نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط Wasity(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۲ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
نسخهٔ ویرایششده در تاریخ ۲۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۰، ساعت ۱۰:۰۲ توسط Wasity(بحث | مشارکتها)
۱. اطاعت تکوینی از فرمان الهی: موجودات عالم دو نحوه وجود دارند: یکی وجود علمی که جایگاه آن صُقع ربوبی است و دیگری وجود عینی که ظرف آن مرتبه فعل خداوند و عالَم خارج است. وجود علمی اشیا سایهها و مرتبه نازله اسما و صفات در مرتبه واحدیت است و از لوازم ذات، بلکه به اعتباری عین ذات حق است[۲]، ازاینرو اطاعت در آن قابل تصور نیست؛ امّا وجود عینی اشیا مسبوق به اراده خداست: ﴿إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴾[۳] خطاب ﴿كُنْ﴾ به مرتبه شیئیت اشیا که همان وجود علمی آنهاست، تعلق دارد و بر اثر آن اشیا با طوع و رغبت "بدون تجافی" از مرحله علم به مرحله عین درآمده و بهصورت وجود خارجی ظاهرمیشوند. این همان چیزی است که از آن به "اطاعت تکوینی" اشیا تعبیر شده و همه موجودات، اعم از جاندار و بیجان و عاقل و غیرعاقل را در برمیگیرد.
بدیهی است که امتثال و فرمانبرداری یاد شده از روی میل و رغبت است؛ نه کره و اضطرار، ازاینرو میتوان آن را اطاعت نامید؛ ولی باید خاطرنشان کرد که موجودات عالم ماده را دو وجهه است: ملکوتی و مُلْکی. با توجه به وجهه ملکوتی آنها که سراسر علم و شعور و حیات و اراده و قدرت و حضور است، فرمانبرداری از روی میل و رغبت به وضوح قابل تصور است؛ ولی با توجه به وجهه مُلْکی اشیا و مراعات خصوصیات عالم ماده که عالم احتجاب و تزاحم و تضاد است، فرمانبرداری موجودات به نحو کره و اجبار رخ مینماید و چنانچه هر دو وجهه پیشگفته مورد نظر قرار گیرد از اطاعت به "اسلام" تعبیر میشود که اعم از طوع و کره است: ﴿وَلَهُ أَسْلَمَ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا ﴾[۴][۵]
افزون بر اطاعت تکوینی، اشیا در اصل تحقق وجود آنها، در پذیرش هرگونه تغییر و تحولی در اوصاف و کمالات وجود "ذاتی و عرضی" نیز مطیعفرمان پروردگارند و آیاتی که از عبودیّت: ﴿إِن كُلُّ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ إِلاَّ آتِي الرَّحْمَنِ عَبْدًا ﴾[۶]، سجده: ﴿وَلِلَّهِ يَسْجُدُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ طَوْعًا وَكَرْهًا وَظِلالُهُم بِالْغُدُوِّ وَالآصَالِ ﴾[۷]، تسبیح: ﴿يُسَبِّحُ لِلَّهِ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ الْمَلِكِ الْقُدُّوسِ الْعَزِيزِ الْحَكِيمِ ﴾[۸] و قنوتِ ﴿وَلَهُ مَن فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ ﴾[۹]؛ ﴿وَقَالُواْ اتَّخَذَ اللَّهُ وَلَدًا سُبْحَانَهُ بَل لَّهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَالأَرْضِ كُلٌّ لَّهُ قَانِتُونَ ﴾[۱۰] همه موجودات پرده برمیدارد، هریک حکایت از اطاعت اشیا در اوصاف وجود دارد؛ همچنین در آیاتی به اطاعت تکوینی برخی از موجودات در اوصاف وجود اشاره شده است؛ مانند زمین که در داستان حضرت نوح(ع) آب خود را فرو برد: ﴿يَا أَرْضُ ابْلَعِي مَاءَكِ ﴾[۱۱]، آسمان که در همان واقعه از باران باز ایستاد: ﴿يَا سَمَاء أَقْلِعِي ﴾[۱۲]، چشم و گوش و پوست مجرمان که به زیان آنان شهادت میدهند: ﴿حَتَّى إِذَا مَا جَاؤُوهَا شَهِدَ عَلَيْهِمْ سَمْعُهُمْ وَأَبْصَارُهُمْ وَجُلُودُهُمْ بِمَا كَانُوا يَعْمَلُونَ وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدتُّمْ عَلَيْنَا قَالُوا أَنطَقَنَا اللَّهُ الَّذِي أَنطَقَ كُلَّ شَيْءٍ وَهُوَ خَلَقَكُمْ أَوَّلَ مَرَّةٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴾[۱۳]، اصحاب سبت که به بوزینه تبدیل شدند: ﴿فَقُلْنَا لَهُمْ كُونُواْ قِرَدَةً خَاسِئِينَ ﴾[۱۴]، آتشنمرود که بر حضرت ابراهیم(ع) سرد و سلامت شد: ﴿يَا نَارُ كُونِي بَرْدًا وَسَلامًا ﴾[۱۵]، زمین که به فرمان خدا رام انسان است: ﴿هُوَ الَّذِي جَعَلَ لَكُمُ الأَرْضَ ذَلُولا ﴾[۱۶]، بلد طیّب که به اذن خدا گیاه خود را میرویاند: ﴿وَالْبَلَدُ الطَّيِّبُ يَخْرُجُ نَبَاتُهُ بِإِذْنِ رَبِّهِ ﴾[۱۷]، حجاره سجّیل "سنگِ گِل" که اصحاب ابرهه را هدف قرار داد: ﴿تَرْمِيهِم بِحِجَارَةٍ مِّن سِجِّيلٍ ﴾[۱۸]، آسمان که به فرمان خدا شکافته میشود: ﴿إِذَا السَّمَاء انشَقَّتْ وَأَذِنَتْ لِرَبِّهَا وَحُقَّتْ ﴾[۱۹]، زمین که به اذنحقاخبار خویش را باز میگوید: ﴿يَوْمَئِذٍ تُحَدِّثُ أَخْبَارَهَا ﴾[۲۰]، بادها که درختان را بارورمیسازند: ﴿وَأَرْسَلْنَا الرِّيَاحَ لَوَاقِحَ ﴾[۲۱] و زنبور عسل که از کوهها خانهاختیار میکند و از شهد همه میوهها عسل میسازد: ﴿وَأَوْحَى رَبُّكَ إِلَى النَّحْلِ أَنِ اتَّخِذِي مِنَ الْجِبَالِ بُيُوتًا وَمِنَ الشَّجَرِ وَمِمَّا يَعْرِشُونَ ثُمَّ كُلِي مِن كُلِّ الثَّمَرَاتِ فَاسْلُكِي سُبُلَ رَبِّكِ ذُلُلاً يَخْرُجُ مِن بُطُونِهَا شَرَابٌ مُّخْتَلِفٌ أَلْوَانُهُ فِيهِ شِفَاء لِلنَّاسِ إِنَّ فِي ذَلِكَ لآيَةً لِّقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ ﴾[۲۲][۲۳]
۲. اطاعت تکوینی از غیر خداوند:اطاعت تکوینی موجودات ـ در اصلِ وجود و کمالات و اوصاف ـ بالاصاله در برابر فرمان الهی است؛ ولی با مشیّت الهی، ممکن است موجودات از فرمان انسانهایی همچون پیامبران نیز در هر دو بعد یاد شده اطاعت تکوینی داشته باشند، چنان که کوهها و پرندگان در تسخیرحضرت داود(ع) بوده و از او اطاعت میکردند و به هر جا که اراده وی بود، بازمیگشتند: ﴿إِنَّا سَخَّرْنَا الْجِبَالَ مَعَهُ يُسَبِّحْنَ بِالْعَشِيِّ وَالإِشْرَاقِ وَالطَّيْرَ مَحْشُورَةً كُلٌّ لَّهُ أَوَّابٌ ﴾[۲۴][۲۵] و جریان باد و شیطانهای بنّا و غوّاص و شیطانهای در غل و زنجیر که مطیع و فرمانبر حضرت سلیمان(ع) بودند: ﴿فَسَخَّرْنَا لَهُ الرِّيحَ تَجْرِي بِأَمْرِهِ رُخَاءً حَيْثُ أَصَابَ وَالشَّيَاطِينَ كُلَّ بَنَّاء وَغَوَّاصٍ ﴾[۲۶][۲۷] و آفریدن پرنده از گل و زنده ساختن مردگان و شفادادن کور مادرزاد که به اذن خداوند، به دست حضرت عیسی(ع) صورت گرفت: ﴿وَإِذْ تَخْلُقُ مِنَ الطِّينِ كَهَيْئَةِ الطَّيْرِ بِإِذْنِي ﴾[۲۸] و افتادن خرما از درخت خشکیده که برای مریم واقع شد: ﴿تُسَاقِطْ عَلَيْكِ رُطَبًا جَنِيًّا ﴾[۲۹] و اطاعت اجزای به هم آمیخته ۴ مرغ در پی فراخواندن حضرت ابراهیم(ع): ﴿فَخُذْ أَرْبَعَةً مِّنَ الطَّيْرِ فَصُرْهُنَّ إِلَيْكَ ثُمَّ اجْعَلْ عَلَى كُلِّ جَبَلٍ مِّنْهُنَّ جُزْءًا ثُمَّ ادْعُهُنَّ يَأْتِينَكَ سَعْيًا ﴾[۳۰][۳۱]
↑ ای آسمان (از باریدن) باز ایست؛ سوره هود، آیه: 44.
↑ تا چون بدانجا رسند گوش و چشمها و پوستهایشان بر آنان به آنچه میکردند، گواهی دهند و به پوستهای تن خود میگویند: چرا به زیان ما گواهی دادید؟ میگویند: خداوند ما را به سخن آورد همان که هر چیز را به سخن میآورد و او نخست بار شما را آفرید و به سوی او بازگردانده خواهید شد؛ سوره فصلت، آیه: ۲۰ - ۲۱.
↑ به آنها گفتیم بوزینگانی باشید، رانده؛ سوره بقره، آیه:۶۵.
↑ که بر آنان سنگریزههایی از گلسنگ فرو میافکندند؛ سوره فیل، آیه:۴.
↑ هنگامی که آسمان شکاف بردارد،و گوش به (فرمان) پروردگارش بسپارد و (همین) او را سزیده باد؛ سوره انشقاق، آیه: ۱ - ۲.
↑ در آن روز زمین رازهایش را باز میگوید؛ سوره زلزله، آیه:۴.
↑ و بادها را بارورکننده فرستادیم؛ سوره حجر، آیه:۲۲.
↑ و پروردگارت به زنبور عسل الهام کرد که بر کوهها و بر درخت و بر داربستهایی که (مردم) میسازند لانه گزین!سپس از (گل) همه میوهها بخور و راههای هموار پروردگارت را بپوی! (آنگاه) از شکمش شهدی با رنگهای گوناگون برمیآید که در آن برای مردم درمانی است، بیگمان در این، نشانهای است برای گروهی که میاندیشند؛ سوره نحل، آیه: ۶۸ - ۶۹.
↑ ما کوهها را رام گرداندیم که با وی در پایان روز و بامدادان نیایش میکردند.و (نیز) پرندگان را در حالی که (بر او) گرد آورده بودیم به سوی او باز میگشتند؛ سوره ص، آیه: ۱۸ - ۱۹.