نامۀ ۴۱ نهج البلاغه

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱۹ آوریل ۲۰۲۱، ساعت ۱۴:۳۳ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


مقدمه

فرازی از نامه

  • چون فرصت به‌دست آوردی به مردم خیانت کردی و شتابان، تاخت آوردی و برجستی و هرچه میسرت بود از اموالی که برای بیوه‌زنان و یتیمان نهاده بودند، برگرفتی و بربودی، آن‌سان که گرگ تیزچنگ بز مجروح را می‌رباید.اموال مسلمانان را به حجاز بردی، با دلی آسوده، بی‌آن‌که خود را در این اختلاس گناه‌کار پنداری. وای بر تو، چنان می‌نمودی که میراث پدر و مادرت را به نزد آن‌ها می‌بری. سبحان الله، آیا به قیامت ایمانت نیست؟! آیا از روز حساب بیمی به دل راه نمی‌دهی؟! ای کسی که در نزد من از خردمندان می‌بودی، چگونه آشامیدن و خوردن بر تو گواراست، حال آن‌که آنچه می‌خوری و می‌آشامی از حرام است.

[۴].

پرسش‌های وابسته

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  با کلیک بر فلش ↑ به محل متن مرتبط با این پانویس منتقل می‌شوید: