سیاستهای جنگی امام علی
مقدمه
اهتمام به آموزشهای نظامی
- آموزش سپاهیان: امام علی(ع)- از سفارش او به زیاد بن نضر، هنگامی که او را پیشاپیش سپاه به صفین گسیل داشت-: بدان که پیشروان سپاه، دیدهبانان آناند و دیدهبانها، پیشروان جاسوساناند. پس هنگامی که از شهرهایت بیرون شدی و به دشمن نزدیک گشتی، بی احساس خستگی، دیدهبان را به هر سو، بهویژه شیار کوهها، لابهلای درختان، کمینگاهها و هر جای دیگر بفرست. تا دشمن بر شما شبیخون نزند و برای شما کمین نگذاشته باشند. دستهها و واحدها را از صبح تا به شب، راه مَبَر، مگر برای آمادگی که اگر حادثهای رُخ داد یا امر ناگواری به شما رسید، پیشاپیش، خود را مهیا کرده باشید. چون به دشمن رسیدید یا دشمن بر شما فرود آمد، لشکرگاهتان را برفراز بلندیها یا دامنه کوهها یا بین رودخانهها قرار دهید تا برای شما پناه و برای دشمن، مانعی باشد؛ و نبرد را از یک سو و دو سو قرار دهید، و دیدهبانها را بر ستیغ کوهها و فراز پشتهها و کناره نهرها بگمارید تا برای شما دیدهبانی کنند که مبادا دشمن، بر شما از جایی که میترسید و یا جایی که از آن بیم ندارید، فرود آید. هنگامی که فرود آمدید، با هم فرود آیید، و وقتی کوچ کردید، با هم بکوچید. هنگامی که شب شما را فرا گرفت و فرود آمدید، لشکرگاه را با نیزهها و سپرها بپوشانید و تیراندازها را پشتِ سپرها بگمارید که مبادا فریب بخورید یا غفلت بر شما مستولی گردد. خود، لشکرت را نگاهبانی کن و بپرهیز از آنکه به خواب روی یا شب را به روزآوری، مگر با خوابِ اندک یا در حد چشیدن، و همین شیوه و روش را داشته باش تا به دشمن رسی. بر تو باد درنگ در جنگ؛ و بپرهیز از عجله، مگر آنکه فرصتی مناسبْ فراهم آید؛ و بپرهیز از اینکه نبرد کنی، مگر آنکه آنان آغاز کنند یا دستور من به تو رسد. درود و رحمت خدا بر تو باد![۱]
- آرایش سپاه: دعائم الاسلام- درباره علی(ع)-: او به هنگامی که برای نبرد آماده میشد، برای سپاه، [یگانهای] راست و چپ و میانه قرار میداد که خود، در میانه بود و برای آنها رابطهایی معین میکرد، و پیشروانی جلو میفرستاد، و آنان را به آهسته سخنراندن و نیایش و خاطرجمعی و بیرون کشیدن شمشیرها و آشکار ساختن توان و نیرو، دستور میداد، و به اینکه هر گروهی بر جای خود قرار گیرد و اینکه هر کس یورش بَرَد، پس از یورش، به جای خود برگردد[۲].
- بهرهگیری از فرصتها: امام علی(ع)- در توصیف نبرد-: آنکه فرصتی را از سوی دشمن دید، هجوم بَرَد و فرصت را غنیمت داند، [البته] پس از محکم ساختن جایگاه خود؛ و هرگاه خواستهاش را [از هجوم] برآورد، به جایگاهش برگردد[۳].
- عقبنشینی تاکتیکی: امام علی(ع)- به هنگام نبرد به یارانش میگفت-: فراری که پس از آن یورش باشد، یا عقبنشینیای که پس از آن حمله باشد، بر شما گران نیاید[۴].
تشکیل نیروهای ویژه
- امام صادق(ع): سپاه ویژه، شش هزار نفر از یاران علی(ع) بودند[۵].
- رجال الکشی- به نقل از ابو جارود-: به اصبغ بن نباته گفتم: جایگاه این مرد (علی(ع)) در میان شما چیست؟ گفت: نمیدانم چه میگویی؛ اما شمشیرهای ما بر دوشمان بود و هر کس را که وی اشاره میکرد، با شمشیر میزدیم. علی(ع) به ما میگفت: "پیمان ببندید! به خدا سوگند که پیمان شما برای طلا و نقره نیست، و پیمان شما جز برای مرگ نیست. به درستی که گروهی از پیشنیان بنی اسرائیل، میان خودْ پیمان بستند. پس هیچیک از آنان از دنیا نرفت، مگر آنکه پیامبرِ قومش یا روستایش و یا خودش بود، و شما به سان آنانید، جز آنکه پیامبر نیستید"[۶].
اهتمام ویژه به نیروهای مسلح
- امام علی(ع)- در سفارشنامهاش به مالک اشتر-: پس در کار سپاهیان، چنان بنگر که پدر و مادر در کار فرزندشان مینگرند، و مباد آنچه که آنان را بدان نیرومند میکنی، نزد تو بزرگ نماید. نیکوییات درباره ایشان، هرچند اندک باشد، خُرد نیاید که آن نیکی، آنان را به خیرخواهی تو خوانَد و گمانشان را دربارهات نیکو گرداند، و رسیدگی به کارهای خُرد آنان را به اعتماد وارسی کارهای بزرگْ وا مگذار؛ چرا که لطف کوچک را جایی است که از آن بهره برگیرند، و لطف بزرگ را جایی است که از آن، بینیاز نباشند. و باید گزیدهترینِ سران سپاه در نزد تو کسی باشد که کمک خود را ارزانیشان دارد و از آنچه دارد، بر آنان ببخشاید، آن اندازه که آنان و کسانشان را که باز ماندهاند، وسعت دهد، تا عزم آنان در نبرد با دشمنْ یکی شود؛ چرا که مهربانی تو به آنان، دلهایشان را بر تو مهربان گردانَد، و برترین چشمروشنی زمامداران، برقراری عدالت در شهرها وپدیدارشدن دوستی میانشهروندان است[۷].
اهتمام به روحیه سپاه
- تشویق: امام علی(ع)- از سخنش به محمد بن حنفیه، هنگامی که در روز جنگ جمل، پرچم را به او سپرد-: کوهها از جای کنده شوند و تو استوار باش. دندانهایت را برهم بفشار و کاسه سرت را به خدا عاریه ده. پایت را بر زمین بکوب و چشمت را به دورترین نقطه سپاه بیفکن و چشم فرو نِه و بدان که پیروزی، از سوی خداوند سبحان است[۸].
- شعار: امام علی(ع): به درستی که پیامبر خدا به آشکار ساختن شعارها پیش از جنگ، فرمان داد و فرمود: "در شعارتان، نامی از نامهای الهی باشد"[۹].
- پرهیزاندن از گریز: امام علی(ع): فرار کننده باید بداند که پروردگارش را به خشم آورده و هلاک کننده خویش است. به درستی که در فرار، دشمنی خداوند، خواری همیشگی، ننگ جاودان و زندگی ناخوشایند است، و فرارکننده، زیاد کننده عمر خویشنیست و میان او و روزی که برای مرگش مقدر شده، فاصلهنشود و خداوند را خشنود نکند. مردن آدمی به راستی و حقیقت، پیش از ارتکاب این خصلتها (فرار از نبرد)، بهتر است از درآمیختن با این خصلتها و پذیرش آنها[۱۰].
نیرنگ
- امام باقر(ع): به درستی که علی(ع) میفرمود: "اگر پرندگان، مرا برُبایند، برایم دوست داشتنیتر است از اینکه چیزی را به پیامبر خدا نسبت دهم که نفرموده است. از پیامبر خدا شنیدم که در روز [جنگ] خندق میفرمود:" جنگ، نیرنگ است". میفرمود:" هر گونه که میخواهید، سخن بگویید""[۱۱].
- الکافی- به نقل از عدی بن حاتم-: به درستی که امیرمؤمنان، هنگامی که در صفین با معاویه رو در رو شد، صدایش را بلند میکرد تا یارانش بشنوند ومیفرمود: "به خدا سوگند، معاویه و یارانش را خواهم کشت!". آنگاه در آخر سخن، صدایش را آهسته میکرد و میگفت: "إن شاء الله!". من نزدیک ایشان بودم و گفتم: ای امیرمؤمنان! به درستی که سوگند یاد کردی بر آنچه انجام میدهی. آنگاه "ان شاء الله" گفتی. مقصودت از این، چه بود؟ فرمود: "جنگ، نیرنگ است و من نزد مؤمنان، دروغگو نیستم. خواستم تا یارانم را بر دشمن بشورانم تا سُستی نکنند و [به نبردِ] با آنان، رغبت پیدا کنند. پس در آینده، داناترین آنان، از این سخنْ سود بَرَد. إن شاء الله!"[۱۲].
اخلاق جنگ
- پرهیز از آغاز کردن پیکار: امام علی(ع)- در نامهاش به مالک اشتر، پیش از رُخداد صفین-: بپرهیز از اینکه با این گروه، نبرد را آغاز کنی، مگر آنکه آنان آغاز کنند، تا اینکه با آنان رو در رو شوی و سخن آنان را بشنوی؛ و بدیهای آنان، تو را به نبرد وا ندارد، قبل از دعوت آنان [به هدایت] و مکرر، راه بهانهجویی را بر آنان بستن[۱۳].
- مصونیت سیاسی فرستادگان: امام علی(ع)- اگر بر مردی از دشمنْ دست یافتید و او ادعا داشت که فرستاده به سوی شماست، اگر این امر از او محرز شد و شاهدی بر آن آورد، پس به او آسیبی مرسانید تا پیغامش را برسانَد و نزد یارانش باز گردد؛ اما اگر شاهدی بر سخنش نیافتید، این ادعا را از او نپذیرید[۱۴].
- اقامه حجت، پیش از نبرد: السنن الکبری- به نقل از براء بن عازب-: علی(ع) مرا به سوی خوارج در نهروان فرستاد. پیش از کارزار، سه مرتبه آنان را [به هدایتْ] دعوت نمودم[۱۵].
- نیایش به هنگام نبرد: امام صادق(ع): به درستی که امیرمؤمنان هنگامی که قصد نبرد میکرد، این نیایشها را بر زبان میآورد: "بار خدایا! به درستی که تو راهی از راههایت را نشان دادی و خشنودیات را در آن نهادی، و دوستانت را به سویش دعوت کردی و آن را برترین راه نزد خودتاز جهت پاداش، وگرامیترینِ آنها از جهت بازگشت، و دوست داشتنیترینِ آنها نزد خودت از جهتِ روش قرار دادی. آنگاه در این راه، از مؤمنان، جان و مالشان را خریدی که در مقابل بهشت، در راه خدا پیکار کنند، میکشند و کشته میشوند؛ [و این،] وعدهای است حق از جانب تو. پس مرا از آنانی قرار ده که جانش را از او خریدهای و سپس، او به داد و ستدی که با او داشتی، وفا کرد، پیمانی را نشکست و نقض نکرد و آن را تغییر نداد؛ بلکه پاسخی به محبتهایت و برای نزدیک شدن به تو قرارش داد. پس آن را پایان کارم قرار ده و پایان عمرم را در این راه، مقرر ساز و در این راه، شهادتی روزیام کن که سبب خشنودی تو گردد و لغزشهایم را بدان پاک گردانَد، و مرا در زمره زندگان که از دست دشمنان و نافرمانان روزی خوردهاند، در زیر پرچم حق و هدایت، قرار ده که در [راه] پیروزی بر آنان، گام بر میدارد، پشتکننده [به نبرد] نیست، و شکآور نباشد. بار خدایا! به تو پناه میبرم در این هنگام، از ترس به هنگام وحشتها و از سُستی به هنگام یورش قهرمانان، و از گناهی که اعمالم را تباه سازد. پس، از روی شک باز ایستم، یا بدون یقین بگذرانم، و [در نتیجه] تلاشم بیهوده و عملم پذیرفته نشده باشد"[۱۶].
- آغاز کردن نبرد بعد از ظهر: امام صادق(ع): امیرمؤمنان- که درود خدا بر او باد-، پیکار نمیکرد، مگر بعد از ظهر و میفرمود: "در این هنگام، درهای آسمان، گشوده میشود، رحمت و مهربانی پذیرفته میگردد، و پیروزی فرود میآید". و میفرمود: "این زمان (عصر)، به شب نزدیکتر است و مناسبتر است برای آنکه کشتارْ کم شود و جنگجو [از تعقیب دشمن] باز گردد، و شکستخوردگان، نجات یابند"[۱۷].
- خوشرفتاری با باقیمانده دشمن: تاریخ الیعقوبی- به نقل از اسماعیل بن علی-: نخستین کسی که [چگونگی] نبرد با اهل قبله را آموخت، علی بن ابی طالب(ع) بود. او اسیران را نمیکشت، به دنبال شکستخوردگان نمیرفت و زخمیها را از پا در نمیآورد[۱۸][۱۹].
- آخرین خطبه امام علی
- شهادت آرزوی امام علی
- پدر امام علی
- از ذو قار تا بصره
- ازدواج امام علی
- امارت امام علی در حدیث
- امامت امام علی در حدیث
- انواع دانشهای امام علی
- انگیزههای دشمنی با امام علی
- ایثار امام علی در شب هجرت
- بازگشت خورشید برای امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ بدر
- بیعت با امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ تبوک
- ترور امام علی
- توطئه برای ترور امام علی
- جایگاه علمی امام علی
- اقدامات امام علی در جنگ احد
- اقدامات امام علی در جنگ بنی قریظه
- اقدامات امام علی در جنگ بنی نضیر
- اقدامات امام علی در جنگ حنین
- خبر دادن پیامبر از شهادت علی
- خلافت امام علی در حدیث
- اقدامات امام علی در جنگ خندق
- اقدامات امام علی در جنگ خیبر
- داوریهای امام علی
- دشمنان امام علی
- دعاهای پیامبر خاتم برای امام علی
- دلایل تنهایی امام علی
- حب امام علی
- رویارویی امام علی با ناکثین
- زیانهای دشمنی با امام علی
- سیاستهای اجتماعی امام علی
- سیاستهای اداری امام علی
- سیاستهای اقتصادی امام علی
- سیاستهای امنیتی امام علی
- سیاستهای جنگی امام علی
- سیاستهای حکومتی امام علی
- سیاستهای فرهنگی امام علی
- سیاستهای قضایی امام علی
- سیمای امام علی
- شکست بتها توسط امام علی
- شکایت امام علی از نافرمانی یارانش
- عصمت امام علی در حدیث
- علم امام علی در حدیث
- امام علی از زبان اهل بیت
- امام علی از زبان دشمنانش
- امام علی از زبان قرآن
- امام علی از زبان همسران پیامبر
- امام علی از زبان پیامبر
- امام علی از زبان یارانش
- امام علی از زبان یاران پیامبر
- امام علی از زبان خودش
- غلو در دوست داشتن امام علی
- اقدامات امام علی در ماجرای فتح مکه
- فرزندان امام علی
- لقبهای امام علی
- مأموریت امام علی
- محبوبیت امام علی
- محدودیتهای امام علی در انتخاب کارگزاران
- هشدار امام علی به یارانش درباره نافرمانی
- نافرمانی سپاه امام علی
- نامهای امام علی
- نسب امام علی
- نیرنگهای دشمنان امام علی
- هدایت امام علی در حدیث
- وراثت امام علی در حدیث
- وصایت امام علی در حدیث
- ولادت امام علی
- ولایت امام علی در حدیث
- ویژگیهای اخلاقی امام علی
- ویژگیهای اعتقادی امام علی
- ویژگیهای امام علی
- ویژگیهای جنگی امام علی
- ویژگیهای دشمنان امام علی
- ویژگیهای دوستداران امام علی
- ویژگیهای سیاسی امام علی
- ویژگیهای عملی امام علی
- پذیرفته شدن دعاهای امام علی
- پرورش امام علی
- پس از شهادت امام علی
- پیشگویی امام علی
- کارگزاران امام علی
- کنیههای امام علی
- کینورزی به امام علی
- یاران امام علی
- یاری خواستن امام علی از کوفیان
- یومالدار
منابع
پانویس
- ↑ «الإمام علی(ع)- مِن وَصِیتِهِ لِزیادِ بنِ النضرِ حینَ أنفَذَهُ عَلی مُقَدمَتِهِ إلی صِفینَ-: اعلَم أن مُقَدمَةَ القَومِ عُیونُهُم، وعُیونُ المُقَدمَةِ طَلائِعُهُم، فَإِذا أنتَ خَرَجتَ مِن بِلادِک ودَنَوتَ مِن عَدُوک فَلا تَسأَم مِن تَوجیهِ الطلائِعِ فی کل ناحِیةٍ، وفی بَعضِ الشعابِ وَالشجَرِ وَالخَمَرِ، وفی کل جانِبٍ، حَتی لا یغیرَکم عَدُوکم، ویکونَ لَکم کمینٌ. ولا تُسَیرِ الکتائِبَ وَالقَبائِلَ مِن لَدُنِ الصباحِ إلَی المَساءِ إلاتَعبِیةً، فَإِن دَهَمَکم أمرٌ أو غَشِیکم مَکروهٌ کنتُم قَد تَقَدمتُم فِی التعبِیةِ. وإذا نَزَلتُم بِعَدُو أو نَزَلَ بِکم فَلیکن مُعَسکرُکم فی أقبالِ الأَشرافِ، أو فی سِفاحِ الجِبالِ، أو أثناءِ الأَنهارِ؛ کیما تَکونَ لَکم رِدءاً ودُونَکم مَرَداً. وَلتَکن مُقاتَلَتُکم مِن وَجهٍ واحِدٍ وَاثنَینِ. وَاجعَلوا رُقَباءَکم فی صَیاصِی الجِبالِ، وبِأَعلی الأَشرافِ، وبِمَناکبِ الأَنهارِ؛ یریئونَ لَکم؛ لِئَلا یأتِیکم عَدُو مِن مَکانِ مَخافَةٍ أو أمنٍ. وإذا نَزَلتُم فَانزِلوا جَمیعاً، وإذا رَحَلتُم فَارحَلوا جَمیعاً، وإذا غَشِیکمُ اللیلُ فَنَزَلتُم فَحُفوا عَسکرَکم بِالرماحِ وَالترَسَةِ، وَاجعَلوا رُماتَکم یلوونَ تِرَسَتَکم؛ کیلا تُصابَ لَکم غِرةٌ، ولا تُلقی لَکم غَفلَةٌ. وَاحرُس عَسکرَک بِنَفسِک، وإیاک أن تَرقُدَ أو تُصبِحَ إلاغِراراً أو مَضمَضَةً. ثُم لکن ذلِک شَأنَک ودَأبَک حَتی تَنتَهِی إلی عَدُوک. وعَلَیک بِالتأَنی فی حَربِک، وإیاک والعَجَلَةَ إلاأن تُمکنَک فُرصَةٌ. وإیاک أن تُقاتِلَ إلاأن یبدَؤوک، أو یأتِیک أمری. وَالسلامُ عَلَیک ورَحمَةُ اللهِ» (تحف العقول، ص ۱۹۱).
- ↑ دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۳۷۲.
- ↑ «الإمام علی(ع)- فی وَصفِ القِتالِ-: مَن رَأی فُرصَةً مِنَ العَدُو فَلینشُز، وَلینتَهِزِ الفُرصَةَ بَعدَ إحکامِ مَرکزِهِ، فَإِذا قَضی حاجَتَهُ عادَ إلَیهِ» (دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۳۷۲).
- ↑ «عنه(ع): کانَ یقولُ لِأَصحابِهِ عِندَ الحَربِ-: لا تَشتَدن عَلَیکم فَرةٌ بَعدَها کرةٌ، ولا جَولَةٌ بَعدَها حَملَةٌ» (نهج البلاغة، نامه ۱۶).
- ↑ «الإمام الصادق(ع): کانوا- شُرطَةُ الخَمیسِ- سِتةَ آلافِ رَجُلٍ أنصارهُ [أی عَلِی(ع)]» (الاختصاص، ص ۲).
- ↑ رجال الکشی، ج ۱، ص ۱۹ ش ۸.
- ↑ «الإمام علی(ع)- فی عَهدِهِ إلی مالِک الأَشتَرِ-: ثُم تَفَقد مِن امورِهِم ما یتَفَقدُهُ الوالِدانِ مِن وَلَدِهِما، ولا یتَفاقَمَن فی نَفسِک شَیءٌ قَویتَهُم بِهِ. ولا تَحقِرَن لُطفاً تَعاهَدتَهُم بِهِ وإن قَل؛ فَإِنهُ داعِیةٌ لَهُم إلی بَذلِ النصیحَةِ لَک، وحُسنِ الظن بِک. ولا تَدَع تَفَقدَ لَطیفِ امورِهِمُ اتکالًا عَلی جَسیمِها؛ فَإِن لِلیسیرِ مِن لُطفِک مَوضِعاً ینتَفِعونَ بِهِ، ولِلجَسیمِ مَوقِعاً لا یستَغنونَ عَنهُ، وَلیکن آثَرُ رُؤوسِ جُندِک عِندَک مَن واساهُم فی مَعونَتِهِ، وأفضَلَ عَلَیهِم مِن جِدَتِهِ بِما یسَعُهُم ویسَعُ مَن وَراءَهُم مِن خُلوفِ أهلیهِم، حَتی یکونَ هَمهُم هَماً واحِداً فی جِهادِ العَدُو؛ فَإِن عَطفَک عَلَیهِم یعطِفُ قُلوبَهُم عَلَیک. وإن أفضَلَ قُرةِ عَینِ الوُلاةِ استِقامَةُ العَدلِ فی البِلادِ، وظُهورُ مَوَدةِ الرعِیةِ» (نهج البلاغة، نامه ۵۳).
- ↑ «عنه(ع)- مِن کلامٍ لَهُ(ع) لِابنِهِ مُحَمدِ بنِ الحَنَفِیةِ لَما أعطاهُ الرایةَ یومَ الجَمَلِ-: تَزولُ الجِبالُ ولا تَزُل، عَض عَلی ناجِذِک. أعِرِ اللهَ جُمجُمَتَک. تِد فِی الأَرضِ قَدَمَک. ارمِ بِبَصَرِک أقصَی القَومِ، وغُض بَصَرَک، وَاعلَم أن النصرَ مِن عِندِ اللهِ سُبحانَهُ» (نهج البلاغة، خطبه ۱۱).
- ↑ «عنه(ع): إن رَسولَ اللهِ(ص) أمَرَ بِإِعلانِ الشعارِ قَبلَ الحَربِ، وقالَ: لِیکن فی شِعارِکمُ اسمٌ مِن أسماءِ اللهِ» (دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۳۷۰).
- ↑ «الإمام علی(ع): لِیعلَمِ المُنهَزِمُ بِأَنهُ مُسخِطٌ رَبهُ، وموبِقٌ نَفسَهُ، إن فِی الفِرارِ مَوجِدَةَ اللهِ، وَالذل اللازِمَ، وَالعارَ الباقِی، وفَسادَ العَیشِ عَلَیهِ. وإن الفار لَغَیرُ مَزیدٍ فی عُمُرِهِ، ولا مَحجوزٌ بَینَهُ وبَینَ یومِهِ، ولا یرضی رَبهُ. ولَمَوتُ الرجُلِ مَحقاً قَبلَ إتیانِ هذِهِ الخِصالِ خَیرٌ مِنَ الرضی بِالتلبیسِ بِها، وَالإِقرارِ عَلَیها!» (الکافی، ج ۵، ص ۴۱، ح ۴).
- ↑ «الإمام الباقر(ع): إن عَلِیاً(ع) کانَ یقولُ: لَأَن تَخَطفَنِی الطیرُ أحَب إلَی مِن أن أقولَ عَلی رَسولِ اللهِ(ص) ما لَم یقُل، سَمِعتُ رَسولَ اللهِ(ص) یقولُ فی یومِ الخَندَقِ: الحَربُ خُدعَةٌ. یقولُ: تَکلموا بِما أرَدتُم» (تهذیب الأحکام، ج ۶، ص ۱۶۲، ح ۲۹۸).
- ↑ الکافی، ج ۷، ص ۴۶۰، ح ۱.
- ↑ «الإمام علی(ع)- فی کتابِهِ إلی مالِک الأَشتَرِ قَبلَ وَقعَةِ صِفینَ-: إیاک أن تَبدَأ القَومَ بِقِتالٍ إلاأن یبدَؤوک، حَتی تَلقاهُم، وتَسمَعَ مِنهُم، ولا یجرِمَنک شَنَآنُهُم عَلی قِتالِهِم قَبلَ دُعائِهِم وَالإِعذارِ إلَیهِم مَرةً بَعدَ مَرةٍ!» (وقعة صفین، ص ۱۵۳).
- ↑ «عنه(ع): إن ظَفِرتُم بِرَجُلٍ مِن أهلِ الحَربِ فَزَعَمَ أنهُ رَسولٌ إلَیکم؛ فَإِن عُرِفَ ذلِک مِنهُ وجاءَ بِما یدُل عَلَیهِ فَلا سَبیلَ لَکم عَلَیهِ حَتی یبلِغَ رَسالاتِهِ ویرجِعَ إلی أصحابِهِ، وإن لَم تَجِدوا عَلی قَولِهِ دَلیلًا فَلا تَقبَلوا مِنهُ» (دعائم الإسلام، ج ۱، ص ۳۷۶).
- ↑ السنن الکبری، ج ۸، ص ۳۰۹، ح ۱۶۷۳۹.
- ↑ «الإمام الصادق(ع): إن أمیرَ المُؤمِنینَ(ع) کانَ إذا أرادَ القِتالَ قالَ هذِهِ الدعَواتِ: اللهُم إنک أعلَمتَ سَبیلًا مِن سُبُلِک، جَعَلتَ فیهِ رِضاک، وَنَدبتَ إلَیهِ أولِیاءَک، وجَعَلتَهُ أشرَفَ سُبُلِک عِندَک ثَواباً، وأکرَمَها لَدَیک مَآباً، وأحَبها إلَیک مَسلَکاً، ثُم اشتَرَیتَ فیهِ مِنَ المُؤمِنینَ أنفُسَهُم وأموالَهُم بِأَن لَهُمُ الجَنةَ یقاتِلونَ فی سَبیلِ اللهِ فَیقتُلونَ ویقتَلونَ وَعداً عَلَیک حَقاً، فَاجعَلنی مِمنِ اشتَری فیهِ مِنک نَفسَهُ ثُم وَفی لَک بِبَیعِهِ الذی بایعَک عَلَیهِ، غَیرَ ناکثٍ ولا ناقِضٍ عَهداً، ولا مُبَدلًا تَبدیلًا، بَلِ استیجاباً لِمَحَبتِک، وتَقَرباً بِهِ إلَیک، فَاجعَلهُ خاتِمَةَ عَمَلی، وصَیر فیهِ فَناءَ عُمُری، وَارزُقنی فیهِ لَک وبِهِ مَشهداً توجِبُ لی بِهِ مِنک الرضا، وتَحُط بِهِ عَنی الخَطایا، وتَجعَلُنی فِی الأَحیاءِ المَرزوقینَ بِأَیدِی العُداةِ وَالعُصاةِ، تَحتَ لِواءِ الحَق ورایةِ الهُدی، ماضِیاً عَلی نُصرَتِهِم قُدُماً، غَیرَ مُوَل دُبُراً، ولا مُحدِثٍ شَکاً، اللهُم وأعوذُ بِک عِندَ ذلِک مِنَ الجُبنِ عِندَ مَوارِدِ الأَهوالِ، ومِنَ الضعفِ عِندَ مُساوَرَةِ الأَبطالِ، ومِنَ الذنبِ المُحبِطِ لِلأَعمالِ، فَاحجِمَ مَن شَک، أو أمضِی بِغَیرِ یقینٍ، فَیکون سَعیی فی تَبابٍ، وعَمَلی غَیرَ مَقبولٍ» (الکافی، ج ۵، ص ۴۶، ح ۱).
- ↑ «الإمام الصادق(ع): کانَ أمیرُ المُؤمِنینَ- صَلَواتُ اللهِ عَلَیهِ- لا یقاتِلُ حَتی تَزولَ الشمسُ ویقولُ: تُفتَحُ أبوابُ السماءِ، وتُقبِلُ الرحمَةُ، وینزِلُ النصرُ. ویقولُ: هُوَ أقرَبُ إلَی اللیلِ، وأجدَرُ أن یقِل القَتلُ، ویرِجعَ الطالِبُ، ویفلِتَ المُنهَزِمُ» (الکافی، ج ۵، ص ۲۸، ح ۵).
- ↑ تاریخ الیعقوبی، ج ۲، ص ۳۸۳.
- ↑ محمدی ریشهری، محمد، گزیده دانشنامه امیرالمؤمنین، ص ۳۰۵-۳۱۴.