فضائل حضرت خدیجه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ ژوئن ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۴۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

فضائل و مناقب

حضرت خدیجه(س) از زنان شریفی بود که خداوند به او توفیق همسری و خدمت به آخرین پیامبرش، حضرت محمد مصطفی(ص)، را داد و تمام فرزندان حضرت محمد(ص) به جز ابراهیم، از خدیجه(س) بودند[۱]. توفیق پذیرایی از علی بن ابی طالب(ع) از دیگر فضایلی بود که نصیب او گشت. هنگامی که ابوطالب دچار تنگ‌دستی گردید، پیامبر(ص) علی(ع) را به منزل خویش برد و او از همان دوران کودکی، قرین حضرت محمد(ص) و خدیجه کبری(س) گردید[۲].

حضرت محمد(ص) پیش از بعثت به غار حرا پناه می‌برد تا به پرستش خدا بپردازد[۳]. در این مدت خدیجه(س) سرپرستی فرزندان و امور خانه را بر عهده داشت. او با شکیبایی تمام روزهای دور از محمد(ص) را سپری می‌کرد و آسودگی لازم را برای ارتباط محمد(ص) با پروردگارش فراهم می‌آورد.

در منابع، به اعتقادات مذهبی خدیجه(س) در جوانی، پیش از اسلام آوردنش، اشاره نشده، اما بر اساس شواهدی، او خداپرست و از کسانی بوده که خبر برانگیخته شدن پیامبری را از جزیرة العرب شنیده و حتی منتظر بعثت او بوده است. او در جریان ازدواجش نیز به فضای معنوی توجه داشت و بعد از ازدواج، مساعدت‌های او، امکان عزلت و عبادت محمد(ص) را فراهم کرد، که نشان دهنده اعتقاد او به خدای واحد است و همین روحیه موجب شد که بدون قید و شرط، اسلام را بپذیرد.

پس از نزول وحی بر حضرت محمد(ص)، خدیجه(س) اولین زنی بود که به او ایمان آورد[۴]. وی علاوه بر تصدیق قلبی و زبانی اسلام، در عمل نیز احکام و دستورهای الهی را به انجام می‌رساند خدیجه(س)، به همراه پیامبر(ص) و علی(ع)، اولین کسانی بودند که نمار بر پا داشتند[۵]. علی(ع) در گفتگو با مردی یهودی که اوصاف وصی پیامبر(ص) را پرسید، اظهار کرد: «اولین کسی بودم که اسلام آورد و هیچ کس جز من و خدیجه(س) نماز نمی‌خواند و به پیامبر(ص) ایمان نداشت»[۶]. شواهد دیگری نیز ایمان خدیجه(س) و کوشش او را برای برپایی دین تصدیق می‌کنند؛ چنان که قبل از اعلام دعوت رسمی در ایام حج، و آنگاه که امکان نداشت علناً به عبادت بپردازند، در کنار محمد(ص) و به همراه علی(ع)، در کنار کعبه به عبادت برمی‌خاست[۷]. گفته‌اند که غیر از ایام حج، پیامبر(ص) و او پنهانی خدا را می‌پرستیدند[۸].

از جمله فضایل خدیجه(س)، سخن گفتن فاطمه(س) با اوست، در حالی که هنوز در رحم خدیجه(س) بود. هنگامی که پیامبر(ص) از این ماجرا آگاه شد، به او نوید داد که جبرئیل خبر داده که این جنین دختر است و نسلی پاک و مبارک خواهد داشت و خداوند ادامه نسل مرا از او قرار داده است[۹].

همچنین نقل شده است هنگامی که خدیجه(س) می‌خواست فاطمه(س) را به دنیا بیاورد، خداوند از بهشت چهار قابله برای یاری او فرستاد: مریم(س) دختر عمران، آسیه دختر مزاحم، کلثوم خواهر موسی(ع)، و ساره همسر حضرت ابراهیم(ع)[۱۰].

خدیجه(س) انسانی نمونه و کامل بود که، به تصریح پیامبر(ص)، استحقاق سلام و تحیت الهی و فرشتگان مقربی چون جبرئیل را داشت و بایسته بود که جایگاهش فردوس برین باشد. خدیجه(س) به مقامی رسید که، به نقل رسول الله(ص)، خداوند هر روز چندین بار به فرشتگانش در مورد او مباهات می‌کند[۱۱].

از دیگر فضایل خدیجه(س)، انفاق سخاوتمندانه اموالش در راه دین خدا بود بنا بر بعضی منابع، وی اموال بسیاری داشت[۱۲] که همه را در راه گسترش اسلام خرج کرد[۱۳]. به عقیده تعدادی از مفسران، آیه ﴿وَوَجَدَكَ عَائِلًا فَأَغْنَى[۱۴] درباره بی‌نیاز شدن پیامبر(ص) است به سبب اموالی که حضرت خدیجه(س) به ایشان بخشید[۱۵].

فضایل خدیجه(س) چندان است که در برخی دعاهای اهل بیت(ع) به شرافت وی مباهات شده است[۱۶]. در طول تاریخ نیز بنی‌هاشم بارها با یادآوری فضایل خدیجه(س)، بدخواهان را به سکوت واداشته‌اند. نقل شده است در مجلسی که امام حسن(ع) نیز حضور داشت، معاویه به طعن پرسید: «شریف‌ترین مردم از حیث نسب کیست؟» صعصعه به امام حسن مجتبی(ع) اشاره نمود و نسب او را ذکر کرد و خدیجه(س) را جده او معرفی کرد[۱۷]. محمد نفس زکیه و ابن زبیر نیز در احتجاجاتشان با مخالفان، نسبتشان را با خدیجه(س) یادآور می‌شدند و به آن مباهات می‌کردند[۱۸].

ذکر نام ایشان در زیارت نامه‌های ائمه(ع) نشان دهنده مقام بلند ایشان در نزد اهل بیت(ع) است[۱۹]. اهل بیت(ع) نیز در برخی خطبه‌های خویش، به نسبت داشتن خود با خدیجه(س) افتخار می‌کردند[۲۰].[۲۱]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. ابن هشام، السیرة النبویه، ج۱، ص۱۲۲؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۳۵.
  2. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۲، ص۳۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۸، ص۲۹۵.
  3. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۲، ص۴۷؛ ابن اثیر جزری، کامل، ج۲، ص۴۸.
  4. ترمذی، محمد بن عیسی، سنن الترمذی، ج۵، ص۳۰۶؛ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۹، ص۲۹۱؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۶.
  5. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۲۳؛ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۱، ص۴۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۹۶.
  6. صدوق، محمد بن علی، الخصال، ص۳۶۶؛ مفید، محمد بن محمد، الاختصاص، ۱۶۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۳۸، ص۱۶۸.
  7. ابن سعد، الطبقات الکبری، ج۸، ص۱۷ - ۱۸؛ طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ص۵۶- ۵۷؛ طبرانی، سلیمان بن احمد، المعجم الکبیر، ج۱۸، ص۱۰۰ – ۱۰۱.
  8. صدوق، محمد بن علی، کمال الدین، ص۳۴۴؛ طوسی، محمد بن حسن، الغیبه، ص۳۳۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۸، ص۱۷۷.
  9. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ۶۹۰ - ۶۹۱؛ طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۷۷؛ قطب راوندی، الخرائج، ج۲، ص۵۲۴.
  10. صدوق، محمد بن علی، الامالی، ص۶۹۱؛ طبری امامی، محمد بن جریر، دلائل الامامه، ص۷۸؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۶، ص۸۰.
  11. بخاری، محمد بن اسماعیل، صحیح البخاری، ج۴، ص۲۳۱؛ نیشابوری، مسلم بن حجاج، صحیح مسلم، ج۷، ص۱۳۳؛ ابن بطریق، عمدة عیون صحاح الاخبار فی مناقب امام الابرار، ص۳۹۲؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۶، ص۸؛ ج۱۱، ص۷۸.
  12. حلبی، علی بن برهان، السیرة الحلبیه، ج۱، ص۲۳۳؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۱۶، ص۲۱-۲۲.
  13. یعقوبی، احمد بن ابی یعقوب، تاریخ الیعقوبی، ج۲، ص۳۱.
  14. «و تو را نیازمند یافت و بی‌نیاز کرد،» سوره ضحی، آیه ۸.
  15. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۱۰، ص۳۸۴؛ فخر رازی، محمد بن عمر، التفسیر الکبیر، ج۳۱، ص۱۹۹؛ شوکانی، محمد بن علی، فتح القدیر، ج۵، ص۴۵۸.
  16. ابن طاووس، اقبال الاعمال، ج۱، ص۵۰۹؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۹، ص۱۰۷.
  17. بلاذری، احمد بن یحیی، انساب الاشراف، ج۵، ص۳۷.
  18. طبری، محمد بن جریر، تاریخ الامم و الملوک، ج۶، ص۱۹۶؛ ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغه، ج۹، ص۳۲۵.
  19. کلینی، محمد بن یعقوب، الکافی، ج۴، ص۵۷۷؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۹۷، ص۱۷۴.
  20. ابن شهر آشوب، مناقب آل ابی طالب، ج۳، ص۳۰۵؛ مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج۴۵، ص۱۷۴.
  21. رحمت آبادی، اعظم، مقاله «حضرت خدیجه»، دانشنامه فاطمی ج۱، ص ۸۷.