مقام صراط الهی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Wasity (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۶ ژوئن ۲۰۱۸، ساعت ۱۶:۵۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از زیرشاخه‌های بحث مقام معصوم و مرتبط با مدخل صراط است. مدخل‌های وابسته به این بحث:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل صراط الهی (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

از جمله مقامات امامان معصوم(ع) مقام صراط الهی که در زیارت جامعه کبیره با عبارت " وَ صِرَاطَهُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" آمده است.

مقام صراط الهی در زیارت جامعه کبیره

واژه شناسی لغوی

  • صراط در لغت به معنای راه راست و اصل آن سراط از مصدر "سرط" و "استراط‌" است‌، به‌ معنای ابتلاع و بلعیدن. از این رو، "سراط" به معنی راه گفته شده است؛ راهیکه‌ رهرو‌ خود را فرومی‌بلعد، به گونه‌ای که رجوع از آن امکان‌پذیر نیست. و چون "صاد‌: با "طا‌" قریب‌ المخرج است، لذا قلب سین به صاد بر اثر تناسب آن با "طا" است‌.
  • "مستقیم‌" اسم فاعل استقامت از ثلاثی مجرد "قام" به معنای راست و درست و پایداری می‌باشد. راغب‌ گوید‌: استفامت‌ طریق، آن است که راست و بر خط مستوی باشد و طریق حق را به آن تشبیه کرده‌اند‌[۲]
  • صراط در لغت به معنای راه راست و اصل آن سراط از مصدر "سرط" و "استراط‌" است‌، به‌ معنای ابتلاع و بلعیدن. از این رو، "سراط" به معنی راه گفته شده است؛ راهیکه‌ رهرو‌ خود را فرومی‌بلعد، به گونه‌ای که رجوع از آن امکان‌پذیر نیست. و چون "صاد‌: با "طا‌" قریب‌ المخرج است، لذا قلب سین به صاد بر اثر تناسب آن با "طا" است‌.
  • "مستقیم‌" اسم فاعل استقامت از ثلاثی مجرد "قام" به معنای راست و درست و پایداری می‌باشد. راغب‌ گوید‌: استفامت‌ طریق، آن است که راست و بر خط مستوی باشد و طریق حق را به آن تشبیه کرده‌اند‌[۳]
  • برخی از عالمان لغت، ریشه "صراط" را "سراط" می‌دانند که در اصل لغت به معنای "بلعیدن" است و تبدیل سین به صاد، ناشی از تناسب آن با طاء است[۴][۵].
  • و راز این‌که به بزرگراه، "صراط" می‌گویند این است که به جهت فراخی و وضوحی که دارد، گویا سالک را در خود می‌کشد و گویا که او را می‌بلعد[۶][۷].
  • مؤلّف التحقیق، واژه "صراط" را مستقلّ از "سراط" می‌داند[۸][۹].
  • دلیلش این است که "صراط" مشتقّات ندارد، اما "سراط" دارد. به هر حال، آنچه در آن تردید نیست این است که معنای این واژه "راه روشن و وسیع است؛ چه آن‌که مادّی باشد، یا معنوی" و الزاماً معنای استقامت در آن نیست که اگر به معنای آن بود، وصف مستقیم برای آن تأکید می‌شد، گرچه تأکید بودن مانعی ندارد لکن تأسیس بهتر از تأکید است[۱۰].

صراط مستقیم کدام است؟

  • از آن‌جا که انسان موجودی است پیوسته در تلاش و حرکت، یا سرانجام به راه سعادت که همان "صراط مستقیم" است، می‌رسد و یا به راهی می‌رود که او را به نیستی و تباهی می‌کشاند و آن "صراط جحیم" است[۱۱].
  • در قرآن از "صراط مستقیم" گاه به ﴿﴿ الصِّرَاطِ السَّوِيِّ [۱۲] گاه به ﴿﴿صِرَاطِ اللَّهِ [۱۳] و گاه به ﴿﴿ صِرَاطِ الْحَمِيدِ[۱۴] توصیف شده است و آن همان "دین قیم الهی" است که عهده‌دار هدایت انسان‌هاست[۱۵]. در سوره انعام می‌فرماید: ﴿﴿ قُلْ إِنَّنِي هَدَانِي رَبِّي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ دِينًا قِيَمًا مِّلَّةَ إِبْرَاهِيمَ حَنِيفًا [۱۶][۱۷].
  • و از آن‌جا که تبلور این دین در عبودیّت و بندگی پروردگار عالم و تسلیم بودن در برابر اوست، "صراط مستقیم" به عبودیّت و اعتصام بر او تفسیر شده است[۱۸].
  • ﴿﴿ إِنَّ اللَّهَ رَبِّي وَرَبُّكُمْ فَاعْبُدُوهُ هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [۱۹]، ﴿﴿ وَأَنْ اعْبُدُونِي هَذَا صِرَاطٌ مُّسْتَقِيمٌ [۲۰]، ﴿﴿ وَمَن يَعْتَصِم بِاللَّهِ فَقَدْ هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [۲۱] به این ترتیب، دین واقعی الهی، یک دین بیشتر نیست و آن "اسلام" است که:﴿﴿ إِنَّ الدِّينَ عِندَ اللَّهِ الإِسْلامُ [۲۲][۲۳]. ستون فقرات دعوت همه انبیا، بندگی خداوند بوده که نامش "اسلام" است، لذا "اسلام" مکتب همه انبیا بوده، تفاوت‌ها در اصول نیست، در شرایع و دستورات است که به تناسب زمان‌ها و مکان‌ها مختلف بوده است[۲۴]. واژه "اسلام" به معنای "تسلیم" است و معنای آیه این است که آیین حقیقی در پیشگاه خدا همان تسلیم در برابر فرمان اوست و روح دین در هر عصر و زمان چیزی جز تسلیم بودن در برابر حق نیست؛ یعنی همان عبودیّت و بندگی، به این ترتیب "اسلام" مکتب همه انبیا بوده است. آری، اقتضائات زمان‌ها متفاوت بوده است لذا این "شرایع"اند که متفاوت‌اند نه "ادیان الهی"، ما یک دین الهی بیشتر نداریم و آن اسلام است و تفاوت‌ها در شریعت است. ﴿﴿ لِكُلٍّ جَعَلْنَا مِنكُمْ شِرْعَةً وَمِنْهَاجًا [۲۵][۲۶].
  • در سوره انعام، آیه ۱۵۳، پس از آن‌که مواردی از احکام شرع مقدّس اسلام به نحو کلّی ذکر می‌شود، چنین است: ﴿﴿ وَأَنَّ هَذَا صِرَاطِي مُسْتَقِيمًا فَاتَّبِعُوهُ وَلاَ تَتَّبِعُواْ السُّبُلَ فَتَفَرَّقَ بِكُمْ عَن سَبِيلِهِ ذَلِكُمْ وَصَّاكُم بِهِ لَعَلَّكُمْ تَتَّقُونَ [۲۷][۲۸].
  • در چندین آیه از قرآن، برترین مشخّصه "صراط مستقیم" را این‌گونه بیان می‌کند: راهی که هدایت‌گر به آن، پیامبر اکرم(ص) است و راهی که جلودار آن، آن پیامبر بزرگ است[۲۹]. ﴿﴿ وَإِنَّكَ لَتَدْعُوهُمْ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ [۳۰][۳۱].

منحرفان از صراط مستقیم

  • در آیه بعدی، "منحرفان از صراط مستقیم" هم معرّفی شده‌اند:﴿﴿ وَإِنَّ الَّذِينَ لا يُؤْمِنُونَ بِالآخِرَةِ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ [۳۲][۳۳].
  • در سوره شوری می‌خوانیم: ﴿﴿وَإِنَّكَ لَتَهْدِي إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ صِرَاطِ اللَّهِ الَّذِي لَهُ مَا فِي السَّمَاوَاتِ وَمَا فِي الأَرْضِ أَلا إِلَى اللَّهِ تَصِيرُ الأُمُورُ[۳۴][۳۵].
  • به این ترتیب، این واقعیّت بر مسند نشست که "صراط مستقیم، همان اسلام" است[۳۶].

امامان معصوم(ع)؛ تجلّی اسلام

  • اینک وقت آن است که به اثبات این مدّعا بپردازیم که امامان معصوم(ع) تجلّی اسلام‌اند؛ یعنی اگر انسان بخواهد تمام اسلام را در سیمای یک انسان ببیند، آن انسان "امام معصوم(ع)" است[۳۷].
  • تمام روایاتی که امامان معصوم(ع) را " أَبْوَابُ‏ اللَّهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۳۸] " عُرَفَاءُ اللَّهِ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۳۹] " أَرْكَانَ‏ الْأَرْض‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"[۴۰] "ارکان العالم"[۴۱] و ... معرّفی می‌کنند، می‌توانند شاهدی بر این مدّعا باشند، نیز همه روایاتی که می‌گوید: "دین به آنان گشوده شده و به آنان ختم می‌گردد"[۴۲].
  • نیز روایاتی که در ذیل آیه ۱۱۹ از سوره توبه نقل شده:﴿﴿ يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُواْ اتَّقُواْ اللَّهَ وَكُونُواْ مَعَ الصَّادِقِينَ [۴۳] رسیده است که مقصود از "صادقان" تنها "امامان معصوم‌اند"[۴۴][۴۵].
  • همه اینها گویای آن است که امامان معصوم(ع) تجسّم تمام دین و مکتب‌اند، به این ترتیب به این نتیجه می‌رسیم که: امامان، صراط مستقیم‌اند، این حقیقتی است که در ده‌ها روایت به آن تصریح شده است[۴۶].
  • جابر بن عبدالله انصاری از پیغمبر اکرم(ص) نقل می‌کند که:"خداوند، علی(ع) و همسرش فاطمه زهرا(س) و فرزندان او را حجّت‌های الهی بر خلقش قرار داده و آنان درهای علم در امّت من هستند، هرکس به وسیله آنان هدایت شود، به صراط مستقیم هدایت شده است"[۴۷][۴۸].
  • ابن عباس از رسول خدا(ص) چنین نقل می‌کند که به حضرت علی ابن ابی‌طالب(ع) فرمود[۴۹]: "تو راه روشن و صراط مستقیم و رهبر مؤمنان هستی"[۵۰][۵۱].
  • حضرت امیرمؤمنان علی(ع) فرمود:"خداوند، ما رهبران دینی و الهی را درهای وصول به معرفتش، صراط، طریق و جهتی که از آن به او می‌رسد، قرار داده؛ بنابراین، کسانی که از ولایت ما منحرف گردند، یا دیگری را بر ما برگزینند، از صراط حق منحرف‌اند"[۵۲][۵۳].
  • در تفسیر آیه شریفه ﴿﴿ اهدِنَا الصِّرَاطَ الْمُسْتَقِيمَ[۵۴] در روایات متعدّدی رسیده است که مراد از این "صراط مستقیم"، راه پیامبر (ص) و ذرّیّه پاک اوست؛ چون مراد از ﴿﴿ أَنْعَمْتَ عَلَيْهِمْ [۵۵] آنان هستند[۵۶].
  • حضرت امام صادق(ع) فرمود:"به خدا سوگند! صراط مستقیم، ماییم"[۵۷][۵۸].
  • امام صادق(ع) در پاسخ مفضّل بن عمر که از معنای "صراط" پرسیده بود فرمود:"صراط مستقیم راه معرفت به سوی خداوند است که به صراط در دنیا و آخرت تقسیم می‌شود؛ صراط در دنیا همان امام واجب‌الاطاعه و صراط آخرت، پلی است که از دوزخ عبور می‌کند، هرکس صراط دنیا امام واجب‌الاطاعه را بشناسد و از او پیروی کند، از صراط آخرت به آسانی عبور خواهد کرد، اما کسی که در شناخت امام معصوم، یا پیروی از او کوتاهی کند، پایش بر قیامت خواهد لغزید و در دوزخ واژگون خواهد شد"[۵۹][۶۰].

اهل بیت(ع)؛ صراط اقوم

  • دیگر مصداق برجسته "صراط مستقیماهل بیت(ع) هستند. "صراط مستقیم" دو بخش ضروری دارد[۶۱]: ۱. آیین‌نامه[۶۲]. ۲. الگو[۶۳].
  • آیین‌نامه صراط مستقیم، "قرآن" است: ﴿﴿ إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أَقْوَمُ [۶۴][۶۵].
  • "استوارترین"، هم در عرصه اعتقادی و اخلاقی و هم در عرصه عملی. معنای این سخن این است که: این قرآن در تمامی مواردی که بشر نیاز به هدایت دارد، راهنمایی و خطّ کلّی را مشخّص می‌کند؛ مقصود، این است که قرآن، سخن از هدایت به بهترین راه دارد و معنایش این نیست که: در ریز موارد، اظهار نظر کند، به عنوان نمونه این‌که قرآن درباره این‌که در نظام اسلامی چه سلاحی باید ساخت، یا تهیّه کرد -موشک، تانک، توپ و ...- نظر نمی‌دهد، اما این‌که سیاست نظام اسلامی در عرصه نظامی تهاجمی باشد، یا بازدارنده نظر می‌دهد و می‌گوید: باید سیاست نظام اسلامی در این عرصه بازدارنده باشد:﴿﴿ وَأَعِدُّواْ لَهُم مَّا اسْتَطَعْتُم مِّن قُوَّةٍ وَمِن رِّبَاطِ الْخَيْلِ تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ وَآخَرِينَ مِن دُونِهِمْ لاَ تَعْلَمُونَهُمُ اللَّهُ يَعْلَمُهُمْ وَمَا تُنفِقُواْ مِن شَيْءٍ فِي سَبِيلِ اللَّهِ يُوَفَّ إِلَيْكُمْ وَأَنتُمْ لاَ تُظْلَمُونَ [۶۶][۶۷].
  • ﴿﴿تُرْهِبُونَ بِهِ عَدُوَّ اللَّهِ وَعَدُوَّكُمْ خطّ کلّی و به اصطلاح "استراتژی" است. به هر حال، قرآن آیین‌نامه زندگی سعادتمندانه در تمامی عرصه‌هاست، عرضه این آیین‌نامه منهای الگو، ناقص است. به دیگر عبارت، آیین‌نامه برنامه می‌دهد، خروجی این برنامه کدام است؟ آن الگوست. بر همین اساس است که طبق روایت معتبر و مشهور "ثقلین" قرآن و عترت دو یادگار نفیس پیامبر(ص) بعد از حضرت هستند." أَنْتُمُ‏ الصِّرَاطُ الْأَقْوَمُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" با این تحلیل معنای خود را می‌یابد[۶۸].

امامان معصوم(ع)؛ صراط مستقیم

  • امامان معصوم(ع) صراط مستقیم‌اند و پیروی راه آنان است که انسان را به ساحل نجات؛ ساحل پیروزی و ساحل موفّقیّت می‌رساند[۶۹].
  • پیامبر اکرم(ص) خطاب به مولا علی(ع) فرمود:"ای علی! ... تو راه به سوی خدایی، تو آن خبر بزرگی و تو آن راه استواری"[۷۰][۷۱].
  • این تعبیر، اختصاص به حضرت مولا علی(ع) ندارد، همه امامان معصوم(ع) "صراط مستقیم"اند. حضرت امام صادق(ع) فرمود:"به خدا سوگند! ماییم راه راست. به خدا سوگند! ما همان کسانی هستیم که خداوند بندگان را به پیروی از ایشان فرمان داده است، پس هرکس می‌خواهد، این راه را بگیرد"[۷۲][۷۳].
  • در ذیل آیه ۱۶ از سوره جن که می‌فرماید: ﴿﴿ وَأَلَّوِ اسْتَقَامُوا عَلَى الطَّرِيقَةِ لَأَسْقَيْنَاهُم مَّاء غَدَقًا [۷۴]، در روایتی از حضرت امام باقر(ع) این راه، راه حضرت امام علی ابن ابی‌طالب(ع) و فرزندان معصومش(ع) و اطاعت از آنان در امر و نهیشان معرّفی شده است[۷۵][۷۶].
  • از متن این تفسیر، این استنباط هم زاده می‌شود که چنانچه قرآن، کتاب جاوید هدایت بشریّت است، اهل بیت(ع) هم الگوی همیشه در گستره اعصار و قرون هستند و همان‌گونه که قرآن، همیشه تازه و باطراوت است، اهل بیت(ع) هم همین ویژگی را دارند؛ گذشت زمان نه تنها غباری بر چهره نورانی آنان نمی‌نشاند بلکه چهره آنان را شفّاف‌تر به بشریّت نشان می‌دهد، به عنوان نمونه تفسیر صلح حضرت امام مجتبی(ع) و تبیین واقعی آن، دغدغه همیشه علاقه‌مندان به اهل بیت(ع) بود، کتاب‌ها نوشته و مقالات فراوانی تدوین شد، ولی پذیرش قطعنامه از سوی حضرت امام خمینی در سال ۱۳۶۷، تصویر عملی و شفّاف شرایطی شد که حضرت امام مجتبی(ع) صلح را پذیرفت. این تفسیر عینی صلح حضرت امام حسن(ع) شد[۷۷].
  • همچنین این سؤال دائمی که آیا امام حسین(ع) می‌دانست پایان راهش شهادت است یا خیر؟ پاسخ می‌دادیم که: به شهادت ده‌ها دلیل قطعی، حضرت یقین به شهادت داشت. می‌پرسیدند: اگر چنین است، پس چگونه حضرت به استقبال شهادت رفت؟ رزمندگان غیور هشت سال دفاع مقدّس، به صورت عملی، پاسخ این سؤال را دادند آن‌جا که تکلیف است باید به استقبال شهادت رفت و آنان به تأسّی به مولای خود حضرت سیّد و سالار شهیدان، به استقبال شهادت رفتند[۷۸].

منابع

پانویس

  1. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۰۷.
  2. مفردات فی غریب القرآن ۴۰۷.
  3. مفردات فی غریب القرآن ۴۰۷.
  4. تهذیب اللغه، ج۱۲، ۳۳۰ - ۳۲۹.
  5. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۰۷.
  6. وبعض اهل العلم یقول: السراط مشتقّ من ذلک لانّ الذاهب فیه یغیب غیبة الطعام المسترط؛ معجم مقاییس اللغه، ص:۴۹۱.
  7. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۰۷.
  8. والظاهر انّ کلمة الصراط مستقلّة فی نفسها غیر مبدّلة من السراط؛ التحقیق فی کلمات القرآن الکریم، ج۶، ۲۲۸.
  9. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۰۸.
  10. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۰۸.
  11. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۰۸.
  12. سوره طه، آیه:۱۳۵.
  13. سوره شوری، آیه:۵۳.
  14. سوره حج، آیه:۲۴.
  15. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۰۸.
  16. بگو: خداوند مرا به صراط مستقیم هدایت کرده، به دین استوار، آیین ابراهیم که هرگز به خدا شرک نورزید؛ سوره انعام، آیه: ۱۶۱.
  17. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۰۸.
  18. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۰۹.
  19. همانا خداوند پروردگار من و پروردگار شماست، تنها او را پرستش کنید که راه راست همین است؛ سوره آل عمران، آیه: ۵۱.
  20. آیا با شما عهد نکردم که مرا بپرستید؟! این راه مستقیم است؛ سوره يس، آیه:۶۱.
  21. و هرکس به خدا تمسّک جوید، به راهی راست هدایت شده است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۰۱.
  22. همانا دین نزد خدا اسلام است؛ سوره آل عمران، آیه: ۱۹.
  23. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۰۹.
  24. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۰۹.
  25. ما برای هرکدام از شما آیین و طریقه روشنی قرار دادیم؛ سوره مائده، آیه: ۴۸.
  26. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۰۹.
  27. و این راه مستقیم من است، پس از آن پیروی کنید و از راه‌های پراکنده و انحرافی پیروی نکنید که شما را از طریق حق، دور می‌سازد، این چیزی است که خداوند شما را به آن سفارش می‌کند، شاید تقوا پیشه کنید؛ سوره انعام، آیه: ۱۵۳.
  28. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۰.
  29. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۰.
  30. و به طور قطع، تو آنان را به راه راست دعوت می‌کنی؛ سوره مؤمنون، آیه: ۷۳.
  31. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۰.
  32. و کسانی که به آخرت ایمان ندارند، به‌طور مسلّم از این صراط منحرف‌اند؛ سوره مؤمنون، آیه: ۷۴.
  33. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۰.
  34. و تو مسلّماً به راه راست هدایت می‌کنی؛ راه خداوندی که تمام آنچه در آسمان‌ها و آنچه در زمین است از آن اوست، آگاه باشید که همه کارها تنها به سوی خدا باز می‌گردد؛ سوره شوری، آیه: ۵۲ - ۵۳.
  35. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۱.
  36. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۱.
  37. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۱.
  38. معانی الأخبار، ص:۳۵؛ اصول کافی، ج۱، ص:۱۹۳، ح ۲.
  39. بحارالأنوار، ج۶، ص:۲۳۳.
  40. اصول کافی، ج۱، ص:۱۹۶، ح ۲.
  41. اهل البیت فی الکتاب والسنّه، ص:۱۶۰.
  42. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۱.
  43. ای کسانی که ایمان آورده‌اید! تقوا پیشه کنید و با صادقان باشید؛ سوره توبه، آیه: ۱۱۹.
  44. البرهان فی تفسیر القرآن، ج۲، ص:۱۷۰ - ۱۶۹.
  45. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۲.
  46. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۲.
  47. " إِنَّ اللَّهَ جَعَلَ عَلِيّاً وَ زَوْجَتَهُ وَ أَبْنَاءَهُ‏ حُجَجَ اللَّهِ عَلَى خَلْقِهِ وَ هُمْ أَبْوَابُ الْعِلْمِ فِي أُمَّتِي مَنِ اهْتَدَى بِهِمْ ﴿﴿هُدِيَ إِلَى صِرَاطٍ مُّسْتَقِيمٍ ﴾"؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص:۵۸، ح۸۹.
  48. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۲.
  49. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۲.
  50. " أَنْتَ‏ الطَّرِيقُ‏ الْوَاضِحُ‏ وَ أَنْتَ‏ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ‏، وَ أَنْتَ يَعْسُوبُ الْمُؤْمِنِينَ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ شواهد التنزیل، ج۱، ص:۵۸، ح ۸۸.
  51. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۲.
  52. " إِنَّ اللَّهَ تَبَارَكَ وَ تَعَالَى ... جَعَلَنَا أَبْوَابَهُ وَ صِرَاطَهُ وَ سَبِيلَهُ وَ الْوَجْهَ الَّذِي يُؤْتَى مِنْهُ فَمَنْ عَدَلَ عَنْ وَلَايَتِنَا أَوْ فَضَّلَ عَلَيْنَا غَيْرَنَا فَإِنَّهُمْ﴿﴿ عَنِ الصِّرَاطِ لَنَاكِبُونَ﴾‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ اصول کافی، ج۱، ص:۱۸۴، ح ۹.
  53. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۳.
  54. راه راست را به ما بنمای؛ سوره فاتحه، آیه: ۶.
  55. نعمت پرورده‌ای؛ سوره فاتحه، آیه: ۷.
  56. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۳.
  57. " وَ اللَّه نَحْنُ‏ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛تفسیر نور الثقلین، ج۱، ص:۱۷.
  58. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۴.
  59. " هُوَ الطَّرِيقُ‏ إِلَى‏ مَعْرِفَةِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ وَ هُمَا صِرَاطَانِ صِرَاطٌ فِي الدُّنْيَا وَ صِرَاطٌ فِي الْآخِرَةِ وَ أَمَّا الصِّرَاطُ الَّذِي فِي الدُّنْيَا فَهُوَ الْإِمَامُ الْمُفْتَرَضُ الطَّاعَةِ مَنْ عَرَفَهُ فِي الدُّنْيَا وَ اقْتَدَى بِهُدَاهُ مَرَّ عَلَى الصِّرَاطِ الَّذِي هُوَ جِسْرُ جَهَنَّمَ فِي الْآخِرَةِ وَ مَنْ لَمْ يَعْرِفْهُ فِي الدُّنْيَا زَلَّتْ قَدَمُهُ عَنِ الصِّرَاطِ فِي الْآخِرَةِ فَتَرَدَّى فِي نَارِ جَهَنَّمَ‏ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏" تفسیر نورالثقلین: ۱ / ۱۸ - ۱۷.
  60. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۱۱۴.
  61. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۱۹.
  62. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۱۹.
  63. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۱۹.
  64. بی‌گمان این قرآن به آیین استوارتر رهنمون می‌گردد؛ سوره اسراء، آیه: ۹.
  65. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۱۹.
  66. و آنچه در توان دارید از نیرو و اسبان آماده در برابر آنان فراهم سازید که بدان دشمن خداوند و دشمن خود را به هراس می‌افکنید؛ و نیز جز آنها کسانی دیگر را که شما نمی‌شناسید (اما) خداوند آنان را می‌شناسد؛ و آنچه در راه خداوند ببخشید، به شما تمام باز خواهند داد و بر شما ستم نخواهد رفت؛ سوره انفال، آیه: ۶۰.
  67. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۱۹.
  68. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۲۰.
  69. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۲۰.
  70. " يَا عَلِيُّ! أَنْتَ‏ الطَّرِيقُ‏ إِلَى‏ اللَّهِ‏ وَ أَنْتَ‏ النَّبَأُ الْعَظِيمُ‏ وَ أَنْتَ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ ‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏‏"؛ عیون اخبار الرضا(ع)، ج۲، ص:۶، ح ۱۳
  71. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۲۰.
  72. "نَحْنُ وَ اللَّهِ الصِّرَاطُ الْمُسْتَقِيمُ- وَ نَحْنُ وَ اللَّهِ الَّذِينَ أَمَرَ اللَّهُ الْعِبَادَ بِطَاعَتِهِمْ- فَمَنْ شَاءَ فَلْيَأْخُذ هُنَا"؛ تفسیر قمی، ج۲، ص:۶۵.
  73. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۲۱.
  74. و اینکه (به من وحی شده است) اگر بر راه (حقّ) پایداری ورزند آنان را از آبی (و رفاهی) فراوان سیراب می‌کنیم؛ سوره جن، آیه: ۱۶.
  75. اصول کافی، ج۱، ص:۲۲۰، ح ۱.
  76. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۲۱.
  77. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۲۱.
  78. در آستان امامان معصوم؛ ج۲، ص:۵۲۲.