تهذیب الاحکام (کتاب)
تهذیب الأحکام
کتاب تهذیب الأحکام سومین اثر از کتب اربعه است. این کتاب را محمد بن حسن طوسی (م۴۶۰ق) برای برطرف ساختن اختلاف اخبار نگاشته است و به همین دلیل تهذیب الأحکام نام دارد[۱]. این کتاب منبع مهمی برای استنباط احکام است و از اهمیت زیادی برخوردار است. این کتاب فقط به مسائل فرعی پرداخته و در اصل شرحی است بر کتاب استاد شیخ طوسی، یعنی شیخ مفید، به نام المقنعه. در جلدهای اولیه آن، عبارت مقنعه را با تعبیر “قال الشیخ” نقل و بعد احادیث مناسب با آن را گزارش میکند؛ اما پس از کتاب حج، کتاب جهاد آمده که در مقنعه نیست و چون کتابهای دیگر فقهی مقنعه کوتاه است؛ نقل قولهای آن اندک است. البته در جلد سوم از کتاب وصایا و مواریث به بعد و جلد دوم کتاب حدود و دیات خبری از عبارات مقنعه نیست؛ شاید بدان جهت که بیشتر از اخبار بهره برده تا از متن مقنعه.
شیخ طوسی در مقدمه کتاب إستبصار خود درباره تهذیب الأحکام مینویسد: اما بعد، چون دیدم گروهی از اصحاب امامیه ما هنگامی که در کتاب بزرگ ما موسوم به تهذیب الأحکام نگریستند، دیدند در آن آنچه از اخبار حلال و حرام جمع کرده ایم و دیدند مشتمل است بر آنچه در بیشتر ابواب فقهی است و کمتر مطلبی از ابواب کتب فقهی در آن فروگذار شده است از آنچه در احادیث اصحاب ما و کتب آنان و اصول و مصنفاتشان آمده، جز اندک ناچیز و موارد کمیاب کم و شایسته است که کتابی موجود باشد که مبتدی برای تفقه به آن مراجعه کند و توانمند به آن یادآور شود و متوسط در آن غور کند و هر یک از این سه طایفه به مقصد خود میرسند و به مطلب خود دست مییابند؛ پس آن را مستقل قرار دادم[۲]. بنابراین إستبصار بخشی از تهذیب الأحکام است.[۳]
دیدگاهها درباره شیخ طوسی و تهذیب الأحکام
شیخ الطائفه محمد بن حسن بن علی طوسی در سال ۳۸۵ قمری در شهر طوس به دنیا آمد. پس از مدتی کسب دانش در سال ۴۰۸ به بغداد رفت و از محضر شیخ مفید بهره برد. در بغداد تهذیب الأحکام را در ۲۵ سالگی نگاشت[۴]. در کتابهای دیگرش به تهذیب ارجاع میدهد و با عنوان “کتاب کبیر ما” از آن یاد میکند[۵]. نجاشی تهذیب الأحکام را کتابی بزرگ توصیف میکند[۶]. پس از حمله به منطقه کرخ بغداد و به آتش کشیدن منزل شیخ طوسی و کتابخانه وی در سال ۴۴۸، شیخ طوسی به نجف رفت و حوزه نجف را بنیان نهاد و در سال ۴۶۰ قمری در نجف درگذشت و در منزلش دفن گردید[۷]. شرح حالهای مفصلی برای او نوشتهاند. آقابزرگ تهرانی در مقدمه تبیان و اردوبادی در مقدمه إستبصار که در چاپ نجف آمده؛ شرح حال او را ذکر کردهاند؛ در مقدمه تحقیق غفاری نیز شرح حالی از شیخ ارائه شده است.
در منابع اهل سنت از شیخ به نیکی و عظمت یادشده است. ذهبی (م ۷۴۸ق) گوید: ابوجعفر طوسی شیخ شیعه و صاحب تصنیفهاست. محمد بن حسن بن علی طوسی وارد بغداد شد و برابر مذهب شافعی فقه آموخت؛ سپس کلام و اصول را از شیخ مفید رئیس امامیه دریافت کرد و ملازم وی بود و رشد کرد، به تفسیر پرداخت و احادیث و نوادری در دو جلد نگاشت که همهاش را از استادش مفید گرفته بود[۸]. ذهبی میافزاید: نام وی را ابن نجار در تاریخ خود[۹] آورده که دارای تصانیف زیادی است که از جمله آنها تهذیب الأحکام است که جداً بزرگ است[۱۰]. ذهبی بر این باور است که وی از مذهب شافعی به مذهب شیعه با ملازمت شیخ مفید تغییر موضع داده، که درست نیست. ذهبی این مطلب را با صراحت در تاریخ الإسلام آورده است[۱۱]؛ به همین جهت هم سبکی (۷۲۷-۷۷۱ق) نام وی را در طبقات الشافعیه آورده است و تصریح میکند او فقیه شیعه و مصنف آنان است و انتسابی به شافعیه داشته است[۱۲].
درباره تهذیب الأحکام اظهارنظرهای قابل توجهی وجود دارد که زیباترین آن از سید بحرالعلوم است. وی در هنگام معرفی آثار شیخ طوسی، به ویژه تهذیب الأحکام و إستبصار، درباره تهذیب الأحکام میگوید: کتاب تهذیب الأحکام، فقیه و مجتهد را در روایات احکام از دیگر آثار غالباً بینیاز میکند؛ اما در این موضوع با وجود دیگر آثار، از این کتاب بینیاز نخواهند بود. افزون بر اینکه کتاب تهذیب الأحکام و إستبصار شیخ مشتمل است بر مسائل فقهی و استدلالی و یادآوری میکند اصول، رجال و جمع بین اخبار را که با نقل و اعتبار موافق است[۱۳].
علامه مجلسی در اول ملاذ الأخیار مینویسد: تهذیب الأحکام جامعترین کتاب حدیثی در گردآوری مدارک احکام و گستردهترین آنان برای ادله حلال و حرام است[۱۴]. خواجویی درباره کافی و تهذیب الأحکام مینویسد: با داشتن یکی از این دو کتاب از دیگری بینیاز نیستیم؛ زیرا کافی در فنون حدیث جامعتر و تهذیب الأحکام در احادیث ویژه احکام شرعی جامعتر است[۱۵]. فیض کاشانی در آغاز کتاب وافی به معرفی تهذیب الأحکام میپردازد؛ البته معرفی وی همراه با نقد و توجه به برخی کمبودهای تهذیب الأحکام نیز هست. وی مینویسد: اما کتاب تهذیب الأحکام، گرچه جامع احکام و نزدیک به درج تمام آن است، جز اینکه مانند کتاب من لایحضره الفقیه خالی از اصول (دین) است و دربرگیرنده تأویلات دور و جمع غیراستوار بین اخبار است و تفریق کرده مواردی که قابل جمع است و جمع کرده اخباری را که قابل جدایی است. بسیاری از اخبار را در جای خود قرار نداده و بسیاری را در جای مناسب خود رها کرده و نیاورده است. دارای تکرار ممل و ابواب طولانی است. که عنوانها بیانگر مطالبش نیست[۱۶]. اردوبادی که ابواب و احادیث تهذیب الأحکام را از نسخه دو جلدی قدیمی شمرده، میگوید: دارای ۳۷۳ باب و ۱۳۵۹۰ حدیث است[۱۷].[۱۸]
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، ج۱، ص۲.
- ↑ شیخ طوسی، الإستبصار، ج۱، ص۲: أما بعد، فإني رأيت جماعة من أصحابنا لمّا نظروا في كتابنا الكبير الموسوم بتهذيب الأحكام و رأوا ما جمعنا (فيه) من الأخبار المتعلقة بالحلال و الحرام و وجدوها مشتملة على أكثر ما يتعلق بالفقه، من ابواب الأحكام و أنه لم يشذّ عنه في جميع أبوابه و كتبه، ممّا ورد في أحاديث أصحابنا و كتبهم و أصولهم و مصنّفاتهم، إلّا نادر قليل و شاذّ يسير و إنه يصلح أن يكون كتابا مذخورا، يلجأ إليه المبتدي في تفقهه و المنتهي في تذكّره و المتوسط في تبحّره؛ فان كلّا منهم ينال مطلبه و يبلغ بغيته... مفرداً على طريق الإختصار.
- ↑ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص ؟؟؟.
- ↑ شیخ طوسی، تهذیب الأحکام، مقدمه، ج۱، ص۴۶.
- ↑ شیخ طوسی، الإستبصار فیما اختلف من الأخبار، ج۱، ص۱۳۳ و ۱۳۷ و ج۴، ص۹۱.
- ↑ احمد بن علی نجاشی، رجال النجاشی، ص۴۰۳.
- ↑ شیخ محسن آقابزرگ تهرانی، الذریعة إلی تصانیف الشیعه، ج۱۳، ص۱۵۶.
- ↑ شمس الدین محمد بن احمد ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۳۴.
- ↑ ظاهراً منظور ذیل تاریخ بغداد است که در نسخه موجود چاپی چنین مطلبی نیست.
- ↑ شمس الدین محمد بن احمد ذهبی، سیر أعلام النبلاء، ج۱۸، ص۳۳۵.
- ↑ شمس الدین محمد بن احمد ذهبی، تاریخ الإسلام، ج۳۰، ص۴۹۰.
- ↑ ابونصر عبدالوهاب بن علی سبکی، طبقات الشافعیة الکبری، ج۴، ص۱۲۶، ش۳۱۵.
- ↑ سیدمهدی بحرالعلوم، فوائد الرجالیه، ج۳، ص۲۳۰.
- ↑ محمدباقر مجلسی، ملاذ الأخیار فی فهم تهذیب الأخبار، ج۱، ص۴: و كان أجمع الكتب الحديثية لمدارك الاحكام و أشملها لأدلة الحلال و الحرام.
- ↑ شیخ بهائی، مشرق الشمسین، ص۲۰، حاشیه خواجویی.
- ↑ محمدمحسن فیض کاشانی، الوافی، ج۱، ص۵: و أما التهذيب فهو و إن كان جامعا للأحكام موردا لها قريبا من التمام، إلا أنه كالفقيه في الخلو من الأصول، مع اشتماله على تأويلات بعيدة و توفيقات غير سديدة و تفريق لما ينبغي أن يجمع و جمع لما ينبغي أن يفرق و وضع لكثير من الأخبار في غير موضعها و إهمال لكثير منها في موضعها و تكررات مملة و تطويلات للأبواب، مع عنوانات قاصرة مخلّة.
- ↑ شیخ طوسی، الإستبصار، مقدمه، ج۱، ص۲۲.
- ↑ اکبر ذاکری، علی، درآمدی بر سیره معصومان در کتابهای چهارگانه شیعه، ص ؟؟؟.