علم‌الکتاب

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Bahmani (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۲۷ فوریهٔ ۲۰۱۹، ساعت ۰۹:۱۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.

اين مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:
در این باره، تعداد بسیاری از پرسش‌های عمومی و مصداقی مرتبط، وجود دارند که در مدخل علم معصوم (پرسش) قابل دسترسی خواهند بود.

علم الکتاب به معنای: دانشی است که عهده‌دار معرفی هرگونه از ابعاد دین الهی باشد؛ از جمله: در زمینه‌های اعتقادی یا رفتاری انسان.

علم الکتاب در قرآن

  • اولین منبع علم امامان(علیهم السلام) به حقیقت، کتاب خداوند است که ایشان در حالات مختلف از آن استفاده می‌کردند.[۱] در برخی از آیات و روایات از تعبیر علم الکتاب استفاده شده است،[۲] این علم چه نوع علمی است و آیا علم به آن جزء علوم غیبی محسوب می شود؟ قرآن مجید، علم الکتاب را اقیانوسی از دانش می‌داند که اسرار هستی در آن نهان است، در یکجا می‌فرماید: «وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ»[۳] و در جای دیگر می‌فرماید: «لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ وَلا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ»[۴] و در جای دیگر به طور واضح می‌فرماید: «کلیدهای غیب نزد خداوند است، جز او کسی از آن آگاه نیست، او می‌داند آنچه در خشکی و دریاست، هیچ برگی بر زمین نمی‌افتد؛ مگر اینکه آنرا می‌داند، هیچ دانه‌ای در تاریکی زمین و هیچ ‌تر و خشکی نیست؛ مگر اینکه در کتابی واضح قرار دارد.»[۵] «وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مُبينٍ»[۶]

علم الکتاب در قرآن

  • اولین منبع علم امامان(علیهم السلام) به حقیقت، کتاب خداوند است که ایشان در حالات مختلف از آن استفاده می‌کردند.[۷] در برخی از آیات و روایات از تعبیر علم الکتاب استفاده شده است،[۸] این علم چه نوع علمی است و آیا علم به آن جزء علوم غیبی محسوب می شود؟ قرآن مجید، علم الکتاب را اقیانوسی از دانش می‌داند که اسرار هستی در آن نهان است، در یکجا می‌فرماید: «وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ»[۹] و در جای دیگر می‌فرماید: «لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ وَلا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ»[۱۰] و در جای دیگر به طور واضح می‌فرماید: «کلیدهای غیب نزد خداوند است، جز او کسی از آن آگاه نیست، او می‌داند آنچه در خشکی و دریاست، هیچ برگی بر زمین نمی‌افتد؛ مگر اینکه آنرا می‌داند، هیچ دانه‌ای در تاریکی زمین و هیچ ‌تر و خشکی نیست؛ مگر اینکه در کتابی واضح قرار دارد.»[۱۱] «وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مُبينٍ»[۱۲] این علم به گونه ایی است که همراه با تسلط بر عالم است یعنی به هر اندازه که گستره‌اش بیشتر باشد تسلط صاحبش بر عالم بیشتر است[۱۳] زیرا لازمۀ علم به کتاب، احاطه بر همه چیز است.[۱۴]

علم الکتاب در قرآن

  • اولین منبع علم امامان(علیهم السلام) به حقیقت، کتاب خداوند است که ایشان در حالات مختلف از آن استفاده می‌کردند.[۱۵] در برخی از آیات و روایات از تعبیر علم الکتاب استفاده شده است،[۱۶] این علم چه نوع علمی است و آیا علم به آن جزء علوم غیبی محسوب می شود؟ قرآن مجید، علم الکتاب را اقیانوسی از دانش می‌داند که اسرار هستی در آن نهان است، در یکجا می‌فرماید: «وَمَا مِنْ غَائِبَةٍ فِي السَّمَاء وَالأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ»[۱۷] و در جای دیگر می‌فرماید: «لا يَعْزُبُ عَنْهُ مِثْقَالُ ذَرَّةٍ فِي السَّمَاوَاتِ وَلا فِي الأَرْضِ وَلا أَصْغَرُ مِن ذَلِكَ وَلا أَكْبَرُ إِلاَّ فِي كِتَابٍ مُّبِينٍ»[۱۸] و در جای دیگر به طور واضح می‌فرماید: «کلیدهای غیب نزد خداوند است، جز او کسی از آن آگاه نیست، او می‌داند آنچه در خشکی و دریاست، هیچ برگی بر زمین نمی‌افتد؛ مگر اینکه آنرا می‌داند، هیچ دانه‌ای در تاریکی زمین و هیچ ‌تر و خشکی نیست؛ مگر اینکه در کتابی واضح قرار دارد.»[۱۹] «وَ لا رَطْبٍ وَ لا يابِسٍ إِلاَّ في‏ كِتابٍ مُبينٍ»[۲۰] لازمۀ علم به کتاب، احاطه بر همه چیز است.[۲۱] علم الکتاب دانش ویژه‌ای است که هر کس بهره‌ای از آن داشته باشد، قادر بر انجام دادن کارهای خارق العاده خواهد بود.[۲۲]

علم الکتاب و علم الغیب و علم امامان به آن

مراد از تعبیر "علم الکتاب" یا علم به قرآن کریم است[۲۳] و یا مراد از علم الکتاب لوح محفوظ یا کتاب مبین است که سرچشمۀ همۀ علم ها، لوح محفوظ است، در این صورت صاحب علم الکتاب به تمام حقایق هستی دسترسی دارد[۲۴] نه بر بعضی از آنها.[۲۵] و علم الکتاب علمی است مکتوب، مضبوط، و مشهود برای اهلش.[۲۶] اگر مراد لوح محفوظ باشد، ثابت می شود آنکه عالم به کتاب است، علم غیب دارد، و اگر مراد قرآن باشد باز همین معنا ثابت می‌گردد؛ چون به یقین منظور از داشتن علم الکتاب، دانستن ظواهر آیات قرآن کریم نیست.[۲۷] صاحب علم الکتاب به درجاتی بالا از علم و معرفت دست یافته و از حقایقی آگاهی دارد که انسان‌های عادی از آن بی‌بهره‌اند.[۲۸] و از روایات روشن می شود، امامان(علیهم السلام) صاحب علم الکتاب هستند.[۲۹] علم به کتاب از مستندات غیبی امامان(علیهم السلام) محسوب می شود.[۳۰] خداوند می‌فرماید: «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقينَ»،[۳۱] «ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُون»،[۳۲] یعنی این مقدار از علم غیب را مشهود کرده، اما نه مشهود هر کس، بلکه مشهود انبیا و اولیاست. و به عبارتی در این صورت، اگر نبی کل علم الکتاب را هم داشته باشد، عالم الغیب به تمام غیب ها نیست،[۳۳] بلکه آن مقدار از غیب را می داند که خداوند او را آگاه می کند.

علم الکتاب و علم الغیب و علم امامان به آن

  • مراد از تعبیر "علم الکتاب" یا علم به قرآن کریم است[۳۴] و یا مراد از علم الکتاب لوح محفوظ یا کتاب مبین است که سرچشمۀ همۀ علم ها، لوح محفوظ است، در این صورت صاحب علم الکتاب به تمام حقایق هستی دسترسی دارد[۳۵] نه بر بعضی از آنها.[۳۶] و علم الکتاب علمی است مکتوب، مضبوط، و مشهود برای اهلش.[۳۷] اگر مراد لوح محفوظ باشد، ثابت می شود آنکه عالم به کتاب است، علم غیب دارد، و اگر مراد قرآن باشد باز همین معنا ثابت می‌گردد؛ چون به یقین منظور از داشتن علم الکتاب، دانستن ظواهر آیات قرآن کریم نیست.[۳۸] صاحب علم الکتاب به درجاتی بالا از علم و معرفت دست یافته و از حقایقی آگاهی دارد که انسان‌های عادی از آن بی‌بهره‌اند.[۳۹] و از روایات روشن می شود، امامان(علیهم السلام) صاحب علم الکتاب هستند.[۴۰] علم به کتاب از مستندات غیبی امامان(علیهم السلام) محسوب می شود.[۴۱] آگاهی معصومین از محتوای کتب آسمانی یکی از دلایل مهمی است که علم غیب معصومین را مبرهن می‌سازد.[۴۲] خداوند می‌فرماید: «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقينَ»،[۴۳] «ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُون»،[۴۴] یعنی این مقدار از علم غیب را مشهود کرده، اما نه مشهود هر کس، بلکه مشهود انبیا و اولیاست. و به عبارتی در این صورت، اگر نبی کل علم الکتاب را هم داشته باشد، عالم الغیب به تمام غیب ها نیست،[۴۵] بلکه آن مقدار از غیب را می داند که خداوند او را آگاه می کند.

علم الکتاب و علم الغیب و علم امامان به آن

  • مراد از تعبیر "علم الکتاب" یا علم به قرآن کریم است[۴۶] و یا مراد از علم الکتاب لوح محفوظ یا کتاب مبین است که سرچشمۀ همۀ علم ها، لوح محفوظ است، در این صورت صاحب علم الکتاب به تمام حقایق هستی دسترسی دارد.[۴۷] از روایات روشن می شود، امامان(علیهم السلام) صاحب علم الکتاب هستند.[۴۸] علم به کتاب از مستندات غیبی امامان(علیهم السلام) محسوب می شود.[۴۹] آگاهی معصومین از محتوای کتب آسمانی یکی از دلایل مهمی است که علم غیب معصومین را مبرهن می‌سازد.[۵۰] خداوند می‌فرماید: «تِلْكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيها إِلَيْكَ ما كُنْتَ تَعْلَمُها أَنْتَ وَ لا قَوْمُكَ مِنْ قَبْلِ هذا فَاصْبِرْ إِنَّ الْعاقِبَةَ لِلْمُتَّقينَ»،[۵۱] «ذلِكَ مِنْ أَنْباءِ الْغَيْبِ نُوحيهِ إِلَيْكَ وَ ما كُنْتَ لَدَيْهِمْ إِذْ أَجْمَعُوا أَمْرَهُمْ وَ هُمْ يَمْكُرُون»[۵۲]

روایات و بیان مصداق برای عالم به کتاب

  • روایاتی در این زمینه وجود دارد که اهل بیت(علیهم السلام) را از کسانی می داند که دارای علم الکتاب هستند، در ذیل به برخی از این روایات اشاره می شود:
  1. در روایتی سدیر صیرفی می گوید:[۵۳] من و ابوبصیر و یحیای بزّاز و داود بن کثیر در مجلس "بیرونی" امام صادق(علیه السلام) بودیم، آن حضرت با حالت غضب، وارد شدند و پس از نشستن فرمودند: «تعجب است از مردمی که گمان می‌کنند ما علم غیب داریم! در صورتی که جز خدای متعال کسی علم غیب ندارد، و من خواستم کنیزم را تنبیه کنم، او فرار کرد. و ندانستم در کدام اطاق رفته است» سدیر گوید: هنگامی که حضرت برخاستند که به منزلشان "اندرونی" بروند من و ابوبصیر و میسر، همراه آن حضرت رفتیم و عرض کردیم، فدایت شویم، ما سخنانی که درباره کنیز گفتید شنیدیم، و معتقدیم شما علوم فراوانی دارید، ولی ادّعای علم غیب درباره شما نمی‌کنیم. حضرت فرمود: ای سدیر، مگر قرآن نخوانده‌ای؟ عرض کردم چرا. فرمود: این آیه را خوانده‌ای: «قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ‏...»[۵۴] گفتم: فدایت شوم، خوانده‌ام. فرمود: می‌دانی که این شخص چه اندازه از علم الکتاب داشت؟ عرض کردم: شما بفرمایید. فرمود: به اندازۀ قطره‌ای از دریای پهناور! سپس فرمود: آیا این آیه: را خوانده‌ای: «قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني‏ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»؟ گفتم: آری. فرمود: آن کسی که علم همه کتاب را دارد داناتر است یا کسی که بهره اندکی از علم الکتاب دارد؟ عرض کردم: آن کسی که علم همه کتاب را دارد. سپس با اشاره به سینه مبارکش فرمود: به خدا قسم، علم همه کتاب نزد ماست، به خدا قسم علم همه کتاب نزد ماست.»[۵۵]
  • از این حدیث معلوم می‌شود، دانستن قرآن نقش مهمی در دانستن مسائل غیبی و قدرت امور خارق‌العاده‌ دارد. و نیز باید دانسته شود قرآن در مراحل اعلی مشتمل بر تمام امور غیبی است و کسی که عالم به علم قرآن با تمام مراحل آن است تمام امور غیبی را می‌تواند استفاده کند.[۵۶]
  1. امام صادق(علیه السلام) فرمودند:[۵۷] «الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ‏ هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِين(علیه السلام)»[۵۸]
  2. امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرمایند:[۵۹] «منم آن کس که دارندۀ علم الکتاب است.»[۶۰]
  3. برید بن معاویه از امام صادق(علیه السلام) نقل می‌کند، حضرت در تفسیر آیۀ "علم الکتاب" فرمودند: «مقصود ما اهل بیت هستیم و علی(علیه السلام) اول ما و افضل ما و بهترین فرد بعد از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است.»[۶۱]
  • دربارۀ "من عنده ام الکتاب" و مصادیق آن تفاسیر دیگری از بزرگان شیعه و اهل سنت وارد شده و مصداق آنرا غیر از اهل بیت(علیهم السلام) معرفی کرده اند و در جای خود این نظریات مورد نقد و بررسی قرار گرفته اند.[۶۲]

روایات و بیان مصداق برای عالم به کتاب

  • روایاتی در این زمینه وجود دارد که اهل بیت(علیهم السلام) را از کسانی می داند که دارای علم الکتاب هستند، در ذیل به برخی از این روایات اشاره می شود:
  1. در روایتی سدیر صیرفی می گوید:[۶۳] من و ابوبصیر و یحیای بزّاز و داود بن کثیر در مجلس "بیرونی" امام صادق(علیه السلام) بودیم، آن حضرت با حالت غضب، وارد شدند و پس از نشستن فرمودند: «تعجب است از مردمی که گمان می‌کنند ما علم غیب داریم! در صورتی که جز خدای متعال کسی علم غیب ندارد، و من خواستم کنیزم را تنبیه کنم، او فرار کرد. و ندانستم در کدام اطاق رفته است» سدیر گوید: هنگامی که حضرت برخاستند که به منزلشان "اندرونی" بروند من و ابوبصیر و میسر، همراه آن حضرت رفتیم و عرض کردیم، فدایت شویم، ما سخنانی که درباره کنیز گفتید شنیدیم، و معتقدیم شما علوم فراوانی دارید، ولی ادّعای علم غیب درباره شما نمی‌کنیم. حضرت فرمود: ای سدیر، مگر قرآن نخوانده‌ای؟ عرض کردم چرا. فرمود: این آیه را خوانده‌ای: «قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ أَنَا آتيكَ بِهِ قَبْلَ أَنْ يَرْتَدَّ إِلَيْكَ طَرْفُكَ‏...»[۶۴] گفتم: فدایت شوم، خوانده‌ام. فرمود: می‌دانی که این شخص چه اندازه از علم الکتاب داشت؟ عرض کردم: شما بفرمایید. فرمود: به اندازۀ قطره‌ای از دریای پهناور! سپس فرمود: آیا این آیه: را خوانده‌ای: «قُلْ كَفى‏ بِاللَّهِ شَهيداً بَيْني‏ وَ بَيْنَكُمْ وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»؟ گفتم: آری. فرمود: آن کسی که علم همه کتاب را دارد داناتر است یا کسی که بهره اندکی از علم الکتاب دارد؟ عرض کردم: آن کسی که علم همه کتاب را دارد. سپس با اشاره به سینه مبارکش فرمود: به خدا قسم، علم همه کتاب نزد ماست، به خدا قسم علم همه کتاب نزد ماست.»[۶۵]
  • از این حدیث معلوم می‌شود، دانستن قرآن نقش مهمی در دانستن مسائل غیبی و قدرت امور خارق‌العاده‌ دارد. و نیز باید دانسته شود قرآن در مراحل اعلی مشتمل بر تمام امور غیبی است و کسی که عالم به علم قرآن با تمام مراحل آن است تمام امور غیبی را می‌تواند استفاده کند.[۶۶]
  1. امام صادق(علیه السلام) فرمودند:[۶۷] «الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ‏ هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِين(علیه السلام)»[۶۸]
  2. امیرالمؤمنین(علیه السلام) می فرمایند:[۶۹] «منم آن کس که دارندۀ علم الکتاب است.»[۷۰]
  3. برید بن معاویه از امام صادق(علیه السلام) نقل می‌کند، حضرت در تفسیر آیۀ "علم الکتاب" فرمودند: «مقصود ما اهل بیت هستیم و علی(علیه السلام) اول ما و افضل ما و بهترین فرد بعد از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است.»[۷۱]
  • و روایات دیگر[۷۲] که همگی دلالت دارند بر علم اهل بیت(علیهم السلام) به علم الکتاب و اینکه این علم نوعی آگاهی پیدا کردن از غیب است.

روایات و بیان مصداق برای عالم به کتاب

  • روایاتی در این زمینه وجود دارد که اهل بیت(علیهم السلام) را از کسانی می داند که دارای علم الکتاب هستند، در ذیل به برخی از این روایات اشاره می شود:
  1. ابوسعید خدری از تفسیر آیۀ:[۷۳] «قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ ...»[۷۴] از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) سؤال کرد، حضرت فرمود منظور وصی برادرم سلیمان بن داوود، آصف بن برخیا است. بار دیگر از تفسیر آیۀ: «وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ»[۷۵] سؤال کرد و حضرت فرمود مقصود برادرم علی بن ابیطالب است.[۷۶]
  2. امام صادق(علیه السلام) فرمودند:[۷۷] «الَّذِي عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ‏ هُوَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِين(علیه السلام)»[۷۸]
  3. برید بن معاویه از امام صادق(علیه السلام) نقل می‌کند، حضرت در تفسیر آیۀ "علم الکتاب" فرمودند: «مقصود ما اهل بیت هستیم و علی(علیه السلام) اول ما و افضل ما و بهترین فرد بعد از رسول خدا(صلی الله علیه و آله) است.»[۷۹]
  • و روایات دیگر[۸۰] که همگی دلالت دارند بر علم اهل بیت(علیهم السلام) به علم الکتاب و اینکه این علم نوعی آگاهی پیدا کردن از غیب است.


پرسش‌های وابسته

منبع‌شناسی جامع علم معصوم

منابع

جستارهای وابسته

پانویس

  1. ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 124
  2. مانند: سورۀ رعد، آیۀ 43:«وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» و سورۀ نمل، آیۀ 40: «قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ»
  3. سورۀ نمل، آیۀ 75
  4. سورۀ سبأ، آیۀ 3
  5. سورۀ انعام، آیۀ 59
  6. ر.ک. نجفی، سیدمحمد، پیشگویی های امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه السلام)، صفحه؟؟؟
  7. ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 124
  8. مانند: سورۀ رعد، آیۀ 43:«وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» و سورۀ نمل، آیۀ 40: «قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ»
  9. سورۀ نمل، آیۀ 75
  10. سورۀ سبأ، آیۀ 3
  11. سورۀ انعام، آیۀ 59
  12. ر.ک. نجفی، سیدمحمد، پیشگویی های امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه السلام)، صفحه؟؟؟
  13. ر.ک. تحریری، محمدباقر، جلوه های لاهوتی، ج 1، ص 137
  14. ر.ک. اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص 55 ـ 59
  15. ر.ک. مطهری، منصف علی، علم ائمه از نظر عقل و نقل، ص 124
  16. مانند: سورۀ رعد، آیۀ 43:«وَ مَنْ عِنْدَهُ عِلْمُ الْكِتابِ» و سورۀ نمل، آیۀ 40: «قالَ الَّذي عِنْدَهُ عِلْمٌ مِنَ الْكِتابِ»
  17. سورۀ نمل، آیۀ 75
  18. سورۀ سبأ، آیۀ 3
  19. سورۀ انعام، آیۀ 59
  20. ر.ک. نجفی، سیدمحمد، پیشگویی های امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه السلام)، صفحه؟؟؟
  21. ر.ک. اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص 55 ـ 59
  22. ر.ک. محمدی ری شهری، محمد، شرح زیارت جامعۀ کبیره، ص 82
  23. ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، ترجمۀ تفسیر المیزان، ج 9، ص 515
  24. ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، صفحه؟؟؟
  25. ر.ک. نقوی، سیدنسیم عباس، علم پیامبر و ائمه به غیب، ص 40؛ بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 123؛ عرفانی، محمدنظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص 165
  26. ر.ک. بنی سعید لنگرودی، سیدمحمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص 55 ـ 62
  27. مکاتبۀ اختصاصی دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت با سیدعلی هاشمی، وبگاه پرسمان وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
  28. ر.ک. یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص 352
  29. ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، صفحه؟؟؟
  30. ر.ک. نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از دیدگاه متکلمان قم و بغداد، ص 66
  31. سورۀ هود، آیۀ 49
  32. سورۀ یوسف، آیۀ 102
  33. ر.ک. بنی سعید لنگرودی، سیدمحمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص 55 ـ 62
  34. ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، ترجمۀ تفسیر المیزان، ج 9، ص 515
  35. ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، صفحه؟؟؟
  36. ر.ک. بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 123
  37. ر.ک. بنی سعید لنگرودی، سیدمحمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص 55 ـ 62
  38. مکاتبۀ اختصاصی دانشنامۀ مجازی امامت و ولایت با سیدعلی هاشمی، وبگاه پرسمان وابسته به نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری در دانشگاه ها
  39. ر.ک. یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص 352
  40. ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، صفحه؟؟؟
  41. ر.ک. نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از دیدگاه متکلمان قم و بغداد، ص 66
  42. ر.ک. شیخ زاده، قاسم علی، رابطۀ علم غیب امام حسین(علیه السلام) و حادثۀ عاشورا، ص 62
  43. سورۀ هود، آیۀ 49
  44. سورۀ یوسف، آیۀ 102
  45. ر.ک. بنی سعید لنگرودی، سیدمحمد جواد، شرب مدام در تبیین علم امام، ص 55 ـ 62
  46. ر.ک. طباطبایی، سیدمحمد حسین، ترجمۀ تفسیر المیزان، ج 9، ص 515
  47. ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، صفحه؟؟؟
  48. ر.ک. هاشمی، سیدعلی، علم امام تام یا محدود؟، صفحه؟؟؟
  49. ر.ک. نادم، محمد حسن، افتخاری، سید ابراهیم، منابع علم امام از دیدگاه متکلمان قم و بغداد، ص 66
  50. ر.ک. شیخ زاده، قاسم علی، رابطۀ علم غیب امام حسین(علیه السلام) و حادثۀ عاشورا، ص 62
  51. سورۀ هود، آیۀ 49
  52. سورۀ یوسف، آیۀ 102
  53. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 257
  54. سورۀ نمل، آیۀ 40
  55. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص 321ـ 324؛ مطهری، احمد، کاردان، غلامرضا، علم پیامبر و امام در قرآن، ص 224 ـ 227؛ بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 123
  56. ر.ک. مطهری، احمد، کاردان، غلامرضا، علم پیامبر و امام در قرآن، ص 224 ـ 227
  57. تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۵۲۳ از تفسیر علی بن ابراهیم
  58. ر.ک. نجفی، سیدمحمد، پیشگویی های امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه السلام)، صفحه؟؟؟؛ عرفانی، محمدنظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص 165
  59. طبرسی، احمد، الاحتجاج، ج 1، ص 368؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص 216
  60. ر.ک. یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص 352
  61. ر.ک. عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گسترۀ علم امام در کلام اسلامی، ص 57
  62. ر.ک. عرفانی، محمدنظیر، بررسی علم غیب معصومان در تفاسیر فریقین، ص 165
  63. کلینی، محمد بن یعقوب، کافی، ج 1، ص 257
  64. سورۀ نمل، آیۀ 40
  65. ر.ک. مصباح یزدی، محمد تقی، آموزش عقاید، ص 321ـ 324؛ مطهری، احمد، کاردان، غلامرضا، علم پیامبر و امام در قرآن، ص 224 ـ 227؛ بخارایی زاده، سیدحبیب، علم غیب امامان از نگاه عقل، کتاب و سنت، ص 123
  66. ر.ک. مطهری، احمد، کاردان، غلامرضا، علم پیامبر و امام در قرآن، ص 224 ـ 227
  67. تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۵۲۳ از تفسیر علی بن ابراهیم
  68. ر.ک. نجفی، سیدمحمد، پیشگویی های امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه السلام)، صفحه؟؟؟
  69. طبرسی، احمد، الاحتجاج، ج 1، ص 368؛ صفار، محمد بن حسن، بصائرالدرجات، ص 216
  70. ر.ک. یوسفیان، حسن، علم غیب امام، ص 352
  71. ر.ک. عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گسترۀ علم امام در کلام اسلامی، ص 57
  72. ر.ک. مظفر، محمدحسین، پژوهشی در باب علم امام، ص 73 ـ 74؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطۀ علم غیب امام حسین(علیه السلام) و حادثۀ عاشورا، ص 62؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص 55 ـ 59
  73. ابن بابویه، محمد بن علی، امالی، ص ۶۵۹، ح ۳
  74. سورۀ نمل، آیۀ 40
  75. سورۀ رعد، آیۀ 43
  76. ر.ک. محمدی ری شهری، محمد، شرح زیارت جامعۀ کبیره، ص 82؛ گنجی، حسین، امام شناسی، ج 1، ص 149
  77. تفسیر نورالثقلین، ج ۲، ص ۵۲۳ از تفسیر علی بن ابراهیم
  78. ر.ک. نجفی، سیدمحمد، پیشگویی های امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب(علیه السلام)، صفحه؟؟؟
  79. ر.ک. عظیمی، محمدصادق، سیر تطور گسترۀ علم امام در کلام اسلامی، ص 57
  80. ر.ک. مظفر، محمدحسین، پژوهشی در باب علم امام، ص 73 ـ 74؛ شیخ زاده، قاسم علی، رابطۀ علم غیب امام حسین(علیه السلام) و حادثۀ عاشورا، ص 62؛ اسدی گرمارودی، محمد، علم برگزیدگان در نقل و عقل و عرفان، ص 55 ـ 59