ ربیع، همان ۸۱ یا ۸۲ روز میشود. این مؤید، گواه روشنی است که آیه در روز ۱۸ ذیالحجه نازل شده است. البته این مؤید، طبق دیدگاه شیعه، جدلی خواهد بود؛ زیرا بیشتر دانشمندان شیعه، تاریخارتحال پیامبر را ۲۸ ماه صفر میدانند.
علاوه بر گواه یادشده، همه روایاتی که نزولآیه را ۹ ذیالحجه میدانند، به یک شخص برمیگردد، که "عمر بن خطاب" است، که متهم است، ولی روایاتی که نزولآیه را ۱۸ ذیالحجه میدانند، چهار نفراند که اهل سنت این چهار نفر را قبول دارند. بر پایه آنچه گذشت روشن میشود که در این آیه، اکمال دین و اتمام نعمت، چیزی جز رهبری و ولایت اماممعصوم نیست. به دیگر سخن، با ابلاغولایت، بعثتی تازه رخ داد که تفاوت آن با بعثتصدر اسلام تنها در مرحله حدوث و بقاست. اگر حدوث بعثت اهمیت دارد، بقای آن نیز دارای اهمیت و ولایت، استمراربعثت است[۶].
پاسخهای دیگر
۱. حجت الاسلام و المسلمین محمدی؛
حجت الاسلام و المسلمین رضا محمدی، در کتاب «امامشناسی» در اینباره گفته است:
سیوطی در الدر المنثور به نقل از ابوسعید خدری گفته است: پس از نصب علی(ع) به جانشینی پیامبر(ص) در غدیر، جبرئیل آیه اکمال را آورد[۲۴]. مورخان نیز به استناد منابع تاریخی از افراد حاضر در غدیر این روایت را تأیید کردهاند[۲۵]. ائمه اهل بیت(ع) و مفسران پیرو آنان بر آناند که سوره مائده آخرین سوره و آیه اکمال و ولایت آخرین فریضه بوده است[۲۶]. برخی از مفسران میان دو قول مشهور در روزنزول آیه جمع کرده و گفتهاند جایز است بگوییم: خدای سبحان، معظم سوره را که در آن آیه “اکمال” و امر ولایت است در روز عرفه نازل کرده و پیامبر(ص) نیز آن را بر مردمتلاوت کرده است. ولی پیامبر(ص) بیان ولایت را به روز غدیر خم در هجدهم ذیحجه موکول کرد و برای چه بسا مراد از نزول آیه در روز غدیر تلاوت همراه تبلیغفرمانولایت باشد. در این صورت میان روایات تنافی وجود ندارد[۲۷]. مؤید این مطالب نیز سخن زرکشی است که چه بسا آیهای به جهت اهمیت آن دو بار نازل شده است[۲۸]. از صدر اسلام سه نظریه بنیادین درباره کمال دین در دست بوده و این دیدگاهها در جامعه معاصر امام رضا(ع) نیز رواج داشته است و مردم درباره آن از ائمه(ع) پرسیدهاند[۲۹]. نخست این نظریه که دین به وسیله قرآن کامل شده و ما نیازمندسنت و امام و وصایت نیستیم. خلیفه دوم با شعارحَسْبُنَا كِتَابُ اللَّهِ! آغازگر این نظریه بود[۳۰]. نظریه دیگر این است که قرآن و سنت برای همه نیازمندیهای جامعه بسنده و کامل نیست و ما نیازمند به قیاس و یا استحسان هستیم. برخی نیز استفاده از قیاس و اجتهاد را بیانگر کمال دین شمردهاند[۳۱]. نظر سوم از مکتب اهل بیت(ع) است که دین کامل است و پیامبر(ص) همه آنچه را امت نیاز دارد بیان کرده است. اصول و کلیات در قرآن و سنت بیان شده، ولی شرح و توضیح آن به ائمه(ع) واگذار شده است. هماهنگی کتاب و سنت نه تنها نقص دین نیست که عین کمال آن است. امیرمؤمنان(ع) در برابر نظریهنقصان دین و نیازمندی آن به قیاس و دلایل شبه عقلی به سختی موضعگیری کرده و فرموده: خداونددین ناقص را نازل نکرده است[۳۲].[۳۳]]]]]
«بنا بر نظر مفسرینشیعه، این آیه در روز ۱۸ ذیحجهسال ۱۰ هجری نازل شد. چنان که در بحث روایی با تفصیل بیشتری اشاره میشود، پس از حجةالوداع و هنگام مراجعت رسول خدا(ص) به مدینه، در محلی به نام ضوجان، این آیه شریفه بر ایشان نازل شد: ﴿يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنْزِلَ إِلَيْكَ مِنْ رَبِّكَ وَإِنْ لَمْ تَفْعَلْ فَمَا بَلَّغْتَ رِسَالَتَهُ وَاللَّهُ يَعْصِمُكَ مِنَ النَّاسِ﴾[۳۴].
بلافاصله، به دستوررسول اکرم(ص)، ندای «الصلاة جامعة» داده شد. این گونه ندا معمولاً در امور مهمی مثل آمادگی برای مقابله با دشمن و جهاداعلان میشد. وقتی مردم همه جمع شدند، حضرت فرمود: «چه کسی نسبت به شما اختیاردارتر از خود شما است؟» همه پاسخ دادند: خدا و رسولش(ص). پس ایشان دست علی بن ابی طالب(ع) را بالا برده و فرمود: «اللَّهُمَّ وَالِ مَنْ وَالاهُ، وَ عَادِ مَنْ عَادَاهُ، وَ انْصُرْ مَنْ نَصَرَهُ، وَ اخْذُلْ مَنْ خَذَلَهُ، فَإِنَّهُ مِنِّي وَ أَنَا مِنْهُ وَ هُوَ مِنِّي بِمَنْزِلَةِ هَارُونَ مِنْ مُوسَى إِلَّا أَنَّهُ لَا نَبِيَّ مِنْ بَعْدِي».
بعد از این واقعه، خدای عزوجل این آیه را نازل کرد: ﴿الْيَوْمَ أَكْمَلْتُ لَكُمْ دِينَكُمْ وَأَتْمَمْتُ عَلَيْكُمْ نِعْمَتِي وَرَضِيتُ لَكُمُ الْإِسْلَامَ دِينًا﴾.
سپس ابناسحاقراوی حدیث میگوید: من از ابیجعفر(ع) پرسیدم: «این جریان در چه روزی واقع شد؟» حضرت فرمود: «شب نوزده از ماه ذیالحجة سال دهم هجرت و بین این ماجرا و بین وفات رسول خدا(ص) صد روز فاصله شد»[۳۵]. مناقب ابنالمغازلی، بعد از حذف اوایل سند، از ابیهریره روایت کرده که گفت: «از اولین کسانی که با امیرالمؤمنین(ع) بیعت کردند، ابوبکر و عمر بودند و عمر بن خطاب پیش آمد و گفت: «بَخْ بَخْ لَكَ يَا ابْنَ أَبِي طَالِبٍ، أَصْبَحْتَ مَوْلَايَ وَ مَوْلَى كُلِّ مُؤْمِنٍ وَ مُؤْمِنَةٍ» (مبارک باد، مبارک باد برتوای پسر ابی طالب(ع)؛ که مولای من و مولای هر مرد و زن با ایمانی شدی!) و بعد از او گروه گروه مسلمانان با علی(ع) بیعت کردند[۳۶]»[۳۷]]]]]
↑فخر رازی مینویسد: «مورخان و محدّثان، اتفاق نظر دارند که پیامبر اسلام(ص) پس از نزول این آیه شریف، بیش از ۸۱ یا ۸۲ روز عمر نکرده است».... تفسیر کبیر، ج۱۱، ص۱۳۹.
↑﴿قُلْ لَا أَجِدُ فِي مَا أُوحِيَ إِلَيَّ مُحَرَّمًا عَلَى طَاعِمٍ يَطْعَمُهُ إِلَّا أَنْ يَكُونَ مَيْتَةً أَوْ دَمًا مَسْفُوحًا أَوْ لَحْمَ خِنْزِيرٍ فَإِنَّهُ رِجْسٌ أَوْ فِسْقًا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ رَبَّكَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ «بگو: در آنچه به من وحی شده است چیزی نمییابم که برای خورندهای که آن را میخورد حرام باشد؛ مگر مردار و یا خون ریخته یا گوشت خوک که پلید است و یا (آنچه) از سر نافرمانی جز به نام خداوند ذبح شده باشد اما کسی که (از خوردن آنها) ناگزیر شده است در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بیگمان پروردگارت آمرزنده بخشاینده است» سوره انعام، آیه ۱۴۵؛ ﴿إِنَّمَا حَرَّمَ عَلَيْكُمُ الْمَيْتَةَ وَالدَّمَ وَلَحْمَ الْخِنْزِيرِ وَمَا أُهِلَّ لِغَيْرِ اللَّهِ بِهِ فَمَنِ اضْطُرَّ غَيْرَ بَاغٍ وَلَا عَادٍ فَإِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ رَحِيمٌ﴾ «جز این نیست که (خداوند) مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را به نام جز خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس هر کس ناگزیر (از خوردن آنها) شود در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بیگمان خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره نحل، آیه ۱۱۵.
↑«جز این نیست که (خداوند)، مردار و خون و گوشت خوک و آنچه را جز به نام خداوند ذبح شده باشد بر شما حرام کرده است؛ پس کسی که ناگزیر (از خوردن این چیزها) شده باشد در حالی که افزونخواه (برای رسیدن به لذّت) و متجاوز (از حدّ سدّ جوع) نباشد بر او گناهی نیست، که خداوند آمرزندهای بخشاینده است» سوره بقره، آیه ۱۷۳.
↑«ای پیامبر! آنچه را از پروردگارت به سوی تو فرو فرستاده شده است برسان و اگر نکنی پیام او را نرساندهای؛ و خداوند تو را از (گزند) مردم در پناه میگیرد، خداوند گروه کافران را راهنمایی نمیکند» سوره مائده، آیه ۶۷.
↑البرهان فی تفسیر القرآن (ط. موسسة البعثة، قسم الدراسات الإسلامیة، ۱۴۱۵ ه.ق.)، ج۲، ص۲۲۷.