نامۀ ۶۱ نهج البلاغه

نسخه‌ای که می‌بینید، نسخهٔ فعلی این صفحه است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۳ ژوئن ۲۰۲۴، ساعت ۰۸:۰۴ ویرایش شده است. آدرس فعلی این صفحه، پیوند دائمی این نسخه را نشان می‌دهد.

(تفاوت) → نسخهٔ قدیمی‌تر | نمایش نسخهٔ فعلی (تفاوت) | نسخهٔ جدیدتر ← (تفاوت)

مقدمه

کمیل بن زیاد از شیعیان و اصحاب راز امام علی (ع) بود. او فردی عاررف و رازدان و محرم اسرار عرفانی امام بود که در سن ۸۴ سالگی به جرم شیعه بودن، به‌دست حَجاج بن یوسف ثقفی به شهادت رسید. امام (ع) او را به منصب امارت هیت[۱] برگزید. کمیل گرچه عارفی روشن‌ضمیر بود، اما در مدیریت فردی ضعیف و کم‌تدبیر بود. نیروهای معاویه که به اطراف عراق هجوم می‌آورند و غارت می‌کردند، از کنار منطقه حکومت او می‌گذشتند و او توان مقابله و دفع آنان را نداشت. او برای جبران ضعف خود بر دیگر نواحی مرزی منطقه حکم‌رانی معاویه، مانند قرقیسا و دیگر دهکده‌های کناره فرات، حمله می‌برد. امام (ع) این کار او را ناپسند می‌شمارد و از پیامدهای نافرجام، او را آگاه می‌سازد. زمان صدور نامه سال ۴۰ قمری گزارش شده است.

افزون بر سید رضی، بلاذری در انساب الاشراف این نامه را روایت کرده است.

فرازی از نامه

اما بعد، هان که تباهاندن آدمی آنچه را بدان گمارده شده و پذیرفتن آنچه را که کار دیگری بوده، آشکارا ناتوانی و تباهنده اندیشه‌ای بُوَد! هان که گذاشتنت چپاولِ مردم قرقیسیا را و واهشتنت مرزهایی را که گماردیمت –بر آن‌ها کسی نبوده تا از آن‌ها پاس دارد و سپاه را از آن‌ها بازدارد- اندیشه‌ای است پریشان! حقا برای هر که از دشمنانت که چپاول دوستانت را خواهد، پلی گردیده‌ای لرزان و ناتوان؛ نه بستنده رخنه‌ای، نه شکننده شکوه دشمنی، نه بی‌نیازکننده شهروندانش و نه جانشین فرماندهش[۲].

منابع

پانویس

  1. شهری در کرانه باختری فرات، نزدیک شهر انبار.
  2. دین‌پرور، سید حسین، دانشنامه نهج البلاغه ج۲، ص۸۰۴ ـ ۸۰۵.