تفسیر صافی (کتاب)
تفسیر صافی کتابی است به زبان عربی که مشتمل بر تأویل و تفسیر قرآن کریم میباشد. این کتاب اثر ملا فیض کاشانی است و انتشارات مکتبة الصدر انتشار آن را به عهده داشته است.[۱]
تفسیر صافی | |
---|---|
زبان | فارسی |
نویسنده | فیض کاشانی |
ناشر | انتشارات مکتبة الصدر |
محل نشر | تهران، ایران |
سال نشر | ۱۴۱۵ ق ش |
تعداد جلد | ۵ |
فهرست جلدها | جلد اول، جلد دوم، جلد سوم، جلد چهارم، جلد پنجم |
شماره ملی | ۱۲۵۹۰۲ |
دربارهٔ کتاب
فیض کاشانی، دانشمندی ذوفنون، فقیهی متبحّر، حکیمی اندیشمند، عارفی پاکباخته، محدّثی نامور، متکلمی صاحب اثر، مفسری آگاه و شاعری توانا است. در ۱۴ صفر سال ۱۰۰۷ق در کاشان چشم به جهان گشود. مقدمات علوم دینی را در زادگاهش نزد پدر و عمو و دایی خود فراگرفت و در ۲۰ سالگی برای ادامه تحصیل راهی اصفهان شد و نزد محمد تقی مجلسی اول و شیخ بهایی و میرداماد به فراگیری علوم اسلامی پرداخت و مدتی نیز در شیراز به تحصیل مشغول گردید و پس از مهاجرت ملاصدرا از شیراز به قم، نزد او رفت و به مدت هشت سال همراه او بود و عرفان و حکمت را از او آموخت و به دامادی او نیز مفتخر گردید و لقب «فیض» نیز از جانب ملاصدرا به او داده شد. ملامحسن فیض نزد اساتید بزرگی در علوم گوناگون، دانش آموخته و به همان نسبت هم شاگردان نامدار و بزرگی را تربیت نموده است که علامه محمد باقر مجلسی دوم، سید نعمت الله جزایری، قاضی سعید قمی و همچنین فرزندش محمد مشهور به علم الهدی که از کودکی تا پایان عمر پدر، نزد وی حضور داشت و در تألیف و تصنیف او را یاری مینموده است از جمله شاگردان نامدار اویند. ملامحسن پس از مراجعت به کاشان به امر تدریس و تعلیم و تبلیغ احکام شرع اهتمام ورزید و مورد توجه عموم مردم بهویژه عالمان زمانش بود و سرانجام در سال ۱۰۹۱ ق در کاشان دیده از جهان فروبست. آثار مکتوب علمی بر سرانجام در سال ۱۰۹۱ق در کاشان دیده از جهان فروبست.
آثار مکتوب علمی بر جای مانده از فیض کاشانی را تا ۱۴۴ اثر برشمردهاند، اما مشهورترین آثار او عبارتند از: «وافی» در حدیث، «مفاتیح الشرایع» در فقه، «علم الیقین» در کلام، «المحجّة البیضاء» در اخلاق، «الکلمات المکنونه» در عرفان، «الصافی و الاصفی» در تفسیر قرآن. دیوان شعر او نیز معروف و گویای ذوق سلیم و نازک اندیشیهای عارفانه او به زبان شعر است.
فیض کاشانی، نماز جمعه و نماز عیدین (فطر و قربان) را در عصر غیبت به دلیل کتاب، سنت و اجماع واجب عینی دانسته است [۲]؛ و نیز تقلید از مجتهد میت را جایز و مخالفان این دیدگاه را در ادّعای خود بیدلیل میداند[۳]؛ همچنین، وی غنا را به دو قسم حق و باطل تقسیم میکند و مصادیق غنای باطل را لهو و لعب دربار بنی امیه و بنی عباس میداند[۴].
منابع عمده تفسیر مؤلّف عبارتند از:
- تفسیر منسوب به امام حسن عسکری (ع)
- تفسیر قمی
- تفسیر عیاشی
- تفسیر مجمع البیان
- تفسیر جوامع الجامع
- کتابهای روایی همچون: امالی طوسی، معانی الاخبار و علل الشرائع و عیون الاخبار و تهذیب الاحکام و من لایحضره الفقیه صدوق، اصول کافی کلینی و الاحتجاج طبرسی.
مبانی او در تألیف چنین تفسیری، نقل روایات وارده از اهل بیت (ع) در تفسیر آیات و نادیده گرفتن روایات وارده از طریق اهل سنت در این باره است. او خود در وصف تفسیرش مینویسد: مفسران بسیاری، تفاسیری نوشتهاند، اما تاکنون دیده نشده از میان آنها کسی تفسیری را فراهم آورده که از نظریات عامه به دور بوده و تنها از اهل بیت (ع) اخذ شده باشد. وی در باب وجه تسمیه تفسیرش به «صافی» مینویسد: و شایسته است که این تفسیر «صافی» نامیده شود؛ زیرا از غبار آراء عامه و سخنان ملالتآور و مطالب حیرتزا و نظریات مخالفان به دور است. عجیب این است که با این همه، او سخت متاثر از تفسیر «انوار التّنزیل» قاضی بیضاوی است و در جایی که روایتی در تفسیر آیهای پیدا نکند، اصل عبارت بیضاوی را نقل میکند و گاه مختصر تغییری هم در آن میدهد، ولی نامی از بیضاوی به میان نمیآورد؛ او مفسران پیش از خود را به دلیل آنکه در تفاسیر خویش به نقل از آرا عامه پرداختهاند سرزنش میکند، اما خود بیشترین عبارات را از قاضی بیضاوی میآورد!
امتیاز عمده تفسیر صافی به مقدمه عالمانه آن است که در دوازده فصل بیان داشته است: # بیان روایات فضائل قرآن.
- بیان روایاتی که دانش قرآن را نزد اهل بیت میداند.
- بیان آیاتی که درباره اولیاء الهی و یا ردّ دشمنان آنان نازل شده است.
- بیان روایاتی که بیانگر مفهوم متشابه و تأویل است.
- بیان روایاتی که منع از تفسیر به رأی میکند.
- درباره جمعآوری قرآن یا تحریف و زیادت و نقصان آن است.
- درباره این که قرآن بیانگر هر چیزی است و تحقیق در معنای آن.
- درباره بطون و تأویلات آیات و اختلاف قرائتها.
- تحقیق در زمان نزول قرآن کریم.
- درباره تمثّل و تجسّم قرآن و شفاعت و ثواب حفظ و تلاوت آن.
- در کیفیت تلاوت قرآن و آداب آن،
- روش ما در تفسیر.
او نخست به تفسیر لغوی آیات پرداخته و در مواردی هم اعراب آیات را بیان کرده و سپس به نقل روایات از معصومین پرداخته و روایات را بدون ذکر سند، تنها از کتابهای حدیث پیش از خود نقل کرده است.
وی از روایات، صحیح و ضعیف را - آنچه با موضوع آیات متناسب دیده - با هم نقل کرده است و در مواردی روایت را بهگونهای گزارش میکند که خواننده به اشتباه میافتد و فکر میکند که چنین روایتی، تفسیر قطعی آیه است در حالی که چنین نیست! در این تفسیر همراه با روایات صحیح، روایتهای ضعیف و اسرائیلیات هم دیده میشود که نمونه آن روایات مربوط به داستان هاروت و ماروت در سوره بقره است.
در اینجا باید توجه داشت که تفسیر «الاصفی» از فیض کاشانی، تلخیصی از همان تفسیر «الصافی» اوست. همچنین تفسیر «المصفّی» که کوتاهتر از تفسیر «الاصفی» است از همین مؤلّف است [۵][۶]
فهرست کتاب
در این مورد اطلاعاتی در دست نیست.
دربارهٔ پدیدآورنده
پانویس
- ↑ شبکه جامع کتاب گیسوم
- ↑ مفاتیح الشرائع، ج۱، ص۲۸-۱۸.
- ↑ مفاتیح الشرائع، ج۱، ص۴.
- ↑ وافی، ج۱۲، ص۲۲۳-۲۱۸.
- ↑ الصافی فی تفسیر القرآن، فیض کاشانی، تحقیق سید محسن حسینی امینی، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۷۷ش.
- ↑ کوشا، محمد علی، مقاله «تفسیر صافی»، دانشنامه معاصر قرآن کریم.
- ↑ تونهای، مجتبی، موعودنامه، ص۵۴۸.