جایگاه امامان در اعراف

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Jaafari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۳۱ ژوئیهٔ ۲۰۱۸، ساعت ۱۳:۱۸ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

این مدخل از زیرشاخه‌های بحث شئون امام در روز قیامت است. "جایگاه امامان در اعراف" از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل جایگاه امامان در اعراف (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

مقدمه

  • براساس آیات قرآن کریم، اعراف، جایگاهی میان بهشت و جهنم است: ﴿﴿وَبَيْنَهُمَا حِجَابٌ وَعَلَى الأَعْرَافِ رِجَالٌ يَعْرِفُونَ كُلاًّ بِسِيمَاهُمْ وَنَادَوْا أَصْحَابَ الْجَنَّةِ أَن سَلامٌ عَلَيْكُمْ لَمْ يَدْخُلُوهَا وَهُمْ يَطْمَعُونَ.[۱] درباره اینکه اعرافیان چه کسانی هستند، دیدگاه‌هایی گوناگون وجود دارد.[۲] به نظر می‌رسد پیش از رجوع به این دیدگاه‌ها یا روایات لازم است مدلول خود آیات بررسی شود. در مجموع چهار آیه پیاپی در سوره اعراف وجود دارد که به بیان این مسئله پرداخته است. نخستین آیه، همان آیه‌ای است که در سطرهای پیشین بیان شد. براساس این آیه و آیه پس از آن، اعرافیان کسانی هستند که وارد بهشت نشده‌اند؛ اما آرزوی ورود به آن را دارند. اینان به بهشتیان درود می‌فرستند. همچنین ایشان به جهنمیان نظر افکنده، دعا می‌کنند که خداوند آنها را با جهنمیان قرار ندهد.[۳] از این بیان روشن می‌شود که مقام ایشان پایین‌تر از کسانی است که وارد بهشت شده‌اند؛ چراکه آرزوی ورود به بهشت را دارند؛ ولی هنوز وارد نشده‌اند. به دیگر سخن، ایشان موقعیتی متزلزل دارند. اما در دو آیه بعد، گویا تصویری دیگر از اعرافیان ارائه می‌شود؛ بدین‌گونه که اینان با لحنی عتاب‌آلود، جهنمیان را خطاب قرار داده، می‌گویند: ﴿﴿مَا أَغْنَى عَنكُمْ جَمْعُكُمْ وَمَا كُنتُمْ تَسْتَكْبِرُونَ.[۴] به گزارش قرآن کریم، اعرافیان در ادامه مسخره شدن مؤمنان از سوی جهنمیان را برای اهل دوزخ یادآور شده، سخن خود را چنین ادامه می‌دهند: ﴿﴿أَهَؤُلاء الَّذِينَ أَقْسَمْتُمْ لاَ يَنَالُهُمُ اللَّهُ بِرَحْمَةٍ.[۵] آن‌گاه خطاب به مؤمنان می‌گویند که با خاطری آسوده وارد بهشت شوند.[۶] در این دو آیه، این تصویر از اعرافیان ارائه می‌شود که گویی ایشان انسان‌هایی صاحب نفوذ و برجسته‌اند که اجازه سرزنش کردن جهنمیان را دارند و اذن ورود مؤمنان به بهشت را می‌دهند. جالب آنکه در روایات نیز دو مضمون مختلف به چشم می‌آید. بدین‌سان که در برخی روایات، اصحاب اعراف به واماندگانی تفسیر شده‌اند که کارهای خوب و بد آنها مساوی شده است؛[۷] گویی نیاز به دستگیری دارند. در سوی مقابل، در روایاتی پرشمار، اصحاب اعراف بر امامان(ع) تطبيق شده است تا جایی که صاحب كتاب بصائر الدرجات، حدود نوزده روایت نقل کرده است.[۸] از مجموع چهار آیه سوره اعراف و نیز روایاتی که گذشت، می‌توان این فرضیه را مطرح کرد که دو گروه بر گذرگاه اعراف قرار دارند: گروهی که نیازمند کمک برای ورود به بهشت‌اند، و گروهی که صلاحیت کمک کردن به واماندگان را دارند. گروه دوم همان امامان(ع) هستند. جالب آنکه در روایتی نیز به این مطلب تصریح شده که اعراف، گذرگاه و تپه‌ای است که مؤمنان خالص، بی‌درنگ از آن عبور می‌کنند؛ اما کسانی که اعمال خوب و بد آنها مخلوط است، در آنجا توقف کرده، با کمک امامان(ع) وارد بهشت می‌شوند.[۹].[۱۰]

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. «و در حدفاصل اهل بهشت و دوزخیان، حائل و مانعی وجود دارد و بر بلندی‌های اعراف مردانی هستند که همه آنها را از سیمایشان می‌شناسند و [آن مردان] اهل بهشت را صدا کرده، می‌گویند: سلام بر شما؛ درحالی‌که [اهل بهشت] هنوز داخل بهشت نشده‌اند، ولی امید آن را دارند» (اعراف، ۴۶).
  2. ر.ک: شیخ طوسی، التبيان فی تفسير القرآن، ج۴، ص۴۱۱ و ۴۱۲؛ فضل بن حسن طبرسی، مجمع البيان فی تفسير القرآن، ج۴، ص۶۵۲ و ۶۵۳؛ سید محمود آلوسی، روح المعانی، ج۴، ص۳۶۳ و ۳۶۴.
  3. ﴿﴿وَإِذَا صُرِفَتْ أَبْصَارُهُمْ تِلْقَاء أَصْحَابِ النَّارِ قَالُواْ رَبَّنَا لاَ تَجْعَلْنَا مَعَ الْقَوْمِ الظَّالِمِينَ (اعراف، ۴۷).
  4. «دیدید که جمع‌آوری [مال و ثروت] و تکبر و غرورتان برای شما سودی نبخشید» (اعراف، ۴۸).
  5. «آیا اهل بهشت همان‌ها نیستند که شما سوگند یاد می‌کردید که رحمت خدا هرگز شامل آنان نخواهد شد؟» (اعراف، ۴۹).
  6. ﴿﴿ادْخُلُواْ الْجَنَّةَ لاَ خَوْفٌ عَلَيْكُمْ وَلاَ أَنتُمْ تَحْزَنُونَ (اعراف، ۴۹).
  7. محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۲، ص۳۸۱ و ۴۰۸. سند این روایات معتبر است. در متون اهل سنت نیز دیدگاه‌هایی موافق با این حدیث وجود دارد (ر.ک: محمد بن جریر طبری، جامع البیان، ج۸، ص۱۳۷).
  8. محمد بن حسن صفار قمی، بصائر الدرجات، ص۴۹۵-۵۰۰ و نیز، رک: محمد بن یعقوب کلینی، الکافی، ج۱، ص۱۸۵.
  9. على بن ابراهیم قمی، تفسير القمی، ج۱، ص۲۳۱ و ۲۳۲. گفتنی است در تدوین این بخش، از تفسیر نمونه استفاده شده است (ناصر مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج۶، ص۱۸۷- ۱۹۱).
  10. ر. ک. فاریاب، محمد حسین، بررسی انطباق شئون امامت در کلام امامیه بر قرآن و سنت.