نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۴ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۱۷ فوریهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۰۷:۳۴ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
آیا ابراهیم پیامبر علم غیب داشت؟ یکی از سؤالهای مصداقی پرسشی تحت عنوان «آیا همه پیامبران علم غیب داشتهاند؟» است. برای بررسی جامع این سؤال و دیگر سؤالهای مرتبط، یا هر مطلب وابسته دیگری، به مدخل اصلی علم غیب مراجعه شود.
عبارتهای دیگری از این پرسش
آیاتی که علم غیب ابراهیم پیامبر را اثبات میکنند، کدامند؟
«در قرآن کریم آمده است: ﴿وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ﴾[۱۲]. "ملکوت" از مصدر "مُلک" و به معنای سلطنت و فرمانروایی است. برخی لغویان این واژه را مختص فرمانروایی و سلطنت خداوند دانستهاند. مراد از نشان دادن ملکوت آسمانها و زمین به حضرت ابراهیم(ع) این است که خداوند عظمت و سلطنت خود را در آسمانها و زمین به ایشان نشان داد. روشن است که عظمت و سلطنت الهی وجودی مستقل ندارد که مشاهده شود؛ بلکه مقصود نشان دادن اموری است که این عظمت و سلطنت را میرسانند. برخی از مفسران، بر این نکته تصریح کردهاند که این مشاهده، امری اعجاز گونه نبوده است؛ بلکه تدبر و تعمق در همان پدیدههایی است که بسیاری از انسانها در اطراف خود میبینند؛ اما به سادگی از کنار آن میگذرند؛ اما حضرت ابراهیم(ع) در آنها تدبر کرده و اندیشید و دست قدرت خداوند را در آنها مشاهده کرد.
در مقابل دیدگاه یاد شده، دیدگاه دیگری معتقد است که خداوند حقایقی پنهان از آسمانها و زمین را به حضرت ابراهیم(ع) نشان داد؛ حقایقی که از دسترس معرفت و مشاهده عادی خارج است. ملکوت اشیاء، همان بعدی است که توسط حواس انسانها قابل مشاهده نیست و وابستگی جهان به خداوند و قدرت و سلطنت او را به خوبی نشان میدهد.
به نظر میرسد تفسیر دوم درست است. شواهد تفسیری موجود در خود این آیه نیز همین برداشت را تأیید میکند. در این آیه کریمه، سخن از نشان دادن ملکوت آسمانها و زمین است، نه دیدن آنها. این کار نشان دادن به خداوند نسبت داده شده است؛ در حالی که دیدن کار حضرت ابراهیم(ع) است. این تعبیر به این نکته اشاره دارد که این کار، عنایت خاص خداوند به ایشان بوده و با مشاهده عادی خود حضرت ابراهیم(ع) انجام نشده است. چنان که بیان هدف این کار نیز از اختصاصی بودن آن حکایت میکند: ﴿لِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ ﴾. خداوند این عنایت را با هدفی خاص انجام داد که شامل همه نمیشد. بنابراین خداوند در این مورد، حقایقی پنهان را به حضرت ابراهیم(ع) نشان داد، نه آن که حضرت ابراهیم(ع) در اموری تدبر کرده باشند و به نتایجی رسیده باشند.
افزون بر آن، در تعبیر قرآن از ملکوت "آسمانها" و زمین سخن گفته شده است. اگر این مشاهده از نوع تدبر در پدیدههای مشهود جهان میبود، تعبیر «آسمانها» جا نداشت؛ زیرا انسان با تدبر و تعمق نمیتواند به آسمانهای هفتگانه راه یابد. حداکثر میتواند حقایقی را از آسمان اول بشناسد. ظهور آیات قرآنی دلالت بر آن دارد که تمام ستارهها و سیارات و آن چه قابل مشاهده برای انسان است، مربوط به آسمان اول است؛ اما در آیه مورد بحث، از نشان دادن ملکوت آسمانها و زمین به حضرت ابراهیم(ع) سخن گفته شده است. پس این مشاهده به حقایقی مربوط بوده که همه یا بخشی از آنها از دسترس مشاهده عادی انسانها خارج است.
معراج رسول خدا(ص) مصداق دیگری از مشاهده ملکوت است. قرآن کریم، در سوره اسراء به این نکته تصریح میکند که خداوند آن حضرت را در یک شب از مسجد الحرام به مسجد الاقصی برد تا آیاتی از عظمت خود را به او نشان دهد: ﴿سُبْحَانَ الَّذِي أَسْرَى بِعَبْدِهِ لَيْلاً مِّنَ الْمَسْجِدِ الْحَرَامِ إِلَى الْمَسْجِدِ الأَقْصَى الَّذِي بَارَكْنَا حَوْلَهُ لِنُرِيَهُ مِنْ آيَاتِنَا إِنَّهُ هُوَ السَّمِيعُ الْبَصِيرُ﴾[۱۳] در این آیه کریمه، هدف و غایت این مسافرت شبانه، نشان دادن برخی از آیات الهی به آن حضرت معرفی شده است. در آیهای دیگر تصریح شده است که آیات نشان داده شده به آن حضرت، حقایقی عظیم و بزرگ بوده است: ﴿لَقَدْ رَأَى مِنْ آيَاتِ رَبِّهِ الْكُبْرَى﴾[۱۴]قرآن کریم در سوره مبارکه نجم نیز از مشاهده حقایق ملکوتی و متعالی جهان توسط پیامبر اعظم(ص) خبر داده است.
ظاهر برخی از این آیات و تصریح برخی روایات نشان میدهد که معراج دو بار رخ داده است. بنابر بیان اجمالی آیات یاد شده و آن چه به طور جزئیتر در برخی روایات آمده است، خداوند در این دو بار، به آن حضرت حقایق پنهان و عظیم جهان مانند آسمانهای هفتگانه، بهشت و جهنم، عرش و سدرة المنتهی را نشان داد و آن حضرت با برخی انبیاء، فرشتگان و مردم سخن گفتند.
«روایات شریفی که از رؤیت ملکوت آسمانها و زمین توسط امام(ع) سخن میگویند را لازم است در مسئلهٔ اسم اعظم مطرح نمود. روایاتِ رؤیت ملکوت توسط امام، که در ذیلِ آیات داستان حضرت ابراهیم(ع) ورؤیت ملکوت توسط او مطرح شده، به تبیین مراد از رؤیت و تفسیر آن پرداخته است و بیان نموده که مقصود از رؤیت مشاهدهٔ عاملان و کارگزان الهی در آسمانها و زمین و دیدن حقیقت زمین و آسمان و ساکنان پیدا و پنهان آن میباشد، که بیانی دیگر از فهم و مشاهدهٔ رابطهٔ مخلوقات الهی و علل و اسباب آن و کارفرمایان تجلی حوادث میباشد. (...) اما ثمرهٔ رؤیت ملکوت در آیهٔ قرآن یقین تعریف شده است ﴿وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ﴾[۱۶] " لام" در کلمۀ ﴿لِيَكُونَ﴾ برای غایت و گرفتن نتیجه است. " یقین" عبارت است از علم صد در صدی که به هیچ وجه شک و تردیدی در آن رخنه نداشته باشد. غرض از ارائه ملکوت، این بوده که حضرت ابراهیم (ع) به پایه یقین به آیات خداوند برسد به طوری که در جای دیگر فرموده: ﴿وَجَعَلْنَا مِنْهُمْ أَئِمَّةً يَهْدُونَ بِأَمْرِنَا لَمَّا صَبَرُوا وَكَانُوا بِآيَاتِنَا يُوقِنُونَ﴾[۱۷] همان یقینی که نتیجهاش یقین به "اسماء حسنی" و صفات علیای خداوند است[۱۸]. قرآن کریم برای علم یقینی به آیات خداوند، آثاری برشمرده است که یکی از آن آثار این است که: پردهٔ حواس، از روی حقایق عالم کون کنار می رود و از آنچه در پس پرده محسوسات است به مقداری که خدا بخواهد ظاهر میشود، که قرآن در این باره فرموده است: ﴿كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ﴾[۱۹] و نیز فرموده: ﴿كَلاَّ إِنَّ كِتَابَ الأَبْرَارِ لَفِي عِلِّيِّينَ وَمَا أَدْرَاكَ مَا عِلِّيُّونَ كِتَابٌ مَّرْقُومٌ يَشْهَدُهُ الْمُقَرَّبُونَ ﴾[۲۰][۲۱].
«﴿وَكَذَلِكَ نُرِي إِبْرَاهِيمَ مَلَكُوتَ السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ وَلِيَكُونَ مِنَ الْمُوقِنِينَ﴾[۲۲]. ملکوت در اصل از ریشه ملک "بر وزن حکم" به معنی حکومت و مالکیت است،و "واو" و "ت" برای تأکید و مبالغه به آن اضافه شده بنابراین منظور از آن در اینجا سلطنت و حکومت مطلقه خداوند بر سراسر عالم هستی است[۲۳]. طبق این آیه، ابراهیم سلطه و قیومیت خداوند و ارتباط واقعی و تکوینی بین اشیاء و خداوند را مشاهده کرد اما این مشاهده نه بهصورت حسی بوده است برای اینکه چنین چیزی از طریق حس قابل دریافت نیست و نه به مشاهده عقلی بوده چون هر انسان موحدو خداشناس وظیفه دارد برای اثبات وجود خداوند وصفات جمال و جلال او، از طریق عقل وبرهان استدلال کند و این امتیازی برای ابراهیم محسوب نمیشود خصوصا اینکه فاعل رؤیت در آیه شریفه، خداوند است و این نشانگر این است که اساساً چنین مطلبی از راه برهان و استدلالهای عقلی امکانپذیر نبوده است. بنابراین مشاهده ابراهیم فوق مشاهده حسی و عقلی بوده و نتیجه چنین مشاهدهای پیدا شدن صفت یقین است. و یقین مرتبهای از علم است که به هیچ وجه شک و تردیدی در آن راه ندارد.
تاج العروس مینویسد: یقین در لغت برطرف شدن حالت شک است وتعریف یقین در اصطلاح چنین است: اعتقاد به چیزی به طوری که معتقد باشد آن چیز غیر این نمیتواند باشد وآن اعتقاد مطابق واقع نیز باشد واصلا قابل زوال نباشد. وی درادامه میگوید: ویقین نزد اهل حقیقت مشاهده عینی است بهوسیله قدرت ایمان نه با برهان واستدلال. از دیدگاه قرآن کریم علم یقینی دارای آثار و نتایج مهمی است از جمله اینکه انسان حقایق عالم هستی را که در پس پرده محسوسات است آن مقداری که خدا بخواهد میبیند. ﴿كَلاَّ لَوْ تَعْلَمُونَ عِلْمَ الْيَقِينِ لَتَرَوُنَّ الْجَحِيمَ ﴾[۲۴]. با انضمام تعریف یقین "خصوصاً تعریف اهل حقیقت" با علم الیقینی که آیه شریفه بیان میکند، چنین نتیجه میگیریم که علم یقینی که بواسطه آن، آنچه در پس پرده غیب است نمایان میشود، نتیجه ارائه خداوندی است که به انبیاء و هر کس دیگری که بخواهد عطا میکند و بدین وسیله آنان را با معارف غیبی آشنا میکند. امام باقر(ع) درتوضیح و استدلال به این آیه فرموده است: برای ابراهیم پردهها کنار رفت تا اینکه زمین و آسمان و آنچه در آنها وجود دارد و همچنین مَلَکی که آنها را حمل میکند را مشاهده کرد و نیز عرش و آنچه بر روی آن است را دید و امام شما نیز چنین است [۲۵]»[۲۶].
↑«و اینگونه، ملکوت آسمانها و زمین و حاکمیت مطلق خداوند بر آنها را به ابراهیم پیامبر نشان دادیم تا [به آن استدلال کند و اهل یقین گردد؛ سوره انعام، آیه ٧۵.
↑«و بگو (آنچه در سر دارید) انجام دهید، به زودی خداوند و پیامبرش و مؤمنان کار شما را خواهند دید»؛ سوره توبه، آیه ١٠۵.
↑«از امام صادق(ع) تفسیر این کلام خداى عزوجل را پرسیدم که مىفرماید: "عمل کنید! خداوند و فرستاده او و مؤمنان، اعمال شما را مىبینند". حضرت فرمود: "مؤمنان، ائمه(ع) هستند"»؛ کافى، ج١، ص٢١٩؛ بصائر الدرجات، جزء٩، صص ۵۵٧-۵۵٩.
↑«و اینگونه، ملکوت آسمانها و زمین و حاکمیت مطلق خداوند بر آنها را به ابراهیم نشان دادیم تا به آن استدلال کند و] اهل یقین گردد؛ سوره انعام، آیه ٧۵.
↑«خداوند پردهها را از آسمانهاى هفتگانه از برابر دیدگان ابراهیم(ع) کنار زد و همین کار را با محمد(ص) انجام داد و به درستى که مىبینم با صاحب شما و امامان بعد از او مثل همان را انجام داده است»؛ بصائر الدرجات، تک جلدى، ص ١٠٧.
↑ و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و چنین میکنیم تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه: ۷۵.
↑ پاکا آن خداوند که شبی بنده خویش را از مسجد الحرام تا مسجد الاقصی که پیرامون آن را خجسته گرداندهایم برد تا از نشانههایمان بدو نشان دهیم، بیگمان اوست که شنوای بیناست؛ سوره اسراء، آیه: ۱.
↑ بیگمان برخی از نشانههای بزرگ پروردگارش را دیده است؛ سوره نجم ، آیه: ۱۸.
↑ هرگز! اگر به «دانش بیگمان» بدانید، به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه ۵ - ۶.
↑ نه چنین است؛ کارنامه نیکان در «علّیین» است و تو چه دانی که «علّیین» چیست؟ کارنامهای است نگاشته، که مقرّبان (درگاه خداوند) در آن مینگرند.؛ سوره مطففین، آیه ۱۸ - ۲۱.
↑ و اینگونه ما گستره آسمانها و زمین را به ابراهیم مینمایانیم و (چنین میکنیم) تا از باورداران گردد؛ سوره انعام، آیه: ۷۵.
↑در اصطلاح عرفان و فلسفه، به عالم باطن و عالم غیب، عالم ملکوت اطلاق میشود وعالم ملک به عالم ظاهر و شهادت و عالم اجسام گفته میشود فرهنگ علوم فلسفی و کلامی، سید جعفر سجادی، ص۷۵۱.
↑ هرگز! اگر به «دانش بیگمان» بدانید، به راستی دوزخ را خواهید دید؛ سوره تکاثر، آیه: ۵ - ۶.