نامۀ ۲۴ نهج البلاغه

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۲ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۱۲:۵۵ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

امام علی (ع) هنگام بازگشت از صفین نامه ۲۴ را نوشت و تکلیف بخشی از املاک خویش را مشخص کرد. امام (ع) در آغاز نامه، وصیت خویش را امری برای رضای خدا برمی‌شمرد. وصیت امام این‌گونه است که وصی باید از اموال به نیکویی بهره‌مند شود و از آن در راه خدا انفاق کند. امام (ع) گرچه فرزندان فاطمه (ع) را در بهره‌مندی از اموال، چون دیگر فرزندان خویش می‌بیند، اما سرپرستی اموال را بر عهده آنان می‌گذارد و رضای الهی را در این می‌بیند که آنان به‌دلیل نزدیکی به پیامبر (ص) و احترام و شرافت پیامبر (ص) بر دیگر فرزندان اولی هستند. امام (ع) در وصیت خود تأکید دارد که اصل اموال باید حفظ شود و از درآمد آن در مواردی که دستور داده است، مصرف شود. شیخ طوسی زمان این برنامه را که به دست امام (ع) نوشته شده است، دهم جمادی الاولی سال ۳۷ ق ذکر می‌کند.

فرازی از نامه

این است آنچه بنده خدا علی بن ابی طالب درباره دارایی‌اش دستور می‌دهد و امیدوار است که خدا به او روی آورد و به بهشتش ببرد و امنیت و آرامش در درونش بنهد. این دارایی در اختیار حسن بن علی خواهد بود که خود به‌طور شایسته از آن خواهد خورد و در راه خیر هم انفاق خواهد کرد. اگر پیشامدی برای حسن روی داد و حسین زنده ماند، هر آینه او به کارها خواهد پرداخت و مانند برادرش اجرا خواهد کرد.

دو پسر فاطمه را از دهش علی برابر دهشی است که به پسران دیگر علی می‌رسد و این‌که من انجام این کار را به دو پسر فاطمه واگذار کردم کردم برای خشنودی خدا و قصد قربت به رسول خدا و به‌پاس احترام او و گرامی داشتن خویشاوندی و تماس همیشگی با آن بزرگوار است. اما به‌شرط این‌که هر یک از آن دو عهده‌دار این کار شدند مال را به همان وضع خود بگذارند و تنها بهره آن را بدان‌گونه که می‌دانند انفاق کنند و به این و آن مرحمت دارند.

زنهار از نخلستان این روستاها به‌فروش نرود، تا هر آن‌که گذرش به آن‌ها می‌افتد و جاشان را خالی می‌بیند، دچار اشکال و اشتباه نشود. و چنانچه کنیزکی از کنیزکانم (که به سراغ آن‌ها می‌رفتم) فرزندی داشت یا باردار بود باید به پای فرزندش بنشیند، زیرا او از آن فرزندش است و اگر فرزندش مرد ولی خود او زنده ماند، دیگر آزاد است، زیرا آن وقت سایه بردگی از سرش رفع می‌شود و آیین پاک بدین ترتیب به او آزادی می‌بخشد[۱].

منابع

پانویس