اذان در فقه اسلامی

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Msadeq (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۴ مهٔ ۲۰۲۳، ساعت ۱۴:۱۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

مقدمه

«اذان» کلماتی ویژه است که به رسول خدا(ص) وحی شده است.[۱]

جایگاه اصلی آن در فقه، باب صلات است و از آن به مناسبت در بابهای حج، تجارت و نکاح نیز سخن رفته است.

جملات

اذان هیجده جمله است: «اللّهُ أَکْبَر»، چهار بار، «أَشْهَدُ أَنْ لا إِلـهَ إِلاَّ الله»، «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّدَاً رَسُولُ اللّه»، «حَیَّ عَلَی الصَّلاةِ»، «حَیَّ عَلَی الفَلاحِ»، «حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل»، «اللّهُ أَکْبَر» و «لا إِلهَ إِلاَّ اللّه» هر کدام دو بار.[۲]

به قول مشهور، جمله «أَشْهَدُ أَنَّ عَلیَّاً وَلیُّ اللّه» جزء اذان نیست، لیکن از آنجا که شهادت به توحید و نبوّت جدا از شهادت به ولایت نیست، و امروزه شعار شیعه امامی گردیده است جهت حفظ این شعار و تبلیغ ولایت و نیز محتوا بخشیدن به شهادت به توحید و نبوّت، مطلوب و مستحب است که بعد از جمله «أَشْهَدُ أَنَّ مُحَمَّداً رَسُولُ اللّه‌» شهادت به ولایت امیرالمؤمنین و سایر اهل بیت(ع) نیز گفته شود.[۳]

اقسام

اذان به اذان اعلام و اذان نماز تقسیم می‌شود. اذان نماز نیز یا اذان نماز جماعت است یا اذان نماز فرادا.

حکم تکلیفی

بحثی در مشروعیّت اذان برای نمازهای یومیّه، اعم از ادا و قضا نیست، لیکن در وجوب و استحباب آن اختلاف است. بیشتر فقها قائل به استحباب آنند. اذان برای غیر نمازهای واجب یومیّه از دیگر نمازهای واجب و مستحب، مشروعیّت ندارد.

گفتن اذان در گوش راست نوزاد در روز تولد یا پیش از افتادن ناف وی، در بیابان هنگام ترس از جنّیان، درگوش کسی که چهل روز گوشت نخورده و نیز در گوش انسان تندخوی و نیز حیوان چموش، مستحب است.[۴]

شرایط صحّت

نیّت (قصد قربت)، دخول وقت نماز، ترتیب و موالات بین جملات؛ به معنای فاصله طولانی نینداختن بین آنها، به زبان عربی و درست خواندن، از شرایط صحّت اذان برای نماز است.[۵]

آداب

رو به قبله اذان گفتن، وقف بر آخر هر جمله، فاصله انداختن میان اذان و اقامه به دو رکعت نماز یا سجده و یا یک گام به جلو برداشتن، صحبت نکردن بین جملات و بلند کردن صدا برای مرد، از آداب و مستحبات اذان نماز است.[۶]

اقتصار (تخفیف) در اذان

مسافر و کسی که عجله دارد، می‌تواند جملات اذان را یک بار بگوید. برای زن نیز جایز است به تکبیر و شهادتین، بلکه تنها به شهادتین اذان بسنده کند.[۷]

سقوط اذان

اذان در موارد زیر ساقط است:

۱.در قضای نمازهای یومیّه، جز نخستین نماز.

۲. نماز عصر در روز جمعه در صورت جمع آن با نماز ظهر یا جمعه برای کسی که نماز ظهر یا جمعه را با اذان و اقامه به جا آورده است.

۳. نماز عصر در صورت جمع آن با ظهر برای کسی که روز عرفه در عرفات حضور دارد و نماز ظهر را با اذان و اقامه گزارده است.

۴. نماز عشا در صورت جمع آن با نماز مغرب برای کسی که شب عید قربان در مزدلفه نماز مغرب را با اذان و اقامه خوانده است.[۸]

در اینکه سقوط در موارد یاد شده به نحو عزیمت است یا رخصت در ترک آن، اختلاف است. بنابر قول اوّل، اذان گفتن به قصد استحباب در آن موارد جایز نیست؛ لیکن به قصد رجا جایز است. سقوط به نحو رخصت در ترک در مورد اوّل به مشهور نسبت داده شده است.[۹]

در سقوط اذان نمازهای عصر و عشا در صورت جمع بین دو نماز ظهر و عصر و نیز مغرب و عشا در غیر موارد یاد شده، اختلاف است. قول به سقوط به مشهور نسبت داده شده است.[۱۰]

سقوط اذان و اقامه

اذان و اقامه از سه کس ساقط است:

۱. کسی که با نماز جماعتی همراه شود که در آن اذان گفته شده‌اند.

۲. کسی که پس از اقامه نماز جماعت در مسجد و قبل از بر هم خوردن صفها، بخواهد نماز بگزارد. در سقوط آن در غیر مسجد، اختلاف است.[۱۱]

۳. کسی که اذان و اقامه دیگری را حکایت کرده یا شنیده است.[۱۲]

در اینکه سقوط در موارد یاد شده به نحو عزیمت است یا رخصت، اختلاف است.[۱۳]

حکایت اذان

حکایت اذان، یعنی بازگو کردن هر جمله از آن همراه مؤذّن، مستحب است.[۱۴]

ترجیع در اذان

در مفهوم و حکم آن اختلاف است. برخی آن را به دو بار تکرار شهادتین، افزون بر دو بار نخست؛ بعضی دیگر به تکرار هر جمله از اذان، افزون بر آنچه در شرع معیّن شده و گروه سوم به تکرار شهادتین با صدای بلند پس از ادای آن به طور آهسته، تعریف کرده‌اند. در حکم آن نیز از حیث کراهت و حرمت، اختلاف است؛ هرچند حرمت آن، در صورت گفتن به قصد مشروعیّت، اختلافی نیست.[۱۵]

تثویب در اذان

گفتن جمله «الصَّلاةُ خَیْرٌ مِنَ النَّوْمِ» به جای جمله «حَیَّ عَلَی خَیْرِ العَمَل»است که مخالفان در اذان دوم نماز صبح می‌گویند. جمله یاد شده، بدعت و گفتن آن به قصد مشروعیّت حرام و بدون قصد آن، حرمتش اختلافی است[۱۶].

گرفتن مزد بر اذان

به قول مشهور، گرفتن مزد بر اذان حرام است، لیکن پرداخت حقوق از بیت المال به اذان گو جایز است [۱۷].[۱۸]

منابع

پانویس

  1. جواهر الکلام، ج۹، ص۲
  2. جواهر الکلام، ج۹، ص۸۱
  3. العروة الوثقی، ج ۱، ص۶۰۲؛ مستند العروة (الصلاة)، ج ۲، ص۲۸۷ ـ ۲۸۸؛ الأنوار الإلهیة، ص۱۱۰ ـ ۱۱۱
  4. العروة الوثقی، ج ۱، ص۶۰۱ ـ ۶۰۲
  5. العروة الوثقی، ج ۱، ص۶۰۸ ـ ۶۰۹
  6. العروة الوثقی، ج ۱، ص۶۰۹ ـ ۶۱۰
  7. العروة الوثقی، ج ۱، ص۶۰۲ ـ ۶۰۳
  8. العروة الوثقی، ج ۱، ص۶۰۳ ـ ۶۰۴
  9. مستمسک العروة، ج۵، ص۵۵۹ ـ ۵۶۲
  10. مستند الشیعة، ج ۴، ص۵۲۱ ـ ۵۲۲
  11. العروة الوثقی، ج ۱، ص۶۰۴؛ مستمسک العروة، ج ۵، ص۵۶۲
  12. العروة الوثقی، ج ۱، ص۶۰۶
  13. مستمسک العروة، ج ۵، ص۵۷۲ ـ ۵۷۳
  14. جواهر الکلام، ج ۹، ص۱۲۱
  15. جواهر الکلام، ج ۹، ص۱۱۰ ـ ۱۱۱
  16. جواهر الکلام، ج ۹، ص۱۱۲ ـ ۱۱۴
  17. جواهر الکلام، ج ۹، ص۷۱ ـ ۷۲.
  18. هاشمی شاهرودی، سید محمود، فرهنگ فقه مطابق مذهب اهل بیت ج۲، صفحه ۳۵۵ - ۳۵۷.