صحابه در کلام اسلامی

از امامت‌پدیا، دانشنامهٔ امامت و ولایت

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳ نوامبر ۲۰۲۱، ساعت ۱۰:۳۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)
اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث صحابه است. "صحابه" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

واژه‌شناسی لغوی

صحابه در لغت

  • "صحابه" از واژه "صحبه" گرفته شده و به کسانی گفته می‌شود که همراه و ملازم و معاشر کسی یا چیزی باشند. و این واژه در مصاحبت و همراهی طولانی مدت نیز به کار رفته است[۱].[۲]

صحابه در اصطلاح

اهل سنت

  1. هر کس رسول خدا(ص) را دیده یا همراه و ملازم آن حضرت بوده، از صحابه است[۴].
  2. دانشمندان علم حدیث درباره هر کسی که حدیث یا سخنی از پیامبر(ص) نقل کند، اصطلاح صحابه را به کار می‌برند و این معنا را به اندازه‌ای گسترش داده‌اند که هر کسی را که یک‌بار (یک لحظه) آن حضرت را دیده باشد، شامل می‌شود. البته این مطلب به جهت شرافت و جایگاه والای رسول خدا(ص) است؛ از این رو، هر کسی که پیامبر(ص) را دیده باشد، اصطلاح صحابی درباره او به کار می‌رود[۵].
  3. ابوالمظفر سمعانی گوید: صحابه به کسی گفته می‌شود که همنشینی او با پیامبر(ص) طولانی مدت باشد و این هم‌نشینی بنابر پیروی از حضرت باشد و از او روایت و سخنی شنیده باشد[۶].
  4. سعید بن مسیب گوید: به جهت شرافت همراهی پیامبر(ص)، رسیدن به این مقام، همراهی طولانی مدت را می‌طلبد؛ در نتیجه، صحابه، کسی است که حداقل یک سال یا دو سال همنشین پیامبر(ص) باشد و نیز در یک غزوه یا دو غزوه حضرت را همراهی کرده باشد[۷].
  5. جاحظ و گروهی دیگر بر این باورند که هم‌نشینی طولانی مدت و روایت کردن از حضرت، شرافت صحابی بودن را نصیب فرد می‌کند[۸].
  6. ابن عبدالبر، ابن منده و یحیی بن عثمان بن صالح مصری، کسی را صحابی می‌دانند که مسلمان باشد و زمان پیامبر(ص) را درک کند؛ اگر چه حضرت را ندیده باشد[۹].
  7. ابن حجر می‌گوید: صحابی کسی است که رسول خدا(ص) را دیده و به او ایمان آورده و مسلمان از دنیا رفته باشد[۱۰].[۱۱]

شیعه

تعریف صحابه از نگاه شیعه

  1. روزی خلیفه دوم از پیامبر اکرم(ص) خواست تا عبد الله بن أبی، منافق مشهور را بکشد. پیامبر(ص) فرمود: "ای عمر! با سخن مردم چه خواهی کرد که بگویند محمد(ص) اصحاب خود را می‌کشد"[۱۸].
  2. جبیر بن مطعمه می‌گوید: پیامبر(ص) می‌فرمود: "در میان اصحاب من منافقانی هستند"[۱۹]. مانند این روایت در صحیح مسلم نیز آمده است.
  3. صریح‌ترین روایت، سخن پیامبر(ص) است که فرمود: "در روز قیامت، گروهی از اصحاب را در نزد حوض کوثر می‌آورند؛ آن‌گاه آنان را به سوی آتش می‌برند، می‌گویم اینها از اصحاب من می‌باشند. در جواب گفته می‌شود: تو نمی‌دانی پس از تو چه بدعت‌هایی را پدید آوردند[۲۰]. در این روایت‌ها پیامبر اکرم(ص) واژه اصحاب را درباره افراد دوزخی به کار برده‌اند.
  • بخاری نقل می‌کند، پیامبر اسلام(ص) فرمود: "من بر حوض کوثر وارد می‌شوم؛ در حالی که گروهی از مردان شما را بیرون برده و از کنار من دور می‌کنند. آن‌گاه می‌گویم: خدایا! اینها اصحاب من هستند. گفته می‌شود: تو نمی‌دانی که اینها پس از تو چه رفتاری کرده‌اند[۲۱].[۲۲].
  • نتیجه آنکه واژه صحابی در روایات نیز به معنای لغوی آن است.
  • شرط لازم برای اینکه هر مسلمانی صحابه نامیده شود، ملازمت و هم‌نشینی پیوسته یا هم‌نشینی فراوان او با پیامبر(ص) است و دیدن اندک پیامبر برای نامیده شدن به این عنوان کفایت نمی‌کند و حداقل درباره کسی که اندکی پیامبر را دیده و به این عنوان نامیده شده، باید تردید داشت. بنابراین، مراد از هم‌نشینی فرد مسلمان با پیامبر(ص) به طور مطلق و بدون قید زمان و مکان، همراهی طولانی مدتی است که تصور می‌شود و اگر مصاحبت، مقید به زمان و مکان خاصی باشد؛ مانند ﴿يَا صَاحِبَيِ السِّجْنِ[۲۳] یا ﴿إِذْ هُمَا فِي الْغَارِ إِذْ يَقُولُ لِصَاحِبِهِ...[۲۴]، در این صورت، مصاحبت، محدود به همان زمان و مکان می‌شود. از این‌رو "مازری"[۲۵] می‌نویسد: ما وقتی می‌گوییم صحابه، عادل هستند مقصود ما همه کسانی که روزی و یا گاه گاهی پیامبر(ص) را دیده‌اند، یا برای عرضی با وی همنشین شده‌اند و فوراً از نزد وی باز گشته‌اند، نیست؛ بلکه مقصود [از صحابه] کسانی هستند که با پیامبر ملازمت داشته و آن حضرت را یاری کرده و از نور نازل شده بر او پیروی کرده‌اند[۲۶].
  • از این تعریف دو مسئله دانسته می‌شود:
  1. طولانی بودن هم‌نشینی با پیامبر(ص)؛
  2. پیروی عملی از آن حضرت.
  1. اصحاب مؤمن و پارسا که در اوج پارسائی و ایمان قرار دارند.
  2. اصحابی که پارسائی آنها در حد معمول بوده است.
  3. اصحاب فاسق و فاجر.
  4. اصحاب منافق.
  1. یاری پیامبران؛
  2. داشتن اخلاص همراه با جهاد و مبارزه در راه دعوت آنان
  3. تحمل سختی‌ها.
  1. ادعای کسانی که می‌گویند از دیدگاه شیعه تنها سه یا پنج تن از صحابه عادل‌اند، مردود است؛ زیرا روایات فراوانی، دیدگاه شیعه را تأیید می‌کند.
  2. چنین نظری در کتاب‌های اعتقادی و کلامی شیعه نیامده است، بلکه این نظر به صورت خبر واحد در برخی کتاب‌های حدیثی شیعی آمده که درباره سند و دلالت آنها تردید هست و با فرض قبول درستی سند چنین روایاتی، دلالت و محتوای آن پذیرفته نشده است. این روایات، می‌گویند که ارتداد فقط معنای لغوی دارد و در لغت به معنای بازگشت است؛ هر چند در اصطلاح فقها به معنای ارتداد و بازگشت از اسلام به کار رفته است. از این رو، مقصود روایات آن است که پس از درگذشت پیامبر(ص) در بیعت و پایبندی به ولایت علی بن ابی‌طالب(ع) جز گروهی اندک از صحابه باقی نماندند. البته به مرور زمان بر این تعداد افزوده شد، چنانکه در برخی روایات به آن اشاره شده است.

جستارهای وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. صحب: الصَّاحِبُ الملازم...، و لا يقال في العرف إلّا لمن كثرت ملازمته...، و الْمُصَاحَبَةُ و الِاصْطِحَابُ أبلغ من الاجتماع، لأجل أنّ المصاحبة تقتضي طول لبثه... (مفردات، راغب، ماده «صحب»؛ لسان العرب، ابن منظور، ج۷، ص۲۸۶؛ تاج العروس، زبیدی، ج۱، ص۳۲.
  2. دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۵.
  3. برای آگاهی بیشتر، ر.ک: کتاب‌های علم رجال و درایه، به ویژه مقباس الهدایه، مامقانی، ج۳، ص۳۱۰ - ۲۹۶.
  4. صحیح بخاری، کتاب بدء الخلق، باب فضائل اصحاب النبی(ص).
  5. مقدمه اسدالغابه، ابن اثیر، ج۱، ص۹.
  6. فتح المغیث، سخاوی، ج۴، ص۳۱؛ مقباس الهدایه، مامقانی، ج۳، ص۲۹۷.
  7. الطبقات الکبری، ابن سعد، ج۵، ص۸۸؛ الوافی بالوفیات، صفدی، ج۱، ص۲۰۶؛ حلیة الاولیاء، ابونعیم، ج۲، ص۱۶۱.
  8. الأمالی، سید مرتضی، ج۱، ص۱۳۸؛ تاریخ بغداد، خطیب بغدادی، ج۱۲، ص۳۱۲؛ فتح المغیث، سخاوی، ج۳، ص۹۲-۹۳ و ۹۵.
  9. الجرح و التعدیل، ابن عبدالبر، ج۹، ص۱۷۵؛ میزان الاعتدال، ذهبی، ج۴، ص۳۹۶؛ تهذیب التهذیب، ابن حجر، ج۱۱، ص۲۵۷؛ سیر أعلام النبلاء، ذهبی، ج۱۳، ص۳۵۴.
  10. الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۴.
  11. دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۶-۱۸.
  12. الرعایة علی الدرایه، شهید ثانی، ص۳۳۹.
  13. نهایة الدرایه، سید حسن صدر، ص۳۴۱.
  14. إذا رأيت الرجل ينتقص أحدا من أصحاب رسول الله(ص) فاعلم أنه زنديق، و ذلك أن الرسول حقّ، و القرآن حق، و ما جاء به حق، و إنما أدى إلينا ذلك كلّه الصحابة، و هؤلاء يريدون أن يجرحوا شهودنا ليبطلوا الكتاب و السنّة، و الجرح بهم أولى، و هم زنادقة (الاصابه، ابن حجر، ج۱، ص۱۶۲).
  15. برای آگاهی از رفتار صحابه با یکدیگر، به کتاب «الغدیر» و کتاب‌های سیره و تاریخ رجوع کنید.
  16. موسوعة التاریخ الاسلامی، ج۱، ص۳۶-۳۸.
  17. دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۱۸-۲۱.
  18. صحیح مسلم، مسلم، ج۴، باب نصر الاخ ظالماً أو مظلوماً، ح۲۵۸۴. قال عمر: دعني اضرب عنق هذا المنافق. فقال النبيّ(ص): دعه لا يتحدث الناس ان محمّدا يقتل أصحابه؛ السیرة النبویه، ابن هشام، ج۳، ص۳۰۳؛ السیرة النبویه، ابن کثیر، ج۳، ص۲۹۹؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۵، ص۴۰، ح۱۶۳۲۳؛ تفسیر القرآن العظیم، ابن کثیر، ج۲، ص۳۹۹.
  19. «إنّ في أصحابي منافقون»؛ مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۴، ص۸۳.
  20. برای آگاهی بیشتر، ر.ک: کنز العمال، متقی هندی، ج۱، ص۲۲۱.
  21. «أنا فرطكم على الحوض، و ليرفعنّ رجال منكم ثمّ ليختلجنّ دوني فأقول: يا ربّ أصحابي! فيقال لأنّك لا تدري ما أحدثوا بعدك»؛ صحیح بخاری، کتاب الرقاق، ح۶۰۹۰؛ مسند احمد، کتاب مسند المکثرین من الصحابه، ح۳۹۶۶.
  22. جهت آگاهی بیشتر، ر.ک: صحیح بخاری، ج۴، ص۲۰۶، باب الحوض.
  23. «ای دو یار زندان!» سوره یوسف، آیه ۳۹.
  24. «آنگاه که آن دو در غار بودند همان هنگام که به همراهش می‌گفت.».. سوره توبه، آیه ۴۰.
  25. ذهبی درباره مازری می‌نویسد: مازری، استاد، امام، علامه، دریایی از علوم و فنون و آخرین دانشمند صاحب‌نظر از بزرگان آفریقا در فقه و اجتهاد و دقت نظر است (سیر اعلام النبلاء، ج۲۰، ص۱۰۴).
  26. لسنا نعني بقولنا الصحابة عدول كل من رآه النبيّ(ص) يوما أو زاره لماما، أو اجتمع به لغرض و انصرف عن كثب، و إنّما نعني به الذين لازموه و نصروه و اتّبعوا النور الذي أنزل معه أولئك هم المفلحون.
  27. از علما و دانشمندان یمن که در اصل زیدی مذهب بود و سرانجام، حق را در تقلید نکردن دانست و مذهب زیدی را رها کرد. شوکانی از او به عنوان مجتهد مطلق یاد کرده است.
  28. العلم الشامخ في تفضيل الحق على الآباء و المشايخ.
  29. «يَرِدُ عَلَيَّ يَوْمَ الْقِيَامَةِ رَهْطٌ مِنْ أَصْحَابِي فَيُجْلَوْنَ عَنِ الْحَوْضِ. فَأَقُولُ: يَا رَبِّ أَصْحَابِي! فَيَقُولُ: إِنَّكَ لَا تَدْرِي مَا أَحْدَثُوا بَعْدَكَ. مَا زَالُوا يَرْجِعُونَ عَلَى أَعْقَابِهِمْ»؛ صحیح بخاری، ج۸، ص۱۴۸.
  30. صحیح مسلم، ج۳، ص۱۱۷۳، باب الامر بلزوم الجماعة.
  31. «اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ خَاتَمِ النَّبِيِّينَ وَ تَمَامِ عِدَّةِ الْمُرْسَلِينَ وَ عَلَى آلِهِ الطَّيِّبِينَ الطَّاهِرِينَ وَ أَصْحَابِهِ الْمُنْتَجَبِينَ»؛ کلیات مفاتیح الجنان، شیخ عباس قمی، ص۴۳.
  32. «اللَّهُمَّ وَ أَتْبَاعُ الرُّسُلِ وَ مُصَدِّقُوهُمْ مِنْ أَهْلِ الْأَرْضِ بِالْغَيْبِ عِنْدَ مُعَارَضَةِ الْمُعَانِدِينَ لَهُمْ بِالتَّكْذِيبِ وَ الِاشْتِيَاقِ إِلَى الْمُرْسَلِينَ بِحَقَائِقِ الْإِيمَانِ، فِي كُلِّ دَهْرٍ وَ زَمَانٍ أَرْسَلْتَ فِيهِ رَسُولًا وَ أَقَمْتَ لِأَهْلِهِ دَلِيلًا مِنْ لَدُنْ آدَمَ إِلَى مُحَمَّدٍ -صَلَّى اللَّهُ عَلَيْهِ وَ آلِهِ- مِنْ أَئِمَّةِ الْهُدَى، وَ قَادَةِ أَهْلِ التُّقَى، عَلَى جَمِيعِهِمُ السَّلَامُ، فَاذْكُرْهُمْ مِنْكَ بِمَغْفِرَةٍ وَ رِضْوَانٍ، اللَّهُمَّ وَ أَصْحَابُ مُحَمَّدٍ خَاصَّةً الَّذِينَ أَحْسَنُوا الصَّحَابَةَ وَ الَّذِينَ أَبْلَوُا الْبَلَاءَ الْحَسَنَ فِي نَصْرِهِ، وَ كَانَفُوهُ، وَ أَسْرَعُوا إِلَى وِفَادَتِهِ، وَ سَابَقُوا إِلَى دَعْوَتِهِ، وَ اسْتَجَابُوا لَهُ حَيْثُ أَسْمَعَهُمْ حُجَّةَ رِسَالاتِهِ، وَ فَارَقُوا الْأَزْوَاجَ وَ الْأَوْلَادَ فِي إِظْهَارِ كَلِمَتِهِ، وَ قَاتَلُوا الْآبَاءَ وَ الْأَبْنَاءَ فِي تَثْبِيتِ نُبُوَّتِهِ، وَ انْتَصَرُوا بِهِ. وَ مَنْ كَانُوا مُنْطَوِينَ عَلَى مَحَبَّتِهِ يَرْجُونَ تِجارَةً لَنْ تَبُورَ فِي مَوَدَّتِهِ. وَ الَّذِينَ هَجَرَتْهُمْ الْعَشَائِرُ إِذْ تَعَلَّقُوا بِعُرْوَتِهِ، وَ انْتَفَتْ مِنْهُمُ الْقَرَابَاتُ إِذْ سَكَنُوا فِي ظِلِّ قَرَابَتِهِ. فَلَا تَنْسَ لَهُمُ اللَّهُمَّ مَا تَرَكُوا لَكَ وَ فِيكَ، وَ أَرْضِهِمْ مِنْ رِضْوَانِكَ، وَ بِمَا حَاشُوا الْخَلْقَ عَلَيْكَ، وَ كَانُوا مَعَ رَسُولِكَ دُعَاةً لَكَ إِلَيْكَ. وَ اشْكُرْهُمْ عَلَى هَجْرِهِمْ فِيكَ دِيَارَ قَوْمِهِمْ، وَ خُرُوجِهِمْ مِنْ سَعَةِ الْمَعَاشِ إِلَى ضِيقِهِ، وَ مَنْ كَثَّرْتَ فِي إِعْزَازِ دِينِكَ مِنْ مَظْلُومِهِمْ. اللَّهُمَّ وَ أَوْصِلْ إِلَى التَّابِعِينَ لَهُمْ بِإِحْسَانٍ، الَّذِينَ يَقُولُونَ: رَبَّنَا اغْفِرْ لَنا وَ لِإِخْوانِنَا الَّذِينَ سَبَقُونا بِالْإِيمانِ خَيْرَ جَزَائِكَ. الَّذِينَ قَصَدُوا سَمْتَهُمْ، وَ تَحَرَّوْا وِجْهَتَهُمْ، وَ مَضَوْا عَلَى شَاكِلَتِهِمْ. لَمْ يَثْنِهِمْ رَيْبٌ فِي بَصِيرَتِهِمْ، وَ لَمْ يَخْتَلِجْهُمْ شَكٌّ فِي قَفْوِ آثَارِهِمْ، وَ الِائْتِمَامِ بِهِدَايَةِ مَنَارِهِمْ. مُكَانِفِينَ وَ مُوَازِرِينَ لَهُمْ، يَدِينُونَ بِدِينِهِمْ، وَ يَهْتَدُونَ بِهَدْيِهِمْ، يَتَّفِقُونَ عَلَيْهِمْ، وَ لَا يَتَّهِمُونَهُمْ فِيمَا أَدَّوْا إِلَيْهِمْ؛ اللَّهُمَّ وَ صَلِّ عَلَى التَّابِعِينَ مِنْ يَوْمِنَا هَذَا إِلَى يَوْمِ الدِّينِ وَ عَلَى أَزْوَاجِهِمْ وَ عَلَى ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ عَلَى مَنْ أَطَاعَكَ مِنْهُمْ. صَلَاةً تَعْصِمُهُمْ بِهَا مِنْ مَعْصِيَتِكَ، وَ تَفْسَحُ لَهُمْ فِي رِيَاضِ جَنَّتِكَ، وَ تَمْنَعُهُمْ بِهَا مِنْ كَيْدِ الشَّيْطَانِ، وَ تُعِينُهُمْ بِهَا عَلَى مَا اسْتَعَانُوكَ عَلَيْهِ مِنْ بِرٍّ، وَ تَقِيهِمْ طَوَارِقَ اللَّيْلِ وَ النَّهَارِ إِلَّا طَارِقاً يَطْرُقُ بِخَيْرٍ. وَ تَبْعَثُهُمْ بِهَا عَلَى اعْتِقَادِ حُسْنِ الرَّجَاءِ لَكَ، وَ الطَّمَعِ فِيمَا عِنْدَكَ وَ تَرْكِ التُّهَمَةِ فِيمَا تَحْوِيهِ أَيْدِي الْعِبَادِ؛ لِتَرُدَّهُمْ إِلَى الرَّغْبَةِ إِلَيْكَ وَ الرَّهْبَةِ مِنْكَ، وَ تُزَهِّدَهُمْ فِي سَعَةِ الْعَاجِلِ، وَ تُحَبِّبَ إِلَيْهِمُ الْعَمَلَ لِلْآجِلِ، وَ الِاسْتِعْدَادَ لِمَا بَعْدَ الْمَوْتِ؛ وَ تُهَوِّنَ عَلَيْهِمْ كُلَّ كَرْبٍ يَحِلُّ بِهِمْ يَوْمَ خُرُوجِ الْأَنْفُسِ مِنْ أَبْدَانِهَا؛ وَ تُعَافِيَهُمْ مِمَّا تَقَعُ بِهِ الْفِتْنَةُ مِنْ مَحْذُورَاتِهَا، وَ كَبَّةِ النَّارِ وَ طُولِ الْخُلُودِ فِيهَا؛ وَ تُصَيِّرَهُمْ إِلَى أَمْنٍ مِنْ مَقِيلِ الْمُتَّقِينَ»؛ صحیفه سجادیه، ترجمه و شرح: فیض الاسلام؛ ص۶۴ – ۵۹.
  33. «وَ طَالَ الْأَمَدُ بِهِمْ لِيَسْتَكْمِلُوا الْخِزْيَ وَ يَسْتَوْجِبُوا الْغِيَرَ حَتَّى إِذَا اخْلَوْلَقَ الْأَجَلُ وَ اسْتَرَاحَ قَوْمٌ إِلَى الْفِتَنِ وَ [اشْتَالُوا] أَشَالُوا عَنْ لَقَاحِ حَرْبِهِمْ لَمْ يَمُنُّوا عَلَى اللَّهِ بِالصَّبْرِ وَ لَمْ يَسْتَعْظِمُوا بَذْلَ أَنْفُسِهِمْ فِي الْحَقِّ حَتَّى إِذَا وَافَقَ وَارِدُ الْقَضَاءِ انْقِطَاعَ مُدَّةِ الْبَلَاءِ حَمَلُوا بَصَائِرَهُمْ عَلَى أَسْيَافِهِمْ وَ دَانُوا لِرَبِّهِمْ بِأَمْرِ وَاعِظِهِمْ حَتَّى إِذَا قَبَضَ اللَّهُ رَسُولَهُ(ص) رَجَعَ قَوْمٌ عَلَى الْأَعْقَابِ وَ غَالَتْهُمُ السُّبُلُ وَ اتَّكَلُوا عَلَى الْوَلَائِجِ وَ وَصَلُوا غَيْرَ الرَّحِمِ وَ هَجَرُوا السَّبَبَ الَّذِي أُمِرُوا بِمَوَدَّتِهِ وَ نَقَلُوا الْبِنَاءَ عَنْ رَصِّ أَسَاسِهِ فَبَنَوْهُ فِي غَيْرِ مَوْضِعِهِ مَعَادِنُ كُلِّ خَطِيئَةٍ وَ أَبْوَابُ كُلِّ ضَارِبٍ فِي غَمْرَةٍ قَدْ مَارُوا فِي الْحَيْرَةِ وَ ذَهَلُوا فِي السَّكْرَةِ عَلَى سُنَّةٍ مِنْ آلِ فِرْعَوْنَ مِنْ مُنْقَطِعٍ إِلَى الدُّنْيَا رَاكِنٍ أَوْ مُفَارِقٍ لِلدِّينِ مُبَايِنٍ»؛ نهج البلاغه، ترجمه: محمد دشتی.
  34. «انْظُرُوا أَهْلَ بَيْتِ نَبِيِّكُمْ فَالْزَمُوا سَمْتَهُمْ وَ اتَّبِعُوا أَثَرَهُمْ فَلَنْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ هُدًى وَ لَنْ يُعِيدُوكُمْ فِي رَدًى فَإِنْ لَبَدُوا فَالْبُدُوا وَ إِنْ نَهَضُوا فَانْهَضُوا وَ لَا تَسْبِقُوهُمْ فَتَضِلُّوا وَ لَا تَتَأَخَّرُوا عَنْهُمْ فَتَهْلِكُوا لَقَدْ رَأَيْتُ أَصْحَابَ مُحَمَّدٍ ص فَمَا أَرَى أَحَداً يُشْبِهُهُمْ مِنْكُمْ لَقَدْ كَانُوا يُصْبِحُونَ شُعْثاً غُبْراً وَ قَدْ بَاتُوا سُجَّداً وَ قِيَاماً يُرَاوِحُونَ بَيْنَ جِبَاهِهِمْ وَ خُدُودِهِمْ وَ يَقِفُونَ عَلَى مِثْلِ الْجَمْرِ مِنْ ذِكْرِ مَعَادِهِمْ كَأَنَّ بَيْنَ أَعْيُنِهِمْ رُكَبَ الْمِعْزَى مِنْ طُولِ سُجُودِهِمْ إِذَا ذُكِرَ اللَّهُ هَمَلَتْ أَعْيُنُهُمْ حَتَّى تَبُلَّ جُيُوبَهُمْ وَ مَادُوا كَمَا يَمِيدُ الشَّجَرُ يَوْمَ الرِّيحِ الْعَاصِفِ خَوْفاً مِنَ الْعِقَابِ وَ رَجَاءً لِلثَّوَابِ‏»؛ نهج‌البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، خطبه ۹۷ (با اندکی تصرف).
  35. «هُمْ وَ اللَّهِ رَبَّوُا الْإِسْلَامَ كَمَا يُرَبَّى الْفِلْوُ مَعَ غَنَائِهِمْ بِأَيْدِيهِمُ السِّبَاطِ وَ أَلْسِنَتِهِمُ السِّلَاطِ»؛ نهج‌البلاغه، ترجمه: محمد دشتی، حکمت ۴۶۵.
  36. «كَانَ أَصْحَابُ رَسُولِ اللَّهِ(ص) اثْنَيْ عَشَرَ أَلْفاً ثَمَانِيَةُ آلَافٍ مِنَ الْمَدِينَةِ وَ أَلْفَانِ مِنْ مَكَّةَ وَ أَلْفَانِ مِنَ الطُّلَقَاءِ وَ لَمْ يُرَ فِيهِمْ قَدَرِيٌّ وَ لَا مُرْجِئٌ وَ لَا حَرُورِيٌّ وَ لَا مُعْتَزِلِيٌّ وَ لَا صَاحِبُ رَأْيٍ كَانُوا يَبْكُونَ اللَّيْلَ وَ النَّهَارَ وَ يَقُولُونَ اقْبِضْ أَرْوَاحَنَا مِنْ قَبْلِ أَنْ نَأْكُلَ خُبْزَ الْخَمِيرِ»؛ الخصال، شیخ صدوق، ص۶۳۹-۶۴۰، باب الواحد الی مئة؛ خاتمه مستدرک الوسائل، میرزای نوری، ج۱، ص۲۱۲.
  37. «طُوبَى لِمَنْ رَآنِي وَ طُوبَى لِمَنْ رَأَى مَنْ رَآنِي وَ طُوبَى لِمَنْ رَأَى مَنْ رَأَى مَنْ رَآنِي»؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۲، ص۳۰۵، ح۳.
  38. «أُوصِيكُمْ بِأَصْحَابِ نَبِيِّكُمْ لَا تَسُبُّوهُمْ وَ هُمُ الَّذِينَ لَمْ يُحْدِثُوا بَعْدَهُ حَدَثاً وَ لَمْ يُؤْوُوا مُحْدِثاً فَإِنَّ رَسُولَ اللَّهِ(ص) أَوْصَى بِهِمْ»؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۲، ص۳۰۵، ح۴.
  39. بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۲، ص۳۰۶، ح۶.
  40. مسند احمد، احمد بن حنبل، ج۴، ص۱۰۶.
  41. «مَا وَجَدْتُمْ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَالْعَمَلُ لَكُمْ بِهِ لَا عُذْرَ لَكُمْ فِي تَرْكِهِ وَ مَا لَمْ يَكُنْ فِي كِتَابِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ كَانَتْ فِيهِ سُنَّةٌ مِنِّي فَلَا عُذْرَ لَكُمْ فِي تَرْكِ سُنَّتِي وَ مَا لَمْ يَكُنْ فِيهِ سُنَّةٌ مِنِّي فَمَا قَالَ أَصْحَابِي فَقُولُوا بِهِ فَإِنَّمَا مَثَلُ أَصْحَابِي فِيكُمْ كَمَثَلِ النُّجُومِ بِأَيِّهَا أُخِذَ اهْتُدِيَ وَ بِأَيِّ أَقَاوِيلِ أَصْحَابِي أَخَذْتُمُ اهْتَدَيْتُمْ وَ اخْتِلَافُ أَصْحَابِي لَكُمْ رَحْمَةٌ فَقِيلَ يَا رَسُولَ اللَّهِ وَ مَنْ أَصْحَابُكَ قَالَ أَهْلُ بَيْتِي»؛ بحارالانوار، علامه مجلسی، ج۲۲، ص۳۰۷، ح۸.
  42. صحیح بخاری، بخاری، کتاب الفتن، باب ما جاء فی قوله تعالی: ﴿وَاتَّقُوا فِتْنَةً لَا تُصِيبَنَّ الَّذِينَ ظَلَمُوا مِنْكُمْ خَاصَّةً، ص۱۸۷۹.
  43. تأسیس الشیعه، حسن صدر، ص۳۵۱.
  44. ذهبی درباره طبری مینویسد: «ثقة صادق»؛ ر.ک: میزان الاعتدال، ج۳، ص۴۹۹.
  45. تحقیق مواقف الصحابة فی الفتنة من روایات الامام الطبری و المحدثین، محمد محزون، ج۱، ص۲۵۳.
  46. سیر اعلام النبلاء، ذهبی، ج۷، ص۳۰۲.
  47. دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۱، ص:۵۴-۷۴.