نسخهای که میبینید نسخهای قدیمی از صفحهاست که توسط HeydariBot(بحث | مشارکتها) در تاریخ ۲۴ اوت ۲۰۲۲، ساعت ۱۰:۳۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوتهای عمدهای با نسخهٔ فعلی بدارد.
در این آیه، لفظ امانات به طور مطلق به کار رفته است. قرآن میفرماید: ﴿إِنَّ اللَّهَ يَأْمُرُكُمْ أَنْ تُؤَدُّوا الْأَمَانَاتِ إِلَى أَهْلِهَا وَإِذَا حَكَمْتُمْ بَيْنَ النَّاسِ أَنْ تَحْكُمُوا بِالْعَدْلِ إِنَّ اللَّهَ نِعِمَّا يَعِظُكُمْ بِهِ إِنَّ اللَّهَ كَانَ سَمِيعًا بَصِيرًا﴾[۲]. البته در قرآن کریم سه آیه دیگر نیز وجود دارد: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾[۳]، ﴿وَالَّذِينَ هُمْ لِأَمَانَاتِهِمْ وَعَهْدِهِمْ رَاعُونَ﴾[۴] که در آنها واژه ﴿أَمَانَاتِ﴾ به کار رفته، اما در هیچیک، فرمان ادای امانات به صاحبانشان صادر نشده و سیاق آیه وجه خبری دارد، و نیز لفظ امانات به صورت مضاف استعمال شده و خالی از الف و لام جنس و اطلاق است.
امانات، جمع امانة از ریشه "أ مَ نَ" به معنی اعتماد کردن به چیزی یا کسی و در اصطلاح به معنای ودیعه و امانت رایج در فرهنگ عمومی است که به کسی بسپارند. انسان ابتدا به کسی اعتماد میکند و سپس چیزی را نزد او به ودیعه (امانت) میسپارد. معانی دیگری نیز در این مورد ابراز شده است: امانت، چیزی است که در اَمنِ انسان قرار میگیرد و اَمن، همان آرامش نفس و عدم ترس است. نیز هر آنچه که نگهداری شود برای آنکه به صاحبش بازگردانده شود و سخنی سرّی که کسی نزد انسان بازگو میکند که فقط باید حفظ شود و به دیگری گفته نشود. لذا به انسانی که امانت را حفظ و در صورت لزوم آن را ادا میکند، حفیظ، اَمین و وفی گویند و بالعکس، اگر چنان نکند، خائن نامیده میشود: ﴿يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَخُونُوا اللَّهَ وَالرَّسُولَ وَتَخُونُوا أَمَانَاتِكُمْ وَأَنْتُمْ تَعْلَمُونَ﴾[۵] و کسی که از روی آگاهی و عملخیانت کند، گناهکار بوده و ضمان بر او واجب است.
محمد عبده، امانت را به امانتِ علم و امانتِ مال تقسیم نموده است، اما برخی آن را بر سه نوع تقسیم کردهاند:
سیوطی هم از قول امام علی(ع) مینویسد: "حق بر امام است که حکم خدا را بگوید و امانت را رد کند و اگر چنین کرد، حق بر مردم است که سخن وی را بشنوند و اطاعتش کنند و وقتی ایشان را [به جهاد] فراخواند، اجابت نمایند"[۹].
محمد عبده، سخنی از سید جمالالدین اسدآبادی در تأکید بر رعایت امانت آورده است: دین به مردم سه عقیده و سه خصلت عطا کرد که به وسیله آنها مدنیت (تمدن) خویش را بنا نهادند، که از جمله این خصال و صفات، امانتداری است. بسیار روشن است که بقای نوع انسان، قائم بر معاملات و گفتگوها و برای منفعتِ کاری است که انجام میدهد و روح معاملات و مذاکرات فیمابین، امانتداری است. پس چنانچه امانتداری در میان طرفین معامله و گفتگو به فساد افتد و اعتمادها از بین برود، روابط و رشته معاملات و مذاکرات از هم میگسلد و نظام معیشتی مردم مختل میگردد و در نتیجه، طولی نمیکشد که نوع انسان به ورطه نابودی فرو میافتد[۱۰].
در مورد اینکه امانات شامل چه چیزهایی میشود، نظرات گوناگونی در تفاسیر ابراز شده است:
عثمان بن طلحه. اغلب کتب تفسیری در شأن نزولآیه امانات، نام وی را به عنوان متولی و کلیددارِ کعبه ذکر کرده و نوشتهاند: هنگامی که پیامبر خدا(ص) مکه را فتح نمود دستور داد کلید کعبه را از وی گرفتند و پس از گشودن در کعبه و بیرون ریختن بتها، پیامبر(ص) در آنجا دو رکعت نماز گزارد. هنگامی که خواست به خواهش عمویش عباس و علیرغم میل عثمان، کلید را به عباس بدهد این آیه نازل گشت و از رسول خدا(ص) خواسته شد که کلید امانتی عثمان را به وی برگرداند. البته باید توجه داشت که حتی اگر این روایت صحیح هم باشد، آیه را از عمومیت خود خارج نخواهد ساخت.[۱۷]
↑«خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری میکنید با دادگری داوری کنید؛ بیگمان خداوند به کاری نیک اندرزتان میدهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.
↑«خداوند به شما فرمان میدهد که امانتها را به صاحب آنها باز گردانید و چون میان مردم داوری میکنید با دادگری داوری کنید؛ بیگمان خداوند به کاری نیک اندرزتان میدهد؛ به راستی خداوند شنوایی بیناست» سوره نساء، آیه ۵۸.
↑«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانتهای خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.
↑«و آنان که سپردههای نزد خویش و پیمان خود را پاس میدارند» سوره مؤمنون، آیه ۸ و سوره معارج، آیه ۳۲.
↑«ای مؤمنان! به خداوند و پیامبر خیانت نکنید و در امانتهای خود دانسته خیانت نورزید» سوره انفال، آیه ۲۷.