علم معصوم به جزئیات

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۱ نوامبر ۲۰۱۸، ساعت ۰۸:۵۶ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث علم معصوم است. "علم معصوم به جزئیات" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

علم امام تفصیلی یا اجمالی؟

  • دربارۀ قلمرو علوم امامان(علیهم السلام) در رابطه با محدوده و گسترۀ علم امام در میان علمای شیعه سه دیدگاه اساسی وجود دارد:[۱]

دیدگاه اول: سکوت در برابر روایات متفاوت

  • برخی از بزرگان معتقدند، در باب نوع، کمیت و کیفیت علم امام، به نتیجۀ روشن و صریحی نمی‌توان دست یافت و ادلۀ عقلی و نقلی هیچکدام قضاوت صریح و مفید یقین در این باره به دست نمی‌دهند. چرا که بعضی روایات دلالت دارند بر اینکه امامان(علیهم السلام) "ما کان و ما یکون" را می‌دانند،[۲] وارثان علم پیامبر و کانون و معدن علم‌اند[۳] و از سوی دیگر، بعضی دیگر از روایات[۴] دلالت می‌کنند بر اینکه آنان علم غیب ندارند.[۵] شیخ انصاری در تأیید این نظریه می‌نویسد: "مسألۀ اندازۀ دانسته‌های امام، از جهت فراگیر بودن و فراگیر نبودن و نیز چگونگی علم او به آنها، از جهت متوقف بودن آنها بر خواست امام، یا توقف بر توجه آنها به خود شیء و یا عدم توقف بر آن، (احتمالاتی است) و از روایات گوناگون، چیزی که مورد اطمینان باشد به دست نمی‌آید، پس سزاوارتر آن است که علم آن را به خود ایشان واگذار کنیم. آیت الله محقق مشکینی نیز در حاشیه خود بر کفایة الاصول روایات وارد شده در این باب را مفید قطع نمی‌داند، زیرا دلالتشان صریح و قطعی نیست، از سوی دیگر، ظن و گمان در اصولِ دین حجیت ندارد و انسان در عقیده خویش باید از یقین پیروی کند[۶]. [۷]

دیدگاه دوم: تام بودن علم امام

  • گروهی دیگر معتقد به تام بودن علوم امامان(علیهم السلام) هستند؛ تام بودن علم امام بدین معناست، هیچ دانشی نیست که برای غیر خداوند ممکن باشد و امام نسبت به آن آگاه نباشد. مطابق این دیدگاه، امام(علیه السلام) به تمام علوم و جزئیات حوادث جهان، در تمام زمان‌ها، در محدودۀ‌ قابل تصور برای غیر خداوند آگاه است. امام از همۀ حوادث گذشته، حال و آینده اطلاع دارد و احاطۀ علمی او به حوادث و مسائل، اعم از امور دینی و غیر آن بالاتر از آن است که در تصور آید.[۸] البته برخی دانش‌ها که لازمۀ مقام خداوند است و جز او کسی به آنها آگاه نیست، از فرض این بحث خارج است.[۹]
  • امامان(علیهم السلام) افزون بر علم به احکام شریعت، به تمامی حوادث گذشته، حال و آینده علم داشتند، مگر اموری که از اختصاصات علم الهی است مانند زمان فرا رسیدن قیامت یا در دایره بدائات قرار می‏‌گیرد. از این رو امامان(علیهم السلام) از تمام حوادث و جزئیات آینده و از جمله این که در چه زمان و مکانی و به دست چه کسی یا کسانی شهید خواهند شد، آگاه بودند، اما این علم غیب مانند معجزه برای پیامبران از ابزارهای امامت بوده و برای امام ایجاد تکلیف نمی‏‌کرد، بلکه امام موظف بود طبق ظواهر امر و مجاری طبیعی و عادی عمل کند.[۱۰]

بزرگان و دیدگاه دوم

  • مرحوم مظفر از جمله کسانی است که قائل به عمومیت علم امام است، وی می گوید:[۱۱] "امام علم حضوری به همه جزئیات حوادث ـ حتی به وقت قیامت ـ دارد، امام همان‌طور که در خانه خود نشسته است به علم حضوری می‌داند فلان شخص مشغول دزدی (...) و فلان شخص مشغول خواندن قرآن است؛ امام حتی وقت قیامت و تعداد قطرات باران و زمان و مکان باریدن آن و اوصاف بچه‌هایی که در شکم‌های مادرانشان هستند، به علم حضوری می‌داند؛(...) خلاصه اینکه امام به همۀ حوادث گذشته و آینده و به همۀ موضوعات خارجی علم حضوری دارد".[۱۲]
  • آیت الله ابوالحسن رفیعی قزوینی در این زمینه نوشته‌اند: "... امام قبل از وصول به مقام امامت و ولایت، واجب است احاطه به تمام معقولات و مدرکات را دارا باشد، وگرنه وصول به مقام ولایت و امامت قبل از احاطۀ تمام به معقولات و حوادث، طفره عقلیّه خواهد بود و طفره عقليّه مثل حسّيه، مُحال عقلى است".[۱۳] به عقیدۀ ایشان، امام پیش از آنکه امام شود، لازم است احاطۀ کامل به همۀ معقولات و همۀ "ماکان و مایکون و ما هو کائن" تا روز قیامت داشته باشد؛ یعنی شرط امامت امام این است که پیش از رسیدن به امامت، همۀ حوادث گذشته و آینده و حال را بداند و از همۀ امور غیبی و همۀ آنچه قابل درک است آگاه باشد و اگر پیش از رسیدن به امامت از همۀ امور غیبی و همه جزئیات حوادث گذشته و حال و آینده آگاه نباشد ممکن نیست به امامت برسد.[۱۴]
  • سید ابوالفضل قمی در کتاب اُمَراءِ هستی[۱۵] و سید محمد علی کاظمینی بروجردی در کتاب جواهرالولایة[۱۶] می‌نویسند: "علم امام نامتناهی و لایَتَغیّر است". معنای عبارت این است که امام به‌طور نامحدود از همه امور غیبی و همه حوادث گذشته و حال و آینده آگاه است و ممکن نیست علمش تغییر کند.[۱۷]
  • مرحوم کلینی[۱۸] و مشهور علما[۱۹] بر اساس یک سلسله روایات می گویند: ائمه(علیهم السلام) افزون بر علم به احکام شریعت، به تمامی حوادث گذشته، حال و آینده علم داشتند؛ مگر اموری که از اختصاصات علم الهی است؛ مانند زمان فرارسیدن قیامت یا علم به هفتاد و سومین حرف اسم اعظم.[۲۰]
  • آخوند خراسانی در این باره چنین می گوید:[۲۱] "آری، کسی که مشمول عنایت خداوند باشد و جان پاکش به عالم لوح محفوظ، که از بزرگترین عوالم ربوبی است و اصل کتاب می‌باشد، اتصال یابد، حقایق آن چنان که هست نزد او هویدا می‌گردد؛ همانگونه که چه بسا برای رسول گرامی اسلام(صلی الله علیه و آله) و برخی از اوصیا اتفاق می‌افتد و بر همه موجودات آن چنان که بوده‌اند و خواهند شد، معرفت پیدا می‌کند.[۲۲]
  • محمد حسین اصفهانی مقام علمی امام را از آنچه آخوند گفتند، هم بالاتر می‌داند و در تعلیقۀ خود بر کلامِ نقل شده از صاحب کفایه می‌افزاید:[۲۳] "چرا چنین نباشد، حال آنکه او در سیر خود به سوی عوالم قدسی، با عالم عقل کلی اتصال می‌یابد و مقام او مقام عقل نخستین می‌شود که از عالم نفس کلی، که همان عالم لوح محفوظ است، بالاتر است؟![۲۴]
  • امام خمینی[۲۵] معتقد است خداوند متعال، انسان کامل و آدم نخستین را بر صورت جامع خویش آفریده و او را آیین اسماء و صفات خویش قرار داد. همۀ اسمای حق در نشئۀ انسانی ظاهر گشت و انسان به رتبۀ احاطه و جمع رسید. انسانِ کامل، جامع همه مراتب عقلی، مثالی و حسی بوده و عوالم غیب و شهود و آنچه در آنهاست در او منطوی است، چنانچه خداوند همه اسما را به آدم آموخت. انسان کامل با وحدت خود، واجد همه مراتب غیب و شهود بوده و با بساطتش جامع همه کتابهای الهی است.[۲۶]
  • چنان که ملاحظه شد، برخی اندیشمندان بر این عقیده‌اند، احاطۀ علمیِ امام آنچنان گسترده است که حتی شامل: علم الساعه روز قیامت و... نیز می‌شود، و این برخلاف نظر برخی دیگر از علمای قائل به تعمیم علم امام است،[۲۷] آنها با توجه به برخی آیات و روایات، و همچنین شواهدی که در زندگی پیشوایان دینی هست می‌گویند، گرچه امام به همه چیز و حقایق نهان و آشکار علم دارد، اما برخی امور بر او پوشیده می‌ماند و علم آنها فقط مخصوص خداست.[۲۸]
  • البته این نوع علم از ابزارهای امامت بود و برای ایشان ایجاد تکلیف نمی کرد، بلکه امام موظف بود طبق ظواهر امر و مجاری طبیعی و عادی عمل کند.[۲۹] ایشان در مقام آگاهی باطنی، بر اساس علمی که خداوند در جهت انجام رسالت و امامت در اختیار آنان قرار داده، از پایان حوادث و جریانات روزگار و از جمله سرنوشت خویش، با خبر هستند.[۳۰]



پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

منابع


پانویس

 با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید:  

  1. ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53
  2. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۲۶۱ و ۲۶۲
  3. صفار، محمد بن حسن بصائرالدرجات، ج ۱، ص ۵۶ و ۱۱۸
  4. مفید، محمد بن محمد، الارشاد، ج ۱، ص ۲۵۷.
  5. ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53
  6. محقق مشکینی، حاشیۀ بر کفایة الاصول، ج 1، ص 463 و 464
  7. ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53
  8. ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53
  9. ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، فصلنامه مشرق موعود، ش 37
  10. ر.ک. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهدا(علیه السلام)، صفحه؟؟؟؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین(علیه السلام) به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش 52، ص 97 ـ 101
  11. ر.ک. مظفر، محمدحسین، علم امام
  12. ر.ک. صالحی نجف آبادی، نعمت الله، اقوال علما در علم امام، ص 411 ـ 413؛ بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53
  13. این قسمتی است از مکتوبی که ایشان در پاسخ بعضی از اهل منبر قم نوشته‌اند
  14. ر.ک. صالحی نجف آبادی، نعمت الله، اقوال علما در علم امام، ص 411 ـ 413
  15. امراء هستی، ص 224
  16. جواهرالولایة، ص 321
  17. ر.ک. صالحی نجف آبادی، نعمت الله، اقوال علما در علم امام، ص 411 ـ 413
  18. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج ۱، ص ۱۷۹، ح ۱
  19. ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53
  20. ر.ک. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهدا(علیه السلام)، صفحه؟؟؟
  21. خراسانی، کفایة الاصول، ص ۲۷۹
  22. ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53
  23. غروی اصفهانی، نهایة الدرایة فی شرح الکفایة، ج ۱، ص ۶۶۳
  24. ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53
  25. امام خمینی، شرح دعای سحر، ترجمۀ سيد احمد فهری، ص ۱۶ و ۱۷
  26. ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53
  27. لواسانی، نور الافهام فی علم الکلام، ج ۲، ص ۹۷
  28. ر.ک. بهدار، محمدرضا، گسترۀ علم امام در اندیشۀ علمای شیعه، فصلنامه تحقیقات کلامی، ش 3، ص 41 ـ 53
  29. ر.ک. پیشوایی، مهدی، مقتل جامع سیدالشهدا(علیه السلام)، صفحه؟؟؟؛ رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین(علیه السلام) به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش 52، ص 97 ـ 101
  30. ر.ک. رنجبر، محسن، بررسی علم امام حسین(علیه السلام) به شهادت، فصلنامه کلام اسلامی، ش 52، ص 97 ـ 101