عبدالله بن مسعود

نسخه‌ای که می‌بینید نسخه‌ای قدیمی از صفحه‌است که توسط Heydari (بحث | مشارکت‌ها) در تاریخ ‏۱ مهٔ ۲۰۲۱، ساعت ۱۳:۰۱ ویرایش شده است. این نسخه ممکن است تفاوت‌های عمده‌ای با نسخهٔ فعلی بدارد.


این مدخل از چند منظر متفاوت، بررسی می‌شود:

مقدمه

نام و نسب او عبدالله بن مسعود بن غافل بن حبیب بن ابی عبدالرحمن الهذلی است. اهل مکه بود و از قبیله هذیل هم پیمان قبیله بنی‌زهره و پدرش مسعود بن غافل و مادرش ام‌عبد بنت عبدود بن سواء از قبیله بنی‌هذیل بودند و به همین دلیل عبدالله بن مسعود به نام مادر خود ابن ام‌عبد نیز معروف بوده است[۱].

ابن مسعود از نظر قد و قامت خیلی کوتاه و لاغر و کوچک بود ولی مردی منظم و آراسته بود، دارای گیسوانی در پشت گوش بود که همیشه مرتب و آرایش داده شده بود، مثل اینکه به وسیله چسب آنها را منظم نگاه داشته‌اند و به قدری عطر استعمال می‌کرد که در تاریکی از بوی عطر شناخته می‌شد. عبدالله چون کار مهمی نمی‌توانست انجام دهد در خدمت پیامبر(ص) بود و مخصوصا کفش بردار حضرت محسوب می‌شد؛ هر کجا که پیامبر(ص) تشریف می‌برد عبدالله را نیز همراه می‌برد، او کفش آن حضرت را بر می‌داشت و هنگام بازگشت کفش را پای حضرت می‌کرد.

او ششمین کسی است که اسلام آورد و در این باره نقل می‌کند: من جوانی بودم که برای عتبة بن ابی معیط گوسفند می‌چرانیدم. یکی از روزها رسول خدا(ص) نزد من آمد و از من مقداری شیر طلب کرد. من برای ایشان شیر آوردم و عرضه داشتم: از قرآن چیزی به من یاد دهید و آن حضرت هفتاد سوره از قرآن را به من آموخت[۲].

او نخستین مسلمانی است که در مکه با صدای بلند قرآن را در میان مردم خواند. گفته شده، روزی اصحاب پیامبر(ص) گرد آمده، گفتند: قریش قرآن را نشنیده‌اند، اگر کسی باشد که قرآن را برای ایشان بخواند ممکن است به آن ایمان بیاورند. ابن مسعود گفت: "من این کار را می‌کنم"؛ آنها گفتند: برای مثل تو خطرناک است؛ این کار را کسی می‌تواند بکند که قبیله داشته باشد تا از او حمایت کنند، عبدالله گفت: "هر چند خطرناک است ولی این کار را خواهم کرد.

عبدالله به داخل مسجد رفت و در مقام ابراهیم ایستاد و با صدای بلند این آیات را خواند: ﴿الرَّحْمَنِ * عَلَّمَ الْقُرْآنَ * خُلِقَ الْإِنْسَانُ * عَلَّمَهُ الْبَيَانَ * الشَّمْسُ وَالْقَمَرُ بِحُسْبَانٍ * وَالنَّجْمُ وَالشَّجَرُ يَسْجُدَانِ * وَالسَّمَاءَ رَفَعَهَا وَوَضَعَ الْمِيزَانَ * أَلَّا تَطْغَوْا فِي الْمِيزَانِ[۳].

قریش پس از شنیدن این آیات، با هم گفتند: ابن ام عبد چه می‌خواند؟ گفته شد: از آنچه محمد(ص) آورده است می‌خواند. پس همگی به او حمله کرده و او را کتک زدند و صورتش را زخمی کردند[۴].

ابن مسعود از اصحاب قدیمی پیامبر اکرم(ص) است که بسیار قانع و متقی و بردبار و حافظ قرآن کریم بود. او هم در هجرت به حبشه همراه مسلمانان بود و هم در هجرت به مدینه و به هر دو قبله نماز گزارد[۵]. او در مدینه به منزل معاذ بن جبل یا سعد بن خیثمه وارد شد و پیامبر(ص) میان او و زبیر برادری قرار داد[۶] او در تمام جنگ‌ها و غزوات حضور داشت[۷]. وی بعد از وفات پیامبر(ص) نیز در غزوہ تبوک و همچنین در نماز و دفن حضرت صدیقه طاهره(ع)[۸] و در زمان دفن ابوذر غفاری حاضر بوده است[۹]. همچنین عمر او را برای تعلیم قرآن و احکام دینی به کوفه فرستاد و او وزارت عمار بن یاسر را که حکومت آنجا را به عهده داشت، بر عهده گرفت[۱۰].[۱۱]

عبدالله بن مسعود و جنگ بدر

عبدالله بن مسعود و قرآن

عبدالله بن مسعود و عثمان

عبدالله بن مسعود و امیرالمؤمنین علی(ع)

سرانجام عبدالله بن مسعود

جستارهای وابسته

منابع

پانویس

  1. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۹۸۷؛ اسد الغابه، این اثیر، ج۳، ص۲۸۰؛ الاصابه، ابن حجر، ج۴، ص۱۹۹.
  2. الطبقات الکبری، ابن سعد (ترجمه: مهدوی دامغانی)، ج۳، ص۱۳۲-۱۳۷.
  3. «به نام خداوند بخشنده بخشاینده * قرآن را آموخت * خداوند بر آن است تا بر شما آسان گیرد و آدمی را ناتوان آفریده‌اند * بدو سخن گفتن آموخت * خورشید و ماه دارای شمارگانند * و گیاه و درخت سجده می‌آورند * و آسمان را برافراشت و ترازو را بگذاشت * که در ترازو تجاوز نکنید» سوره فاتحه، آیه ۱-۸.
  4. السیرة النبویه، ابن هشام، ج۱، ص۳۱۴؛ تاریخ نامه طبری بلعمی، ج۳، ص۵۶؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۲۸۱.
  5. السیرة النبویة، ابن هشام، ج۱، ص۳۲۵.
  6. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۹۹۴؛ الاصابه، ابن حجر، ج۴، ص۱۹۹.
  7. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۹۸۸؛ الاصابه، ابن حجر، ج۴، ص۱۹۹.
  8. قاموس الرجال، شوشتری، ج۶، ص۶۰۵؛ ریحانة الادب، مدرس تبریزی، ج۷، ص۳۹۱.
  9. السیرة النبویة، ابن هشام (ترجمه: رسولی)، ج۲، ص۳۶؛ تاریخ الطبری، طبری (ترجمه: پاینده)، ج۵، ص۲۱۶۳.
  10. الاستیعاب، ابن عبدالبر، ج۳، ص۹۹۲؛ الاصابه، ابن حجر، ج۴، ص۲۰۱؛ اسدالغابه، ابن اثیر، ج۳، ص۲۸۴.
  11. فتاح‌زاده، رحمان، مقاله «عبدالله بن مسعود»، دایرة المعارف صحابه پیامبر اعظم، ج۶، ص۱۶۳-۱۶۵.