امیة بن عبدالله بن خالد

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط HeydariBot (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۲۲، ساعت ۰۸:۵۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

شرح حال نویسان در نسب و صحابی بودن وی اختلاف دارند. برخی او را فرزند خالد بن اسید بن ابی العیص اموی دانسته‌اند[۱]، ولی بیشتر شرح حال نویسان، وی را فرزند عبدالله بن خالد بن اسید و نام مادرش را «ام حجیر»، دختر شیبة بن عثمان گفته‌اند[۲]. سبب این اختلاف آن است که برخی شرح حال نویسان بر این باورند که خالد بن أسید تنها یک پسر به نام عبدالله داشته است[۳]، اما در روایت ابواسحاق سبیعی، تنها کسی که از امبه روایت کرده، پسر خالد بن عبدالله معرفی شده که قلب شده عبدالله بن خالد است[۴] و زبیر بن بکار به اشتباه امیه را مانند عبدالله، در شمار فرزندان خالد بن اسید قرار داده که این موجب مقلوب شدن نسب امیه شده است [۵].

خالی بودن کتاب‌های حدیثی شش گانه اهل سنت از روایت امیة بن خالد[۶]، و نقل کردن روایت أمیة بن عبدالله از عبدالله بن عمر[۷] شاهد این قلب و تصحیف است. در عین حال بلاذری[۸]، نیز مانند زبیر، امیه و عبدالله را از فرزندان خالد بن اسید برشمرده و برای عبدالله بن خالد دوازده فرزند، از جمله امیه نام برده است. با این حال، اگر تک فرزند بودن خالد بن اسید درست نباشد، امیة بن خالد بن اسید، عموی أمیة بن عبدالله است، اما حضور فعال أمیة بن عبدالله و نقش وی در مسائل سیاسی، موجب فراموشی نام أمیة بن خالد و تردید در وجود خارجی وی شده که این تردید در سرنوشت صحابی بودن وی نیز بی‌تأثیر نبوده است. از این رو، برخی أمیة بن عبدالله را به دلیل روایتی از رسول خدا(ص) صحابی شمرده‌اند. براساس آن روایت، حضرت در نبردها با دعای فقرای مهاجر[۹] درخواست پیروزی می‌کرد، ولی برخی دیگر، نه تنها امیه، که پدرش عبدالله و مادرش، ام حجیر را نیز تابعی و تنها خالد بن اسید، جد امیه را صحابی دانسته‌اند. اینان بر این باورند که سَبیعی، روایت بالا را مرسل نقل کرده که موجب پندار صحابی بودن امیه شده است [۱۰] و برای اثبات تابعی بودن امیه، به اخبار تاریخی استناد کرده‌اند.

براساس اخبار، عبدالله کارگزار زیاد در فارس بود و خود امیه پس از برکناری بُکَیر بن وِشاح از سوی عبدالملک، حاکم خراسان شد. عبدالملک با برکناری عبدالله بن علی اموی از فرمانروایی سجستان و ضمیمه کردن آن به خراسان، قلمرو حکومتی امیه را توسعه داد. عبدالملک در سال ۷۹ ق، امیه را برکنار و خراسان را ضمیمه قلمرو حجاج کرد [۱۱].

گفته‌اند امیه در نماز جماعتی در خراسان، سوره خلع «اِنَّا نَسْتَعِيْنُكَ وَ نَسْتَغْفِرُكَ» را خواند. در این باره که ادعا شده است که دو سوره خلع و حفد، در مصحف ابی بن کعب وجود داشته است[۱۲]. أمیه درباره قیام ابن‌اشعث نیز سروده‌ای دارد[۱۳]. ابن حجر[۱۴]، حدیث أمیه از عبدالله بن عمر و یکی بودن حدیث منسوب به أمیة بن خالد و أمیة بن عبدالله را، تأییدی بر یکی بودن این دو نفر و تابعی بودن امیه دانسته است.

أمیة بن عبدالله به روایت مدائنی در سال ۸۷ ق و به روایت سبیعی در سال ۸۶ ق[۱۵] در خلافت عبدالملک درگذشت[۱۶]. برخی مرگ او و خالد، پسر یزید بن معاویه و روح بن زنباع را در سالی که به عام الملوک مشهور شد، در منطقه صِنَّبرة اردن نقل کرده‌اند [۱۷]. عبدالملک او را دوست می‌داشت و مانند فرزند خود می‌شمرد [۱۸]؛ از این رو بر وی نماز گزارد، روزگار خود را پس از مرگ وی اندک خواند و در رثای او سروده‌ای دارد که در آن زمین و آسمان را تیره و تار وصف کرده است[۱۹][۲۰]

منابع

پانویس

  1. ذهبی، تجرید، ج۱، ص۲۸؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۸۱.
  2. ابن حبان، ج۱، ص۴۱.
  3. ابن حجر، ج۱، ص۳۸۱ و ۳۸۲؛ طبرانی، ج۱، ص۲۹۳.
  4. ابن عساکر، ج۹، ص۲۹۱؛ ابن حجر، الاصابه، ج۱، ص۳۸۲؛ همو، تهذیب، ج۱، ص۵.
  5. ابن اثیر، ج۱، ص۲۷۸ و ۲۷۹.
  6. مناوی، ج۵، ص۲۸۰.
  7. ذهبی، الکاشف، ج۱، ص۲۵۵.
  8. بلاذری، ج۶، ص۷۵.
  9. المبارکفوری، ج۵، ص۳۹۱.
  10. ابن اثیر، ج۱، ص۲۷۸ و ۲۷۹؛ ابن حجر، ج۱، ص۳۸۱ و ۳۸۲.
  11. خلیفة بن خیاط، ص۲۲۶ و ۲۲۸؛ بلاذری، ج۶، ص۷۴، ۷۶، ۷۸ و ۹۲؛ طبری، ج۶، ص۳۱۱-۳۱۷.
  12. ر.ک: ابن شاذان، ص۲۹۱-۲۹۴؛ ابن قدامه، ج۱، ص۷۸۶؛ سیوطی، ج۶، ص۴۲۰-۴۲۲؛ طباطبایی، ج۱۲، ص۱۱۵؛ معرفت، ص۱۷۲؛ کورانی، ص۷۸-۹۸.
  13. ر.ک: خلیفة بن خیاط، ص۲۱۵، ۲۱۸ و ۲۲۹.
  14. ابن حجر، ج۱، ص۳۸۱ و ۳۸۲.
  15. ر.ک: ابن حبان، ج۴، ص۴۱.
  16. خلیفة بن خیاط، ص۲۲۶؛ ذهبی، سیر، ج۴، ص۲۷۲.
  17. بلاذری، ج۵، ص۲۴۲.
  18. طبری، ج۶، ص۲۰۰.
  19. بلاذری، ج۵، ص۷۶ و ۲۴۳.
  20. حسینیان مقدم، حسین، مقاله «امیة بن عبدالله بن خالد»، دانشنامه سیره نبوی ج۲، ص:۱۲۹-۱۳۰.