تفسیر تسنیم (کتاب)

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ مارس ۲۰۲۳، ساعت ۱۹:۵۱ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
تفسیر تسنیم
زبانعربی
نویسندهعبدالله جوادی آملی
ناشرانتشارات نشر اسراء
محل نشرقم، ایران
سال نشر۱۴۱۳ ق، ۱۳۷۲ ش
تعداد جلد۵۸
فهرست جلدهاندارد
شابک۹۷۸-۹۶۴-۵۹۸۴-۳۷-۱
شماره ملی‭م‌۷۵-۵۵۴۶

تفسیر تسنیم کتابی است به زبان فارسی که مشتمل بر تأویل و تفسیر قرآن کریم می‌‏باشد. این کتاب اثر عبدالله جوادی آملی است و انتشارات نشر اسراء انتشار آن را به عهده داشته‌ است.[۱]

دربارهٔ کتاب

آیت الله جوادی آملی (متولد ۱۳۱۲ش، آملفیلسوف، فقیه، اندیشمند و مفسر قرآن که مجموعه آثار علمی به خصوص تألیفات قرآنی ایشان، یکی از افتخارات جامعه علمی تشیع است. اهمیت تفسیر تسنیم در این است که نویسنده با استناد به آیات و روایات و بهره‌گیری از اندیشه‌ها و دیدگاه‌های اندیشمندان مسلمان به شرح و تفسیر کلام الهی پرداخته و توانسته به خوبی از عهده شرح مفاهیم والا، معانی دقیق و لطایف عرفانی و حکمی این کتاب معنوی برآید.

مفسر در چهار بخش تفسیر خود را ارائه کرده است: گزیده تفسیر؛ تفسیر؛ لطایف و اشارات؛ بحث روایی. مفسر پس از آوردن آیه، گزیده تفسیر را آورده و با این سبک تلاش کرده تفسیر خود را در چند سطح به فراخور معلومات و تحصیلات مخاطبان عرضه کند. کسی در پی دانستن مراد آیات است بدون آنکه بخواهد یا بتواند نکات ادبی آیه را بکاود یا وارد مباحث حدیثی و روایی شود، با مطالعه بخش گزیده تفسیر بهره خود را خواهد برد. پس از گزیده تفسیر، بخشی را با عنوان «تفسیر» آورده که در این بخش از ادبیات عرب و منابع آن استفاده کرده و ابتکار و اجتهاد خود را نیز ارائه نموده است. بخش سوم با نام «لطایف و اشارات» اجتهادی‌ترین بخش تفسیر است. تجزیه و تحلیل علمی مباحث با استناد به عرفان نظری و عملی و فلسفه و کلام اسلامی به خوبی در این بخش آشکار است.

از دیگر ویژگی‌های این تفسیر که در کتب مشابه کمتر یافت می‌شود، نقل و نقد دیدگاه‌های عالمان بزرگ مسلمان درباره نکات تفسیری است که نشان از جامعیت علمی و قدرت تحلیل ایشان دارد. به عنوان نمونه در تفسیر حروف مقطعه، بیست نظر مفسران پیشین را میآورد و نقد می‌کند:

رأی یکم: حروف مقطعه از متشابهاتی است که علم آن مخصوص خدای سبحان است... پاسخ: حروف مقطعه را نمی‌توان از متشابهات به شمار آورد زیرا متشابه، آیه‌ای است که می‌تواند دلالت بر معنایی روشن داشته باشد یا می‌توان از آن معنایی را استظهار کرد در حالی که حروف مقطعه چنین نیست، یعنی معنای آن روشن نیست.

رأی دوم: حروف مقطعه هر سوره نام همان سوره است. پاسخ: اثبات مدعای مزبور در مورد خاص دلیل میطلبد گرچه دلیلی بر نفی تسمیه به این نام‌ها نیز نداریم، ولی دلیلی بر اثبات نیز نیست...[۲].

نویسنده اگرچه دانش‌آموخته و دانش‌آموزاننده عرفان و فلسفه اسلامی است، اما این شیفتگی و علاقه قلبی او باعث نشده که در نقد و نظرهای تفسیری خود جانب انصاف علمی را رعایت نکند و همیشه به برتری دیدگاه‌های آنان رای دهد: رأی استاد علامه طباطبایی درباره حروف مقطعه، گرچه کوششی ارزشمند در جهت دستیابی به تفسیر حروف مقطعه است و شواهدی نیز آن را تأیید می‌کند، لکن برای رسیدن به نصاب پذیرش نیاز به بررسی و مداقه بیشتری دارد؛ یعنی اثبات تشابه ویژه بین سوره‌های مصدر به حروف مقطعه خاص و اثبات نفی آن تناسب مخصوص در همه سور دیگر نیازمند به سبر و تقسیم و تحلیل فراگیر است که تنها با ادعا یا به صرف مشاهده برخی شواهد اکتفا نمی‌شود... البته وقتی می‌‌توان حدس حضرت استاد علامه را صائب دانست که اولاً جهات مشترک ویژه‌ای بین سوره‌های مصدر به حروف مقطعه خاص یافت شود و ثانیاً آن وجوه مشترک در سایر سور یافت نگردد...[۳].

برخی از صاحبدلان (ابن عربیبرهان نظری را همواره در معرض دخل، قدح و عیب و نقص دانسته‌اند. از این‌رو می‌گویند: کسی که اهل برهان است (نه عرفان و وجدان) هرگز ایمان، مخلوط دل او نخواهد شد؛ لکن اطلاق چنین پنداری ناصواب است؛ زیرا گرچه برهان حصولی، همتای عرفان صحیح حضوری نیست، ولی چنین نیست که همه براهین در معرض نقد و قدح باشد[۴].

از دیدگاه نویسنده، فهم معارف اسلام، پنج مرحله دارد:

  1. فهم مفاد آیه مورد نظر جدای از آیات دیگر؛
  2. تفسیر آیه مورد نظر با کمک سایر آیات؛
  3. بررسی تمام روایات عام، خاص، مقید و مطلق و.... موجود در پیوند با آیه مورد بحث و جمع‌بندی آنها و رسیدن به نظر واحد؛
  4. عرضه عصاره روایات بر قرآن و پذیرش آنها در صورت نداشتن مخالفت تباینی با قرآن؛
  5. در صورت هماهنگی دیدگاه نهایی به دست آمده حاصل از جمع‌بندی روایات با قرآن می‌توان نتیجه را به عنوان نظر اسلام بیان کرد.

منابع علم تفسیر و اصول بررسی و تحقیق برای دستیابی به معارف قرآنی که بدون تحقق آنها تفسیر به رأی و مذموم و با دستبابی به آنها تفسیر درایی و ممدوح است عبارت‌اند از: قرآن، سنت معصومین، عقل برهانی؛ بر همین اساس تفسیر را ابتدا به نقلی و عقلی و سپس تفسیر نقلی را به دو گونه تقسیم کرده که برآیند آن به این شکل است:

  1. تفسیر قرآن به قرآن
  2. تفسیر قرآن به سنت
  3. تفسیر قرآن به عقل.

مهمترین منابع مورد بهره‌برداری نویسنده بدین شرح است:

  1. کتب تفسیری اهل سنت: تفسیر کبیر فخر رازی، الدر المنثور عبدالرحمن سیوطی.
  2. کتب تفسیری شیعه: مجمع البیان طبرسی، المیزان علامه طباطبایی.
  3. کتب فلسفی: مجموعه آثار ملاصدرا و علامه طباطبایی.
  4. کتب عرفانی: مجموعه آثار ابن عربی و امام خمینی.
  5. کتب حدیثی اهل سنت: النهایه فی غریب الحدیث ابن اثیر.
  6. کتب حدیثی شیعه: وسائل الشیعه شیخ حر عاملی، بحار الانوار علامه مجلسی.[۵]

فهرست کتاب

در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.

دربارهٔ پدیدآورنده

عبدالله جوادی آملی
آیت‌الله عبدالله جوادی آملی (متولد ۱۳۱۲ ش، آمل)، تحصیلات حوزوی خود را نزد اساتیدی همچون حضرات آیات: ابوالحسن جوادی آملی، محمد تقی آملی، ابوالحسن شعرانی، محیی‌الدین الهی قمشه‌ای، محمد حسین فاضل تونی، سید حسین طباطبایی بروجردی، سید محمد محقق داماد، هاشم آملی، امام خمینی و علامهٔ طباطبایی به اتمام رساند. او در کنار دروس فقه و اصول به تحصیل علوم عقلی و عرفانی اهتمام ورزید. عضویت در شورای عالی قضایی، نمایندگی مجلس خبرگان رهبری و امامت جمعهٔ قم از جمله فعالیت‌های وی است.[۶] او علاوه بر تدریس تفسیر قرآن کریم و خارج فقه، به تبیین رشته‌های گوناگون معقول و منقول اسلامی مشغول است و تاکنون چندین جلد کتاب و مقاله به رشتهٔ تحریر درآورده است. «تفسیر تسنیم»، «ادب فنای مقربان»، «شمیم ولایت»، «همتایی قرآن و اهل‌ بیت»، «تحریر رسالة الولایة شمس الوحی تبریزی»، «حکمت نظری و عملی در نهج‌البلاغه»، «علی مظهر اسمای حسنای الاهی»، «تجلی ولایت در آیهٔ تطهیر»، «ولایت در قرآن»، «کوثر کربلا»، «ولایت علوی (ع)»، «ولایت فقیه»، «فاطمه اسوه بشر»، «عصاره خلقت»، «وحی و نبوت»، «فلسفه تولی و تبری از نگاه قرآن و روایات»، «پیامبر رحمت (ص)»، «فلسفهٔ الهی از نظر امام رضا (ع)»، «حیات عارفانه امام علی (ع)»، «حکمت علوی (ع)»، «امام مهدی موجود موعود»، «نزول وحی»، «قرآن حکیم از منظر امام رضا (ع)» و «علی بن موسی الرضا و القرآن الحکیم» برخی از این آثار است.[۷]

پانویس